عنوان: ادامه بحث اينكه بچه با چند بار شير خوردن محرم مي شود
شرح:

    اعوذ بالله من الشيطان الرجيم .بسم الله الرحمن الرحيم . رب اشرح لي صدري ويسرلي  امري و احلل عقدة من لساني يفقهوا قولي

    اين بحثي كه 3-2 روز درباره اش صحبت كرديم ، انصافاً بحث خيلي مشكلي است آنكه انسان قطع از نظر روايات اهل بيت مي فهمد ، اينست كه رضاع وقتي محقق مي شود كه اين بچه بواسطه شير خوردن ، گوشتي ،استخواني و خوني پيدا كند . اما چونكه نمي شود اينرا ببينيم و اثباط كنيم اماره مي خواهد كه آن اماره بگويد رضاع نبت اللحم ، و شد العظم و اين اماره مسلم از نظر عقلي يك مرتبه ، 2 مرتبه شير سير بخورد ، گوشت پيدا  مي شود و استخوان سفت مي شود . اما امر عقلي نه ، امر عرفي ، عرف بايد بگويد نبت لحم و شد عظم را ، كه اين به يك شبانه روز پيدا مي شود يعني 8-7 مرتبه سير شير بخورد ، همينطور كه ابن جنيد گفته پيدا مي شود ، چنانچه مثلاً به 10 مرتبه حتماً پيدا مي شود و حتي اگر 2 زن او را يكماه شير بدهند ،اين نبت لحم و شد عظم پيدا مي شود . حتي مثلاً در شبانه روز يك مرتبه شير سير بدهد ، و بقيه را غذا بدهد ، اگر در عرف برويم ، مي بينيم عرف در همه اينها حكم مي كند و اماره مي داند نبت لحم و شد عظم را . استخوان محكم شده بواسطه شير اين زن . گوشت هم روئيده شده بواسطه شير اين زن يا در آن روايت خون هم پيدا شده بواسطه شير اين زن ، الاّ اينكه شارع مقدس با اين رواياتي كه خوانديم ، هيچكدام را قبول ندارد ، مثلاً مي گويد حتماً بايد متوالي واز يك زن باشد . خُب تعبد مي شود ، اصل رضاع تعبد است ، اين اماره هم تعبد مي شود يك شبانه روز را نمي دانيم مي داند يا نه چونكه روايتش اين بود كه يك شبانه روز يا 15 مرتبه ، يا 10 تا را شارع مقدس با كمال صراحت مي گويد نه كه روايتش را هم ديروز خوانديم . لذا اينها همه را كه عرف مي گويد آري شارع مقدس تخطئه مي كند و رد مي كند . آن روايت 15 ولو مجمل بود از اين جهت كه يعني چه يك شبانه روز يا 15 مرتبه ؟ براي اينكه مسلم قبل از آنكه 15 مرتبه پيدا شود ، يك شبانه روز پيدا مي شود يكي از فضلاي درس ، نوشته اي به من داده كه ما از خانمهاي اقوام پرسيديم و مي گويند اين شير سير بخورد ، دفعه دوم كه مي خواهد شير بخورد ، هنوز شير در شكمش هست و همه شير ها را هضم نكرده تا بالاخره دوم ، سوم ، چهارم و الي آخر ، خيلي خوب شير هم در شكم بچه باشد ولي بالاخره عرفاً شير سير چه وقت است ؟ روايت گفته وقتي كه شير بخورد و پستان را رها بكند . حالا شير در شكم بچه باشد يا نباشد در يك شبانه روز 15 مرتبه شير نخواهد خورد مگر اينكه مزمزه بكند و با پستان مادر بازي بكند و الاّ در يك شبانه روز 15 مرتبه نمي شود لذا قدر متيقن آن 15 بار است البته شبهه پيدا مي شود براي اينكه دوران امر مي شود بين يك شبانه روز يا 15 مرتبه ،آن روايت اينطور بود ، يك شبانه روز يا 15 مرتبه ، اما حالا تسامح كنيد و اينطور بگوئيد كه همه اين روايات به كنار ، اما بالاخره اين 15 مرتبه قدر متيقن از همه روايات است ، آنوقت به قول يكي از اساتيد ما مي گفت با اين التماسها و با اين دست به ريش گذاشتن و خواهش كردنها ،آنوقت بالاخره بگوئيم قدر متيقن 15 مرتبه است كه چيز ديگري هم جلو مي آيد و كساني كه مي گويند 15 مرتبه بايد چيز ديگري هم بگويند و اينكه مثلاً 6-5 مرتبه شير حسابي داده و نمي داند محرم شده يا نه ؟ نه. اما اينكه آيا مي شود به اين نگاه كرد يا نه ؟ باز هم نه . اينرا هم بايد بگوئيم يعني احتياطي كه ما ايراد مي كرديم ومي گفتيم احتياط ندارد و جمع بين ضدين است ، اين احتياط ها را بكند تا 15 مرتبه وقتي 15 مرتبه تمام شد آنوقت اين كسي كه شير داده به او(بچه) محرم مي شود و مي شود نگاه كرد و مادرش مي شود كه ديگر نمي شود او را (براي ازدواج) گرفت . اما حالا اگر 10 مرتبه (شير داد) آيا مي شود او را گرفت يا نه ؟ احتياط كنيد . مي شود به او نگاه كرد يا نه ؟ باز هم بايد احتياط كرد . يعني جمع بين ضدين است ، اما قابل جمع است وقتي قابل جمع است بايد احتياط كنيم تا 15 بار شود وقتي 15 شد قدر متيقن از همه روايات با يك تسامح مي شود .

