بسمالله الرّحمن الرّحیم
«رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي»
با تبریک فرارسیدن سالروز ولادت با سعادت امام صادق«سلاماللهعلیه»، لازم است قدری در خصوص زحمات آن امام بزرگوار برای ترویج اسلام و تشیّع صحبت شود.
پیغمبر اکرم«صلیاللهعلیهوآلهوسلم» در 23 سال رسالت، آنچه باید بگویند، گفتهاند. سنّی و شیعه هر دو از قول ایشان نقل میکنند که: «مَا مِنْ شَيْءٍ يُقَرِّبُكُمْ مِنَ اَلْجَنَّةِ وَ يُبَاعِدُكُمْ مِنَ اَلنَّارِ إِلاَّ وَ قَدْ أَمَرْتُكُمْ بِهِ وَ مَا مِنْ شَيْءٍ يُقَرِّبُكُمْ مِنَ اَلنَّارِ وَ يُبَاعِدُكُمْ مِنَ اَلْجَنَّةِ إِلاَّ وَ قَدْ نَهَيْتُكُمْ عَنْهُ».
قرآن کریم نیز میفرماید: «وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ»؛ یعنی همه چیز در قرآن هست. بر این اساس، پیغمبر اکرم«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» اسلام تام و کامل را برای مردم به ارمغان آوردند. امّا باید توجه شود که آیات قرآن کریم و سخنان پیامبر گرامی«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» مفسّر و مبیّن میخواهد. مبیّن آن نیز اهلبیت«سلاماللهعلیهم» هستند. سقیفۀ بنیساعده آمد و همه چیز را به هم ریخت.
با قدرت گرفتن بنیامیّه، کم کم خلافت پیامبر«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» مبدّل به سلطنت شد و اسلام رو به نابودی میرفت. امام حسین«سلاماللهعلیه» قیام کردند و شهادت ایشان شجرۀ طیّبۀ قرآن که رو به زوال بود را زنده کرد. اما این اسلام زنده، نیاز به فرهنگ داشت. امام صادق«سلاماللهعلیه» اسلام را فرهنگ دار کردند. بیشتر روایات ارزشمند کتب روایی نظیر «وسائلالشّیعه» و «بحارالأنوار» از امام صادق«سلاماللهعلیه» است. البته پایه گذار آن امام باقر«سلاماللهعلیه» بودهاند.
فرصتی برای امام صادق«سلاماللهعلیه» جلو آمد و مختلف هم بود. شاید بر روی هم ده سال نمیشود. برای اینکه خیلی اوقات درس ایشان را جداً تعطیل میکردند. بعضی اوقات خود ایشان محصور بودند و بعضی اوقات رفت و آمد با ایشان را ممنوع میکردند. با این حال، در بعضی زمانها سیاست حکومت اقتضاء میکرد که به امام صادق«سلاماللهعلیه» کاری نداشته باشند. همین که جوانها و طلبهها متوجه این فرصت میشدند، از بلاد مختلف جمع میشدند و از درس امام«سلاماللهعلیه» استفاده میکردند. بعضی اوقات هزار نفر از کوفه و بصره و شام و غیره میآمدند و درس شروع میشد.
یکی از آثار درس امام صادق«سلاماللهعلیه»، تألیف اصول اربعمائه توسط شاگردان ایشان است. چهارصد کتاب نوشتند که چهار کتاب اصلی شیعه، یعنی «کافی»، «تهذیب»، «استبصار» و «من لایحضره الفقیه» از این چهارصد کتاب گرفته شده است. بعضی از آن کتابها نیز به دست دشمنان تشیّع نابود شده است. ابن ابی عمیر یکی از تجار معتبر بود و همه چیز را رها کرد و طلبه شد، اما روایاتش را مخفی کرده بود و بالاخره ایشان را به عنوان طلبۀ امام صادق«سلاماللهعلیه» دستگیر کردند و محکوم به زندان شد. خواهرش یا دخترش روایات را مخفی کرده بود و باران آمد و همۀ روایات از بین رفت. البته بعد از آزادی، تا حدّ ممکن آن خسارت را جبران کرد. بالاخره در آن وضع خفقان که با حبس و شکنجه و اعدام یاران امام صادق«سلاماللهعلیه» همراه بود، تشیّع بهواسطۀ خدمات و جانفشانی امام صادق«سلاماللهعلیه» و شاگردان ایشان دارای فرهنگ مستغنی شد.
