أعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم رَبِّ اشْرَحْ لي صَدْري وَ يَسِّرْ لي أَمْري وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِساني يَفْقَهُوا قَوْلي.
بحث ما در مسألهی 16 از مسائل وجوب صوم بود و چون مسأله ناقص ماند، امروز با اجازهی شما دوباره مسألهی 16 را میخوانم و انشاء الله فردا راجع به مسألهی 17 صحبت میکنم.
مرحوم سیّد (رضوان الله تعالی علیه) در مسألهی 16 چنین فرمودهاند: «يوم الشك في أنه من شعبان أو رمضان، يبنى على أنه من شعبان، فلا يجب صومه، وإن صام ينويه ندبا أو قضاء أو غيرهما، ولو بان بعد ذلك أنه من رمضان أجزأ عنه ووجب عليه تجديد النية إن بان في أثناء النهار ولو كان بعد الزوال، ولو صامه بنية أنه من رمضان لم يصح وإن صادف الواقع.»؛[1]
روزهی یوم الشک- حالا یا از اول ماه مبارک رمضان، یا از آخر آن- همیشه زیاد تحقق پیدا میکند که بحث الان در اول است که نمیداند ماه رمضان شده یا ن؛ میفرمایند: باید نیت غیر رمضان کند. مثلاً استصحاب میگوید رمضان نشده، پس نیت شهر رمضان نکن؛ حالا اگر بخواهد مثلاً روزهی مستحبی یا روزهی قضا یا روزهی استیجاری و امثال اینها بگیرد، بعد اگر معلوم شود ماه مبارک رمضان بوده است، همان روزهای که نیت رمضان نکرده، قهراً روزهی رمضان میشود و اما اگر نیت رمضان کند، روزهاش باطل است، ولو این که بعد هم بفهمد ماه مبارک رمضان بوده و روزهاش وَقَعَ فی محله؛ یعنی روزهی ماه رمضان نیت کرده، الان هم هلال ماه رمضان دیده شده، میفرمایند باز روزهاش باطل است. لذا مثلاً اگر قبل از زوال باشد و به ماه رمضان برگرداند ، باز روزهاش باطل است، اگر هم بعد از ظهر باشد، باز روزهی او باطل است. این فتوای مرحوم سید است وعبارتشان این است: «يوم الشك في أنه من شعبان أو رمضان، يبنى على أنه من شعبان، فلا يجب صومه، وإن صام ينويه ندبا أو قضاء أو غيرهما، ولو بان بعد ذلك أنه من رمضان أجزأ عنه ووجب عليه تجديد النية إن بان في أثناء النهار ولو كان بعد الزوال، ولو صامه بنية أنه من رمضان لم يصح وإن صادف الواقع.»؛ یعنی یوم الشک بنا بگذارد بر این که روزهی آخر ماه شعبان است. که خواه ناخواه روزهی مستحبی میشود؛ البته روزهی غیرمستحبی هم میتوان گرفت. لذا اگر بخواهد نیت آخر شعبان نکند و نیت دیگری کند، مینواند و اگر بعد فهمید ماه رمضان بوده است، همان روزهای که نیت آخر شعبان کرده، روزه رمضان میشود. ولی عمده اینجا است که اگر آخر شعبان است و نمیداند ماه رمضان شده یا نه، اگر نیت ماه رمضان کند، میفرمایند: «لم یصح و إن صادف الواقع»؛ یعنی ولو ماه رمضان بوده، این هم نیت ماه رمضان کرده، روزهاش باطل است.
این مسأله، مخصوصاً جملهی آخرش انصافاً یک مسألهی بغرنجی است و اگر یادتان باشد، سابقاً دربارهاش صحبت کردیم. این مسأله را مرحوم صاحب وسائل در باب 5 و 6، از ابواب وجوب صوم گفتهاند و تقریبا 30 روایت برایش نقل میکنند. بعضی از آن روایتها حرف مرحوم سید است و بعضی از روایتها میفرماید: روزه صحیح است. از آن طرف مشهور در میان اصحاب گفتهاند روزهاش باطل است، مرحوم صاحب جواهر هم روی آن ادعای اجماع میکنند. اما همین صاحب جواهری که ادعای اجماع میکند، از مرحوم شیخ طوسی نقل میکنند که ایشان فرموده: «روزه صحیح است». لذا مرحوم صاحب وسائل در باب 5 و 6 30 روایت نقل میکنند که بعضی از این روایتها میگوید روزه صحیح است و بعضی از این روایتها میگوید روزه باطل است.
