عنوان: فضائل و سیرۀ امیرالمؤمنین«سلام‌الله‌علیه»
شرح:

أَعُوذُ بِاللَّهِ‏ مِنَ‏ الشَّيْطَانِ‏ الرَّجِيم‏

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ

 

اَلْحَمْدُ لِلّهِ‌ رَبِّ‌ العالَمينَ وَ الصَّلاة وَ السَّلامُ‌ عَلی ‌خَيرِ خَلقِهِ‌ اشْرَفِ‌ بَرِيَّتِهِ‌ ابِي‌الْقاسِمِ‌ مُحَمَّدٍ صَلَّی ‌اللهُ‌ عَلَيهِ‌ وَ عَلی آلِهِ‌ الطَّيّبينَ‌ الطّاهِرينَ‌ وَ عَلي‌ جَميعِ‌ الأَنبِيآءِ‌ وَ المُرسَلينَ‌ سِيَّما بَقِيَّةِ اللهِ‌ فِی ‌الأَرَضينَ وَ لَعْنَةُ اللهِ‌ عَلی ‌أعْدآئِهِمْ‌ أجْمَعينَ‌.

 

شهادت پرافتخار مولی الموحدین مولی امیرالمؤمنین علی«سلام‌الله‌علیه» را به همۀ شما تسلیت می‌گویم و از طرف همۀ شما این مصیبت بزرگ را به ساحت مقدس حضرت ولی عصر«ارواحنافداه» تسلیت می‌گویم، و از طرف همۀ شما از حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» که صاحب عزا هستند، می‌خواهم که نظر لطفی به جلسه عنایت کنند و انشاء الله با لطف حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» از جلسه بیرون رویم.

سؤالی هست که علی کیست؟ کسی نتوانسته جواب این سوال را بدهد. بعضی از شعرا، شعر گفتند.

کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست                که تر کنی سر انگشت و صفحه بشماری

این شعر خوبی است اما باز هم جواب سوال داده نشده است.

بعضی از شعرا که ذوق و علمی داشته‌اند، شعری بهتر گفتند:

تویی آن نقطۀ بالای فوق فوق أیدیهم                که در وقت تنزل تحت بسم الله را بائی

یعنی «يَدُ اللَّهِ‏ فَوْقَ أَيْديهِم‏» تو هستی. دست تو از نظر قدرت بالاترین دست‌هاست و تو هستی که خودت گفتی تمام قرآن در «بسم الله الرحمن الرحیم» است و تمام «بسم الله الرحمن الرحیم» در باء بسم الله است و آن باء بسم الله من هستم. یعنی قرآن مجسّم است.

این خوب است؛ اما باز از نظر بزرگان جواب این سوال داده نشده است. امام هادی«سلام‌الله‌علیه» یک جواب برای این سوال دارد. یک آیه در قرآن است که می‌فرماید مراد از این آیه علی«سلام‌الله‌علیه» است. قرآن می‌فرماید:

«وَ لَوْ أَنَّ مٰا فِي اَلْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلاٰمٌ وَ اَلْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مٰا نَفِدَتْ كَلِمٰاتُ اَللّٰهِ إِنَّ اَللّٰهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ»[1]

امام هادی«سلام‌الله‌علیه» می‌فرماید کلمات الله، فضائل علی است، که قران می‌فرماید اگر دریاها مرکب شود و فضائل علی«سلام‌الله‌علیه» را بنویسند، دریا تمام می‌شود و دوباره مرکب می‌شود تا دفعۀ هفتم، دریا تمام می‌شود، اما فضائل علی تمام‌شدنی نیست.

