عنوان: نوافل یومیه
شرح:

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.

 

دیروز راجع به نمازهای واجب بحث کردند. بحث امروز راجع به نمازهای مستحب و مخصوصاً نمازهای مستحب شبانه‌روزی است.

می‌فرمایند:

وأما النوافل فكثیرة آكدها الرواتب الیومیة

نماز مستحبی زیاد داریم، اما آنچه خیلی در آن تأکید شده است، رواتب شبانه روزی، یعنی نمازهای مستحب شبانه روزی است.

وأما النوافل فكثیرة آكدها الرواتب الیومیة، وهی فی غیر یوم الجمعة أربع وثلاثون ركعة: ثمان ركعات قبل الظهر، وثمان ركعات قبل العصر، وأربع ركعات بعد المغرب وركعتان بعد العشاء من جلوس تعدان بركعة، ویجوز فیهما القیام بل هو الأفضل، وإن كان الجلوس أحوط، وتسمى بالوتیرة،

در غیر جمعه سی و چهار رکعت است که با آن هفده رکعت دیروز، پنجاه و یک رکعت می‌شود؛ و ما طلبه‌ها باید اینها را زنده کنیم و به مردم نشان دهیم.  

آن دو رکعت به جای یک رکعت است. برای اینکه پنجاه رکعت تمام شود، آن دو رکعت تتمۀ آن پنجاه رکعت است. می‌فرمایند آن دو رکعت را ایستاده یا نشسته می‌توان خواند و اسمش هم وُتیره است. یعنی نماز یک کوچک. لذا هفده رکعت نماز واجب و شانزده رکعت نافلۀ ظهر و عصر و چهار رکعت نافلۀ مغرب و دو رکعت نافلۀ عشاء است. می‌فرمایند این دو رکعت به جای یک رکعت است برای اینکه پنجاه رکعت تمام شود. بنابراین اختلافی در میان فقهاست، لذا بحث امروزمان بحث مشکلی است، و اینست که این دو رکعت نافلۀ عشاء، آیا باید نشسته خواند شود و یک رکعت شود. یعنی یک رکعت برای اینکه واجبات و مستحبات شبانه روز، پنجاه رکعت شود! یا اینکه وُتیره را مثل سائر نوافل ایستاده هم می‌توان خواند؟! اما اگر ایستاده بخوانند نمازهای واجب و مستحب یعنی نوافل، پنجاه ویک رکعت می‌شود.

مرحوم سید در اینجا اینطور فتوا می‌دهند نشسته می‌خوانیم برای اینکه دو رکعت نماز نشسته به جای یک رکعت است. البته می‌توان ایستاده هم خواند، برای اینکه نماز ایستاده دو برابر نماز نشسته است، ولو اینکه نشسته احوط است و احوطش برای اینست که در روایتها می‌خوانیم آن دو رکعت تتمۀ پنجاه رکعت است. چهل و نُه رکعت نماز واجب و مستحب داریم و یک رکعت دیگر به آن اضافه شود تا پنجاه رکعت شود، لذا گفتند آن دو رکعت را نشسته بخوان تا پنجاه رکعت شود. لذا مرحوم سید می‌فرمایند چون نماز ایستاده افضل است، در اینجا هم ایستاده افضل است، اما نشسته، أحوط است، به خاطر روایات و قول مشهور. حال قبل از اینکه وارد بحث شویم، معنا کردن این جملۀ مرحوم سید خیلی مشکل است. می‌فرمایند: «وركعتان بعد العشاء من جلوس تعدان بركعة، ویجوز فیهما القیام بل هو الأفضل»، برای اینکه می‌خواهیم دو رکعت، یک رکعت شود و نمازهای واجب و مستحب، پنجاه رکعت شود.

جلوس أحوط و قیام أفضل است برای اینکه نماز ایستاده افضل است از نماز نشسته. و اما نشسته احوط است برای اینکه فقها و بزرگان گفتند و گفته شده برای اینکه رکعات به پنجاه رکعت برسد. اگر ایستاده بخواند، پنجاه و یک رکعت خوانده و اگر نشسته بخواند، دو رکعت به جای یک رکعت است و به آن وُتیره می‌گویند برای اینکه باید نشسته خوانده شود و هفده رکعت واجب و سی و چهار رکعت نافله، پنجاه رکعت شود. لذا در اصل فرمایش مرحوم سید «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» تهافتی هست. اگر تُعدان برکعتین است، پس ایستاده افضل است یعنی چه! اگر ایستاده هم می‌توان گفت یعنی می‌توان گفت نوافل ما پنجاه و یک رکعت است. لذا ایستاده یک رکعت اضافه می‌کند و نشسته یک رکعت کم می‌کند. اگر نشسته بخوانیم، پنجاه رکعت می‌شود، برای اینکه هفده رکعت نمازهای یومیه است و سی و سه رکعت هم نافله مستحبی است و آنگاه پنجاه رکعت می‌شود. لذا در اصل این عبارت لنگیم که مرحوم سید اقرار می‌کنند می‌توان نشسته خواند،‌درحالی که اقرار می‌کنند که : «وركعتان بعد العشاء من جلوس تعدان بركعة»، یعنی باید دو رکعت باشد و نشسته باشد و به جای یک رکعت می‌شود. بنابراین باید بگوییم ایستاده جایز نیست، و معنا کردن این عبارت مرحوم سید مشکل است.

