أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.
مرحوم سید میفرماید: الخامس تعمد الکلام بحرفین ولو مهملین غیر مفهمین بالمعنی أو بحرف واحد بشرط کونه مفهماً بالمعنی نحو (ق) فعل امر من وقی مع التفاته الی معناه علی أحوط.
پنجم از مبطلات نماز این است که کسی عمداً حرف بزند ولو خیلی کم به دو حرف. آن دو حرف معنا هم نداشته باشد. نه یک مقدار بالاتر. از چیزهایی که نماز را باطل میکند، حرف زدن است؛ معلوم است کسی که در نماز حرف بزند، مثلاً بچه مهر را بردارد و این عمدا بگوید مهر را زمین بگذار و برو کنار، خوب نماز باطل است. یک مقدار بالاتر، ولو این حرفی که میزنیم معنا هم نداشته باشد؛ مثل اینکه مریض در نماز آه و ناله میکند، میفرماید: ولو دو کلمه نباشد، یک کلمۀ معنادار هم باشد نماز باطل است.
برای فرمایش ایشان دلیل نداریم، اما شهرت هست. عین فرمایشات ایشان را قُدما، متأخّرین من جمله صاحب جواهر فرمودهاند، این عبارت ایشان، عبارتی است که مرحوم شیخ طوسی (ره) از قُدما، مرحوم شهیدین، مرحوم محقّق در کتاب «شرایع»، و شیخ المشایخ، مرحوم صاحب جواهر، و بعد هم مقرّرین در «حاشیۀ عروة» با شهرت این را فرمودهاند.
اما دلیل برای این مطلب نداریم؛ چند روایت داریم، این روایتها را میخوانم تا ببینیم آیا از این روایتها میشود فرمایشات مرحوم سید را درآورد یا نه.
روایات 1 از باب 25 از قواطع الصلاة، وسائل الشیعه، جلد 7، صفحه 281:
صحیحۀ ابی بصیر، عن ابی عبداللّه (ع): «ان تکلمت أو صرفت وجهک عن القبلة فأعد الصلاة».
اگر حرف زدی یا صورت را از قبله برگرداندی نماز باطل است.
خوب این مسلم است، ضرورت است. و اما حرف مرحوم سید را نمیرساند، بحرفین ولو مهملین غیر مفهمین بالمعنی. بحرف واحد به شرط دارای معنا، اینها دیگر در روایت نیست.
و ظاهر روایت این است اگر حرف زدی نمازت باطل است، اگر رو از قبله برگرداندی نماز باطل است. اما اگر آه کشیدی نماز باطل است یا نه؟ اگر ناله کردی نماز باطل است یا نه؟ این را دیگر متعرضیم. بلکه یک مقدار میرویم بالاتر، میدانیم اگر حرف بزند نمازش باطل است.
اما اگر مهمل حرف بزند مثل اینکه آه و ناله بکند نمازش باطل است یا نه را نمیدانم، رفع لا یعلمون میگوید نمازت باطل نیست. لذا با رفع لا یعلمون میگوید این قدر متیقّن دارد، نه برو بالاتر، بگو اطلاق دارد، اما اطلاق را به او بگویند اگر حرف بزنی، خوب معنا این است که اگر حرف بزنی یعنی در نماز بگویی که در می زنند در را باز کن، اما در نماز حرفهایی که معنا ندارد مهمل گویی بکند دیگر این را تکلمت اصلا دلالت ندارد و اطلاق نیست. اگر کسی بگوید اطلاق است در مقام بیان هم هست، باز شک داریم. آیا تکلمت که اطلاق دارد و مهمل هم میگیرد آیا ما نحن فیه مهمل را میگیرد یا نه؟ رفع لا یعلمون میگوید نه.
بنابراین این روایت بیشتر از این به ما نمیفهماند، «ان تکلمت أو صرفت وجهک عن القبلة فأعد الصلاة» اگر صحبت کردیم به عرف بگویند این صحبت کرده است یعنی چه؟ میگوید یعنی، در میزنند، به بچه بگوید بیرون نرو، و اما اینکه در وقت بلند شدن یک نالهای بکند معنا ندارد این که معنادار هم هست، این که با حال میگوید مریض هستم، ولی بالاخره مهمل است، آیا این هم نماز را باطل میکند یا نه، تکلمت مهمل را نمیگیرد، حتی کلام مهمل را نمیگیرد. اگر به شما بگویند یک چیزی بگو، یعنی حرف بزن، اما بگویند یک چیزی بگو، بگویی «مِن مِن»، مِن مِن که حرف زدن نیست، میگوید بهت گفتم حرف بزن، نگفتم مِن مِن بکن.
لذا اصلا اطلاق ندارد، اگر اطلاق داشته باشد در مقام بیانی، قدر متیقّن آن حرف زدن آن که عرف میفهمد. علاوه بر این رفع ما لا یعلمون هم به ما میگوید که اگر کلام باشد نماز باطل است، اما اگر مهمل باشد نماز باطل نیست.