مرحوم سیّد روایاتی که میگوید روزه باطل است را گرفته و به صورت جزمی، به فساد روزه فتوا میدهند و میفرمایند: «ولو صامه بنیة أنه من رمضان لم یصح و إن صادف الواقع»؛ یعنی اگر آخر شعبان است و نمیداند ماه رمضان است یا نه و به نیت رمضان نیت کند، صحیح نیست، ولو این که در وسط روز ماه را ببینند و بالاخره ثابت شود که ماه رمضان است، میفرمایند: این روزه صحیح نیست و باید این روزه را تمام کند و بعد هم قضای آن را بگیرد.
مرحوم صاحب جواهر هم همین جملهی «ولو صامه بنیة أنه من رمضان لم یصح و إن صادف الواقع» را دارند؛ بسیاری از بزرگان هم همین فتوا را دارند و ادعای اجماع هم روی آن کردهاند.
روایتها از نظر سند و دلالت خوب است. ما دو نمونه از روایاتی که میگوید روزه باطل است را میخوانیم.
صحیحه محمد بن مسلم: «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فِي الرَّجُلِ يَصُومُ الْيَوْمَ الَّذِي يُشَكُّ فِيهِ مِنْ رَمَضَانَ، فَقَالَ: عَلَيْهِ قَضَاؤُهُ وَ إِنْ كَانَ كَذَلِكَ.»؛یعنی اگر نیت رمضان کند ولو این که بعد هم بفهمد ماه رمضان است، روزهاش باطل است.
این روایت عین فرمایش مرحوم سید است؛ عبارت مرحوم سید همین بود که فرمودند: «ولو صامه بنیة أنه من رمضان لم یصح و إن صادف الواقع». تقریباً مرحوم سید عبارت روایت را در عروه آوردهاند، برای این که روایت هم میفرماید: «فِي الرَّجُلِ يَصُومُ الْيَوْمَ الَّذِي يُشَكُّ فِيهِ مِنْ رَمَضَانَ، فَقَالَ: عَلَيْهِ قَضَاؤُهُ وَ إِنْ كَانَ كَذَلِكَ.»
صحیحه هشام بن سالم: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: فِي يَوْمِ الشَّكِّ مَنْ صَامَهُ قَضَاهُ وَ إِنْ كَانَ كَذَلِكَ يَعْنِي مَنْ صَامَهُ عَلَى أَنَّهُ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ بِغَيْرِ رُؤْيَةٍ قَضَاهُ وَ إِنْ كَانَ يَوْماً مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ لِأَنَّ السُّنَّةَ جَاءَتْ فِي صِيَامِهِ عَلَى أَنَّهُ مِنْ شَعْبَانَ وَ مَنْ خَالَفَهَا كَانَ عَلَيْهِ الْقَضَاءُ.»
مرحوم صاحب جواهر میفرمایند: این جملهی آخر ممکن است کلام شیخ باشد، اما ظاهراً روایت است.
در هرحال دلالت روایت خیلی خوب است و روایت به ما میگوید باید نیت رمضان نکنیم. بنابراین اگر نیت رمضان کردی، مخالف روایت انجام دادهای و باید قضای آن روز را انجام بدهی؛ «لِأَنَّ السُّنَّةَ جَاءَتْ فِي صِيَامِهِ عَلَى أَنَّهُ مِنْ شَعْبَانَ وَ مَنْ خَالَفَهَا كَانَ عَلَيْهِ الْقَضَاءُ». حالا این ذیل از شیخ طوسی باشد یا نباشد، بالاخره دو روایت به خوبی دلالت دارد بر این که اگر کسی نمیداند ماه رمضان است یا نه و مثلاً ماه دیده نشده، این باید به نیت رمضان روزه نگیرد و باید نیت دیگری کند و بهترین راه این است که روزهی مستحبی بگیرد.
حالا ان شاء الله روایاتی که بر صحت دلالت میکند را بخوانیم و ببینیم جمع بین روایات چه اقتضاء میکند.
