عنوان: دربارۀ صلوات
شرح:

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.

 

بحث دربارۀ صلوات بود که مرحوم سید «رضوان­الله­تعالی­علیه» دو سه تا مسئله در این باره ذکر کرده بودند.

قبل از آنکه حرفهای مرحوم سید را زده باشم، گفتم که ما باید دائم الذکر باشیم و قرآن جدی امر به این مطلب می­کند. (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثيراً؛ وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصيلاً)؛ ای مسلمان! دائم الذکر باش. ذکر هم هرچه باشد خوب است، اما صلوات، خصوصیتی در میان اذکار دارد؛ لذا در مباحثۀ قبل می­گفتم که به تجربه اثبات شده کسی که دائم الصلوات باشد، عمر پربرکتی دارد. عاقبت او بخیر می­شود، اولاد صالح و شایسته پیدا می­کند، موفقیت او، موفقیت خاصی است؛ لذا ما باید دائم الذکر باشیم و در میان اذکار، این صلوات در پیش ما اهمیت داشته باشد و اگر یادتان باشد در جلسۀ قبل می­گفتم که عمر اضافی خود را اگر صرف صلوات کنید، در شبانه روز می­توانید چندین هزار صلوات بفرستید و علی کل حالٍ باید رابطۀ زبان شما با خدا خیلی بالا باشد و قرآن می­گوید یکی از رابطه­ها، ذکر است که باید دائمی باشد، (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثيراً؛ وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصيلاً). می­بینید که این آیه دو سه تا تأکید دارد و اینست که مسلمان! حتماً حتماً حتماً با خدا رابطه داشته باش، به یاد خدا باش تا خدا به یاد تو باشد، (فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ). نظیر این دو آیه در قرآن زیاد است. لذا از شما تقاضا کردم که ذکری را انتخاب کنید و در میان اذکارتان این صلوات باشد، برای عمر پربرکت و عاقبت بخیر و موفقیت در کارها.

مسئلۀ دوم اینست که اگر کسی صلوات را شنید یعنی اسم پیغمبر اکرم را شنید، آیا واجب است صلوات بفرستد یا نه؟!

مرحوم سیّد در این مورد نتوانستند فتوا دهند و احتیاط واجب کردند و دلیلشان هم اینست که بعضی از علماء و به قول ایشان جمع من العلماء گفتند واجب است. این دلیل نیست، اما اگر کسی شهرت فتوایی را دلیل بداند، دلیل رسایی می­شود برای وجوب.

شهرت روایی اینست که مثلاً برای مطلبی هفت هشت روایت داشته باشیم و شهرت فتوایی اینست که علمای بزرگ فرموده باشند؛ حال آیا این حجت است؟!

استاد بزرگوار ما آقای بروجردی «رضوان­الله­تعالی­علیه» هم شهرت روایی و هم شهرت فتوایی را حجت می­دانستند. ما هم تبعاً از استاد عزیزمان، هم شهرت روایی و هم شهرت فتوایی را حجت می­دانیم و همان دلیلی که برای حجت اجماع در اصول آوردند، در شهرت روایی و شهرت فتوایی هم می­گوییم.

در اصل اجماع که به چه دلیل اجماع حجت است؛ گفتند علما که مطلبی را فرمودند و دلیل ندارد، بیخود نفرمودند بلکه دلیل داشتند، اما دلیلش به ما نرسیده، بنابراین کاشف از اینست که چیز مسلّمی در میان آنها بوده، اما به ما نرسیده است. این دلیل عمده برای حجیّت اجماع در اصول است. حال همان حرف را آقای بروجردی «رضوان­الله­تعالی­علیه» در شهرت روایی و شهرت فتوایی می‌فرمودند. ایشان می­فرمودند روایتی که جمعی از علماء نقل کردند اما دلیل ندارد، بیخود نگفتند بلکه کاشف از اینست که مدرک حسابی بوده، لذا علما و مخصوصاً قدماء مطلب را فرمودند. همان دلیلی که در اجماع بود، آقای بروجردی در شهرت روایی و فتوایی هم آوردند. ما هم تبعاً از استاد بزرگوارمان همان دلیل را می­گوییم، لذا اجماع و شهرت روایی و شهرت فتوایی را از همان فرمایش آقای بروجردی، یک دلیل است برای حجیت اجماع و برای حجیت شهرت فتوایی و شهرت روایی.

مرحوم سید در اینجا احتیاط واجب کردند روی فرمایش آقای بروجردی و می­فرمایند اگر اسم پیغمبر را شنیدی، واجب است که صلوات بفرستی؛ برای اینکه جمعی از علما فرمودند، یعنی همان شهرت فتوایی.

اما چیزی که در اینجا به مرحوم سید می­گوییم اینست که فرمایش شما درست است و شهرت هم شهرت فتوایی و شهرت روایی هست، اما بالاتر از این، سیرۀ شیعه است و نمی­توان از این سیره گذشت. الان در میان عوام مردم وقتی اسم پیغمبر اکرم را شنیدند، همه صلوات می­فرستند و صلوات فرستادن یک سیرۀ تشیع در مقابل سنی­هاست. آنها مقیدند که نفرستند و اما شیعه مقید است که بفرستد، لذا ما می­­گوییم اگر اسم پیغمبر اکرم را پیش ما آوردند، ما باید صلوات بفرستیم و دلیلمان هم سیره است.

