أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.
در مسأله 39: از مسائل مبطلات نماز
می فرماید: یستحب للعاطس ولمن سمع عطسة الغیر و إن کان فی الصلاة أن یقول: « الحمد لله» أو یقول : « الحمد لله وصلى الله على محمد وآله » و کذا یستحب تسمیت العاطس بأن یقول له: «یرحمک الله» أو «یرحمکم الله » و إن کان فی الصلاة ، و إن کان الأحوط الترک حینئذ و یستحب للعاطس کذلک أن یرد التسمیت بقوله: «یغفر الله لکم».
مسأله از نظر حل کردن مسأله مشکل است، اگر یادتان باشد در سلام با جزم مرحوم سید میفرمودند: در نماز نمیشود به دیگری سلام کرد، و اگر کسی به نمازگزار سلام کند باید به اندازه ای که نه کم و نه زیاد باشد جواب سلام او را بدهد، حتی فرمودند اگر او بگوید سلام، او باید جواب بدهد سلام، نمیتواند بگوید سلام علیکم، در این مورد روایت هم داشتیم، اجماع هم داشتیم، مسأله تمام شد.
در مسئله می گفتند سلام کردن جایز نیست، و جواب سلام را می گفتند جایز است، به شرطی که کم و زیاد نشود. اما در مسئلۀ عطسه، می فرماید اگر عطسه کرد می تواند دست بگذارد روی دماغش و بگوید «الحمد للّه»، اگر هم در نماز است و عطسه کرد و کسی به او گفت «یرحمکم اللّه» او میتواند جواب بدهد و بگوید «یغفر اللّه لکم»، اما کم و زیاد ندارد، اگر کسی به او گفت که «یرحمکم الله» می تواند جواب بدهد «یرحمکم الله فی امان اللّه شکرا لک» و اگر کسی هم عطسه کرد میتواند به او بگوید «یغفر اللّه لکم یرحمکم اللّه» و این حسابی تفاوت دارد با مباحثۀ قبلمان.
دربارۀ سلام ایشان می فرمودند در نماز نمی شود سلام کرد اگر کسی هم سلام کرد کم و زیاد ندارد، مواظب باشد زیاد نشود و اگر گفت سلام او نگوید «سلامٌ علیکم» اما حالا اینجا در عطسه می فرماید اگر یک کسی عطسه کرد و در نماز است میشود بگوید خیر باشد «یرحمکم الله» و اگر کسی خودش عطسه کرد و کسی به او گفت یرحمکم الله او هم میتواند بگوید «یرحمکم الله» یا بگوید «شکرا لک فی امان الله»، نمی دانم چطور این دو را جمع کنم ولی آنچه می دانم یک تفاوتی بین مسئلۀ گذشته و این مسئله است.
و دربارۀ سلام گفتهاند که نمیشود در نماز سلام کرد ولو به عنوان دعا، یا جواب سلام را نمیشود بیش از آنچه او گفته است بگوید، مثلاً اگر او گفته سلام دیگری نمیتواند بگوید سلام علیکم، اما در اینجا میفرماید اگر کسی عطسه کرد او میتواند به او بگوید «یرحمکم اللّه»، این خلاصۀ حرف است و نمی دانم چطور مطالب سید را با این موضوع میتوان جمع کرد این آقا میگوید میشود و اصلا منافات ندارد، در حالی که مرحوم سید فرمودند نمیشود نمازگزار به کسی سلام بکند، اینجا میگوید اگر کسی عطسه کرد میشود به او بگویی «یرحمکم اللّه» و حسابی تفاوت دارد، در باب سلام مرحوم سیّد طبق روایات میفرمودند اگر کسی به تو سلام کرد به همان اندازه که او سلام کرده جواب بده، اگر گفت سلام، شما نگو سلام علیکم، اگر گفت سلام علیکم تو نگو سلام علیکم و رحمة الله ، در اینجا می گویند اگر یک کسی عطسه بکند تو می توانی بگویی «یرحمکم اللّه» بالاخره این مسئله با مسئله دیروز تفاوت دارد. جمع بین این دو مسئله نمیشود.
لذا باید بگوییم اگر کسی عطسه کرد و یک کسی به او گفت «یرحمکم اللّه» او جواب نمیتواند بدهد و اگر کسی هم عطسه بکند این بخواهد به عطسه کننده جواب بدهد و بگوید «یرحمکم الله» نمیشود. همه برای خاطر این است که کلام آدمی است و تحیت است و تحیت مربوط به نماز نیست.
مسئلۀ بعد هم مسئلۀ مشکلی است. امروز سه مسئله داریم و هر سه مسئله مشکل است؛
مسئله دوم
می فرمایند: السادس: تعمد القهقهة ولو اضطرارا ، و هی الضحک المشتمل على الصوت والمد والترجیع بل مطلق الصوت على الأحوط، و لا بأس بالتبسم و لا بالقهقهة سهوا.
