بسمالله الرّحمن الرّحيم
«رَبِّ اشْرَحْ لي صَدْري، وَ يَسِّرْ لي أَمْري، وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِساني، يَفْقَهُوا قَوْلي»
به مناسبت فرارسيدن ماه محرم، در اين جلسه لازم است قدری راجع به امام حسين«سلاماللهعليه» و اهميّت عزاداري آن حضرت صحبت شود. امام حسين«سلاماللهعليه» از امتيازهايي برخوردار هستند که هیچکس، حتّی سایر حضرات معصومین«سلاماللهعليهم»، از آن امتیازات برخوردار نیستند و هرکدام از این امتیازت و فضائل، به دنيا و آنچه در آن است، ارزش دارد.
يکي از امتيازهای مهم امام حسین«سلاماللهعليه»، شور و حرارت محبّت ایشان است که در قلوب همۀ مردم قرار دارد. پیامبر اکرم«صلّی الله علیه و آله و سلّم» فرمودند: «إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ حَرَارَةً فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لَا تَبْرُدُ أَبَدا»[1]؛ شهادت امام حسين«سلاماللهعليه» عشق و شوری در دل مردم ايجاد کرده که فراموش شدني نيست. حرارت محبّت ایشان چنان در دلها قرار گرفته که از بين رفتني نيست و نکتۀ مهم اينکه این عشق و شور و حرارت، در بهشت نیز همراه انسانها خواهد بود.
امتیاز دیگر این است که به تبع تازگی همیشگی محبّت حسینی، مجالس عزاداری ایشان نیز کهنه شدنی نبوده، همواره برقرار و پابرجاست. اگر کسی فرزند جوان خود را که به او علاقۀ فراوانی نیز داشته از دست بدهد، به شدّت متأثّر میشود و برای او گریه میکند. ولی پس از یک سال تأثّر او و گریه و زارياش کم میشود و پس از چند سال، براي فقدان فرزند خود گریه نمیکند و داغ از دست دادن فرزند نزد او کم کم کهنه میشود. حال اين موضوع را با عزاداري براي حضرت سيّدالشّداء«سلاماللهعليه» و اولاد و اصحاب ايشان مقايسه کنيد؛ هزار و چهارصد سال است که از واقعۀ کربلا میگذرد، ولی مثلاً شنیدن روضۀ حضرت علی اکبر، هنوز قدیمی و تکراری نشده و شنیدن آن، انسان را به گریه و ناله مياندازد. حتي اگر در يک مجلس، چند نفر روضه خوان، يکي پس از ديگري، يک ذکر مصيبت واحد بخوانند، مستمعين با هربار شنيدن آن روضه، گریه میکنند و در مجلس ولولهای به پا میشود. دلیل این تازگی همیشگی، محبّتی است که از امام حسین«سلاماللهعليه» در قلوب همۀ مردم قرار گرفته است و به صورت معجزهآسا، مؤمنين را به سوي خود ميکشاند.
تازگي و کهنه نشدن عزاي امام حسين«سلاماللهعليه»، شبيه طراوت دائمي قرآن کريم است که يکي از معجزات آن کتاب نوراني به شمار ميرود. از حضرت ثامن الائمّه امام رضا«سلاماللهعليه» نقل شده است که از امام صادق«سلاماللهعليه» سؤال شد: يابن رسول الله! چرا هرچه قرآن خوانده می شود و آموزش داده میشود و نشر میگردد، باز همچنان تازه است؟ حضرت فرمودند: زیرا آن برای یک زمان و یک گروه خاص از مردم نازل نکرده است و تازگی آن هميشگي است.[2]
اگر کسی در ماه مبارک رمضان ده مرتبه قرآن را ختم کند، قرائت مجدد قرآن همچنان برای او تازگی دارد و با مرتبه اول هيچ تفاوتي نخواهد داشت و اين در حالي است که معتبرترين، بهترين و حتي عاشقانهترين نوشتههاي بشري پس از چند مرتبه خواندن، کهنه و تکراري ميشوند. اين معجزۀ قرآن کريم بر خلاف برخی ديگر از معجزات آن؛ مانند فصاحت و بلاغت؛ براي همه به راحتي قابل درک و فهم است.
