عنوان: نوافل
شرح:

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.

 

مسئله 4:

النوافل المرتّبة و غیرها یجوز إتیانها جالساً ولو فی حال ‏ ‏الاختیار، والأولی حینئذٍ عدّ کلّ رکعتین برکعة، فیأتی بنافلة الظهر-مثلاً- ‏ ‏ستّ عشرة رکعة، و هکذا فی نافلة العصر، و علی هذا یأتی بالوتر مرّتین ‏ ‏کلّ مرّة رکعة. ‏

نماز مستحبی را می‌توان نشسته خواند، ولو اینکه می‌تواند بایستد، اما نشسته بخواند، اشکال ندارد. اما اگر بخواهد نشسته بخواند، دو رکعت را یک رکعت حساب کند. به این معنا که مثلاً نافلۀ صبح دو رکعت است و به جای این دو رکعت، چهار رکعت بخواند. یا نافلۀ ظهر، هشت رکعت است و باید چهارتا دو رکعتی بخواند، حال اگر خواست نشسته بخواند، هشت تا دو رکعتی بخواند. نماز وتر را هم که نمی‌تواند دو رکعتی بخواند، بنابراین دو تا نماز وتر بخواند. پس می‌توان نشسته خواند، اما خوب است که دو برابر کرد. معلوم می‌شود ثواب نشسته نصف ثواب ایستاده است. ولی علی کل حالٍ، این می‌توان نشسته خواند.

مرحوم سید در اینجا به همین اندازه فرمودند که:

النوافل المرتّبة و غیرها یجوز إتیانها جالساً ولو فی حال ‏ ‏الاختیار، والأولی حینئذٍ عدّ کلّ رکعتین برکعة، فیأتی بنافلة الظهر-مثلاً- ‏ ‏ستّ عشرة رکعة، و هکذا فی نافلة العصر، و علی هذا یأتی بالوتر مرّتین ‏ ‏کلّ مرّة رکعة. ‏

نوافل مرتبه و غیر آن مثل اینکه می‌خواهد نماز غفیله بخواند. اگر بخواهد نشسته بخواند، مثلاً بخواهد نماز شب بخواند، به جای نماز شفع دو تا بخواند و نماز وتر را دو تا بخواند و نماز شب را هشت تا بخواند.

مرحوم سید در اینجا به همین اندازه اکتفا کردند. اما بعد از نظر روایتها می‌فرماید که می‌تواند سواره بخواند. مثلاً نماز ظهر و عصرش در مسجد تمام شده و نتوانسته نوافل بخواند، بنابراین نافله‌اش را در حین رانندگی بخواند. یا در آن وقتها که سوار اسب و امثال اینها می‌شدند، بالاخره سواره بخواند. همچنین می‌تواند در راه بخواند.

خدا رحمت کند حضرت آیت الله زنجانی را، ایشان خیلی مقدس بودند، اما تقدس خداپسندانه و مردم پسندانه‌ای داشتند. ایشان در مدرسه فیضیه نماز ظهر و عصر می‌خواندند. اگر بخواهند بین نماز ظهر و عصر نافلۀ عصر بخوانند، هشت رکعت نافله بود و طلبه‌ها حاضر نبودند، لذا ایشان نماز ظهر و عصر را می‌خواندند و باقیمانده را در راه می‌خواندند. بعضی اوقات من همراه ایشان بودم و می‌دیدم که در راه نماز می‌خوانند. معلوم است که نماز در راه هم رکوع و سجده و غیره ندارد. مثلاً می‌گوید الله اکبر و دو رکعت نماز می‌خواند تا السلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته.

بعضی گفتند و در بعضی از روایات هم هست که رکوعش را با اشارۀ چشم به جا می‌آورد. مثلاً به جای اینکه به رکوع رود، چشمها را برهم بزند. بعد باز کند به عنوان ایستادن از رکوع و بعد برای سجده چشمها را برهم بزند. در رساله‌ها آمده و مرحوم سید هم می‌فرمایند و در روایات هم آمده که هم می‌توان راکباً بخوانند و هم ماشیاً بخوانند و معمولاً فتوا هم دادند که می‌تواند نائماً بخواند.