    لذا به راستي مسأله مشكل است و آنكه عامه مي گويند مثل خودشان      بي پايه و اساس است كه آن هيچ كه به مجردي كه پستان مادر را مكيد اين محرم مي شود يا مثلاً با يك شير سير دادن ،كه در دعائم الاسلام بود كه بگوئيم و امهاتكم التي ارضعنكم ، اينهم صادق نيست ، تكراري بايد در كار باشد كه اگر يادتان باشد مي گفتم ملكه اين بعنوان ملكه ،ارضعنكم يعني زن شيرده و اين به يكي و دو تا و سه تا و اينها نمي شود لذا با اين حرفها و   احتياط ها بايد به 15 بار برسيم و 15 بار را بگوئيم كه اماره هست خودش موضوعيت ندارد چه چيزي موضوعيت دارد ؟ همانكه در 20-10 روايت آمده ، نبت لحم و شد عظم آن است كه محرم مي كند ، آن است كه ديگر نمي تواند اين زن را ،دخترش را و امثال اينها را (براي ازدواج) بگيرد لذا اصل اينست ، ما براي اين اصل اماره مي خواهيم و قطع نظر از شارع مقدس و روايات متشطط اگر در عرف بنگريم مي بينيم به يك شبانه روز و 5-4 بار اين نبت لحم و شد عظم را قبول مي كند به راستي هم اطمينان آور است ، اما شارع مقدس نفرموده ، چون نفرموده ما هم نبايد بگوئيم و ديگر نمي توانيم به روايات تمسك كنيم ، روايات را در اين چند روز خواندم ، تعارض با هم دارند و نمي شود درست كرد ، قدر متيقن دارد و آن 15 مرتبه است اين خلاصه حرف است . براي عرف هم نمي توانيم دليل بياوريم . اگر ما 2 روايت مستقل داشتيم مي شد كاري بكنيم كه (البته) باز هم اشكال پيدا       مي كرد كه يك روايت بگويد يك شبانه روز ، عرف هم بگويد درست است يعني عرف مي گويد كه شارع مقدس مرا امضاء كرده است ، بك روايت هم بگويد 15 مرتبه ، اما باز اين حرف جلو مي آيد كه يك شبانه روز با 15 مرتبه نمي شود كه هر دو اماره باشند . عرف قبول مي كند هر دو اماره ، اما همين عرف هم مي گويد اگر يك شبانه روز است ،ديگر 15 مرتبه نه و اگر 15 مرتبه است ، ديگر يك شبانه روز كم است . لذا عرف اين تعارض حسابي را مي بيند و نمي تواند رفعش بكند . مقداري از اين روايات شد عظم را امروز بخوانم ، اين روايات زياد است و آدم حسابي مي فهمد كه آنچه موجب محرميت يا تحريم است يعني نشود ديگر كسي كه شير خورده را بگيرد ، اين روايات خيلي است ؛

