عنوان: مسئله 1 و 2
شرح:

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.

 

بحث ما دربارۀ شکیّات بود و دیروز گفتم این مسئلۀ شکیّات از یک نظر خیلی آسان است؛ لذا مرحوم سیّد«رحمت‌الله‌علیه» در عروه خیلی با عجله از آن رد شدند و دیروز دربارۀ شکیّات باطل که فرمودند هشت شک است، خیلی با عجله رد شدند. بعد هم شکیّات صحیح را نیز با عجله رد می‌شوند. ان‌شاءالله امروز مباحثه می‌کنیم. یکی هم شک‌هایی است که اعتبار ندارد و از این هم خیلی با عجله رد شدند و خلاف مشهور هم فرمودند. «کلّ زیادة و نقیصة» از شک‌هایی است که اعتبار ندارد. به این معنا که باید سجدۀ سهو به جا بیاورد. لذا در پنج مورد که اعلام فرموده بودند، ایشان هم شک‌هایی که اعتبار ندارد، فرمودند و این را هم اضافه کردند. اما بالاخره خیلی با عجله گفتند شکیّات بیست و یک قسم است. درحالی که وقتی فرمایش مرحوم سیّد را شماره کنیم، شکیّات که مشهور در میان اصحاب است، بیست و سه شک می‌شود. هشت شک باطل و نه شک صحیح و شش شک هم که اعتبار ندارد. نمی‌‌دانم چرا مرحوم سیّد چنین کردند و شاید به خاطر شهرتی است که در میان علمای شیعه هست و خواستند متابعتی از تشیّع یعنی از علمای شیعه داشته باشند.

دیروز ما کمی دربارۀ شک‌های باطل صحبت کردیم و گفتیم اختلاف بالایی دربارۀ شک‌های باطل هست و جزر و مدی دربارۀ شک‌های باطل هست. آن حد وسط که شیعه فرموده است و مرحوم سیّد هم متابعت کرده است، فرمودند شک‌های باطل هشت شک است و دیروز ما هشت شک را ذکر کردیم، و ما ایرادی که داشتیم و می‌گفتیم این حرف نه جامع افراد است و نه مانع اغیار است. دیروز عرض کردم دو سه قول در مسئله هست که باید به این دو سه قول توجه داشته باشیم. همۀ اینها هم روایت دارد. یک قول اینکه شکیّات بیست و یک قسم است و هشت قسم آن شکیّات باطل است. این قول مشهور است و همۀ آن هم روایت ندارد، اما علی کل حالٍ با تمهلاتی گفته شده که شک‌های باطل هشت شک است. یک قول هم اینکه ما از اول گفتیم نماز شک بردار نیست و شکیّات در نماز نیست؛ برای اینکه باید احراز شود و آنچه به او گفتند به جا آورده باشد. مثلاً گفتند نماز صبح را دو رکعت بخوان و اگر گفتند چهار رکعت باید همین چهار رکعت باشد و نه کمتر و نه زیادتر باشد و اشتغال به ما می‌گوید مطلق شکیّات باطل است الاّ ما أخرجه الدلیل و آن هم یک دلیل حسابی. اما در مباحثۀ دیروز دیدیم که مرحوم سیّد«رحمت‌الله‌علیه»  خیلی با عجله و بدون دلیل فرمودند شک‌های باطل هشت مورد است و یکی را پس از دیگری شمردند و مثل اینکه وحی منزل بود که دلیل نمی‌خواست.

این حرفی که من گفتم که وضع همۀ شکیّات مثل شک‌های باطل است. نمی‌توان گفت هشت شک باطل داریم و مابقی شکیّات صحیح است. این خیلی معونه می‌خواهد. اما قول به اینکه بگوییم «‌إ‌ذا شککت فابن علی الفساد» معونه نمی‌خواهد. برای اینکه «إذا شککت فأبن علی الفساد» به خاطر اشتغال و به خاطر احراز نماز است.

چیزی که باید همین جا بگوییم و نمی‌دانم چرا مرحوم سیّد«رحمت‌الله‌علیه»  نگفتند و خیلی از فقها هم درحالی که قبول دارند، اما ساکتند، اینست که این شکیّات اگر صحیح هم باشد،‌ یا در باب قیام است و یا در باب جلوس است. و اما اگر شک در رکوع کرد، نماز باطل است. مگر شک‌هایی که اعتبار نداشته باشد. اگر شک در سجدتین کرد، نماز باطل است. اگر یک قاعدۀ کلی که مربوط به شکیّات است، نداشته باشیم. لذا این بیست و یک قسم شکیّاتی که داریم و می‌گوییم هشت مورد از شک‌ها باطل است، مختص به قیام یا مختص به قعود است و اما در باب رکوع و سجده نیست. آنهایی که می‌گویند «إذا شککت فأبن علی الصحة»، آنها هم می‌گویند این شکیّات که «فأبن علی الصحة» است، آنجاست که در رکوع و سجدتین نباشد، و اما اگر شک در سجدتین و یا شک در رکوع پیدا شد، نماز باطل است.