يکي ديگر از امتيازات منحصر بفرد امام حسين«سلاماللهعليه»، مجالس عزاداری آن حضرت است که در هزار و چهارصد سال گذشته به صورت بسیار ویژه و خاص، مورد توجّه واقع شده و هر سال رو به گسترش و فزوني است. از اين جهت به همگان توصیه میشود که از فرصت بينظير محرّم و صفر استفاده کنيد و به مجالس عزاداري اهميّت دهيد. شرکت در جلسات عزاي حضرت اباعبدالله الحسين «سلاماللهعليه» را برای خود واجب بدانيد و دست کم در دهۀ اوّل محرّم، هر طور شده به مجالس عزاداری بروید و بر مصائب عاشورا گریه کنید. انسان هرچه بخواهد، در این مجالس میتواند به دست بیاورد. اگر کسی به دنبال دنيا و متاع دنیوی باشد، در اثر شرکت در این مجالس میتواند به دست بیاورد و نيز اگر کسی به دنبال آخرت آباد و شفاعت باشد، در اين مجالس ميتواند بيابد.
شرکت در مجلس عزاداری امام حسین«سلاماللهعليه»، شنیدن روضه و گریه بر مظلوميّت و مصائب اهلبيت«سلاماللهعليهم»، دل انسان را ميشکند و قلب آدمي را رقيق ميکند و چنين دلي، نزد خداوند متعال، قيمت و ارزش ديگري پيدا ميکند. دلِ شکسته نزد خداوند متعال، ارزش فراوانی دارد و میتواند انسان را به مقامات والاي معنوی، عروج دهد. ضمن آنکه اشک ریختن در عزای امام حسین«سلاماللهعليه»، ثواب فراوانی دارد، به اندازهای که در برخی از روایات، از حجّ و عمره نیز برتر شمرده شده است.
در روايات معتبر، ثوابهاي فراوان و حيرتانگيزي برای گریه بر امام حسین«سلاماللهعليه» بیان شده است، امّا برخی از افراد چون نمیتوانند وجود این همه ثواب برای عزاداری را درک کنند، دست به انکار آن میزنند!
اگر کسي درک بعضي از مطالب موثق و مستند که از سوي بزرگان دين نقل ميشود را نداشت، لااقل بايد منکر آن مطالب نشود. استاد بزرگوار ما حضرت امام خميني«قدّسسرّه» در جملۀ شيريني ميفرمودند: اگر از نظر عرفان چيزهايي عرفاي بزرگ اسلام نقل کردهاند، اگر تو اهل آن نيستي، لاأقل منکر نشو.
کلام ايشان انصافاً متين و به جا است. یکی از مصائب بزرگ که امروزه در ذهن برخی رسوخ کرده است، آن است که منکر چیزهایی میشوند که خود قادر به درک آن نیستند و در مقابل، شبهاتي که رنگ دارد را میپذیرند و حتّی منکر عزاداری برای امام حسين«سلاماللهعليه» ميشوند.
در روایات فراوانی ثوابهای محیّرالعقولی برای عزاداری امام حسین«سلاماللهعليه» وضع شده است. مثلاً فرمودهاند: «و من بكى أو أبكى واحدا فله الجنة و من تباكى فله الجنة»[3]؛ آن که ميگرياند و کسي که گريه ميکند و آن که دل ندارد، اما خودش را شبيه گريه کنندگان درميآورد، آنگاه آن جلسه بهشت ميشود و بهشت براي اينها واجب ميشود.
حال اگر کسی به این میزان پاداش باور هم ندارد، لااقل نباید منکر شود و باید بداند که به راستی جلسات عزاداری اباعبدالله الحسین«سلاماللهعليه»، دل انسان را پاک میکند، زنگارها را نابود میسازد و او را مستحقّ بهشت میگرداند.
افزون بر این، ثوابهای حیرت انگیز عزاداری، یک دلیل لمّی هم دارد. بنی امیّه شجرۀ خبیثه ای بودند که در طول پنجاه سال، هرچه توانستند برای براندازی اسلام اقدام کردند و حتی در این راستا، حکومت اسلامی پیامبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» را به سلطنت اموی مبدّل کردند. امام حسین«سلاماللهعليه»، با قیام خود، دین اسلام را از خطر بزرگ نابودی و اضمحلال نجات بخشیدند و در آن مقطع زمانی، موجب بیداری و هوشیاری امّت اسلامی شدند. اسارت خاندان وحی نیز موج شهادت امام و یاران ایشان را سراسری کرد و پیام قیام را به دنیای آن روز رسانید.
