أعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین والصلاة والسّلام علی خیر خلقه أشرف بریته ابوالقاسم محمّد صلی الله علیه و علی آله الطیّبین الطاهرین و عَلی جمیع الانبیاء وَالمُرسَلین سیّما بقیة الله فی الأرضین و لَعنة الله عَلی اعدائهم أجمعین.
بحث امروز ما راجع به خواندن قرآن، عمل کردن به قرآن و تدبر در قرآن است. قرآن شریف راجع به سر و کار داشتن با قرآن خیلی با تاکید صحبت کرده است. آیهای در قرآن است که این آیه از نظر تأکید منحصر به فرد است. قرآن در خیلی جاها برای مطالبش تأکید دارد و یکی راجع به خواندن قرآن است. اما تأکیدش در اینجا به اندازهای مهم است که نظیرش در قرآن نیست. (فَاقْرَءُوا مَا تَیسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ) (المزمل، 20) تا میتوانی قرآن بخوان. حال معنی بدانی یا ندانی یا تفسیر مطالعه کنی یا نکنی و عمل به قرآن کنی یا نکنی. آنچه خیلی مهم است، اینکه تا میتوانی قرآن بخوان. بعد قرآن میفرماید: (عَلِمَ أَنْ سَیکُونُ مِنْکُمْ مَرْضَى)، خدا میداند گاهی مریض هستی. در همان حالی که مریضی تا میتوانی قرآن بخوان. (وَ آخَرُونَ یضْرِبُونَ فِی الْأَرْضِ یبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ)، خدا میداند گاهی کار داری اما در همان حال نیز تا میتوانی قرآن بخوان. بعد میفرماید: (وَ آخَرُونَ یقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا مَا تَیسَّرَ مِنْهُ)، خدا میداند گاهی در خط مقدم جبهه جنگ هستی، باز در همان جا تا میتوانی قرآن بخوان. یعنی قرآن به ما امر میکند که تا میتوانیم قرآن بخوانیم. از رو باشد یا از حفظ باشد. معنایش را بدانیم یا ندانیم. رو به قبله باشد و قرآن را ببینیم یا در راه باشد. کار داشته باشیم یا نداشته باشیم و علی کل حال در همۀ حالات ورد زبان ما باید قرآن باشد. و قرآن و خدا این را میخواهد. لذا از همۀ شما تقاضا دارم تا میتوانید قرآن بخوانید. ثواب زیادی هم دارد. هیچ چیزی را نمیتوانید پیدا کنید به اندازۀ ثواب قرآن. پروردگار عالم تفضل هم فرموده است. مثلاً کسی سه مرتبه قل هو الله بخواند، ثواب یک ختم قرآن دارد. در ماه مبارک رمضان یک آیه بخواند، ثواب یک ختم قرآن دارد. به اینها ثواب تفضّلی میگویند. یعنی پروردگار عالم تاکید میکند و تفضّل میکند برای اینکه زبان ما با قرآن سر و کار داشته باشد. در مجلس نشستیم به جای اینکه با هم گفتگو کنیم و نتیجه نداشته باشد، چه خوب است بدون اینکه کسی متوجه شود ما قرآن بخوانیم.
مرتبۀ دوم تفسیر قرآن است. ما باید با معانی قرآن آشنا باشیم. مسلمانهای صدر اسلام ثواب الفبایی نداشتند اما معانی قرآن را خوب درک میکردند و میفهمیدند. معلمشان هم پیغمبر اکرم بود و رسم پیغمبر اکرم این بود که منبر میرفتند و ده آیه میخواندند و دستور میدادند این ده آیه را هم معنایش را بفهمند و هم حفظ کنند.
همۀما باید تفسیر بدانیم. در همین ماه مبارک رمضان اگر هرکدام از شما یک دوره تفسیر ببینید. الحمدلله تفسیرهای فارسی و عربی نوشته شده است. هرکسی ذوقش به تفسیری است. بانو مجتهده به تنهایی درحالی که شوهردار و خانهدار و بچهدار بود و شناخت وظیفه و عمل به وظیفه داشت، اما یک دوره تفسیر نوشته است به نام مخزن العرفان. خانمها باید سر و کار با این تفسیر داشته باشند. الحمدلله تفسیر زیادی نوشته شده است. به جای این فیلمهای مضرّ و به جای این حرفهای غیر مفید و به جای این گفتگوها که اگر گناه نباشد، لاأقل لغو و بیهوده است، مطالعۀ تفسیر داشته باشید. آیهای در قرآن است که مثل آن از نظر تاکید در قرآن نیست. میفرماید: (أَ فَلاَ یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا) ﴿محمد، 24﴾؛ چرا تفکر در قرآن نداری؟ چرا تفسیر قرآن نمیدانی، مگر قفل غفلت به دل تو است. یعنی اگر کسی تفسیر مطالعه نکند، باید بداند که قفل بدبختی و غفلت به دل اوست و تا این قفل باز نشود، ما نمیتوانیم به جایی برسیم. عبادات و کارهای خیر ما و اجتناب از گناه ما متوقف بر اینست که دل داشته باشیم. دل ما هم درپی داشته باشد و اگر بخواهیم دل ما باز باشد رو به خدا، و قفل باشد رو به شیطان و نفس اماره، باید با قرآن سرو کار داشته باشیم. لذا از همۀ شما و مخصوصاً جوانها تقاضا دارم این حرفهای بیهوده فایده ندارد. این حرفهای بی نتیجه اگر گناه نباشد، نتیجه ندارد، بلکه فشار قبر دارد. پس به جای اینها قرآن بخوانید که بالاترین ثواب را مطالعه و تفسیر قرآن دارد.