مرحوم سیّد«رحمت‌الله‌علیه» این استثنا را نداشتند اما مسلّم پیش مرحوم سیّد و پیش دیگران است که این شکیّاتی که درباره‌اش صحبت می‌کنیم یا در قیام است و یا در قعود است و اما در رکوع و سجدتین نیست.

دو سه روایت داریم که عمل به این روایت‌ها نشده اما از نظر قاعده، خوب است. مثلاً‌ روایت داریم که «إذا شککت فأبن علی الیقین».

سنّی‌ها به این روایت عمل کردند و بعضی از شیعه هم فرمودند و گفتند «إذا شککت فأبن علی الیقین». یعنی اگر شک بین دو سه کردی، بگو دو و اگر شک بین سه و چهار کردی، بگو سه، و همچنین تا آخر.

قول دیگر می‌گوید «إذا شککت فأبن علی الأکثر». مثل آن هشت یا نه شک صحیح که شیعه درباب شکیّات می‌گوید. مثلا شک دو و سه بعد از اتمام سجدتین باشد، بگو سه و نماز را تمام کن و نماز احتیاط به جا بیاور. شک بین دو و چهار را بگو چهار و نماز را تمام کن و نماز را وصله کن یعنی نماز احتیاط به جا بیاور و این آقایان می‌گویند «إذا شککت فأبن علی الأکثر» و اصلاً نماز احتیاط نمی‌خواهد. در شک بین دو و چهار بگو چهار و در شک بین یک و دو بگو دو. مثل دیروز که می‌گفتیم رکعت اول شک بردار نیست و نماز صبح شک بردار نیست و نماز مغرب شک بردار نیست، اینها گفتند نه و یک روایت هم نقل کردند.

مرحوم سیّد«رحمت‌الله‌علیه»  هم متعرض این خصوصیات نشده و به ضرس قاطع که دیروز مباحثه کردیم، می‌فرماید شکیّات باطل هشت مورد است و هشت مورد را پشت سر هم شمردند. امروز هم دربارۀ شکیّات صحیح خیلی با عجله رد می‌شوند و ان قلت قلت و این روایت‌ها و امثال اینها را اصلاً متعرض نیستند. مثل اینکه شکیّات بیست و یک قسم است و وحی منزل است و باید به مابقی شکیّات اعتنا نکرد؛ لذا دیروز فرمودند شک‌های باطل هشت مورد است و هشت مورد را پشت سر هم فرمودند. امروز می‌فرمایند:

مسأله 2:

الشكوك الصحيحة تسعة في الرباعية :

شک‌های صحیح نه مورد است، درحالیکه که در ضمن  صحبتشان می‌گویند شکیّات بیست و یک قسم است؛ هشت باطل و هشت صحیح و پنج شک که اعتبار ندارد. و اما دو مورد اضافه می‌کنند. یکی در شک‌های صحیح و یکی هم در شک‌هایی که اعتبار ندارد و پنج موردی را که مشهور گفتند می‌شمارند و ششمی را اضافه می‌کنند «لکلّ زیادة‌و نقیصة».

بالاخره می‌فرمایند:

الشكوك الصحيحة تسعة في الرباعية.

شک‌های صحیح باید در نمازهای چهار رکعتی باشد. نماز دو رکعتی و سه رکعتی شک بردار نیست. و اما باید فرموده باشند: «الشکوک الصحیحة فی الرکعات تسعة فی الرباعیّات». اما گفتم خیلی عجله کردند و مثل اینکه مسلّم است و می‌خواهند یک چیز مسلّم را شماره کنند، در اینجا هم چنین شده است.

أحدها: الشك بين الاثنتين والثلاث بعد إكمال السجدتين فإنه يبني على الثلاث ويأتي بالرابعة ويتم صلاته ثم يحتاط بركعة من قيام أو ركعتين من جلوس والأحوط اختيار الركعة من قيام وأحوط منه الجمع بينهما بتقديم الركعة من قيام، وأحوط من ذلك استئناف الصلاة مع ذلك، ويتحقق إكمال السجدتين بإتمام الذكر الواجب من السجدة الثانية على الأقوى، وان كان الأحوط إذا كان قبل رفع الرأس البناء ثم الاعادة، وكذا في كل مورد يعتبر إكمال السجدتين.

