أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.
بحث دیروز، بحث مشکلی بود و مسئلۀ 8 از باب ستر و ساتر بود.
فرموده بودند:
الصبیة الغیر البالغة حكمهاحكم الامة فی عدم وجوب ستر رأسها ورقبتها بناء على المختار من صحة صلاتها وشرعیتها، وإذا بلغت فی أثناء الصلاة فحالها حال الامة المعتقة فی الأثناء فی وجوب المبادرة إلى الستر والبطلان مع عدمها إذا كانت عالمة بالبلوغ.
اگر نابالغ بخواهد نماز بخواند، گرچه نماز برای او صحیح است و شرعیت دارد و فضیلت دارد، صورتی و تمرینی نیست بلکه نماز است. اما شرایط و اجزای نماز را ندارد. بنابراین دختر نابالغ سربرهنه نماز بخواند، نماز او صحیح است. پسر نابالغ اگر بدون وضو نماز بخواند، نماز او صحیح است. این فرمایش مرحوم سید «رضواناللهتعالیعلیه» است که حتماً مطالعه و بررسی کردید و غالب از محشین هم بر حرف مرحوم سید حاشیه ندارند، یعنی امضا کردهاند. و ما دیروز میگفتیم که دلیلی بر این مطلب نداریم مگر اینکه کسی نماز نابالغ را تمرینی بداند و نه تشریعی. اگر تمرینی باشد، برای یاد گرفتن نماز است. و برای اینکه عادت به نماز پیدا کند مادر وا میدارد که دختر در پیش او نماز بخواند با اینکه وضو ندارد. این کار خوبیست اما نماز نیست و به آن صلاة تمرینی میگویند. برای یاد دادن به بچه و عادت کردن بچه است. پدر حمد و سوره را بلند میخواند و بچه هم میخواند و رکوع و سجده میکند اما وضو ندارد. این خوبست و امر به آن هم شده است. اما مرحوم سید و خیلیها من جمله محشین بر عروه، و ما هم به تبع آنها گفتیم نماز این نابالغ تشریعی است و نه تمرینی. یعنی شارع مقدس مستحب کرده است نماز را برای این بچۀ نابالغ. بنابراین اگر تشریعی باشد باید نماز باشد تا مستحب باشد. مثل اینکه نماز شب برای ما مستحب است و تمام اجزاء و شرایط نماز را باید داشته باشد. یا نافلۀ عشاء برای ما مستحب است. یعنی دو رکعت نماز بعد از نماز عشا بجا بیاوریم. و اگر نماز بدون وضو شد، نماز نیست. «لاصلاة الاّ بالطهورة».
اگر بخواهد نماز بخواند، باید وضو بگیرد و باید رو به قبله باشد و دختر نابالغ باید خودش را بپوشاند و پسر نابالغ هم باید عورتینش را بپوشاند. و ما یک جا یک دلیل پیدا نمیکنیم که بگوید نماز بچه تشریعی و مستحب است و به راستی نماز است اما شرایط نماز را ندارد و اگر اجزای نماز را نیاورد طوری نیست. نه تنها دلیل نداریم بلکه دیروز میگفتم این فرمایش مرحوم سید تعجبآور است. اما مرحوم سید راجع به ستر و ساتر میگویند و محشین بر عروه هم امضا میکنند. حال اگر بگوییم باید راجع به سایر شرایط و اجزاء هم بگوییم و اگر اعمی شویم، بگوییم نمازی است که مردم به آن نماز میگویند. حال بگوییم این نماز مستحب برای بچه است. و علی کل حال این فرمایش مرحوم سید را نمیتوان درست کرد. لذا عمده به قاعدۀ رفع تمسک شده است، «رفع القلم عن الصبی حتی یحتلم» و دیروز گفتیم قانون رفع قلم مربوط به واجبات است و اگر کسی بگوید، مربوط به محرمات است و اما راجع به وضعیات یعنی اجزاء و شرایط، قاعدۀ رفع ربطی به این اجزاء و شرایط نماز ندارد. میگوید نماز برایت واجب نیست، یعنی آن نمازی که برای پدر و مادرت واجب است، برای تو واجب نیست. اما نمیگوید که وقتی پدرت نماز میخواند و تو پیش پدرت ایستادی، اگر وضو نداشته باشی طوری نیست و یا دختر سربرهنه باشد طوری نیست و مابقی اجزاء و شرایط هم لازم نیست. این را نه کسی گفته است. کسی نگفته قاعدۀ رفع قلم مربوط به وضعیات باشد و کسی هم از نظر فقیه و از نظر روایات ما و از نظر عرف متشرعه و عرف عقلائی نگفته است. لذا این فرمایش مرحوم سید و غالب محشینی که امضا کردهاند، درست نیست.
