عنوان: شرایط باب رضاع
شرح:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدۀ من لسانی یفقهوا قولی.

فصل چهارم بحث رضاع اینکه در باب رضاع شرایطی را ذکر کردند بیش از 10 شرط در باب رضاع آمده است شرط اول فرمودند که این بچه باید شیر را از پستان مادر بمکد تا محرم شود اما اگر شیر را در ظرفی ریخت و به او داد یا با پستان در دهان او دوشید، پستان را نمی گیرد لذا شیر را می ریزد در دهان او یا می ریزد در پستانک و بچه می خورد فرمودند ولو یکسال هم این طور شیر بدهد این محرم نمی شود. دلیلی بر مسأله نیست اما شهرت یا اجماع در مسأله هست و تمسک به روایتی کردند روایتش را بخوانم ببینید دلالت دارد یا نه؛ روایت 8 از باب 5 ابواب رضاع جلد 14 وسایل روایت صحیح السند است «عن ابی عبدالله (ع) لا یحرم الرضاع الا من ارتضعاع من سدیٍ واحد حولین کاملین» گفته رضاع پیدا نمی شود مگر از پستان واحد و بچه هم در 2 سال لذا اگر من سدیٍ واحد نباشد ر حولین کاملین هم نباشد می گوید حرام نمی شود باید از پستان باشد و سدی هم باشد یعنی مکیدن و بچه هم در 2 سال باشد مثلاً یک سال باشد یا 10 روزه باشد اما بعد از 2 سال که بعداً صحبت می کنیم، اگر بچه 2 سالش تمام شد و شیر بخورد ولو اینکه یکی دو ماه هم شیر بخورد گفتند نه، قبل از حولین کاملین باید باشد که مفصل درباره اش صحبت می کنیم.

اگر کسی بگوید این من سدیٍ واحد در مقام بیان اینست که می خواهد بگوید اگر از 2 نفر شیر بخورد نمی شود اگر بعد از 2 سال شیر بخورد نمی شود و اما این من سدیٍ خصوصیت ندارد برای اینکه ارتضاع معمولاً بواسطه اینست که شیر بدهد دیگر. کم پیدا می شود پستان را نگیرد و شیر را در پستانک بریزد و به او بدهد و این من سدیٍ در اینجا در مقام بیان نیست که باید امتساس باشد در مقام بیان اینست که نباید از 2 نفر باشد که بعد درباره اش صحبت می کنیم که اگر مثلاً هر یک شبانه روز 2 نفر به این (بچه) شیر بدهند به هیچکدام محرم نمی شود یا نه 3 شبانه روز یا 10 شبانه روز 2 نفر به این شیر بدهند باز محرم نمی شود باید یک نفر شیر بدهد لذا روایت در مقام بیان اینست که باید یک نفر شیر بدهد نه 2 نفر و باید هم قبل از حولین کاملین باشد و اما در مقام بیان این باشد که از پستان باشد نه از شرب بعدی از پستانک نباشد بلکه از پستان باشد ظاهراً روایت دیگر دلالت ندارد.

کلمه رضاع یعنی شیر دادن، این شیر دادن گاهی از پستان است که شیر داده گاهی هم دوشیده و داده به این (بچه) خورده آن هم شیر داده، رضاع یعنی شیر دادن و اما رضاع در حاق لغت خوابیده باشد کسی نگفته برای چه؟ الرضاع هو شرب نه الرضاع هو امتساس بله معمولاً این طوری است که زن وقتی به بچه شیر می دهد، از پستان شیر می دهد و اینکه مثلاً پستان خانم زخم است یا پستانش صدمه می خورد می ریزد در پستانک و به او می دهد یا بعضی اوقات هست که بچه ها پستان را نمی گیرند، تنبل است باید بمکد ولی نمی مکد آنها هم مجبورند بریزند در شیشه پستانک که شیر را خوب بمکد لذا بچه بعضی اوقات که پستان را نمی مکد شیر را در پستانک می ریزند و می دهند به این (بچه) و او هم پستانک را می گیرد لذا این سدی باید در این روایت خصوصیت داشته باشد که ندارد چرا نه؟ چون روایت در مقام بیان نیست روایت در مقام این است که از 2 نفر شیرنه، قبل از حولیت کاملین آری بعد از آن نه و اما کلمه سدی آمده مثل ربائبکم الله فی اجورکم است دیگر معمولاً ربیبه دنبال مادرش است اینهم معمولاً شیر بواسطه مکیدن این بچه است از پستان مادر.

