أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.
السابع: تعمد البکاء المشتمل على الصوت بل وغیر المشتمل علیه على الأحوط لامور الدنیا، وأما البکاء للخوف من الله ولامور الاخرة فلا بأس به بل هو من أفضل الأعمال، والظاهر أن البکاء اضطرارا أیضا مبطل، نعم لا بأس به اذا کان سهوا، بل الأقوى عدم البأس به إذا کان لطلب أمر دنیوی من الله فیبکی تذللا له تعالى لیقضی حاجته.
هفتم از چیزهای که نماز را باطل میکند، گریه است. میفرمایند این گریه صدادار باشد یا بی صدا باشد؛ اگر برای دنیا شد، این گریه نماز را باطل میکند. مثلاً داغ دیده و در نماز یاد داغ پسرش میافتد و یا گریۀ صدادار کند، نمازش باطل است.
میفرمایند اما اگر گریه برای خدا باشد، برای گناهانش و برای اینکه در مقابل خدا حال ذلت پیدا کرده، گریه کند، صدا دار باشد یا بی صدا باشد، نه تنها نمازش باطل نیست، بلکه از افضل اعمال است. بعد هم میفرمایند این گریه ولو دست خودش هم نباشد، یعنی نمیخواسته گریه کند، بی صدا باشد یا باصدا باشد، باز هم نماز باطل است.
بعد هم میفرمایند اگر برای امر دنیوی باشد، اما از خدا حاجت میخواهد و برای برآمدن حاجتش گریه میکند. مثل اینکه مقروض است و گریه میکند و از خدا میخواهد «اللّهم أغننی بحلالک عن حرامک و بفضلک عمّن سواک». میفرمایند باز هم نمازش باطل است.
تمام اینها که مرحوم سیّد فرمودند دلیلی برایش ندارد بلکه قیاس کردند. به قول اهل اصول یک تنقیح مناط کردند وگفتند که فرقی بین گریه و خنده نیست و هرچه در خنده گفتیم در گریه نیز همان را میگوییم. همینطور که ایشان فرمودند در مسئله روایت نداریم. تنقیح مناط هم یعنی قیاس گریه به خنده، قیاس است و شک داریم که آیا گریه مثل خنده است یا نه و میگوییم نه. اولویتی که در کار نیست، تنقیح مناط هم باید مصداقی باشد که نیست؛ لذا در خنده هرچه گفتیم با روایت گفتیم و هرچه نگفتیم برای اینکه روایت نداشت، نگفتیم و دربارۀ گریه نیز همینطور است و اینکه گریه بی صدا باشد یا با صدا باشد، دلیلی بر آن نداریم، بنابراین باید بگوییم که گریه نماز را باطل نمیکند، چه برای دنیا و چه برای آخرت، مگر اینکه ماحی صورت صلاة باشد که آن هم فرقی بین گریه و خنده و کارهای دیگر ندارد و هرچه ماحی صورت صلاة است و این را از نماز بیرون میکند، این نماز باطل است. به معنای اینکه صدق نمیکند که نماز خوانده است و آن مطلب مربوط به گریه و خنده نیست، بلکه یکی از مبطلات نماز است که بعد دربارهاش صحبت میکنیم و روایت هم داریم و اگر روایت هم نداشتیم، میگفتیم که اگر کاری کند که عرفاً بگویند این نماز نمیخواند، آنگاه نماز باطل است.
در مسئلۀ خنده چند روایت داشتیم اما در مسئلۀ گریه اصلاً روایت نداریم. یک روایت أبوحنیفه است که از امام صادق «سلاماللهعلیه» نقل میکند و تمسک مرحوم صاحب جواهر یا مرحوم سیّد بلکه شهرت روی همین روایت است و این روایت میگوید گریه اگر برای امر دنیوی باشد، نماز را باطل میکند.
روایت 4 از باب 7 از ابواب قواطع الصلاة، وسائل الشیعه، جلد 7، صفحه 247:
روایت مرسل است.
ما روی أبو حَنِيفَةَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ(ع) عَنِ الْبُكَاءِ فِي الصَّلَاةِ أَ يَقْطَعُ الصَّلَاةَ فَقَالَ إِنْ بَكَي لِذِكْرِ جَنَّةٍ أَوْ نَارٍ فَذَلِكَ هُوَ أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِي الصَّلَاةِ وَ إِنْ كَانَ ذَكَرَ مَيِّتاً لَهُ فَصَلَاتُهُ فَاسِدَةٌ.