فرمودند: «وركعتان بعد العشاء من جلوس تعدان بركعة، ویجوز فیهما القیام بل هو الأفضل» درحالی که باید بگویند «و لا یجوز فیهما القیام». و به جای «و ان کان الجلوس أحوط» ‌باید بگویند «و کان الجلوس واجبٌ».

حال بحث امروزمان اصل مطلب است که آن وُتیره و نافلۀ عشاء که دو رکعت است، آیا حتماً باید نشسته خواند یا اینکه ایستاده هم می‌توان خواند؟!

همۀ قدماء گفتند باید نشسته باشد. من نوشتم «قد اشتهر بین الأصحاب وجوب الوُتیره جلوساً بل قدماء کلّهم ذهبوا إلی ذلک غیر الشیخ بالنهایة ولکن رجع فی المبسوط و الذهب الی وجوب الجلوس».

البته یک مخالف داشته و آن هم در کتاب نهایه شیخ طوسی است و اما همین شیخ طوسی تغییر فتوا دادند و در تهذیب فرمودند آن دو رکعت حتماً باید نشسته باشد. اما در میان متأخرین اکثراً همین عبارت مرحوم سید را فرمودند، اما مشهور در میان متأخرین اینست که باید این وُتیره را نشسته بخوانیم.

روایات صحیح‌السند و ظاهرالدلاله هم دارد که باید نشسته بخوانیم.

 

 روایت 2 از باب 13 از ابواب اعداد الفرائض، جلد 4، صفحه 45.

روایت 3 از باب 13 از ابواب اعداد الفرائض، وسائل‌الشیعه، جلد 4، صفحه 46:

صحیحه فضیل عن أبی عبدالله (علیه‌السلام): و الفریضة و النافلة احدی و خمسون رکعة، منها رکعتان بعد العتمة جالسا، تُعَدُّان برکعةٍ و هم قائمٌ.

روایت صحیح‌السند و ظاهرالدلاله است و این عبارتها در کتابهای فقهی آمده است. یعنی روایت فضیل در عبارات فقها و من جمله صاحب جواهر و امثال صاحب جواهر آمده است که «و الفریضة و النافلة احدی و خمسون رکعة، منها رکعتان بعد العتمة جالسا، تُعَدُّ برکعةٍ». می‌فرمایند آن دو رکعت نشسته باشد، برای اینکه می‌خواهیم این دو رکعت، یک رکعت شود تا واجبات و نوافل پنجاه رکعت شود.

 

روایت 7 از باب 13 از ابواب اعداد الفرائض، وسائل‌الشیعه، جلد 4، صفحه 47:

صحیحه بزنطی عن ‌أبی الحسن (علیه‌السلام): و رکعتین بعد العشاء من قعود تُعدان برکعة من قیام.

نماز نافله عشاء دو رکعت است و باید نشسته خوانده شود و چون نشسته خوانده می‌شود، بنابراین یک رکعت حساب می‌شود. این عباراتی است که در کلمات قدماء عین روایات در کتابهای فقهی آمده است، و اکثر از متأخرین هم همین را فرمودند.

در نوافل خیلی روایت داریم که این نوافل را عالی بخوانید اما می‌توانید نشسته هم بخوانید ولی دو رکعت آن به جای یک رکعت است. حتی در نوافل آمده که نوافل را دوبرابر بخوان، اگر نشسته می‌خوانی. ولی یک دسته روایت هم داریم که آن روایتها قول مرحوم سید و بعضی از متأخرین را می‌فرماید.

 

روایت 16 از باب 13 از ابواب اعداد الفرائض، وسائل‌الشیعه، جلد 4، صفحه 51:

صحیحه سلیمان بن خالد عن أبی عبدالله (علیه‌السلام): وَ رَكْعَتَانِ بَعْدَ اَلْعِشَاءِ اَلْآخِرَةِ یَقْرَأُ فِیهِمَا مِائَةَ آیةٍ قَائِماً أَوْ قَاعِداً وَ اَلْقِیامُ أَفْضَلُ وَ لاَ تَعُدُّهُمَا مِنَ اَلْخَمْسِینَ.