خوب اگر حرف من را قبول کنید دلیلی در مسأله نداریم مگر کسی از اجماع بترسد اما وقتی هم در کتابها بنگریم می بینیم مجمعین تمسک به همین روایت کردند من جمله مرحوم صاحب جواهر، مرحوم شیخ انصاری، مرحوم محقق همدانی صاحب مصباح و مرحوم آقای بجنوردی آنچه من دیدم اینها گفتند که «و یدل علی ذلک مضافاً الی الاجماع» با این روایت اجماع را خراب کردند آن اجماعی حجت است که گنگ باشد، آن اجماعی حجت است که محتمل المدرکیه نباشد لذا تمسک به این روایت است و این روایت هم دلالت ندارد. اگر کسی از اجماع بترسد خوب است و گرنه روایت دلالت ندارد. بله یک قاعده دیگر هست که ما دیروز این قاعده را درست کردیم و این را بزرگان نفرمودند و آن قاعده این بود که گفتیم اصاله عدم رضاع داریم هر کجا شک بکنیم اصاله عدم رضاع (جاری می شود) لذا برای آن روایت نه، برای اجماع یا برای تمسک بزرگان به این روایت، آدم شک می کند که آیا بواسطه اینکه شیر را دوشیده در شیشه بواسطه پستانک (به بچه) داده یا شیر را دوشیده در ظرف و در دهان (بچه) ریخته آیا محرم می شود یا نه اصاله عدم رضاع می گوید محرم نمی شود. این اصل ماست که آن اصلی که ما درست کردیم خیلی کار می کند لذا اینجا آن اصل مطابق با اجماع می شود آن اصل مطابق با این روایت می شود اگر دلالت داشته باشد. لذا ما دیروز یک اصل درست کردیم که ما یحرم من الرضاع ما یحرم من النسب روایت متواتر داشتیم حتی همان باب اول از ابواب رضاع جلد 14 وسایل مرحوم صاحب وسایل 10 تا روایت صحیح السند ظاهر الدلاله آوردند که می فرمایند ما یحرم من الرضاع ما یحرم من النسب هم از پیغمبر اکرم هم از ائمه طاهرین (ع) این یک قاعده بود که اصلاً در این مسأله رضاع که وارد شدیم بخاطر همین قاعده ما یحرم من النسب ما یحرم من الرضاع است خوب این یک قاعده یک قاعده دیگر درست کردیم و آن اصاله عدم رضاع است اگر شک کردیم و نتوانستیم شک خودمان را رفع بکنیم،عامی نداشتیم شبهه مفهومی بود و بالاخره اقل و اکثر بود در اصل شرطیت شک کردیم و نتوانستیم. یک قاعده داریم بنام اصاله عدم الرضاع لذا این قاعده را داریم در ما نحن فیه گفتند اجماع، اجماع را قبول نکردیم گفتیم که مقطوع المدرک است تمسک کردند به روایت، روایت را هم قبول نکردیم بنابراین دیگر دلیلی نداریم حالا شک می کنیم که آیا امتساس شرط است یا نه؟ اگر کسی یک سال از غیر پستان شیر خورد آیا محرم است یا نه؟ اصاله عدم محرمیت می گوید محرم نیست آن اجماع هم همین را به ما می گوید و می گوید یشترط فیه الامتساس اگر امتساس نباشد و از پستان نمکد محرم نیست روایت هم می گوید محرم نیست لذا آن قاعده ما که اصاله عدم رضاع است مطابق می شود با اجماع اینها و مطابق می شود با این روایت شریف اما چون آقایان نفرمودند اشکال به آقایان هست و آن اینست که آقایان به اجماع تمسک کردند، اجماع شان ناتمام است تمسک کردند به روایت، روایتشان ناتمام است قاعده اقتضاء می کند محرمیت را چرا؟ برای اینکه شبهه مفهومی هم نیست و عقل ما می گوید هیچ تفاوتی ندارد یعنی عرف، عقل عقلائی شیر را از پستان بمکد یا همین شیر را بریزند توی شیشه و از پستانک بمکد چه تفاوتی می کند؟ اگر محرمیت است باید محرمیت بیاورد اگر نامحرم است باید نامحرم باشد بگوئید همین مقدار که شیر را از پستان نمکید و از پستانک مکید این تفاوت دارد عقلاء این را نمی پسندند دیگر یعنی عرف می گوید فرق ندارد اگر دلیل داشته باشید خوب است که دلیل به عرف بگوید نه، و به عقل عقلائی ما بگوید نه. اما دلیل ندارمی می گوئیم عرف فرق نمی گذارد اصلاً استیحاش می کند بگویند که اگر از پستان مکید این محرم است و اگر از پستانک مکید این محرم نمی شود. حالا اگر دست شما خونی شد و این خون در ظرف رفت چه تفاوتی می کند؟