مسئله 9:
لا فرق فی وجوب الستر و شرطیته بین أنواع الصلوات الواجبة والمستحبة، ویجب أیضاً فی توابع الصلاة من قضاء الاجزاء المنسیة بل سجدتی السهو على الأحوط، نعم لا یجب فی صلاة الجنازة وإن كان هو الأحوط فیها أیضاً، وكذا لا یجب فی سجدة التلاوة وسجدة الشكر.
این مسئله تهافتی با مسئلۀ 8 پیدا میکند. برای اینکه در مسئلۀ 8 فرمودند نماز برای بچه مستحب است و تمرینی نیست و ستر نمیخواند و در اینجا میفرمایند نماز مستحبی ستر میخواهد. اگر بخواهد نماز شب بخواند همینطور که در نماز صبح خود را میپوشاند، باید در نماز مستحبی هم خود را بپوشاند. یا همینطور که در نماز واجب باید خود را بپوشاند، در چیزهایی که مربوط به نماز است، باید خود را بپوشاند. مثل اینکه اگر کلام بی جا گفت، بعد از آن باید دو سجدۀ سهو به جا بیاورد. در اینجا اگر خانم است باید سر تا پا پوشیده باشد. چنانچه در نماز باید سرتاپا پوشیده باشد، روی توابع آن هم باید صد در صد پوشیده باشد. در توابع اگر نماز باشد، معلوم است که باید تمام شرایط نماز را داشته باشد تا نماز احتیاط شود. و اما اگر دو سجدۀ سهو باشد، آیا وضو شرط است یا نه؟ آیا پوشاندن سر برای خانم شرط است یا نه؟ در اینجا مرحوم سید جزماً میفرمایند شرط است. حال کسی میتواند در اینجا تشکیک کند و قاعدۀ رفع را جلو بیاورد و بگوید که میدانم در نماز، وضو شرط است و در نماز احتیاط هم وضو شرط است، اما در دو سجدۀ سهو، وضو شرط هست یا نه، دلیل نداریم، بنابرین «رفع مالایعلمون» جلو میآید. ولی مرحوم سید جداً میفرمایند هرچه در نماز شرط است در این دو سجدۀ سهو نیز شرط است. اگر به راستی بتوانیم قاعدۀ رفع قلم را در آنجا بیاوریم، در اینجا هم بیاید. چه تفاوتی میکند بین دو سجدۀ سهو و اینکه در نماز سر بپوشاند یا نه.