ابوحنیفه میگوید از امام صادق راجع به گریه سوال کردم. فرمودند گریه اگر برای خدا و آخرت باشد، نه تنها نماز را باطل نمیکند بلکه از بهترین اعمال است. و اما اگر برای دنیا باشد، مثلاً برای داغ فرزندش در نماز گریه کند، نماز باطل است.
مرحوم صاحب جواهر میفرماید این روایت مُنجبر به عمل اصحاب است، ولو اینکه روایت مرسل است، ولو روایت ضعیف السند است، اما جبر سند به عمل اصحاب است و اصحاب چنین گفتند و ما هم طبق این روایت چنین میگوییم.
یک اشکال هست و اینکه روایت میگوید گریه برای خدا طوری نیست، بلکه ثواب هم دارد. حال کسی گناه بزرگی کرده و ایستاده به نماز و یاد گناهش افتاده و بغض کرده و بلند بلند گریه میکند و ماحی صورت صلاة شده، در اینجا نمیتوان گفت نماز صحیح است. باید ببریم آنجا که ماحی صورت صلاة نباشد، و الاّ اگر ماحی صورت صلاة شد، نماز را باطل میکند. اما اگر ماحی صورت صلاة نباشد، گریه میکند و اشک میریزد، خواه برای خدا باشد و خواه برای بنده باشد، پس چرا نماز باطل باشد. ماحی صورت صلاة نیست بلکه نماز نمیخواهد و اشک هم میریزد. بعضیها هم اشکشان دست خودشان است و خوب میتوانند برای همه چیز گریه کنند. این هم درست نماز میخواند و اشک هم میریزد، پس چرا نماز باطل باشد؟!
اگر ماحی صورت صلاة باشد، خواه اشک باشد، خواه بی صدا یا با صدا باشد، نماز باطل است. اگر ماحی صورت صلاة نباشد، خواه ناخواه باصدا باشد یا بیصدا باشد یا اشک فقط باشد، باید بگوییم نماز صحیح است. لذا مرحوم سیّد در اینجا آنچه در خنده گفتند، به طور تفصیل اینجا نیاوردند، بلکه مجمل گفتند و رد شدند.
عبارت اینست که:
السابع: تعمد البکاء المشتمل على الصوت بل وغیر المشتمل علیه على الأحوط لامور الدنیا، وأما البکاء للخوف من الله ولامور الاخرة فلا بأس به بل هو من أفضل الأعمال، والظاهر أن البکاء اضطرارا أیضا مبطل، نعم لا بأس به اذا کان سهوا، بل الأقوى عدم البأس به إذا کان لطلب أمر دنیوی من الله فیبکی تذللا له تعالى لیقضی حاجته.
خواه گریه باشد یا گریۀ با صدا یا ریختن اشک باشد و ادامه داشته باشد یا ادامه نداشته باشد، نماز را باطل میکند. اما دلیلی برایش نداریم برای اینکه روایت میگوید مطلقا گریه نماز را باطل میکند اگر برای دنیا باشد، مطلقا گریه نماز را باطل نمیکند اگر برای آخرت باشد. اما صدادار باشد، بی صدا باشد یا اشک فقط باشد، مثلاً از اول نماز تا آخر نماز بغض کرده و هم نماز میخواند و هم گریۀ صدادار میکند، اگر عمل به روایت کنیم. اگر بخواهیم بگوییم هرچه در خنده گفتیم، در گریه هم میگوییم، قیاس است. اگر بخواهیم بگوییم تنقیح مناط است، باز هم قیاس است. اگر بخواهیم بگوییم اولویت است، اولویت هم نیست. بله، مشهور است اما همه گفتند «لما روی أبوحنیفه عن الصادق علیهالسلام»؛ و آنچه ابوحنیفه نقل کرده، مطلق است. میگوید گریه برای دنیا باشد، نماز را باطل میکند. مثلاً نماز میخواند و برای حوائجش مضطر میشود و شروع میکند اشک بریزد. میگویند نمازش باطل است برای اینکه امر دنیاست. اما در نماز به یاد گناهش میافتد و بلند بلند گریه میکند و حتی نمیتواند جلوی گریه اش را بگیرد اما چون برای آخرت است، مطلقا نماز صحیح است. یعنی اگر برای دنیا باشد، مطلقا نماز باطل است و اگر برای آخرت باشد، مطلقا نماز صحیح است. اما نمیتوان به این حرف ملتزم شد. لذا آنجاها که ماحی صورت صلاة باشد، گریه نماز را باطل میکند، خواه برای دنیا باشد و خواه برای آخرت و آنجا که ماحی صورت صلاة نباشد و برای آخرت باشد، مطلقا چه بی صدا و چه با صدا طوری نیست اما اگر برای دنیا باشد، مطلقا نماز باطل است. یعنی کسی اشک میریزد و نماز میخواند به خاطر اضطراری که پیدا کرده و مثلاً یادش میآید که پسرش مرده و اشک میریزد، در اینجا چرا نماز باطل باشد؟!