حال اگر حرکت و قیام حسینی تنها به شهادت یا حتّی اسارت خاندان امام حسین«سلاماللهعليه» ختم میشد، مسلّما در گذر زمان فراموش میشد و کم کم از یاد مردم میرفت. این حرکت عظیم، پس از شهادت و اسارت، به موج سوّمی نیاز داشت تا پیام قیام و شهادت امام حسین«سلاماللهعليه» را به نسل های بعدی برساند و آن موج سوّم در عزاداری ها تحقّق یافت. در واقع جلسات عزاداری امام حسین«سلاماللهعليه» پس از شهادت ایشان آغاز شد و تاکنون توانسته است یاد و نام امام حسین«سلاماللهعليه» را در اذهان و قلوب مردم زنده نگاه دارد که این یادآوری احیای دین را در پی داشته است.
نتیجه اینکه، وضع ثواب های شگفت آور برای برگزاری یا شرکت در جلسات عزاداری، به این خاطر است که این جلسات، منجر به زنده ماندن دین و معارف اسلامی در قلوب و اذهان مردم است و خداوند متعال دوست دارد اسلام راستین و تشیّع، همیشه پابرجا باشد، از این جهت و برای برگزاری پر رونق و با شکوه مجالس عزاداری، چنین ثواب هایی وضع فرموده است.
حضرت امام خمینی«قدّس سرّه» میفرمودند: ثوابها گاهی استحقاقی است و گاهی تفضّلی. ثواب تفضلي نظیر دانهای است که برای کبوتر ریخته میشود. یعنی دانه می ریزند تا کبوتر را بگیرند. در حقیقت با وضع ثوابهای تفضّلی برای عزاداریهای امام حسین«سلاماللهعليه»، راهی ایجاد میشود که اسلام برای همیشه زنده بماند تا اینکه روزی پرچم اسلام به دست شیعه و به رهبری امام زمان«ارواحنافداه»، بر روی کرۀ زمین برافراشته شود. به عبارت دیگر میتوان گفت که عزاداريها، علّت مبقيّۀ اسلام و عاملی برای استمرار مسیر و حرکت امام حسین«سلاماللهعليه» است و لذا هرچه ثواب برای آن در نظر گرفته شود، باز کم است.
راوی نقل میکند که روزی خدمت امام رضا«سلاماللهعليه» رسیدم و ديدم ایشان غمناک هستند. پرسيدم: یابن رسول الله! چه شده است؟! حضرت فرمودند: دهۀ محرم است و بعد از کمی توضیح فرمودند: هرکسي که براي امام حسين«سلاماللهعليه» عزاداري کند، و برای ایشان، ولو به اندازۀ بال مگسی اشک بریزد، خداوند متعال ثواب حج و عمره به او ميدهد و ما در روز قيامت او را شفاعت ميکنيم.[4]
در طول تاریخ نیز معمولاً زورگویان و جبّارین، وقتی در فکر نابودی اسلام و تشیّع میافتادند، سعی میکردند عزاداریها را تعطیل کنند. در زمان طاغوت نیز پهلوی اوّل قصد داشت عزاداریها را به زور تعطیل کند؛ زيرا ميدانست که اگر عزاداري نباشد، تشيع نابود ميشود؛ با آنکه او بسیار در این راه تلاش کرد، ولی بحمد الله موفّق نشد و خودش به درک واصل گردید.
در دوران بنی امیّه و به خصوص معاویه، تلاشهای فراوانی برای ریشه دار کردن بنی امیّه صورت گرفت و بیت المال مسلمین، برای تثبیت این حکومت ظالمانه و سلطنتی صرف گردید. حکومت حدوداً پنجاه سالۀ معاویه، وی را به تنها حاکم مطلق ممالک اسلامی تبدیل کرده بود و نفوذ عجیبی در میان مردم داشت. ضمن آنکه کسی اقدامی برای سرنگونی وی نمیکرد، زیرا عملاً تلاش او بی فایده بود و در برابر شجرۀ ملعونۀ تثبیت شدۀ بنی امیّه، کاری از پیش نمیبرد. با مرگ معاویه و جانشینی یزید، امام حسين«سلاماللهعليه» اسلام را در مخاطرۀ نابودی ديدند و سکوت در برابر آن را جایز نشمردند، لذا بر ایشان واجب شد که قيام کنند، با آنکه ميدانستند نميتوانند با امکانات مادی در مقابل لشکریان يزيد و اطرافيان آنها قرار گیرند، ولی برای حفظ اسلام و شکستن شخصیّت و ابهّتی که امویان از خود به نام اسلام در میان مردم پیدا کرده بودند، قیام کردند.