    روايت 2 از باب 2 از ابواب رضاع ، جلد 14 وسايل :

    و باسناده عن الحسن ابن محبوب عن علي ابن رعاب عن ابي عبدالله (ع) ، روايت صحيح السند و سند خيلي بالاست ، قال : « قلت ما يحرم من الرضاع قال ما انبتت اللحم و شد العظم قلت فيحرم عشر رضعات قال لا لانه لا تنبت اللحم و لا تشد العظم » خُب مسلم با 10 مرتبه هم شد عظم مي شود و هم نبت لحم مي شود اما مي فرمايند نه ، بخواهيم درستش كنيم بايد بگوئيم تعبداً لا لانه لاتنبت اللحم ولاتشد العظم عندنا و الاّ در عرف كه مسلم است هم نبت لحم است وهم شد عظم است .

    روايت 9 : و با سناده عن محمد ابن احمد ابن يحيي عن هارون ابن مسلم عن مسعدتبن زياد عبدي ، روايت معتبره است . عن ابي عبدالله (ع) قال :        « لايحرم من الرضاع الاّ ما شد العظم و انبت اللحم ، فاما الرضعه و السنتان و الثلات حتي بلغ العشر ، اذا كن متفرقات فلا بأس . » اگر عرف را بخواهيم بايد بگوئيم فيه بأس براي اينكه 10 مرتبه شير دادن ولو اينكه 2 زن 20 بار با هم شير بدهند ، اين براي هر دو هم شد العظم است و هم نبت اللحم اما شارع مقدس مي گويد نه ، روايت مي گويد 100 مرتبه هم نه . در حاليكه هم گوشت روئيده مي شود و هم استخوان سفت مي شود . لذا ديگر همه اينها را بايد بگوئيم تعبد است اما آنچه مي فهميم اينست كه اين نبت اللحم و شد العظم اصل در رضاع است ، اينرا ديگر در 10-8 تا روايت مي توانيم استفاده بكنيم اما خصوصياتش را نمي فهميم چه مي گويند و نمي توانيم استفاده بكنيم . 10 مرتبه شير بدهد ، متفرق يا متوالي مسلم متوالي باشد ، مي شود ، متفرق هم باشد مي شود ، گفتم 10 روز ، 10 صبح به بچه شير سير بدهد ، مابقي اش را هم شير خشك بدهد يا يك زن ديگر شير بدهد هم گوشت روئيده ميشود و هم استخوان سفت مي شود . و نمي شود اين روايات را معنا كرد و اگر مطالعه كرده باشيد متأسفانه اين روايات را نقل مي كنند و رد مي شوند و در اين خصوصيات هم اصلاً كسي مطالعه نكرده كه چطور بين اين روايات جمع كردي ؟ و اين روايات را چطور معنا كردي ؟ و اين خوب است كه مي فرمايند اين روايات دلالت مي كند بر اينكه اصل آن يك مرتبه و 10 مرتبه نيست ، بلكه اصل اينست كه نبت اللحم و شد العظم . عرف مي گويد با 10 مرتبه آري ، حتي با 5-4 مرتبه هم آري ، 5-4 روز متفرق به كسي به بچه شير بدهد ، خُب هم نبت لحم است هم شد عظم است ، اما هيچ فقيهي نگفته البته عامه گفتند ، عامه اين چيزهايي كه مي گوئيم را هيچ كدامش را نگفتند، آنها گفتند بايد شير بدهد ، هر چه مي خواهد باشد .