مرتبۀ سوم عمل به قرآن است. قرآن کتاب عمل است. قرآن خودش را معرفی میکند که من یک کتاب آموزشی و پرورشی هستم. قرآن میفرماید پیغمبر اکرم معلم آموزشی و پرورشی است و کتابش هم قرآن است که کتاب آموزش و پرورش است. قرآن همه چیز دارد. قرآن مدعی است که (تِبْیاناً لِکُلِّ شَیءٍ...) ﴿النحل، 89﴾، (... وَ لاَ رَطْبٍ وَ لاَ یابِسٍ إِلاَّ فِی کِتَابٍ مُبِینٍ) ﴿الأنعام، 59﴾. قرآن خودش را معرفی می کند و میفرماید: (... مَا فَرَّطْنَا فِی الْکِتَابِ مِنْ شَیءٍ) ﴿الأنعام، 38﴾، هیچ چیزی نیست که بگویید ای کاش این هم در قرآن بود. قران کپیۀ عالم وجود است. قرآن تجلی ذاتی از طرف خداست. به قول حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» بعضی اوقات میفرمودند خدا تجلی کرد با همۀ اسماء و صفاتش و حتی اسماء و صفاتی که مخفی در پیش انبیاست. آنگاه قرآن پیدا شد. بعد تجلی دوم کرد با همۀ اسماء و صفات و حتی اسماء و صفات مستأثره و اهل بیت پیدا شد. قرآن، اهل بیت و اهل بیت، قرآن. و ما اگر بخواهیم ضلالت نداشته باشیم، باید سر و کار با این دو بال یعنی قرآن و اهل بیت داشته باشیم. همان که بیش از هزار مرتبه پیغمبر اکرم روی آن سفارش کرده است. روایت را عامه و خاصه نقل کردند و حتی دم مرگ به مسجد آمدند و روایت را خواندند «انّی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی لن یفترقا حتی یردا علی الحوض ما إن تمسکتم بهما فلن تضلّوا أبدا»، اگر میخواهید گمراهی نداشته باشید، با قرآن و اهل بیت باشید. اگر بخواهیم سعادت داشته باشیم، باید عمل به قرآن کنیم. اگر بخواهیم سعادت داشته باشیم، پیروی از اهل بیت «سلاماللهعلیهم» داشته باشیم. و الاّ این روایت ثقلین که بیش از هزار مرتبه وارد شده، میفرماید ضلالت است. پس عمل به قرآن همیشه و مخصوصاً در ماه مبارک رمضان، اهمیت دادن به همۀ واجبات، اهمیت به مستحبات به اندازهای که بتوانی، مخصوصاً اجتناب از گناه، اینکه گناه اصلا و ابداً در زندگی ما نباشد، اما از همۀ اینها مهمتر، تهذیب نفس است. کار سخت است اما باید باشد. اینکه انسان بتواند کم کم صفات رذیله را از دل دور کند. بتواند کم کم حسادت و دنیاطلبی و ریاست طلبی و امثال اینها را نداشته باشد. قرآن کتاب آموزش و پرورش اخلاق است و ما باید به واسطۀ قرآن مهذّب شویم. معنای مهذّب شدن یعنی صفات رذیله را از دل بکنیم. این مشکل است اما از اوجب واجبات است. علاوه بر این فضائل را در دل بکاریم. این نیز مشکل است اما از اوجب واجبات است. علاوه بر اینها باید دو بال داشته باشیم یکی بال عمل و یکی هم بال رابطه کامل با مردم، که قرآن خیلی سفارش روی این دارد.
نسئلک اللّهم و ندعوک باسمک العظیم الأعظم الأعز الأجل الأکرم
بامام زماننا، یا الله
یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلوبنا علی دینک