امروز باید به دو چیز توجه داشته باشیم: یکی این که عامه مقیّد استند که بگویند یوم الشک از رمضان نیست. حتی شنیدهام که مثل روز فطر جشن میگیرند و مقیدند که غذا پخش کنند و روزه را بخورند و این روایت محمد بن مسلم و روایت هشام بن سالم با آنها خیلی میخواند. اگر این دو روایت را حمل بر تقیه کنیم، مخالف با مشهور است که مرحوم سید بدون احتیاط و دردسر روی آن پافشاری دارد و از آن طرف روش عامه که الان هم است، با این دو روایت میخواند.
مطلب دیگری که سابقاً هم داشتیم این است که اگر کسی نمیداند ماه رمضان است یا نه، چطور میتواند نیت جزمی ماه رمضان کند؟ اصلاً چطور چنین قصدی از او سر میزند؟ لذا این جمله مرحوم سید یا روایاتی که خواندم این طور میگوید که: «ولو صامه بنیة أنه من رمضان لم یصح و إن صادف الواقع»؛ اگر نمیداند ماه رمضان است یا نه و روزه را به نیت ماه رمضان بگیرد، روزهاش باطل است ولو این که در وسط روز ماه ثابت شود. حالا اگر کسی نمیداند ماه رمضان است نه و به نیت ماه رمضان روزه بگیرد، این نمیشود و به آن تشریع یعنی «مالیس فی الدین دخل فی الدین» میگویند. این اگر بخواهد بدعت کند، مثلاً با سنّیها بد است و آنها روزه را نمیگیرند و عید میگیرند و این در مقابل آنها لج کند و بگوید شما که روزه نمیگیرید، من روزهی رمضان میگیرم.
لذا اگر یادتان باشد میگفتیم: اصلاً تشریع در اسلام نداریم و هرچه داریم بدعت است. آنها که چیزی که در دین نیست، داخل دین میکنند، اینها حقه بازی میکنند و گناهش بزرگ است و بدعت است و اگر چیزی که در دین نیست، در دین بیاوریم، گناهش خیلی بزرگ است. بدعت جایز است و اما تشریع یعنی چیزی که نمیداند از دین است، عقیده داشته باشد که از دین است. در مسألهی ما نمیداند ماه رمضان است یا نه، اگر بخواهد به نیت ماه رمضان روزه بگیرد، این کار نمیشود؛ یعنی محال است کسی که میداند ماه رمضان نیست، به نیت رمضان روزه بگیرد و این روایت محمد بن مسلم و هشام بن سالم میگوید میشود؛ مرحوم سید هم در عروه میفرمایند میشود. اگر بتوانید این را درست کنید در خیلی جاها از اینگونه فتاوا داریم؛ یعنی اسم بدعت را تشریع گذاشتهاند و میگویند تشریع حرام است. من جمله در اینجا که فرمودهاند: «ولو صامه بنیة أنه من رمضان لم یصح و إن صادف الواقع». اگر بگوییم «ولو صامه بنیة أنه من رمضان»، اما نه این که نیت واقعی کند، بلکه نیت ظاهری کند؛ یعنی بدعت باشد، خوب است. میخواهد بدعت گذاری کند، میگوید: باید آخر شعبان روزه بگیریم. اما یک شخصی نمیداند ماه رمضان است یا نه، بگوید: روزهی ماه رمضان میگیرم، قربة الی الله ، این کار ممکن نیست. اگر حرف من درست باشد، برمیگردد به این که اگر کسی این طور روزه بگیرد، روزهاش باطل است. اگر قبل از ظهر ماه ثابت شد، نمیتواند به روزهی ماه رمضان برگرداند، اگر هم بعد از ظهر ماه ثابت شد، باز نمیتواند به ماه رمضان برگرداند؛ برای این که «ما قصد لم یقع و ما وقع لم یقصد».