بزرگی گفته بود مدتی ایستاده نماز خواندم و خدا به من محل نداد و مدتی نتوانستم ایستاده بخوانم و نشسته خواندم و خدا محلم نداد و الان نمی‌توانم و خوابیده نماز می‌خوانم انشاء الله خدا به من محل بگذارد. لذا گفتند اختیاراً ایستاده و نشسته و در راه و سواره بلکه خوابیده هم می‌توان نماز خواند.

بعد می‌گوییم که برای خوابیده باید بدن رو به قبله باشد و اگر نمی‌تواند بدن رو به قبله باشد، قبله هم ساقط است یا مثلاً تختش رو به مغرب و مشرق است، رو به همان مغرب و مشرق نافله بخواند. این جملۀ عوامانه در اینجا می‌آید و تنبهی هم برای ما طلبه‌هاست که می‌گویند شاگرد آهنگری گفت من بنشینم و بدمم؟ گفت بنشین. گفت تکیه بدهم؟ گفت بده. گفت بخوابم و بدمم. گفت تو بدَم، بمیر و بدَم.

این مثالهای عوامانه آئینه فکر برای همه است. حال در اینجا همان بمیر و بدَم است. مخصوصاً برای ما طلبه‌ها. نماز شب را باید خواند. در روایات هم دارد که توقعی که از خواص هست از عموم مردم نیست. هم در نمازها، هم در عبادات و مخصوصاً در اجتناب از گناه. در روایات می‌خوانیم هفتاد گناه از عوام آمرزیده می‌شود قبل از آنکه یکی از خواص آمرزیده شود. سخت‌گیری به خواص زیاد است؛ لذا این نمازهای مستحبی را از ما می‌خواهند که هرطور که هست،‌بخوانیم. در بعضی از روایات آمده که تو که از خواصّی، پس درست بخوان. بالاخره یا از خواص باشید یا عموم مردم، نمازهای مستحبی را می‌توان ایستاده خواند مثل نماز صبح. همچنین می‌توان نشسته یا سواره و یا خوابیده خواند. لذا مرحوم سید می‌فرمایند ولو اختیاراً. روایات هم به ما می‌گوید ولو اختیاراً.

دو سه روز قبل اصرار کردم و الان هم به همۀ شما اصرار کنم، از همۀ شما تقاضا دارم این نماز شب را در زندگیتان داشته باشید. بیداری یک ساعت قبل از اذان صبح، که بهترین ساعات از نظر اهل بیت و مراجع و بزرگان است. یک ساعت قبل اذان صبح بیدار شوید و این نماز شب را بخوانید و علی کل حالٍ نوافلتان را بخوانید. خیلی از طلبه‌ها را دیدیم که نافله‌هایشان را در راه می‌خوانند.

سفارشی که الان دارم، اینست که این نماز شب، انسان را عاقبت بخیر می‌کند، علم و عمرش را پربرکت می‌کند، و پروردگار عالم توفیق رابطه با خدایش و توفیق سیر و سلوک و توفیق رسیدن به مقامهای بالا به او عنایت می‌کند.

بحث امروزمان همین است که این پنجاه و یک رکعت نماز، که اگر آرام آرام و رو به قبله و با حضور قلب بخوانید یک ساعت بیشتر طول نمی‌کشد؛ حال اگر مرد پنجاه و یک رکعت نماز نیستید، از همه تقاضا دارم نافلۀ عشا را بخوانید زیرا موجب وسعت در رزق است و نماز شب را هرطور هست بخوانید، آنگاه برکت عجیبی و نورانیت خوبی در زندگی پیدا می‌کنید.

در بحثهایی که عرض کردم، اجماع هست، بلکه می‌توان گفت اجماع بالا یک ضرورت در فقه است و همه پذیرفته‌اند که خوب است که انسان نوافل را ایستاده و با سوز دل بخواند، ولی هرطور که بخواند، ولو نشسته، ولو در راه، ولو خوابیده باشد، اشکال ندارد. گفتم مرحوم سید در اینجا جلوسش را می‌گویند اما بعد در باب قیام می‌رسیم که ایشان هم جلوس را می‌گویند و هم راکب و هم نائم را می‌گویند. این جمله‌ای که هرطور بخوانیم درست است ولو اختیاراً، مرحوم سید دارند اما اینجا می‌فرمایند:

النوافل المرتّبة و غیرها یجوز إتیانها جالساً ولو فی حال ‏ ‏الاختیار، ...