نماز احتیاط هم نماز است و بگویید باید شرایط نماز را داشته باشد، اما کسی حمد را فراموش کرد و به رکوع رفت، نمازش درست است. اگر کسی تشهد را فراموش کرد، گفتند اول تشهد را قضا کند و بعد هم دو سجدۀ سهو به جا بیاورد. مرحوم سید میفرمایند این وضو میخواهد و خانم هم باید خود را بپوشاند. حال اگر کسی بگوید اجزاء و شرایط مربوط به نماز است و اما راجع به توابع آن، اگر نماز باشد مانند نماز احتیاط، تمام شرایط را دارد و اما اگر واجب نباشد، مثل دو سجدۀ سهو، قاعدۀرفع میگوید واجب نیست وضو داشته باشی. مثلاً کلام بیجا دو سجدۀ سهو دارد و این بعد از نماز از یادش رفت و بعد یادش آمد که در نماز کلام بی جا گفته است. در اینجا باید دو سجدۀ سهو به جا بیاورد. مرحوم سید میگویند باید وضو بگیرد و باید اجزاء و شرایط نماز را داشته باشد، اما اگر کسی بگوید نمیدانیم قاعدۀ رفع یعنی برائت، اینجا را میگیرد یا نه. رفع مالایعلمون میگوید نه.
بعد میفرمایند همۀ نمازها این شرایط نماز را دارد اما نماز میت این شرایط را ندارد. این استثنا و تخصیص نیست بلکه تخصّص است؛ برای اینکه نمیدانیم چرا به نماز میت، نماز گفتند. برای اینکه نماز نیست بلکه دعا و مغفرت برای میت است. سه چهار تا تکبیر دارد و بعد از تکبیر دعایی دارد و دعایش شهادت است و تکبیرات آن مغفرت برای میت و برای همه است. بعد هم ترغیب و تحریص خداست که خدایا ما این را مسلمان میدانیم و تو هم او را به مسلمانی قبول کن و به بهشت ببر. بنابراین چون نماز نیست شک داریم که وضو میخواهد یا نه، مرحوم سید میگویند نه؛ نماز نیست و وضو هم نمیخواهد. حال قاعدۀ کلی میفرماید که و اما نماز میت شرایط و اجزای نماز را ندارد و ما میگوییم درست است. شرایط نماز را ندارد برای اینکه سالبه به انتفاء موضوع است. بنابراین قرآن میگوید (اذا أقم الصلوة یجب علیک الوضو). اما این شخص نمیخواهد نماز بخواند، بلکه میخواهد احترام به میت کند و برای میت دعا کند. مرحوم سید میفرمایند در هرچه که نماز است، باید تمام شرایط نماز را مراعات کند الاّ نماز میت. قبول دارند که نماز میت شرایط نماز را ندارد اما تخصیص میزنند و میگویند «یجب تمام الاجزاء و الشرایط فی الصلاة الاّ صلاة جنازه».
ما تخصص میزنیم و میگوییم در نماز واجب است کلیۀ شرایطی که در فقه آمده، اما نماز میت این شرایط را ندارد برای اینکه نماز نیست.
بنابراین از نظر فتوا تفاوتی ندارد.
مسئله 11:
إذا بدت العورة كلاً أو بعضاً لریح أو غفلة لم تبطل الصلاة، لكن إن علم به فی أثناء الصلاة وجبت المبادرة إلى سترها وصحت أیضاً وإن كان الأحوط الإعادة بعد الإتمام خصوصا إذا احتاج سترها إلى زمان معتد به.
اگر باد آمد و چادر خانم را عقب زد و موهای سر خانم پیدا شد و یا مرد با لُنگ نماز میخواند و لُنگ عقب رفت و عورتین او پیدا شد، آیا نماز درست است یا نه؟
تا اینجا حرفی نیست و نماز درست است، اما حرفی که هست و خیلی از محشین هم به مرحوم سید ایراد دارند، اینست که حال که این شخص میخواهد بپوشاند و مثلاًمتوجه شد که لُنگ عقب رفته، لُنگ را روی عورتین میاندازد و یا خانم چادر را روی سرش میکشد. اما گاهی کمی طول میکشد که ستر عورت کند، آیا باز نماز صحیح است یا نه؟
مرحوم سید میگویند صحیح است و غالب از محشین میگویند نمازش باطل است برای اینکه در آن حالت غفلت و نسیان و ضرورت نیست. بنابراین عمداً است و نمازش باطل است.
و صلّی الله علی محمد و آل محمد