شک دو و سه بعد از اینکه سجدتین را به جا آورده است. همان که در رسالۀ عملیه همه و من جمله مرحوم سیّد فرمودند، در اینجا نیز مثل یک امر مسلّمی فرمودند.

 

روایت 2 از باب 9 از ابواب الخلل الواقع فی الصلاة، وسائل الشیعه، جلد 8، صفحه 215:

قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) رَجُلٌ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ وَ شَكَّ فِي الثَّالِثَةِ قَالَ يَبْنِي عَلَى الْيَقِينِ- فَإِذَا فَرَغَ تَشَهَّدَ وَ قَامَ قَائِماً فَصَلَّى رَكْعَةً بِفَاتِحَةِ الْقُرْآنِ.

«یبنی علی الیقین» یعنی بنا را بر سه بگذار و وقتی فارغ شدی یک رکعت نماز بخوان و سوره هم ندارد.

نماز احتیاط خیلی صحبت دارد. در اینجا یک مسئله دربارۀ آن گفتند. می‌فرمایند:

ويتحقق إكمال السجدتين بإتمام الذكر الواجب من السجدة الثانية على الأقوى

اینکه می‌گوییم شک بین دو سه بعد از اکمال سجدتین، یعنی سجده تمام شده باشد و نشسته باشد و نمی‌داند تشهد بخواند یا تسبیحات بخواند و اما اگر در سجده باشد، ولو سجده تمام شده باشد، نمی‌شود. خیلی از بزرگان می‌فرمایند اکمال سجدتین اینست که سجدۀ دوم را گفته اما هنوز بلند نشده شک دو و سه کند، باز هم شک دو و سه صحیح است. غالب از محشین بر عروه هم می‌فرمایند این شکیّاتی که در حال قعود است، اگر در سجده واقع شود، اما ذکر سجده گفته شده و هنوز بلند نشده و می‌خواهد بلند شود و شک دو و سه کرد، این شک صحیح است. اما ظاهراً حق را مرحوم سیّد«رحمت‌الله‌علیه» است، گرچه در روایات نیامده، برای اینکه اکمال سجدتین در وقتی است که از سجدۀ دوم بلند شده و نشسته و در این موقع اکمال سجدتین شده، حال در این موقع شک دو و سه و یا شک بین سه و چهار کرد. اما مرحوم سیّد تبعاً از اکثر حاشیه نویسان عروه می‌گویند نه، اکمال سجدتین یعنی ذکر سجدۀ دوم را گفته و می‌خواهد بلند شود و هنوز بلند نشده شک دو و سه کرد، این شک صحیح است.

الثاني: الشك بين الثلاث والأربع في أي موضع كان، وحكمه كالاول إلا أن الأحوط هنا اختيار الركعتين من جلوس، ومع الجمع تقديمهما على الركعة من قيام .

شک بین سه و چهار در هرکجا باشد، حکم شک دو و سه است و باید بعد از نماز یک رکعت نماز به جا بیاورد که بعد در جای دیگر می‌فرماید یک رکعت ایستاده یا دو رکعت نشسته به جا بیاورد و دو رکعت نشسته افضل است. اما در اینجا می‌فرماید «حکمه کالأول».

و تدلّ علی ذلک:

روایت 5 از باب 10 از ابواب الخلل الواقع فی الصلاة، وسائل الشیعه، جلد 8، صفحه 217:

صحیحة عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) فِي حَدِيثٍ قَالَ: إِذَا كُنْتَ لَا تَدْرِي ثَلَاثاً صَلَّيْتَ أَمْ أَرْبَعاً- وَ لَمْ يَذْهَبْ وَهْمُكَ إِلَى شَيْ‌ءٍ- فَسَلِّمْ ثُمَّ صَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَ أَنْتَ جَالِسٌ- تَقْرَأُ فِيهِمَا بِأُمِّ الْكِتَابِ- وَ إِنْ ذَهَبَ وَهْمُكَ إِلَى الثَّلَاثِ فَقُمْ فَصَلِّ الرَّكْعَةَ الرَّابِعَةَ- وَ لَا تَسْجُدْ سَجْدَتَيِ السَّهْوِ- فَإِنْ ذَهَبَ وَهْمُكَ إِلَى الْأَرْبَعِ- فَتَشَهَّدْ وَ سَلِّمْ ثُمَّ اسْجُدْ سَجْدَتَيِ السَّهْوِ.

