عنوان: فصل سى و چهارم: نامه اعمال
شرح:

يكى از مسائل قطعى در بحث معاد «نامه عمل» است. آيات فراوانى بر اين مطلب دلالت دارد، كه در اين آيات، سه گونه «نامه عمل» در روز رستاخيز، ترسيم و تصوير شده است:

1) «پرونده عمر»،كه بهشتيان، آن را به دست راست و اهل جهنّم، آن را به دست چپ خواهند گرفت:

»فَاَمَّا مَنْ اُوتِىَ كِتابَهُ بِيَمينِهِ فَيَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَه .... فَهُوَ .... فى جَنَّةٍ عالِيَةٍ .... وَ اَمَّا مَنْ اُوتِىَ كِتابَهُ بِشِمْالِهِ فَيَقُولُ يا لَيْتَنى لَمْ اُوتَ كِتابِيَه .... خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ثُمَّ الْجَحيمَ صَلُّوهُ.» [1]

»پس كسى كه نامه اعمالش را به دست راستش مى‏‌دهند (با شور و شعف) فرياد مى‌‏زند نامه اعمال مرا بگيريد و بخوانيد.... او.... در بهشتى برين است.... و امّا كسى كه نامه اعمالش را به دست چپش بدهند مى‌‏گويد اى كاش هرگز نامه اعمالم را دريافت نكرده بودم.... او را بگيريد و در بند و زنجيرش كنيد سپس او را در دوزخ بيفكنيد.»

 اين نامه عمل، در حقيقت كتابى است مشتمل بر آنچه كه ملائكه رقيب و عتيد [در مورد ملائكه «رقيب و عتيد» در فصل سى و دوّم، توضيح داده شد.] از اعمال انسان برداشت كرده و نوشته‌‏اند.

2) «حضور همه اعمال بد و خوب» و در حقيقت تجسّم همه اعمال ريز و درشت و شايست و ناشايست انسان بگونه‌‏اى كه وى همه آنچه را در اين دنيا انجام داده است، در آن سرا حاضر مى‏‌يابد.

»وَ وُضِعَ الْكِتابُ فَتَرَى الُْمجْرِمينَ مُشْفِقينَ مِمَّا فيهِ وَ يَقُولُونَ يا وَيْلَتَنا ما لِهذَا اْلكِتابِ لا يُغادِرُ صَغيرةً وَ لا كَبيرَةً اِلّا اَحْصيها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً.» [2]

»و نامه اعمال گذارده مى‌‏شود پس گناهكاران را مى‌‏بينى كه از آنچه در آن است ترسان و هراسانند و مى‌‏گويند واى بر ما اين چه كتابى است كه هيچ عمل كوچك و بزرگى را فرو نگذاشته مگر اينكه آن را به شمار آورده است، و آنچه را انجام داده‏اند حاضر مى‌‏بيند.»

 اين ترسيم و تصوير از نامه عمل، آن است كه در روز قيامت، اعمال نيك و بد آدميان، به صورتى متناسب با قيامت درآمده و آن صورت، در خارج و نزد صاحب آن مجسّم و ظاهر مى‏‌شود و در حقيقت، عمل بگونه‌‏اى ظهور پيدا مى‌‏كند كه داراى حيات و شعور است. و اين همان نوع دوّم از «تجسّم عمل» است كه در فصل گذشته، گفته شد.

 3) «ظهور و بروز هويّات» و صفحه نفس انسان كه بالاتر، بهتر، ظاهرتر و گوياتر از هر نامه‌‏اى است:

»وَ كُلَّ اِنْسانٍ اَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فى عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ يَومَ الْقِيامَةِ كِتاباً يَلْقاهُ مَنْشُوراً اِقْرَءْ كِتابَكَ كَفى بِنَفْسِكَ الْيَومَ عَلَيْكَ حَسيباً.» [3]

»و هر انسانى، اعمالش را به گردنش آويخته‌‏ايم و روز قيامت كتابى براى او بيرون بياوريم كه آن را در برابر خود گشوده مى‌‏بيند، (به او مى‌‏گوييم) كتابت را بخوان، كافى است كه امروز، خود حسابگر خويش باشى.»

 اين تصوير از نامه عمل، در حقيقت آن است كه هويّت هر شخصى - كه در اثر انجام اعمال صالح و غير صالح - براى او پديد آمده است، در روز رستاخيز، بروز و ظهور كرده و او را به همان شكل و گونه‌‏اى در مى‌‏آورد كه نتيجه اعمالش اقتضاء مى‏‌كند و به اين ترتيب او خودش از اين هويّت پديد آمده مى‏‌تواند حسابگر خويش ‏باشد.

===========================

پی‌نوشت‌ها:

[1] حاقّه، 19تا31.

[2] کهف، 49.

[3] اسراء 31.