در اینجا اشکال به مرحوم سید است که چرا فقط جالساً دارند و یا چرا نائماً را ندارند. البته مرحوم سید قبول دارند و گفتم قول یک قول مسلّم پیش اصحاب است و روایات زیادی هم داریم که در هر حالی بخواند. مثلاً نماز شب را بخوان در هر حالی که باشد؛ لذا اگر مرحوم سید نائماً ندارند، اما قبول دارند. در اینجا اگر راکباً و ماشیاً را نگفتند، اما قبول دارند.

 

روایت 2 از باب 4 از ابواب قیام، وسائل‌الشیعه، جلد 5، صفحه 491:

صحیحه عَنْ سَهْلِ بْنِ الْیسَعِ أَنَّهُ سَأَلَأَبَا الْحَسَنِ الْأَوَّلَ ع عَنِ الرَّجُلِ یصَلِّی النَّافِلَةَ قَاعِداً- وَ لَیسَتْ بِهِ عِلَّةٌ فِی سَفَرٍ أَوْ حَضَرٍ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ.

در این روایت برای آدمهای تنبل سوال کرده است. پرسیده اگر حالش را ندارد و پاهایش یارای ایستادن ندارد، معلوم است که می‌تواند دعاهای در نماز وتر را نشسته بخواند و اگر علت ندارد اما تنبل است، باز هم می‌تواند نشسته بخواند.

 

روایت 3 از باب 5 از ابواب قیام، وسائل‌الشیعه، جلد 5، صفحه 493:

صحیحه عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ یكْسَلُ- أَوْ یضْعُفُ فَیصَلِّی التَّطَوُّعَ جَالِساً- قَالَ یضَعِّفُ رَكْعَتَینِ بِرَكْعَةٍ.

پرسیده کسل است یا پیرمرد است و ایستادن روی پا برایش مشکل است. حضرت فرمودند جایز است که نشسته بخواند اما هر دو رکعت را یک رکعت حساب کند به خاطر اینکه نشسته خوانده است.

مرحوم سید این روایت و امثال این روایت را حمل بر استحباب کردند و می‌فرمایند که: «والأولی حینئذ عدّ کل رکعتَین برکعة».

این دو روایتی که خواندیم مربوط به فرمایش مرحوم سید یعنی جلوساً بود، اما روایات فراوانی داریم که جلوساً خصوصیت ندارد و می‌تواند راکباً یا ماشیاً یا نائماً نوافل را بخواند.

 

روایت 14 از باب 15 از ابواب قبله، وسائل‌الشیعه، جلد 4، صفحه 331:

...ولیتطوع باللیل ما شاء إن کان نازلا وإن کان راکبا...

ظاهراً إن کان نازلا به معنای نشسته است و ممکن است کسی معنا کند به «و إن کان ماشیاً أو راکبا». مثلاً پیاده از مسجد به خانه می‌رود برای اینکه در راه بخواند. همچنین می‌تواند در حین رانندگی بخواند تا به خانه برسد.

من می‌گویم جملۀ «ماشاء» دلالت می‌کند به «ولیتطوع باللّیل ما شاء». این عام است و دلالت می‌کند بر اینکه می‌تواند ایستاده یا نشسته یا سواره یا خوابیده بخواند. اما بزرگان روایت را اختصاص دادند به راکباً و ماشیاً و قائداً، و نائماً را نفرمودند، اما قبول دارند که نوافل را بخوان، هرطور که بخواهی بخوان و مواظب باش این نوافل ترک نشود و حتی رو به قبله و رکوع و سجده نمی‌خواهد و همین که الفاظ را بخوانی، ثواب نافلۀ شب به تو داده می‌شود.

این دو روایت از باب مثال بود و روایت زیاد است و اینطور می‌شود که: «النوافل و غیرالنوافل من الصلوات المستحبة، یجوز أتیانها جالساً أو قائداً أو نائماً أو ماشیاً أو راکباً». و ما اگر رکوع و سجده نمی‌کند خوب است که به جای دو رکعت، چهار رکعت بخواند. مثلاً به جای ‌نافلۀ ظهر شانزده رکعت بخواند. بالاخره از همه تقاضا دارم که این نماز شب را بخوانید، ولو مختصر باشد.

خدا توفیق نماز شب را به همۀ شما عنایت بفرماید.

و صلّی الله علی محمد و آل محمد