مرحوم سید می­گویند شهرت فتوایی است و روایت هم هست. البته ادله ناتمام است و همین دلیل بر اینست که اینکه جمعی از علما مقیدند به وجوب، به خاطر ادلۀ آیۀ (ان الله و ملائکه یصلّون...) نیست و معلوم است که دلیل حسابی بوده اما به دست ما نرسیده است. حتی مقداری بالاتر هم مطلب سوم است که اگر ما خودمان اسم پیغمبر را بیاوریم، آیا صلوات بر ما واجب است یا نه؛ اما مرحوم سید این را متذکر نشدند، برای اینکه قبل از اینکه متذکر مسئله شوند که آیا اگر ما اسم پیغمبر را شنیدیم صلوات می‌خواهد یا نه، احتیاط واجب می­کنند، باید بفرمایند که اگر ما خودمان هم اسم پیغمبر اکرم را گفتیم آیا صلوات بر ما واجب است یا نه؛ و باید بگویند همینطور که اگر اسم پیغمبر را شنیدی، صلواتش واجب است، اگر خودت هم اسم پیغمبر را آوردی، به طریق اولی صلوات واجب است؛ لذا بزرگان اشکالی به ما کردند که اشکال واردی هم هست و آن اینست که ما وقتی اسم پیغمبر را می­نویسیم باید (صلی الله علیه و آله) هم بنویسیم اما ما نمی­نویسیم یا علامتی مثل (ص) می­گذاریم و بعضی از بزرگان گفتند که گذاشتن (ص) و یا بعد از اسم امیرالمؤمنین علامت (ع) نباشد، بلکه وقتی اسم پیغمبر یا ائمۀ طاهرین را نوشتیم باید حسابی تعظیم کنیم به اسم پیغمبر به (صلی الله علیه و آله) و به اسم ائمۀ طاهرین به (علیه السلام). اما مرحوم سید اصلاً متعرض مسئله نشدند و علی کل حالٍ اگر اسم پیغمبر را شنیدیم، از نظر آقای بروجردی با آن شهرت روایی و شهرت فتوایی ایشان می­گویند واجب است که صلوات بفرستیم، اما اینطور که عرض کردم، سیرۀ تشیع است که وقتی ما اسم پیغمبر را شنیدیم، صلوات بفرستیم. همچنین دربارۀ ائمۀ طاهرین هم گفتند روایت داریم که هرچه برای پیغمبر است برای ائمۀ طاهرین «سلام­الله­علیهم» نیز باشد.

مسئۀ آخر در باب آل است. سنّی­ها می­گویند «صلّ علی محمد»، اما شیعه می­گوید «صلّ علی محمد و آل محمد» و این «آل» را اضافه می­کند. نمی­دانم چه شده که مرحوم سید «رضوان­الله­تعالی­علیه» در اینجا می­فرماید والأولی در اضافه کردن «آل» به صلوات است و اگر آل نباشد، این ابتر است و صلوات بدون «آل» نمی­شود و حتماً باید «آل» را داشته باشد. اما مرحوم سید می­فرمایند «والأولی» و البته مرادشان در غیر تشهد است. زیرا در تشهد اگر یادتان باشد، خواندیم که در باب تشهد باید «آل» هم اضافه شود. اگر اسم پیغمبر اکرم تنها باشد، تشهد و نماز باطل است. مرحوم سید این را در آنجا گفتند و ادعای اجماع هم شده که در نماز حتماً باید «آل» باشد و می­فرمایند: والأولی اضافة الآل إلیه. و این اشتباه بزرگی است الاّ اینکه حرف مرحوم سید را توجیه کنیم و بگوییم مرادشان در غیر نماز است. یعنی اگر ما در غیر نماز اسم پیغمبر را آوردیم و یا اسم پیغمبر را شنیدیم، باید «آل» را به آن اضافه کنیم. ولی سیره­ای که در مسئلۀ قبل گفتیم، در اینجا خیلی واضحتر و مهمتر آمده است. یعنی اصلاً اختصاص هایی بین سنی و شیعه هست که سنی مقید است «آل» را اضافه نکند و شیعه مقید است که «آل» را اضافه کند و این یکی از امتیازهای بین سنی و شیعه است؛ لذا قضیه والأولی نیست بلکه قضیه اینست که هرکسی اسم پیغمبر را می­نویسد و یا اسم پیغمبر را می­گوید، باید آل هم اضافه شود. آل، عترت است و پیغمبر اکرم بیش از هزار جا فرمودند «قرآن، عترتی و عترتی، قرآن» و یک جا نداریم که قرآن بدون عترت گفته باشند و فاصله باشد بین اسم پیغمبر و ائمۀ طاهرین و این از سیره­های مهم است در اینکه باید در وقتی که اسم پیغمبر آورده می­شود و یا صلوات می­فرستیم، صلوات ما بدون آل نباشد.

و صلّی الله علي محمّد وَ آل محمّد