می فرماید: اگر کسی در نماز بلند بلند خندید نماز باطل است اگر ترجیع هم نداشته باشد اما خندۀ صدادار باشد باز هم میفرماید نماز باطل است. اما اگر تبسّم باشد مانعی ندارد، اگر آن قهقهه سهواً باشد، یعنی نمی دانست در نماز است و خندید، و متوجه شد که در نماز است این مانعی ندارد. و اما اگر اضطرارً، یعنی نمیخواهد بخندد ولی خنده زور آورد و او خندید میفرماید نماز باطل است. یک قدری بالاتر میفرماید: نعم الضحک المشتمل على الصوت تقدیرا ، صوت تقدیری یعنی چه؟ کما لو امتلا، جوفه ضحکا خنده را در دل نگاه داشت و میدانست که قهقهه نماز را باطل میکند و خنده را در دل نگاه داشت، نمیخواهد بخندد ولی مجبور میشود بخندد واحمر وجهه لکن منع نفسه من إظهار الصوت حکمه حکم القهقهة. نخندید و خنده را در دل نگاه داشت تا اینکه مثلاً صورتش سرخ شد، که این مورد زیاد اتفاق می افتد که نمیخواهد بخندد و خنده را در دل نگاه میدارد و یک تلاطم درونی و ظاهری برای او پیدا میشود و میگویند نماز باطل است. این مسئله در میان اصحاب مشهور است اما روایت بر طبق این مسئلۀ مشهور نداریم.
مرحوم سید رضوان اللّه تعالی علیه طبق مشهور فتوا هم دادهاند که تبسّم مانعی ندارد ولی خنده صدادار و خندۀ قهقهۀ اضطراری و غیر اضطراری نماز را باطل میکند. در مسئله چند جور روایت داریم، روایتها را میخوانیم تا دلالت روایت ها را متوجه بشویم.
روایت 1 از باب 7 از ابواب قواطع الصلاة، وسائل الشیعه، جلد 7، صفحه 250:
عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْقَهْقَهَةُ لَا تَنْقُضُ الْوُضُوءَ وَ تَنْقُضُ الصَّلَاةَ.
دلالت خیلی خوب است، اگر کسی در وضوء مدام بخندد و خندۀ صدادار داشته باشد وضوی او باطل نیست، اما اگر در نماز خندۀ صدادار و قهقهه داشته باشد، همانطور که مرحوم سید معنا کردند که ترجیع داشته باشد به آن می گویند قهقهه، هم فارسی و هم عربی به آن میگویند قهقهه و نماز را باطل میکند.
روایت 2 از باب 7 از ابواب قواطع الصلاة، وسائل الشیعه، جلد 7، صفحه 250:
موثقۀ سماعة: أَمَّا التَّبَسُّمُ فَلَا يَقْطَعُ الصَّلَاةَ وَ أَمَّا الْقَهْقَهَةُ فَهِيَ تَقْطَعُ الصَّلَاةَ.
این هم مانند صحیحۀ زراره میگوید قهقهه نماز را باطل میکند.
صحیحۀ ابن ابی عمیر یا مصححۀ ابن ابی عمیر معمولاً مرسلات ابن ابی عمیر را بزرگان قبول کردهاند به جای مسند، لذا اگر بگویند مرسلۀ ابن ابی عمیر این مرسله حجت است اگر هم بگویند مصححۀ ابن ابی عمیر یعنی قوم قبول کردهاند روایات مرسل ابن ابی عمیر را. برای اینکه ریختنددر خانهاش روایاتش را آتش زدند و خانه اش را غارت کردند هفت سال با بیست و یک هزار تازیانۀ تناوب محکومش کردند. و وقتی که از زندان بیرون آمد از تجّار بالا بود و دیگر هیچ نداشت. نه خانه ای داشت و نه زندگی، عمده روایاتش بود که آن هم از بین رفته بود لذا آنچه یادش بود میگفت و آنچه یادش نبود، خیلی از روایات ابن ابی عمیر به فراموشی سپرده شد و از جاهایی که یادش بود این است که میفرماید: إِنَّ التَّبَسُّمَ فِي الصَّلَاةِ لَا يَنْقُضُ الصَّلَاةَ وَ لَا يَنْقُضُ الْوُضُوءَ إِنَّمَا يَقْطَعُ الضَّحِكُ الَّذِي فِيهِ الْقَهْقَهَةُ. این روایات ما است، و این روایت ها به ما میگوید خنده ولو صدا داشته باشد نماز را باطل نمیکند این روایتها به ما میگوید خندۀ تقدیری نماز را باطل نمیکند این روایتها به ما میگوید که خندۀ قهقههای نماز را باطل میکند.
