أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.
میفرمایند: و هما مختصان بالفرائض الیومیه...
اذان و اقامه مختص به نمازهای واجب شبانه روزی است. یعنی نماز صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشا. و دربارۀ مستحبات، اذان و اقامه نیست.
و أما فی سایر الصلوات الواجبة فیقال: الصلاة ثلاث مرّاة.
مثلاً میخواهد نماز عید یا نماز آیات بخواند، چه برای خودش و چه با جماعت باشد، مستحب است خودش یا دیگران سه مرتبه بگویند الصلاة. الان هم رسم همین شده که مثلاً وقتی میخواهد نماز عید بخواند، اذان و اقامه نمیگوید و مستحب است سه مرتبه بگوید الصلاة. این به جای قد قامت الصلاة است و شاید هم معنای قد قامت الصلاة با الصلاة تفاوتی نداشته باشد.
میفرمایند و اما این اذان و اقامه در نمازها نیست به جز در نمازهای یومیه. اما بعضی جاها این اذان و اقامه مستحب است.
نعم، یستحب الأذان في اذن الیمنی من المولود و الإقامة في اذنه اليسرى يوم تولّده أو قبل أن تسقط سرته...
این عبارت قدری نارساست و حق مطلب اینست که بگویند «نعم یستحب الأذان فی اذن الیمنی من المولود و الاقامة فی اذنه الیسری یوم تولده إلی قبل أن تسط سرته»، این اذان و اقامه از روزی مستحب است که بچه متولد شده تا روزی که ناف او بیفتد. الان هم مشهور شده تا هفت روز طول میکشد و رسم شده در میان شیعه که این کار را میکنند و از همین جا میفهمیم که اذان و اقامه را میشنود و در روح او اثر میگذارد.
و کذا الأذان فی الفلوات عند الوحشة من الغول و سحرة الجن...
اگر در بیابان از غول یا وسوسۀ جن ترسید، خوب است که اذان و اقامه بگوید. یعنی برای رفع وحشتش اذان و اقامه تأثیر دارد.
این قضیۀ غول، ولو اینکه هم در کلمات عرب آمده، مثل اینکه الان مرحوم سیّد در اینجا استفاده کرده، و هم در روایت آمده و هم در میان فارسیها آمده است، ظاهراً غول وجود خارجی ندارد و تخیل و توهم است و آدمهای ترسو در جاهایی که وحشتی در کار باشد، تخیلشان کار میکند و آن تخیل خیلی قویست. مثلاً به تجربه هم اثبات شده که آدم ترسویی شب به قبرستان رود، ناگهان میبیند که مرده از قبر بیرون آمد. فرار میکند و میشنود که مرده به او میگوید بایست. این هم از ترس میایستد و حس میکند که مرده او را گرفت. آنگاه غش میکند. این در حالیست که نه مردهای از قبر بیرون آمده و نه مردهای او را صدا زده و نه مردهای او را گرفته است، اما تخیل و توهم او تجسمی به او داده است که هم صدای مرده را شنیده و هم میبیند که مرده از قبر بیرون آمده است و ترس روی چشمش اثر گذاشته است و هم حس میکند که مرده او را گرفته است. به این غول میگویند و عربها میگویند و ما هم میگوییم که در ترس و وحشت، تخیلها و توهمها کار میکند و تخیلها و توهمها این را در مخاطرۀ عجیبی قرار میدهد. در این حال بهترین کارها، ذکر است، برای رفع غول، یعنی برای رفع وحشت. بنابراین مثلاً قرآن بخوانید که خیلی تأثیر دارد.
مرحوم محدث قمی در مفاتیح و مخصوصاً در حاشیه، از اینگونه دعاها زیاد نقل میکند و ظاهر عبارت با واقعیت سازگار نیست. همین جا مرحوم سیّد «رضواناللهتعالیعلیه» باید تذکری در این باره داده باشد و اینکه غول وجود خارجی ندارد، اما توهم و تخیل ایجاد میکند. هم روی چشم و هم روی دل و هم روی گوش تأثیر میگذارد.