این جواب سوال است و اگر از شما بپرسند که این جواب را از کجا می‌گویید، باید بگوییم از قرآن. باید بگوییم از مفسر قرآن یعنی امام هادی«سلام‌الله‌علیه». قرآن می‌فرماید کلمات الله را نمی‌شود احصاء و شماره کرد، امام هادی می‌فرماید این کلمات در قرآن، فضائل امیرالمؤمنین علی«سلام‌الله‌علیه» است.[2]

دربارۀ امیرالمؤمنین از سنی و شیعه کتاب‌هایی نوشته شده است و فضائل‌هایی گفته شده است. غیرمسلمان نیز برای امیرالمؤمنین«سلام‌الله‌علیه» کتاب نوشته و شعر و فضائل گفته است، اما به قول خودشان قطره‌ای از دریای فضائل علی«سلام‌الله‌علیه» است.

جرداق نصرانی این کتاب خیلی شیرین به نام «الامام العلی صوتُ العدالة الانسانیة» را نوشته است؛ اگر عدالت را مجسم کنند، علی می‌شود. در اول این کتاب از یک پاپ و نصرانی چند شعر آبدار و پرمحتوا دربارۀ امیرالمؤمنین آورده است. در وسط این اشعار، این شخص پاپ می‌گوید به من اشکال نکن که تو نصرانی هستی و باید دربارۀ حضرت عیسی و حضرت مریم شعر بگویی، پس چرا دربارۀ علی«سلام‌الله‌علیه» شعر می‌گویی. می‌گوید من عاشق فضیلت هستم و هرکجا گشتم، مثل علی«سلام‌الله‌علیه» پیدا نکردم. سرچشمۀ فضیلت‌ها علی«سلام‌الله‌علیه» است و همه به این اقرار دارند. چیزی که باید توجه دهم، یکی اینکه ما باید امام‌شناس باشیم و متأسفانه شیعه، آن‌طور که باید، امام شناس نیست. محبت ائمۀ طاهرین را دارد، اما تاریخ چهارده معصوم را داشته باشد و خودش تاریخ‌‌نویس دربارۀ چهارده معصوم باشد، خیلی کم است. از نظر قرآن و روایات اهل بیت، علی«سلام‌الله‌علیه» را بررسی کرده باشد، در میان شیعیان کم است، درحالی که امام شناسی باید در دانشگاه‌های ما ترم و درس داشته باشد. باید همۀ ما، چه باسواد و چه بیسواد، هرکسی به فراخور حالش شناخت دربارۀ امیرالمؤمنین علی«سلام‌الله‌علیه» داشته باشد.

یک نصرانی کتابی دربارۀ امیرالمؤمنین علی«سلام‌الله‌علیه» نوشته و در آنجا یک سرزنش به شیعه کرده است و گفته است که اگر بخواهی ببینی که شیعه علی‌شناس هست یا نه، برو در مجامع آنها و ببین عکس علی را با خشونتی می‌اندازند و یک شمشیر هم روی زانوها می‌گذارند و می‌گویند علی اینست. بعد او می‌گوید پس رأفت علی کجا رفت. می‌گوید فقط فضیلت علی در جبهه و پیروزی در جنگ‌ها نیست، بلکه این یک قطره از فضائل علی«سلام‌الله‌علیه» است. چرا علم علی، قدرت علی، فضائل علی، سیاست علی در میان شیعیان نیست!

از اینگونه سرزنش‌ها به ما زیاد شده است، حال کم کم رسیده به آنجا که چون امام شناس نیستیم، از جهل ما استفاده می‌کنند و ایجاد شبهه می‌کنند راجع به علی«سلام‌الله‌علیه».

آیا تا حال از زمان حضرت آدم تا الان سراغ دارید مانند قضیۀ غدیر خم! این قضیه غدیرخم را همۀ سنی‌ها و شیعه‌ها نوشته‌اند و درباره‌ش شعر گفته‌اند و حکایت‌ها گفته‌ند و بالاخره مسلّم است که پیغمبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» از طرف خدا فرمودند که این جبرئیل است از طرف خدا و گفته بعد از تو، امام مسلمان‌ها، علی است:

«مَنْ‏ كُنْتُ‏ مَوْلَاهُ‏ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاه‏»

این قضیه به این روشنی است و مثل روز در تاریخ و روایات سنی و شیعه روشن است.