می‌فرمایند ایستاده بخواند حساب پنجاه رکعت را نکند.

 

روایت 9 از باب 13 از ابواب اعداد الفرائض، وسائل‌الشیعه، جلد 4، صفحه 48:

صحیحه حارث بن مغیره عن أبی عبدالله (علیه‌السلام): وَ رَكْعَتَانِ بَعْدَ الْعِشَاءِ الْآخِرَةِ كَانَ أَبِی یصَلِّیهِمَا وَ هُوَ قَاعِدٌ وَ أَنَا أُصَلِّیهِمَا وَ أَنَا قَائِمٌ.

پدرم امام باقر «سلام‌الله‌علیه» نشسته می‌خواندند اما من ایستاده می‌خوانم. برای اینکه برای امام باقر «سلام‌الله‌علیه» مشکل بود که ایستاده نماز بخوانند.

نظیر این روایتها هم زیاد روایت داریم. یک دسته روایت می‌گوید حتماً نشسته بخوان، یک دسته می‌گوید خواه نشسته و خواه ایستاده و معلوم است که ایستاده افضل است.پس تعارض حسابی در روایتها هست.

اگر مطالعه کرده باشید صاحب جواهر برای توجیه خیلی این طرف و آن طرف می‌زند اما نمی‌شود و بالاخره تعارضی بین این روایات است.

اگر ما باشیم و قاعده، بنابراین قاعده به ما می‌گوید روایات نشسته را بگیر و روایاتی که می‌گوید «یجوز قائماً»،‌رها کن؛ برای اینکه اول مرجّح در مرجّحات ما، شهرت است. می‌گوید دو روایت دارم که اینها با هم نمی‌سازد، چه کنم؟! حضرت می‌فرمایند «خُذ بمُشتهر بین أصحابک ودع الشاذ النادر فانّ المجمع علیه لاریب فیه»؛ لذا همۀ قدماء گفتند نشسته بخوانید. این دو روایتی را که می‌گوید ایستاده، دیدند اما اعتنا نکردند. بنابراین حتماً باید نشسته بخوانند. مخصوصاً اینکه در روایتها علت هم می‌آورد و اینکه «رکعتان من جلوس تُعدان برکعة». لذا دو دسته روایت دارم و روایات «تُعدان برکعة» را می‌گیریم و روایاتی که می‌گفت پدرم نشسته می‌خواندند اما من ایستاده می‌خوانم، رها می‌کنیم و می‌گوییم به ما گفته شده اگر دو دسته روایت معارض دارید، مرجح اول، شهرت است و مراد هم شهرت قدماست و لذا گفتم شهرت قدما می‌گویند باید عن جلوسٍ باشد.

معنای دیگر هم اعراض اصحاب است. قدماء روایتهای قیام را نقل کردند اما عمل به آنها نکردند و اعراض اصحاب روایت را از حجیت می‌اندازد و اینجا اعراض اصحاب است، لذا باید روایتهای «من قیام»‌ را رها کنیم و روایات «من جلوس» ‌را وجوباً بگیریم تا اینکه نوافل ما، سی و چهار رکعت شود و با هفده رکعت واجب، پنجاه و یک رکعت شود.

این خلاصۀ حرف است، اما اگر مطالعه کرده باشید، این حرف مرحوم سید که فرمودند «یجوز القیام بل أفضل أحوط قعود» در کلمات متأخرین هست و نمی‌دانیم چطور حل کنیم بلکه آنچه می‌فهمیم اینست که جمع بین روایات اقتضاء‌ می‌کند که نافلۀ عشا دو رکعت است و اما نشسته بخواند یک رکعت می‌شود و اگر بخواهد ایستاده بخواند، جایز نیست. آنگاه این تهافت در کلمات مرحوم سید را هم نمی‌توان درست کرد و اما حرف من اینست که دو دسته روایت داریم که یک دسته می‌گوید نشسته و یک دسته می‌گوید خواه نشسته و خواه ایستاده و آن روایاتی که می‌گوید نشسته، از قدماست و همه گفتند و روایاتی که می‌گوید قیام هم می‌شود، قدما نگفتند بلکه بعضی از متأخرین گفتند و قول قدما مقدم بر قول متأخرین است، به قاعدۀ‌ اعراض اصحاب و به قاعدۀ‌اول مرجّح،‌ یعنی شهرت بین اصحاب.

و صلّی الله علی محمد و آل محمد