بعد در باب تعقیبات میخوانیم که اگر کسانی هستند که خوابهای وحشتزا میبینند، قبل از خواب تسبیحات حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» خیلی تأثیر دارد. تسبیحات را بخواند و این تسبیحات دل و روح او را نگاه میدارد از اینکه خوابهای وحشتناک ببیند.
این جملۀ پیغمبر اکرم خیلی جملۀ شیرینی است و از همۀ شما تقاضا دارم به اینکه پیغمبر اکرم به حضرت زهرا گفته است، عمل کنید.
پیغمبر اکرم آمدند به خانۀ حضرت زهرا و دیدند که موقع خواب حضرت زهراست. پیغمبر فرمودند زهرا جان! در وقتی که میخواهی بخوابی یک ختم قرآن بخوان و بخواب؛ یک حج و عمره هم به جا بیاور و بخواب؛ همۀ مؤمنین و مؤمنات را از دست خودت راضی کن و بخواب؛ و شروع کردند و دو رکعت نماز بخوانند. چند روز قبل خواندیم کسی که وارد مسجد شود مستحب است که دو رکعت نماز بخواند و من یقین دارم که این نماز، نماز تحیت خانۀ زهرا بوده است. نماز تحیّت را خواند و بعد به حضرت زهرا فرمود زهرا جان! هرکسی که سه مرتبه سورۀ توحید را بخواند، ثواب یک ختم قرآن دارد. هرکسی تسبیحات اربع «سبحان الله والحمدلله و لا اله الاّ الله والله اکبر» را بگوید، ثواب یک حج و عمره دارد و هرکه بگوید «اللهم اغفر للمؤمنین و المؤمنات و المسلمین و المسلمات» بگوید، همۀ مؤمنین را از دست خودش راضی کرده است. این کار آسان و پربرکتی است. همین ذکر موجب میشود که خوابهای وحشتناک نبیند و اگر بیخوابی دارد، خوابش خوب شود و اگر ناآرامی در خواب دارد، آرامش در خواب پیدا کند. بنابراین برای کسی که خوابهای وحشتناک و ناآرامی در خواب و تخیلها و توهمهای وحشتناک دارد، بهترین راه ذکر است. این دستورات پیغمبر و حضرت زهرا، برای رفع آن وحشتها خوب است. لذا من از همۀ شما تقاضا دارم که مواظب این حرفها باشید و به مردم بفهمانید که ما غول نداریم، اما وحشت داریم. آدمهای ترسو که باید ترسشان را با ذکر و ورد و تلقین رفع کنند، وجود دارد.
مطلب دیگر که باز در اینجا لفظش آمده است، «سحرة الجن» است.
و کذا الأذان فی الفلوات عند الوحشة من الغول و سحرة الجن
ما جنّ داریم. حقیقت جنّ را هم نمیدانیم، اما مسلّم است که قرآن چندین جا اسم جنّ را آورده است. (وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ). معلوم میشود در میان آنها شیعه و سنّی هست و در میان آنها آدمهای عابد و مقید به عبادت هست. اما اجنّه نمیتوانند به ما اذیت کنند یا کمک کنند. اینها عالمی برای خودشان دارند و نه ربطی به عالم ما دارد و نه آنها ربطی به ما دارند و نه ما به آنها ربطی داریم. لذا قضیۀ جنّ هست، اما «سحرة الجنّ» و اینکه أجنّه بتواند اذیت کند، خلاف عدالت خداست. این نمیشود که شیء نامرئی بتواند روی بدن ما تأثیر بگذارد، بلکه نه این کار را میکنند و نه قدرتی دارند و عالمی برای خودشان دارند که ما نمیدانیم آن عالم چیست و اما میدانیم که: (وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ). لذا «سحرة الجن» که مرحوم سید در اینجا میگوید مربوط به حال وحشت و تخیل است و بعضیها که جنّ زده میشوند، یعنی وحشتها و تخیلها روی آنها تأثیر میگذارد و همینطور که میبیند مرده از قبر بیرون آمد، جنّ را هم میبیند و میگوید من جنّ دیدم که سُم داشت.