لذا وقتی در روایت برویم، از روایت فقط این را استفاده میکنیم که گریه برای آخرت خوب است و گریه برای دنیا بد است، اما نگفتند چه گریهای! بی صدا یا با صدا و یا فقط اشک ریختن، و اینها در روایت نیست. لذا این فرمایش مرحوم سیّد که گریه را دو قسمت میکند، یکی برای دنیا و یکی برای آخرت و برای آخرت مطلقا میگوید طوری نیست، خواه مضطر باشد یا نباشد و عمداً باشد یا سهواً باشد؛ اما برای دنیا مطلقا میگویند نماز باطل است، ولو ریختن اشک باشد.
اگر کسی از شهرت بترسد، مرحوم سیّد طبقاً لصاحب جواهر نقل میکند و مرحوم صاحب جواهر از صاحب مدارک و شهیدین و شیخین و امثال اینها گفتند...
ما در خنده گفتیم خنده ولو با صدا دلیلی بر بطلان ندارد، و اگر خنده در دلش پیچید و خنده را نگاه داشت، اشکال ندارد. مرحوم سید و دیگران مثل مرحوم صاحب جواهر این را نگفته بودند. اما بالاخره سه چهار روایت داشتیم. اما در گریه اصلاً روایت نداریم و اگر بگوییم این روایت ابوحنیفه مُنجبر به عمل اصحاب است، این دو قسم میکند. یک: گریه برای دنیا مطلقا نماز را باطل میکند، اضطرار باشد یا نباشد، با صدا باشد یا نباشد. و اما اگر برای آخرت باشد، نماز را باطل نمیکند بلکه بر فضیلت نماز میافزاید، فرق نمیکند با صدا باشد یا بی صدا باشد و در پیچانده باشد و جلوی گریه را گرفته باشد و یا صورتش تغییر کرده باشد. اینها مناط نیست بلکه مناط دنیا و آخرت است. اگر برای دنیا باشد، مطلقا باطل است و اگر برای آخرت باشد، مطلقا صحیح است. و اما روایت ندارد که اگر با صدا باشد چه میشود.
اما علی کل حال مرحوم سید مقداری از روایت خنده و مقداری از روایت ابوحنیفه جمع کردند و فرمودند اگر گریه با صدا باشد و برای دنیا باشد، نماز را باطل میکند؛ خواه ادامه داشته باشد یا نه. اما اگر برای خدا باشد، ولو اینکه خیلی هم باشد، مضطر هم باشد و نتواند جلویش را بگیرد، نماز صحیح است و به افضیلت نماز میافزاید. لذا همین جا که به افضلیت نماز میافزاید، اگر از صورت نماز بیرون برود، آیا باز نماز صحیح است یا نه؟! باید بگوییم نه، برای اینکه عبارت داریم که نهمین از چیزهایی که نماز را باطل میکند، اینست که انسان را از نماز بیرون ببرد و محو صورت نماز باشد. این برای دنیا یا برای آخرت و برای هرچه باشد، باید بگوییم نماز باطل است، اما مرحوم سید نه تنها میگویند نماز باطل است بلکه میگویند نماز صحیح است و از افضل اعمال هم هست. علی کل حالٍ مرحوم سید ماحی صورت صلاة را نیاورده و صدادار را آورده است اما اگر مثل قهقهه زیاد باشد، میگوید نماز صحیح است اگر برای خدا باشد در حالی که مسلّم است که قهقهه موجب فساد است، برای اینکه انسان را از صورت نماز بیرون میبرد. گریه باشد همین است و خنده هم باشد، همین است.
و صلّی الله علي محمّد وَ آل محمّد