مرحوم علامه امینی در یک جلد الغدیر راجع به همین حدیث غدیر خم گفته است؛[3] اما از جهل ما استفاده می‌شود و ناگهان می‌بینیم که راجع به غدیرخم هم شبهه می‌شود. اصلاً زیر پِل تاریخ می‌زنند که در تاریخ چنین چیزی واقع نشده است! درحالی که بیش از صد کتاب از صد علمای اهل تسنن، قضیۀ غدیرخم را مفصل نوشته‌اند. این برای اینست که از جهل ما استفاده می‌کنند. وقتی ما امام‌شناس نباشیم، کم کم می‌رسد به آنجا که غدیرخم زیر سؤال می‌رود و یا علم امام زیر سؤال می‌رود که آیا امام علم غیب دارد یا نه. و اگر امیرالمؤمنین روز قیامت از شما بپرسد که چرا راجع به امامت من مفصل تاریخ نویس نبودی؛ چرا در فضائل من لاأقل در شبانه روز، یک ساعت کار نکردی؛ چرا اینقدر که راجع به تلویزیون و فیلم‌ها اهمیت دادید، راجع به فضائل امیرالمؤمنین علی «سلام‌الله‌علیه» بی‌تفاوت و جاهل بودید؛ چه می‌گوییم؟!

جوان‌ها! اصول دین تقلیدی نیست که ما تقلیدی حساب کنیم. اصول دین باید با استدلال باشد. چه باسواد و چه بیسواد، هرچه سوادش بیشتر باشد از او بیشتر می‌خواهند، و الاّ همۀ اصول دین و اصل خداشناسی و توحید و صفاتش من جمله عدالت و نیز نبوت و امامت و معاد باید استدلالی باشد. بالاتر بگویم که این آخر رسالۀ من راجع به اعتقادات آمده که شیعه چهل مسئلۀ اعتقادی دارد. این چهل مسئلۀ اعتقادی را باید با استدلال بدانیم. نه تنها بدانیم، بلکه تقلیدی نباشد که بگوییم مرجع تقلید من گفته خدا یکی است و یا بعد از پیغمبر، خلیفۀ بلافصل امیرالمؤمنین علی«سلام‌الله‌علیه» است. باید دلیلش را بگویید. یعنی اینکه امام هادی می‌فرمایند آیۀ «وَ لَوْ أَنَّ مٰا فِي اَلْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلاٰمٌ وَ اَلْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مٰا نَفِدَتْ كَلِمٰاتُ اَللّٰهِ إِنَّ اَللّٰهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ»، به چه دلیل است.

شاعری که می‌گوید:

تویی آن نقطۀ بالای فوق فوق أیدیهم                که در وقت تنزل تحت بسم الله را بائی

شعر خیلی بالاست، خدا رحمتش کند و خدا با امیرالمؤمنین محشورش کند.

کتاب مرحوم صاحب جواهر چکش مراجع تقلید است. اشعاری هست راجع به اهل بیت و مرحوم صاحب جواهر می‌گوید من حاضرم ثواب جواهر را بدهم و شاعر ثواب آن اشعار را به من بدهد. اینها امام شناس هستند. حاضر است جواهر را بدهد و ثواب چند شعر دربارۀ امیرالمؤمنین و اهل بیت را بگیرد. شیعه چهل مسئلۀ اعتقادی دارد و باید اینها در دبستان‌ها در فراخور حال بچه‌ها تدریس شود و در دبیرستان‌ها در فراخور حال نوجوان‌ها و در دانشگاهها در فراخور حال دانشجویان و جوانان تدریس شود. بعد هم به راستی تدریس اعتقادات شیعه شود. شیعه چهل مسئلۀ مهم دارد. اگر روز قیامت امیرالمؤمنین از ما بپرسد که چرا مرا نشناختی تا مردی، همه از خجالت آب می‌شویم. اگر بپرسد چرا اگر به تو بگویند علی کیست، نمی‌توانی خوب جواب دهی؟