روایات 6 از باب 25 از قواطع الصلاة، وسائل الشیعه، جلد 7، صفحه 282:
فِي الرَّجُلِ يُصِيبُهُ الرُّعَافُ قَالَ إِنْ لَمْ يَقْدِرْ عَلَى مَاءٍ حَتَّى يَنْصَرِفَ لِوَجْهِهِ أَوْ يَتَكَلَّمَ فَقَدْ قَطَعَ صَلَاتَه.
اگر دماغت خون باز شد، و موقع دماغ باز شدن رویت را از قبله برگرداندی یا حرف زدی نمازت باطل است.
این روایت دو اشکال دارد:
یکی اینکه «ینصرف» یعنی بگوید دماغم باز شد، یک چیزی بیاور دماغم را بگیرم. این را میگوید حرف زدن. و اما اگر حرف مهمل باشد این روایت مهمل را نمیگیرد.
یکی دیگر اینکه، در اصل مطلب اگر دماغ خون پیدا کرد نماز باطل است باید نماز را ترک کرد. برای اینکه بیش از درهم است و نماز باطل است اینکه در نماز آب بخواهد و دماغش را آب بکشد بگوید آب بیاور تا دماغم را آب بکشم این اصلا سالبه بانتفاع موضوع.
روایات 5 از باب 25 از قواطع الصلاة، وسائل الشیعه، جلد 7، صفحه 282:
صحیحة فضیل عن أبي جعفر (ع): «مَضَى مِنْ صَلَاتِكَ مَا لَمْ تَنْقُضِ الصَّلَاةَ بِالْكَلَامِ مُتَعَمِّداً فَإِنْ تَكَلَّمْتَ نَاسِياً فَلَا شَيْءَ عَلَيْك».
اگر عمدا حرف زدی نمازت باطل است، اما اگر عمدا حرف نزدی و سهوا حرف زدی نمازت باطل نیست.
مورد فتوا هم هست حرف خوبی هم هست اما باز هم این ایراد من هست که کلام در اینجا یعنی مهمل یا اینکه نه، کلام یعنی معنادار.
اطلاق نیست اگر هم اطلاق داشته باشد عرفیت یعنی کلام معنادار و بالاخره حدیث رفع میگوید اگر مهمل گفتی نمیدانیم نمازت باطل است یا نه، نماز صحیح است برای اینکه آنچه روایت داریم به ما میگوید نماز باطل است اگر حرف بزنی و اما اگر آه و ناله بکنی به طوری که ولو حرف هم از آن پیدا شود ولی بی معنا باشد، اگر آه بکشی به طوری که بفهمیم مریض هستی آیا این هم نماز را باطل میکند یا نه؟ ما میگوییم نه، نماز باطل میکند وقتی که حرف بزند عرفاً و مهمل را عرف حرف نمیداند، کلام نمیداند بنابراین اشکال ندارد.
اما این حرف من است ولی مرحوم سید جزماً میفرماید نه، مهمل باشد یا معنادار باشد نماز باطل است.
اما عبارت مرحوم سید تعمدت الکلام بحرفین ولو مهملین، مهمل یعنی چه، غیر مهملین للمعنی أو بحرف واحد بشرط کونه مفهم للمعنا. این دیگر مربوط به بحث نیست اگر یک حرفی پیدا کردیم اما معنادار است و همین را تکرار می کند، مثلا بگوید غین یا بگوید قاف چون معنا دارد ولو یک حرف هم باشد باز هم نماز را باطل میکند.
این فرمایش مرحوم سید بود، بعد از اینکه گفتم مهمل را نمیگیرد، گفتم که اجماعی در مسئله هست البته اجماع مدرکی است اما این شهرت هست و اگر یادتان باشد چند روز پیش گفتم که استاد بزرگوار ما آقای بروجردی رضوان اللّه تعالی علیه از شهرت روایی و شهرت فتوایی نمیتوانستند صرف نظر بکنند و میفرمودند این شهرت همان اجماعی که دلالت بر حجیّت دارد این هم دلالت بر حجیّت دارد و در مسئلۀ ما این هست.
یعنی شهرت بسزایی روی این فرمایش مرحوم سید هست اگر کسی جرأت نداشته باشد مخالفت شهرت بکند مثل استاد بزرگوار ما آقای بروجردی یا مثل مرحوم سید، دیگر او شهرت برای ما کار میکند و میگوید مهمل باشد یا معنادار اما اگر جرأت داشته باشد مخالفت شهرت روایی یا شهرت فتوایی بکند دیگر خواه ناخواه حرف مرحوم سید درست است اما با این جمله بگویم که: الخامس تعمد الکلام بحرفین ولو مهملین غیر مفهمین اجماعاً یا بشهرة بالقدما و المتأخّرین.
و صلّی الله علي محمّد وَ آل محمّد