این با روایت بالا تفاوت پیدا کرد. اصل مطلب درست است اما اینکه شک دو و سه بعد از اکمال سجدتین. اکمال سجدتین یعنی سجده تمام شده. شک سه و چهار بعد اکمال سجدتین، یا یک رکعت ایستاده و یا دو رکعت نشسته و دو رکعت نشسته افضل است. اینها را ندارد و فقط می‌فرماید: «فَسَلِّمْ ثُمَّ صَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَ أَنْتَ جَالِسٌ- تَقْرَأُ فِيهِمَا بِأُمِّ الْكِتَابِ». یعنی به طور فشرده نماز احتیاط بخواند و نماز احتیاط هم بدون سوره است. درحالی که بعد می‌گوییم نماز احتیاط پنج شرط دارد و ایشان در اینجا یکی از شرط‌ها را می‌فرمایند.

الثالث: الشك بين الاثنتين والأربع بعد الإكمال، فإنه يبني على الأربع ويتم صلاته ثم يحتاط بركعتين من قيام.

در شک بین دو و چهار بعد اکمال سجدتین، باید تمام کند. یعنی بنا را بر چهار بگذارد و نماز را تمام کند و بعد دو رکعت نماز احتیاط به جا بیاورد.

 

روایت 1 از باب 11 از ابواب الخلل الواقع فی الصلاة، وسائل الشیعه، جلد 8، صفحه 219:

صحیحة عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَنَّهُ قَالَ: إِذَا لَمْ تَدْرِ اثْنَتَيْنِ صَلَّيْتَ أَمْ أَرْبَعاً- وَ لَمْ يَذْهَبْ وَهْمُكَ إِلَى شَيْ‌ءٍ- فَتَشَهَّدْ وَ سَلِّمْ ثُمَّ صَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَ أَرْبَعَ سَجَدَاتٍ- تَقْرَأُ فِيهِمَا بِأُمِّ الْكِتَابِ ثُمَّ تَشَهَّدُ وَ تُسَلِّمُ- فَإِنْ كُنْتَ إِنَّمَا صَلَّيْتَ رَكْعَتَيْنِ- كَانَتَا هَاتَانِ تَمَامَ الْأَرْبَعِ- وَ إِنْ كُنْتَ صَلَّيْتَ أَرْبَعاً كَانَتَا هَاتَانِ نَافِلَةً.

اصل مطلب به طور فشرده درست است اما اینکه آیا اکمال سجدتین به چیست و سلام به چیست و در شک دو و چهار بنا را بر چهار بگذارد و سلام دهد به چیست و خیلی از اینگونه مسائل را در صدد نیستند و در صدد عدّ هستند. همینطور که فرمودند شکیّات بیست و یک قسم است و هشت قسم باطل است و به طور فشرده شماره کردند، اینجا هم می‌فرمایند شک‌های صحیح 9 مورد است و بدون تفصیل شماره می‌کنند و بالاخره شک دو و سه و شک دو و چهار را گفتند و اینکه در قیام و در رکوع نمی‌شود و بعد اکمال سجدتین است، اما قبلاً گفتند اگر در سجده هم باشد، اکمال سجدتین است. نماز احتیاط هم دو رکعت است و در آن شک دو و سه و یا در شک سه و چهار است که باید بگویند یا یک رکعت ایستاده و یا دو رکعت نشسته و دو رکعت نشسته افضل است. اما این را نگفتند و فقط فرمودند یک رکعت نماز احتیاط بخواند. در شک دو و چهار نیز خیلی فشرده می‌فرمایند دو رکعت نماز بخواند و یک روایت هم برایش نقل کردند.

خود روایت حرف دارد و خود کلام مرحوم سیّد تفصیل دارد، اما در مباحثۀ بعد هم مثل مباحثۀ امروزمان خیلی فشرده این 9 شک صحیح را می‌فرمایند و خلاف مشهور هم هست برای اینکه مشهور می‌گفتند هشت شک صحیح و هشت باطل و پنج مورد که اعتبار ندارد و ایشان می‌فرمایند هشت باطل و نُه مورد صحیح و شش شک هم که اعتبار ندارد. اما خیلی فشرده گفتند. گرچه بعد هم مقداری تفصیل می‌دهند اما رسم مرحوم سیّد چنین نبوده است که با این عجله از مسئله بگذرند.

  و صلّی الله علی محمّد و آل محمّد