امروز روز شهادت است و من از شما آقایان و خانم‌ها تقاضا دارم که به این مسئله اهمیّت دهید. به همین اندازه که تلویزیون و فیلم‌ها اهمیت می‌دهید، یک دهم به امام شناسی اهمیت دهید و یک دهم به چهل مسئلۀ اعتقادی تشیع اهمیت دهید آنگاه ملاّ می‌شوید. اگر یک دهم اهمیت دهید ملاّی در اعتقادات و تشیع می‌شوید.

مسئلۀ دیگری که همه را رنج می‌دهد و من جمله پیغمبر اکرم و خود امیرالمؤمنین و دیگر ائمه را، اینست که همه می‌گویند شیعه فقط آن نیست که اعتقاد یا شعار داشته باشد، بلکه شیعه آنست که متابعت از علی داشته باشد. یعنی تقید به ظواهر شرع داشته باشد. من بارها گفته‌ام که ما از نظر اعتقادات ولو تقلیدی، اما تا سرحد عشق علی را دوست داریم. الحمدلله در ایران ما «أشهد أنّ علیاً ولی الله» بلند است. الحمدلله جوان‌های ما امروز سیاه پوش هستند. الحمدلله شعار یا علی در میان ما فراوان است، اما در سومی یعنی عمل و متابعت از ائمۀ طاهرین، لنگیم. اگر متابعت نباشد، لنگیم مثل امارتی که یک پایه نداشته باشد. جوان‌ها! همه این را گفته‌اند. پیغمبر اکرم فراوان فرموده و حضرت زهرا فرموده و هر دوازده امام و مخصوصاً امیرالمؤمنین در نهج البلاغه این را فرموده که شیعه سه رکن دارد؛ دل، زبان، عمل. و ما در سومی لنگیم. نماز علی را نداریم و شباهت به او هم نداریم. در نماز اول وقت ما در مسجد و با جماعت لنگیم.  در کمک به دیگران یک در هزار امیرالمؤمنین را نداریم. اهمیت به واجبات و اجتناب از گناه، کم داریم؛ در حالی که معنای شیعه همین است که به امیرالمؤمنین کمک کنید و گناه در زندگیتان نباشد، حرام در زندگیتان نباشد، عفت و حجاب در زندگیتان باشد، اهمیت به نماز و اهمیت به فقرا و مستضعفین در زندگیتان باشد. امیرالمؤمنین آن طرف رو به قبله می‌رود در صراط مستقیم و ما یک در میلیون عقب هستیم اما در راه مستقیم. و الاّ اگر امیرالمؤمنین در راه مستقیم باشد و ما العیاذبالله یک ذره از راه مستقیم کج شویم، هرچه جلوتر رویم، از امیرالمؤمنین علی«سلام‌الله‌علیه» دورتر می‌شویم. باید به اینها اهمیت دهیم. اعتقادات شیعه از هر فولادی محکمتر است، افتخار ما به علیست، اما کاری کنید که با امیرالمؤمنین شباهت داشته باشید و مولا امیرالمؤمنین بتواند ما را زیر لوای حمد ببرد. نمی‌شود و ممکن نیست که امیرالمؤمنین یک تارک الصلاة را زیر لوای حمد ببرد. پس کاری کنید که دم مرگ روسفید خدمت مولی امیرالمؤمنین باشید و انشاء الله در روز قیامت زیر لوای حمد از آب کوثر بنوشید.

و السّلام علیکم و رحمة الله و برکاته



[1]. لقمان، 27: «و اگر آن چه درخت در زمين است قلم باشد و دريا را هفت درياى ديگر به يارى آيد، سخنان خدا پايان نپذيرد. قطعاً خداست كه شكست‏ناپذير حكيم است.»

[2]. ر.ک: تحف العقول، ص 479.

[3]. ر.ک: الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج 1.