قيام ارزندۀ امام حسين «سلاماللهعليه» گرچه به شهادت ایشان و یاران فداکارشان منجر شد، ولی پس از واقعۀ عاشورا، موجب اضمحلال و نابودی بنیامیّه گردید. قیام امام حسین«سلاماللهعليه» و به دنبال آن، اسارت آل الله و روشنگریهای حضرت زینب«سلاماللهعليها» و امام سجّاد«سلاماللهعليه»، شجرۀ ملعونۀ بنی امیّه که در جامعۀ اسلامی ریشه دوانده بود و کسی تصوّر نمیکرد که کنده شود را نابود کرد.
هنگامی که یزید به درک واصل شد، پسر او به نام معاويه خليفه شد. او به منبر رفت و گفت: خدا لعنت کند ابيسفيان و معاويه و پدر مرا، خدا بنياميّه و اطرافيان آنها را لعنت کند. خلافت براي اميرالمؤمنين و خاندان ایشان است و ربطی به بنی امیّه ندارد. اکنون نیز خلافت و حکومت حقّ امام سجاد«سلاماللهعليه» است که در مدینه هستند. برای بیعت به نزد او بروید. آنگاه از منبر پایین آمد و پس از مدّت کوتاهی مرد.[5]
با مرگ او، طومار بنی امیّه در هم پیچیده شد. گرچه بنی مروان بر سر کار آمدند و با کشت و کشتار فراوان و نصب حاکمانی همچون حجاج بنيوسف ثقفي، خواستند آن شجرۀ ملعونه را احیا و ریشه دار کنند، ولی دیگر نتوانستند و بالاخره با قیام ابومسلم خراسانی، بنی مروان و اعوان و انصار بنی امیّه همگی نابود شدند.
بنابراین حرکت تاریخی و به هنگام امام حسين«سلاماللهعليه» اسلام را زنده کرد و به دنبال آن، اسارت خاندان ایشان، موجب نابودی بنی امیّه گردید. اگر شهادت امام حسين و اسارت اهل بيت نبود، الان تشيّع وجود نداشت. اگر معاویه به عنوان حاکم مطلق جامعۀ اسلامی مطرح میماند، معلوم نبود نامی از اسلام حقیقی و تشیّع باقی بماند.
شخصی نزد معاویه رفت و او را ناراحت دید. به او گفت: تو که حضرت علي و امام حسن«سلاماللهعليهما» را شهيد کردي و الان بر جهان اسلام مسلّط هستي، پس چرا هنوز ناراحتی و غم و غصّهای در چهره داری؟ ناگهان صدای اذان بلند شد و مؤذّن گفت: «اشهد أن محمداً رسول الله». معاویه در پاسخ به آن شخص گفت: تا وقتی اين اسم در مأذنهها باشد، من غمناک هستم. وقتي شاد میشوم که بتوانم اين اسم را نابود کنم! [6]
يزيد نیز در جلسهاي که حضرت زينب ايستاده بودند و سر مقدّس امام حسین«سلاماللهعليه» در مقابل او قرار داشت، در حالت مستي و غرور گفت:
«لعبت هاشم بالملک فلا خبر جاء و لا وحى نزل»[7]
خبري جايي نيست. نه قرآني و نه وحي و نه امام و نه پيغمبري وجود ندارد!
با وجود این حاکمان، مسلّما بدون قیام و شهادت امام حسين«سلاماللهعليه»، چیزی از اسلام باقی نمیماند. ولی با شهادت امام و اسارت عیال، این شجرۀ ملعونه ریشه کن شد و از بین رفت.