اما اینهایی که مرحوم سید رضوان اللّه تعالی علیه فرمودهاند هیچکدام در روایت دیده نمیشود اینکه مرحوم سید خنده را سه قسمت میکنند؛ یکی تبسّم اشکالی ندارد، یکی قهقهه نماز را باطل میکند، یکی خندۀ صدادار بدون قهقهه نماز را باطل میکند، و یکی هم در دل پیچاندن خنده ولو هم نخندد اما صورتش تغییر بکند نماز را باطل میکند. نمیدانم اینها را مرحوم سید از کجا آورده است. اما مشهور در میان اصحاب است من در اینجا نوشتم شاید مشهور بگویند اگر خنده قهقهه باشد انسان را از نماز بیرون کند برای خاطر اینکه ماحی است ماحی صورت نماز است اگر هم در دل بپیچاند و به زور خنده را نگه دارد اما رنگش تغییر نکند ماحی نماز است اگر هم صدادار باشد ماحی نماز است لذا گفتهاند تبسم اشکال ندارد، ولی آن سه صورت نماز را باطل میکند در این مورد روایت نداریم. لذا دیگر شما باید برای این حرف مرحوم سید روایت پیدا بکنید و الا قائده اقتضا میکند قهقهه نماز را باطل میکند خنده هم با صدا نماز را باطل نمیکند، چنانچه تبسّم نماز را باطل نمیکند و اگر هم خنده را نگه دارد و رها کند تبدیل به قهقهه میشود اما نگه میدارد تا اینکه خود به خود در دل خنده تمام بشود باز هم نماز را باطل نمیکند این حرف من است اما حرف مرحوم سید مشهور در میان اصحاب است امّا همین اصحاب که گفته اند تبسّم نماز را باطل نمیکند، و مشهور گفتهاند خنده صدادار و قهقهه نماز را باطل میکند در دل پیچاندن خنده نماز را باطل می کند تمسک کردن به این روایاتی که خواندم و این روایاتی که من خواندم فقط دلالت دارد که قهقهه نماز را باطل میکند اما غیر آن نماز را باطل میکند یا نه هیچ روایتی نداریم و اگر هم با اصل پیش بیاییم رفع ما لا یعلمون قدر متیقن گیری میکند و میگوید خنده اگر قهقهه باشد روایت داریم نماز باطل است ولی اگر قهقهه نباشد نماز باطل نیست و اگر صدادار باشد یا در دل پیچاندن باشد یا نباشد، مثل تبسّم که نماز باطل نمیشود اینها هم نماز را باطل نمیکند، اگر یک روایت آوردید برای این خنده در دل پیچاندن یا خندۀ صدادار خیلی کار کردهاید. شهرت هست اگر هم شما این کار را بکنید برای شهرت کار کردهاید اما ما که نتوانستیم روایت پیدا بکنیم.
مگر اینکه همان حرف من را بزنید و بگویید خنده به غیر از تبسّم ماحی صورت نماز است و هر چیزی که ماحی صورت نماز است نماز را باطل میکند. این میشود موافق با مشهور، اما این هم انصافاً اگر کسی نماز میخواند امّا یک خندهای کرد ولی قهقهه نبود یا در دل نگه داشت، اگر ما باشیم و قائده باید بگوییم نماز صحیح است فقط قهقهه است که نماز را باطل میکند. بحث فردا هم انشاء اللّه مشکلتر از بحث امروز است و میفرماید هفتم از چیزهایی که نماز را باطل میکند گریۀ بلند است.
باز هم چیزهایی که در خنده فرمودهاند در گریه هم فرمودهاند اما گریۀ برای خدا و توبه گذاری را میفرماید چه بلند و چه آهسته از افضل اعمال است و نماز باطل نیست و هیچ روایتی در این باره نداریم. یک روایت از ابو حنیفه داریم مرحوم صاحب جواهر می گوید این روایت منجبر به عمل اصحاب شده است اما همان که در خنده گفتهایم آن روایت ابو حنیفه هم همین مقدار دلالت دارد اما مشهور در میان اصحاب میگویند مطلقاً گریه نماز را باطل میکند حتی صدا داشته باشد یا نداشته باشد اما گریه برای خاطر خدا ولو در دل بپیچد ولو صدادار باشد از اول نماز تا آخر آن با صدا گریه کند مثل قهقهه عزاداری و توبه و انابه کند خدا خدا کند میگویند این نماز را باطل نمیکند.
و ما نتوانستیم آن را درست کنیم و روایتی دربارۀ آن نداریم و عجب است که در مورد خنده چند روایت داریم ولی راجع به گریه اصلا روایتی نداریم. من تقاضا دارم این را مطالعه بفرمایید ان شاء اللّه فردا از شما استفاده بکنیم.
و صلّی الله علي محمّد وَ آل محمّد
[1]. وسائل الشیعه، ج 7، ص 250، ح 3.