شیر را از بدن بیرون آورید و دادید به کسی تا بخورد آیا به مجردی که هوا خورد دیگر محرمیت نمی آورد؟ لغت هم نمی گوید یعنی لغت امتساس را معنا می کند ای شرب اما شرب من السدی و گاهی هم آن شیر که از ظرف بخور را می گوید شرب من اللبن هر دو شرب لبن من الامتسانس شرب اللبن من الظرف یا شرب اللبن من الدر یعنی زن بدوشد در دهان بچه شرب است دیگر حالا به راستی تفاوت می کند؟ آنکه دیگر هوا نیست. با اینها که نمی شود ما فقه درست بکنیم اگر دلیل داشته باشیم بله، اگر دلیل نداشته باشیم نمی فهمیم. ظرفش عوض می شود خوب عوض شود، حالا ظرفش هم عوض نشده، شیر را در دهان (بچه) می دوشد بجای اینکه سر پستان را بچه بمکد، سر پستان را زن فشار می دهد گفتند اولی محرمیت می آورد، دومی محرمیت نمی آورد مشکل است انسان (این حرف را) بگوید. بله عرض کردم اگر از بزرگان مثل شیخ انصاری، صاحب جواهر و امثال اینها که می گویند در مسأله اجماع است یا بعضی مثل مرحوم محقق همدانی و مرحوم آقای بجنوردی و امثال اینها می گویند روایت داریم، خیلی خوب حالا آن حرفی است. مثل حرف ما می گوئیم اصل داریم. شک است، اصل داریم اما قطع نظر از این حرفها، اجماع مدرکی است و نمی شود به آن تمسک نمائیم. روایت ناتمام است و نمی شود به آن تمسک نمائیم. و باید بگوئیم محرمیت از شیر این زن می آید چه شیر این زن را از پستانش بمکد یا بدوشند و به او بدهند تفاوت ندارد، شیر باید در دهان بچه برود.