اگر یادتان باشد، سابقاً میگفتیم: وقت نیت روزهی ماه رمضان از قبل طلوع فجر تا قبل از ظهر است. مثلاً نیت نکرده و قبل از ظهر نیت ماه رمضان میکند و روزه واقع میشود. اما اگر بعد از ظهر بخواهد نیت کند، روزهاش باطل است. لذا تقاضایی که از شما دارم این است که اصل مطلب را ثبوتاً درست کنید. مثل این که آقایان ثبوتاً مسأله را مفروغ عنه گرفتهاند و روی مسأله اثباتش رفتهاند و در مسأله اثباتش حرف میزنند که آیا روزه صحیح است یا نه؛ میگویند: یک دسته روایت داریم که روزه صحیح است و یک دسته روایت داریم که روزه باطل است و مشهور در میان اصحاب گفتهاند: اینها که میگوید روزه باطل است حمل بر تقیه میشود و امثال اینها. پس ثبوتاً میشود؛ مثلاً میداند ماه رمضان نیست و اما به نیت رمضان روزه میگیرد.
تقاضا دارم تا فردا روی این فکر کنید، که آیا میشود ثبوتاً درست کنیم؟ اگر بتوانید این کار را بکنید، یک مسأله سیالی را حل کردهاید و آن مسأله سیال در فقه ما این است که گفتهاند: تشریع جایز است، اما حرام است، بدعت هم حرام است و وقتی میخواهند تشریع را معنا کنند، میگویند: مثلاً کسی که نمیداند دو رکعت نماز یک ساعت بعد از طلوع آفتاب صحیح است یا نه، حالا اگر تشریع کند، نماز باطل است، اگر هم بدعت کند، باز نماز باطل است. اگر بدعت کند، جایز است و به مردم بگوید بعد از طلوع آفتاب مستحب است که دو رکعت نماز بخوانیم. اما اگر خودش واقعاً بخواهد این نماز را بخواند، نمیشود. تظاهر میشود، اما به راستی به عنوان این که از دین است، ظاهراً نمیشود. به این تشریع میگویند. لذا مشهور در میان فقها در خیلی جاها میگویند تشریع حرام است، بدعت هم حرام است. آنچه ما میگوییم این است که بدعت حرام است و فراوان است. در میان عوام مردم، خرافت به عنوان بدعت زیاد است که چیزهایی را که از دین نیست، از دین میدانند و این حرام است و ما هم باید جلوگیری کنیم، اما تشریع حرام است، اما مصداق ندارد؛ یعنی نمیتوانیم چیزی را که عقیده داریم از دین نیست، عقیده پیدا کنیم که از دین است و مسأله ما امروز این است.
ان شاء الله مرحوم سید فردا در یوم الشک سه چهار فرض درست میکند و یکی از فرضها همین است که مسأله یوم الشک فروضی دارد و یک فرضش این است که میداند ماه رمضان نیست، یا شک دارد ماه رمضان است یا نه، اما به نیت ماه رمضان روزه بگیرد.
مرحوم شیخ طوسی گفتهاند: اگر معلوم شد ماه رمضان است، روزه درست است است.[6] و مشهور در میان اصحاب گفتهاند: ولو معلوم شود ماه رمضان است، روزه باطل است. مرحوم سید هم در اینجا همین جمله را میفرمایند که روزه باطل است؛ «ولو صامه بنیة أنه من رمضان لم یصح و إن صادف الواقع». مرحوم صاحب جواهر میفرمایند «و تدلّ علی ذلک صحیحه محمد بن مسلم و صحیحه هشام بن سالم» و تمسک به این دو روایت میکنند که این دو روایت دلالت دارد بر این که روزه باطل است.
لذا مسألهی اولی که مذاکره کردیم، مسأله را صاف میکند و آن این است که این دو روایت را حمل بر تقیه کنیم و بگوییم عامه چون اینکاره هستند، این دو روایت مربوط به آنها است و یا روایاتی که دلالت بر صحت میکند را حمل بر تقیه کنیم و بگوییم روش آنها تقیّةً پذیرفته شده است.
مرحوم سید یک مصداق از یوم الشک را این مسأله قرار داده که اگر نمیداند ماه رمضان است یا نه، اما جزماً به نیت رمضان روزه بگیرد، روزهاش باطل است. ما میگوییم ثبوتاً درست کن تا برسیم به اثبات و بگوییم صحیح است یا باطل است و این که نمیداند ماه رمضان است یا نه و جزماً بگوید ماه رمضان است و روزه ماه رمضان میگیرم قربة الی الله، ممکن نیست.
وصلی الله علی محمد و آل محمد