عزاداری امام حسین«سلاماللهعليه» در بین انبیاء و اهل ملکوت جایگاه ویژهای دارد. وقتي حضرت آدم جداً توبه کرد و خواست الهی بر پذیرش توبۀ او قرار گرفت، جبرئیل بر او نازل شد و اسماء آل عبا را به ایشان یاد داد که با توسّل به نام آنها، توبه اش مقبول درگاه الهی واقع شود. هنگامی که حضرت آدم توسّل پيدا کرد و توبهاش مقبول حضرت احدیّت افتاد، از جبرئیل پرسید: پنجمين نفر از این اسماء چه کسی بود که با بردن نام او، دلم شکست و حرارتي در دلم پيدا شد؟ جبرئیل مقداری از امام حسین«سلاماللهعليه» صحبت کرد و اوّلین جلسۀ روضه و عزاداری بر روی زمین، توسّط جبرئیل برای حضرت آدم«سلاماللهعليه» خوانده شد و جبرئیل از مصیبت عطش، برای آدم مطالبی را بیان کرد. [8]
در یکی از مناجاتهای حضرت موسي«سلاماللهعليه» با خداوند، نام چهارده معصوم«سلاماللهعليهم» و درجات و مقام ایشان جلو آمد. حضرت موسي«سلاماللهعليه» با شنیدن نام مبارک معصومین، از خدا سؤال کرد که: خدايا! اين حسين کيست؟! آنگاه خداوند متعال، امام حسين«سلاماللهعليه» را معرّفي کرد و مقداری از قضایای شهادت، مصائب و عطش امام حسین را بیان فرمود. [9]
در روایات آمده است که واقعۀ کربلا و شهادت امام حسین«سلاماللهعليه» نزد همۀ انبياء روشن بوده است و همۀ آنها براي این مصائب، گریه کردهاند. [10]
عزاداری و گریه بر امام حسین«سلاماللهعليه» منحصر به روایات شیعه نیست و اهل سنّت نیز روایت مختلفی در مورد عزاداری امام حسین«سلاماللهعليه» نقل کردهاند.[11]
در زمان گذشته، جلسات روضه و عزاداری رونق بیشتر و بهتری داشت. ولی متأسّفانه امروز برخی از افراد، بیشتر به فکر نوع پذیرایی در آن مجلس هستند تا نوع عزاداری! لذا بسیار شایسته است که توجّه بیشتری به عزاداریها شود و ضمن دوری از بدعتها و نوآوریهای کاذب در این جلسات، خود را سوگوار حقیقی امام حسین«سلاماللهعليه» قرار دهید.
نکتۀ مهم آن است که انسان در جلسات عزاداری، میتواند حوائج مادی و معنوی خود را نیز از خداوند متعال بخواهد و مطمئن باشد که خواستۀ او برآورده میشود. این حقیقت به تجربه اثبات شده است.
تقاضا دارم که به مجالس عزاداري امام حسين«سلاماللهعليه» اهميّت دهيد، زیرا به واسطۀ آن، میتوانید دنيا و آخرت و دین خود را اصلاح نمایید. ضمن دعا برای خود، به فکر دیگران نیز باشید، خصوصاً در شرایط فعلی که وضعیّت زندگی برای همۀ مردم سخت شده است و چارهای جز نظر لطف امام حسین«سلاماللهعليه» نیست.
اهل دلی چند سال پیش ميگفت: در خواب یا مکاشفه ديدم که آتشی از تخت فولاد به طرف اصفهان ميآيد و نزديک است که اصفهان را بگيرد. دهۀ محرم و مجالس عزا آمد، و ناگهان ديدم که آتش خاموش شد.
اگر ميخواهيد اين آتشي که اکنون دامن گير ما شده است و اين مسائل اقتصادي حل شود، به دهۀ اوّل محرم و به عزاداری اهمیّت دهید و با توسّل به امام حسین«سلاماللهعليه» بخواهید که نظر لطفی نمایند و مشکلات را با نظر عنائیّۀ خود برطرف سازند.
به تعبیر یکی از بزرگان، امام حسين«سلاماللهعليه» همه چيز خود را فدا کرد و جا دارد که خداوند نیز هرچه امام حسين«سلاماللهعليه» بخواهند، به ایشان عطا فرماید.
پی نوشتها:
==============
[1]. مستدركالوسائل، ج 10، ص 318
2. الامالی الطوسی، ص 580
3. اللهوف، ص 10
4. عیون اخبارالرضا، ج 1، ص 299
5. بحارالانوار، ج 46، ص 118
6. شرح نهجالبلاغه ابن ابالحدید، ج5، ص129
7. الاحتجاج، ج 2، ص 307
8. بحار الأنوار، ج 44، ص 245
9. بحار الأنوار، ج 44، ص 308
10. کاملالزيارات، ص 67
11. ر.ک: المناقب (خوارزمی)، مقتل الحسین، مطالب السئول فی مناقب آل الرسول و ...