    روايت 18 : محمد ابن يعقوب عن محمد ابن يحيي عن احمد ابن محمد عن علي ابن الحكم عن معاويه ابن وهب ، عن عبيد ابن زراره ، روايت صحيح السند است و سندش هم خيلي بالاست ، اگر يادتان باشد مي گفتم روايات فراوان است ، غالبش هم معتبر است ؛

    قلت لابي عبدالله انا اهل بيت كبير ، ما در يك طائفه بزرگي زندگي مي كنيم و ربما كان الفرح و الحزن الذي يجتمع فيه الرجال و النساء گاهي مجلس عروسي داريم ، گاهي مجلس عزا داريم ، زن ومرد با هم جمع مي شوند و ربما استخفت المرئه عن تكشف رأسها عند الرجل ، در اين مجلس زنان لاابالي هستند و خودشان را درست نمي پوشانند ، الذي بينها و بينه رضاع اما اينطور است كه شير داده ، و ربما استخف الرجال ان ينظر الي ذلك ، او هم نگاه مي كند و سبك مي شمارد ، فما الذي يحرم من الرضاع فقال ما انبت اللحم و الدم ، آنجا شد العظم بود ، اينجا خون است ، خون برويد كه گفتم نبت لحم و شد عظم و جريان خون همه يك معنا دارد . فقلت فمن لذي ينبت اللحم و الدم فقال كان يقال عشر رضعات قلت فهل تحرم عشر رضعاتٍ فقال دعزا ، 10 مرتبه نه بلكه بايد بيشتر باشد در حاليكه عرف مي گويد مسلم 10 بار كفايت مي كند اما حضرت فرمودند نه بايد بيشتر از 10 بار باشد .

روايت 21 وعن محمد ابن يحيي عن احمد ابن محمد عن ابن فضال عن علي ابن يعقوب عن محمد ابن مسلم عن عبيد ابن زراره عن ابي عبدالله (ع) قال : سألته عن الرضا ما ادنا ما يحرم منه قال ما ينبت اللحم و الدم ثم قال اتري واحده تنبته فقلت اثنتان اصلحك الله فقال لا فلم اذل اعد عليه حتي بلغت عشر رضعاتٍ گفت به حضرت گفتم يكي دو تا فرمود نه . گفت سه تا ، چهار تا ، پنج تا ، تا رفت به ده تا ، حضرت هي فرمودند نه . اگر حضرت بفرمايند تعبد خيلي خوب فضولي موقوف ، اما اگر تعبد نيست پس نه چيست ؟ اين آقا گفت اگر اين بچه را شير سير يكي دو بار بدهد حضرت فرمودند نه . گفت سه الي چهار بار ، حضرت فرمودند نه ، گفت چهار الي پنج تا ، تا رفت به ده تا ديگر هم هر دو ساكت شدند . خُب با اين نمي شود درستش كرد ديگر اما تا اين اندازه مي فهميم كه همه روايات مي خواهد بگويد كه شد العظم و نبت اللحم ،نبت الدم ، بالاخره گوشت روئيده شود ، استخوان سفت شود ، از اثر شير خون در بدن جريان پيدا كند ، اگر عرف باشد چندين مرتبه ، اگر شرع باشد ، 10 بار را هم گفتند نه ، ديگر خواه ناخواه بگوئيم 15 بار آري . آنوقت يك قاعده كلي ، هر كجا شك كنيم ، احتياط خوب است ، احتياط هم اينست ، نه اينكه بگوئيم 10 مرتبه فايده اي ندارد و اين مي تواند اين دختر را بگيرد ، نه دختر را نگيرد ، اما مي تواند به او نگاه كند يا نه ؟ نگاه هم نكند ، احتياط اينست ، اگر هم مثل ما طلبه ها احتياط گر نباشيد ، اصل عدم محرميت است كه مي گويد تا 15 بار هيچ ديگر 15 بار به بعدش را اگر بتواني قدر متيقن درست كني و اشكال در آن نكني آنوقت در 15 بار بگوئيد كه اصل شكسته مي شود لذا اين خلاصه حرف است ، به راستي مسأله مشكل است و نمي توانيم چطور درستش بكنيم ، اندازه اي كه مي شود درستش كرد ، اينست كه عرض كردم ، هر كجا هم شك كنيم احتياطش خيلي بجاست چون مربوط به دماء و خروج و نفوس است احتياطش خيلي خوب است اما واجب نيست ، اصالت عدم رضاع هم برايمان حسابي كار مي كند.

حالا اگر چيز ديگري تا روز شنبه پيدا كرديد به من بگوئيد تا از شما استفاده كنيم اگر هم نه ، ديگر برويم سر فصل دهم تا ببينيم چه بايد بگوئيم .

وصلي الله علي محمد و آل محمد