شرط دوم، فرمودند که باید این شیر از حلال باشد بنابراین اگر زن زنا بدهد و آبستن شود و بچه ولد الزنا بدنیا بیاید حالا می تواند خواهر یا برادر رضاعی پیدا بکند یا نه؟ گفتند نه چرا؟ گفتند شیری محرمیت می آورد که نطفه آن از حلال باشد، آن بچه که می خواهد خواهر رضاعی پیدا کند حلال زاده باشد خوب اول گفتند اجماع، مثل همان مسأله. دوم تمسک به روایتی از دعائم کردند روایت از امیر المومنین (س) که فرمودند لبن الحرام لا یحرم الحلال. شیر حرام، حرام نمی کند حلال را معنا کردند که شیر حرام یعنی ولد الزنا، این شیر از حرام است و حلال را حرام نمی کند یعنی دختری که می تواند بگیرش بواسطه شیر دادن حرام نمی شود. مشکل است اما حالا قبول بکنیم و بگوئیم دلالتش خوب است و لبن الحرام یعنی ولد الزنا و لا یحرم الحلال یعنی رضاع الا اینکه دعائم الاسلام مال کسی است که خودش توثیق نشده است. استاد بزرگوار ما آقای بروجردی می خواستند درستش کنند اما نمی شد لذا بزرگان من جمله صاحب وسایل یک روایت از دعائم ندارند و این روایت از دعائم و خود این کتاب منصوب به آقای قاضی هست یا نه؟ و خود این آقای قاضی آیا ثقه بوده یا نه؟ هر دو مورد شک است اما استاد بزرگوار ما آقای بروجردی درستش کردند از همین جهت هم در این جامع الروات تقریباً همه دعائم را آوردند اما یک اشکال مهمتر دارد و آن اینست که ما دعائم را قبول بکنیم این طور روایت مرسله است و سند ندارد می گوید قال علیٌ یا روی عن علیٍ لذا روایت را از نظر سند نمی شود درست کرده کسی بگوید که عمل اصحاب منجبرش می کند، جبر سند به عمل اصحاب این را هم نمی شود گفت برای اینکه جبر سند به عمل اصحاب آنجاست که روایت در کتب اربعه باشد و در منظر فقها باشد و فقها روایت را ببینند و به آن عمل کنند که جبر سند به عمل اصحاب است اما دعائم کتابی است که اصلاً در منظر فقها و بزرگان نبوده است کتابی است که این آقا برای خود نوشته است. لذا اولاً خود دعائم خراب است بعدش هم روایت اینجا مرسل است، بعد هم جبر سند به عمل اصحاب در جائی است که روایت در منظر باشد و این روایت در منظر اصحاب نبوده است اگر بخواهیم به این روایت لبن الحرام لا یحرم الحلال از نظر دلالت خدشه بکنیم، قابل خدشه است اما حالا خدشه نکنید و بگوئید که لبن الحرام یعنی حرام زاده، لا یحرم الحلال یعنی چه بچه ای که پهلوی این حلال زاده شیر می خورد، حرام نمی شود یعنی 2 بچه ای که با هم شیر خوردند می تواند با او ازدواج بکند و الا باز هم معانی دیگری را هم می شود بر آن بار کرد. عمده 2 روایت دیگر است؛ روایت یونس که صحیح السند است، روایت یک از باب نه از ابواب رضاع جلد چهاردهم وسایل؛ مسألته عن امرأه درت لبنها من غیر ولاده فارضعت جاریه غلاماً من ذلک اللبن. یک خانمی شیر پیدا کرد، بدون اینکه بچه به دنیا بیاورد، حالا بچه اش را شیر داده، آیا محرم می شود یا نه؟ هل یحرم بذلک البن ما یحرم من الرضاع قال لا. گفتند باید این شیر از زائیدن باشد اما اگر شیر از ولادت نباشد این موجب رضاع نمی شود، این موجب حلیت نمی شود و محرمیت نمی آورد. حالا بعد درباره این صحبت می کنیم اما حرف ما در اینجا اینکه استدلال به روایت شده و گفتند که اینهم مثل همان است برای اینکه شیر پیدا کرده بدون اینکه ازدواج و امثال اینها باشد، پس این روایت می گوید همان طور در جایی که اصلاً ولادتی در کار نیست می گوید که محرمیت پیدا نمی شود، در اینجا هم که ولادت صحیح نیست محرمیت نیست محرمیت پیدا نمی شود. قیاسی است، از آن قیاسهای خیلی بالا، روایت می گوید اگر زنی بدون اینکه بچه متولد شود شیر پیدا کرده، این شیرش محرمیت نمی آورد، ما بگوئیم زنی زنا داد و با ولادت بچه پیدا کرد و شیر (به بچه) داد، شیرش محرمیت نمی آورد، اینها چه ربطی به هم دارند؟ برای اینکه اصلاً ممکن است شیری در کار نبوده، برای اینکه شیر من ولاده اصلاً تغییر عجیبی در خانم از نظر پستان و شیر پیدا کردن و امثال اینها پیدا می شود که حالا گفتم در آن وسایل فوق العاده مهندسی بالا در این (مطلب) نباشد.

اما ما بخواهیم قیاس بکنیم و اگر زنی بچه نداشت و شیر پیدا کرد این مثل آنجاست که زنی بچه به دنیا آورده اما (بچه اش) ولد الزنا است، ظاهراً قیاس است و نمی شود آن را گفت تا فردا که آقایان مطالعه کنند.

و صلی الله علی محمد و آل محمد.