آن طلبهها گاهی در مضیقۀ شدید مالی بودند، مجبور به تقیّه هم بودند، امّا با تحمّل مشقّتهای گوناگون دست از فراگیری احادیث و آموزش آن به مردم نکشیدند. ابن ابىعمیر که تاجر پارچه بود را به زندان انداختند و اموالش را مصادره کردند.[3] قبل از آن، ده هزار درهم از شخصى طلب داشت. کسی که به او بدهکار بود، وقتی روزگار نیازمندی ابن ابىعمیر را مشاهده کرد، خانهاش را فروخت و پول آن را نزد ابن ابىعمیر آورد که دِین خود را بپردازد. ابنابىعمیر با دیدن پولها به او گفت: این مال را از کجا بهدست آوردهاى؟ آیا کسى آن را به تو بخشیده یا میراثى به تو رسیده است؟ گفت: خیر، خانهام را فروختم تا بدهی خود را ادا کنم. ابن ابىعمیر مىگوید: امام صادق«سلاماللهعلیه» فرمودند: «نباید کسی را به خاطر دِینى که دارد، از زادگاهش بیرون کنند». این مال را برای خودت بردار. بعد میگوید: به خدا قسم، من اکنون، حتی به یک درهم این مال نیازمندم، ولى درهمى از مال تو نخواهم گرفت.[4]
در نسلهای بعدی نیز علما و فقهای حوزههای علمیّه با تحمّل شدائد و سختیها، مکتب و مذهب امام صادق«سلاماللهعلیه» را حفظ کرده، به دست ما رساندهاند. شیخ حر عاملی خیلی به اسلام و تشیّع خدمت کرده و کتاب «وسائلالشّیعه» او یک کرامت است. صاحب جواهر پسری داشت که عصای زندگی او بود. آن پسر از دنیا رفت و قرار شد فردا او را دفن کنند. میّت را در خانۀ صاحب جواهر در اطاق مطالعۀ ایشان آوردند و ایشان نماز مغرب و عشا را خواند و وقتی موقع نوشتن جواهر بود، در پای تابوت نوشت و ثواب آن را به روح فرزندش هدیه کرد، یعنی در آن شرایط سخت نیز از نوشتن و تدوین کتاب جواهر غافل نشد. شهید دوم 54 سال عمر کرده و 200 جلد کتاب نوشته و یکی از کتابهایش مسالک است که یک دوره فقه است و به راستی افتخار است و به راستی فقه شهید دوم خیلی عالی است. در موضوعات دیگر نظیر اخلاق و اصول فقه نیز کتابهای خوبی دارد. نقل میکنند ایشان بهاندازهای در مضیقه بوده که به بیابان میرفته و هیزم جمعآوری میکرده و میآورده است. نمیدانم و نمیشود و نمیتوانم در قاموس انسان راه ندارد. اگر کسی اراده کند، در سختترین شرایط میتواند دین خود را حفظ کند، به ترویج آن بپردازد و کارهای مفید علمی انجام دهد.
به هر حال، فقه تشیّع و بهطور کلی مذهب تشیّع که ریشهدار، پایه دار و محکم است، مرهون زحمات و فداکاری امام صادق«سلاماللهعلیه» و اصحاب ایشان است. امیدوارم مورد دعای طلبههای امام صادق«سلاماللهعلیه» شویم و همانطور که آنها در آخرت در خدمت امام صادق«سلاماللهعلیه» در رفاه و آسایش هستند، برای نسل حاضر هم حال تنبّهی ایجاد شود و همه بتوانند به وظایف دینی و اجتماعی خود عمل کنند.
[3]. اختیار معرفة الرجال، ص592.
[4]. علل الشرائع، ج2، ص529.