یک وقتی خانمی بود که تنها در خانه زندگی میکرد و معلوم بود که تخیلها و توهمها او را به عالمی میبرد. این خانم پیش من آمده بود و میگفت اجنّهها هر شب به من نزدیکی میکنند، حال من جُنُب میشوم یا نه؟ گفتم اصل قضیه دروغ است. همینطور که فکرهای مقدس به انسان طی الأرض میدهد، فکرهای مقدس به انسان تشرف میدهد؛ فکرهای نامقدس هم به انسان تخیلها و وسوسههایی میدهد و بهترین راهش همین است که دست از این تخیلها و وسوسهها بردارد و اگر بدانیم که اجنه هست، اما کاری با ما ندارند. و اینکه قضیه حضرت سلیمان چه بوده و آیا پروردگار عالم اجنه را، یعنی افراد نامرئی برای لشکر حضرت سلیمان خلق کرده بود، و یا نه! این قضیه مجمل است و مفسرین هم نتوانستند خوب معنا کنند که قضیه لشکر حضرت سلیمان چه بوده است. همینطور که تخت بلقیس را از یمن به شام آورد، پروردگار عالم یک لشکر اینگونه به حضرت سلیمان داده بود و اینکه اسمش جنّ است، یعنی نامرئی بود. اما نمیدانیم که حقیقت جن و انسی که در قرآن است، چیست؛ و اما میدانیم که عالمی برای خودشان دارند و هیچ ربطی به عالم ما ندارند.
بله، برمیگردد به علمی که گناهش خیلی بزرگ است و آن علم سحر و جادوست. این علم سحر و جادو مفصل است و افرادی که سر و کار با خدا ندارند، این علم سحر و جادو را با مشقت و ریاضتی پیدا میکنند و با سحرشان میتوانند کارهایی بکنند. حال یا کار بد میکنند یعنی بین و زن و شوهر را بر هم میزنند و یا کار خوب یعنی بین زن و شوهر که نزاع پیدا شده، محبوبیت پیدا کنند. این بغض و حبّ در اثر سحر و جادو میشود، اما همینطور که اگر یادتان باشد، مرحوم شیخ انصاری در مکاسب خیلی مفصل دربارۀ حرمت سحر صحبت فرمودند که کار حرامی است و به تجربه هم اثبات شده افرادی که سحر و جادو میکنند، خودشان عاقبت بخیر نمیشوند، برای اینکه گناهکارند. روی اولادشان هم تأثیر میگذارد و اولادشان هم عاقبت بخیر نمیشوند. لذا علم سحر و جادو میتواند محبت یا بغض ایجاد کند و طلسم لسوان این تأثیر را دارد.
آمد خدمت پیغمبر اکرم و گفت یا رسول الله! شوهرم با من بد بود و من سحر کردم که شوهرم با من خوب شود و پیغمبر اکرم فرمودند زمین و آسمان را بر هم ریختی. یعنی معنویت را تاریک کردی. یعنی گناه بزرگی به جا آوردی.
مرحوم شیخ انصاری روایت را نقل میکند که بعد این زن رفت و منعزل شد برای توبۀ سحر و جادویش. اما به پیغمبر اکرم خبر مُنعزل شدن او را دادند و پیغمبر فرمودند این جهنمی است. یعنی راه را گم کرده است و به جای اینکه شوهرداری کند و شوهر را راضی کند، ترک شوهر کرده و شوهر را اذیت کرده است و گناه اینها خیلی بزرگ است. اینکه ایجاد سحر کند برای اینکه شوهر او را دوست داشته باشد و یا ایجاد بغض کند برای زنش، سحر و جادوست و گناهش خیلی بزرگ است.
باطل السحر و امثال اینها هم ولو اینکه در بعضی از روایات هم آمده، نمیدانم و آنچه میدانم اینست که با توبه و عبادت و رابطه با خدا و رابطه با حضرت زهرا و اهمیت به واجبات و مخصوصا نماز و اجتناب از گناه و مخصوصاً حق الناس، میتوان هر سحر و جادویی را باطل کرد.
این خلاصۀ بحث امروز است و اگر کسی حرفی دارد، ان شاء الله به من بگوید.
صلّی الله علي محمّد وَ آل محمّد