أعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم رَبِّ اشْرَحْ لي صَدْري وَ يَسِّرْ لي أَمْري وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِساني يَفْقَهُوا قَوْلي.
مرحوم سید (رضوان الله تعالی علیه) در ضمن مسألهی 12 که دیروز دربارهاش صحبت کردیم، میفرماید: «ومع النسیان أو الجهل بکونه رمضان أو المعیُّن الآخر یجوز متی تذکَّر إلی ما قبل الزوال إذا لم یأت بمفطر»؛[1] اگر کسی جهل موضوعی داشته باشد، یعنی نداند ماه مبارک رمضان است و جهلاً یا نسیاناً قبل از طلوع فجر نیت نکرد و بعد متوجه شد که ماه مبارک رمضان است و قصد نکرده، میفرمایند: میتواند قبل از ظهر قصد کند. الاّ اینکه مرحوم سید فرق میگذارند بین مثل ماه مبارک، یا وجوب معینی مثل نذر و امثال اینها، با وجوب غیر معین و وجوب غیرمعین را در عبارت بعد میبرند و میفرمایند: تا غروب میتواند قصد کند.
یک حرف در این جمله مرحوم سید است که میفرماید: «و مع النسیان أو الجهل...»، که باید یک جمله اضافه کرده باشند و نمیدانم چرا اضافه نکردهاند و باید گفته باشند: و مع النسیان أو الجهل أو العذر. مثل اینکه مسافر است و قبل از ظهر به وطنش آمده است، یا مریض بود و خوب شد. اینجاها هم مثل نسیان و جهل باید بگوییم: میتواند نیت روزه کن و روزه آن روز درست است.
البته اشکالی که به ایشان وارد است این است که در مسائل بعدی این حرف را قبول دارند، چند روایت هم راجع به مریض و هم راجع به مسافر دارد، که اگر مسافر قبل از ظهر وارد وطن شد و افطار نکرد، میتواند نیت روزه کند و روزه بگیرد. صورت نسیان و جهل کم روایت دارد، اما صورت عذرش روایت بیشتری دارد. اما علی کل حال نمیدانم چه شده و باید اینطور باشد که «و مع النسیان أو الجهل أو العذر بکونه رمضان أو المعیّن الآخر یجوز متی تذکر إلی ما قبل الزوال إذا لم یأت بمفطر». این یک اشکال است که باید در نظر داشته باشیم.
اشکال دیگر اینکه مشهور در میان اصحاب این است که مسأله را سه قسمت کردهاند:
یک قسمت میگویند: وقت نیت قبل از طلوع فجر است که سابقاً صحبت کردیم و آیهی شریفه دلالت داشت. بگوییم این برای عامد است.
یک قسمت هم تا قبل از ظهر برای کسی که میخواهد روزه واجب بگیرد.
اما مرحوم سید فرق گذاشتهاند بین واجب معیّن و واجب غیرمعیّن و گفتهاند: در واجب معین مثل روزه نذری، تا قبل از زوال باید نیت کند؛ اما برای واجب غیرمعین میگویند: وقتش تا غروب است.
این را هم باید از روایات درآوریم، اما نمیشود از روایات درآورد و آنچه میتوان از روایات درآورد، این است که روزه سه وقت دارد: روزه واجب، که میداند فردا روزه میگیرد و یا میخواهد روزه واجب بگیرد، که عامد باید قبل از طلوع فجر نیت کند و معذور و جاهل و ناسی میتوانند تا حین الزوال، یعنی تا ظهر نیت کنند. و وقت نیت روزه مندوب و مستحب تا غروب است. روایتی هم هست که گاهی امیرالمؤمنین (علیه السلام) به خانه میآمدند و میپرسیدند آیا چیزی هست بخوریم یا نه؟ میگفتند: چیزی نداریم. آقا میگفتند: اگر چیزی ندارید، من نیت روزه کنم و آن وقت نیت روزه میکردند و آن یک ساعت را روزه بودند و درحقیقت همه روز را روزه بودند.[2] علی کل حال اگر مرحوم سید این مسأله را سه مسأله کرده بودند، چنانچه مشهور هم سه مسأله کردهاند، خیلی بهتر بود.
مرحوم صاحب وسائل غالباً روایتها را در باب 2 از ابواب وجوب صوم نقل فرمودهاند.
صحیحه حلبی: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فِي حَدِيثٍ قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِنَّ رَجُلًا أَرَادَ أَنْ يَصُومَ ارْتِفَاعَ النَّهَارِ أَ يَصُومُ قَالَ نَعَم»
این روایت، واجب معین را میگیرد، واجب غیرمعین را میگیرد، روزه مستحبی را هم میگیرد و اینکه بعضی از بزرگان گفتهاند: «أَرَادَ أَنْ يَصُومَ»، یعنی میخواهم روزه مستحبی بگیرم، هیچ وجهی ندارد. لذا عمد تخصصا و یا تخصیصا بیرون است. اینکه میتوانست قبل از طلوع فجر نیت کند و عمداً نیت نکرد و حالا پشیمان شده که چرا نیت نکرده و میخواهد نیت کند، ظاهراً روایت این صورت را نمیگیرد. لاأقل ضرورت و تخصص و اجماع و غیره عمد را نمیگیرد، اما «أَرَادَ أَنْ يَصُومَ ارْتِفَاعَ النَّهَارِ» واجب معین و غیرمعین را میگیرد، مستحب را هم میگیرد، اما برای کسی که نتوانسته قبل از طلوع فجر نیت کند، یا جاهل، یا ناسی و یا معذور بوده است. مثلاً روزه واجبی به ذمّه کسی است و الان قبل از ظهر است و میبیند ناهار نیست، دراین موقع طوری نیست که روزه بگیرد.
صحیحه عبدالرحمن بن حجاج: «عَنْ أَبِي الْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فِي الرَّجُلِ يَبْدُو لَهُ بَعْدَ مَا يُصْبِحُ وَ يَرْتَفِعُ النَّهَارُ فِي صَوْمِ ذَلِكَ الْيَوْمِ لِيَقْضِيَهُ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ لَمْ يَكُنْ نَوَى ذَلِكَ مِنَ اللَّيْلِ، قَالَ: نَعَمْ لِيَصُمْهُ وَ لْيَعْتَدَّ بِهِ إِذَا لَمْ يَكُنْ أَحْدَثَ شَيْئاً.»
این هم مانند روایت اول، روزهی واجب معین را میگیرد، واجب غیر معین را هم میگیرد و حتی روزهی مستحب را هم میگیرد. اما در عبارت دارد: «لِيَقْضِيَهُ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ» که بعضی از بزرگان میخواهند این را قید بگیرند، اما ظاهراً چون در کلام راوی است، پس نمیشود قید گرفت. پس معنایش اینطور میشود که ارتفاع نهار است و این شخص چیزی هم نخورده است و میخواهد روزه بگیرد. آن وقت اگر چیزی نخورده، میتواند روزه بگیرد و میتواند آن روز را «يَعْتَدُّ بِهِ» کند.
این روایت هم صحیح السند و هم ظاهرالدلاله است و فقط همین «مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ» است، که آن هم نمیتواند قید باشد که ما بگوییم مختص شهر رمضان است، بلکه از باب مثال است. روایت این است: «فِي الرَّجُلِ يَبْدُو لَهُ بَعْدَ مَا يُصْبِحُ وَ يَرْتَفِعُ النَّهَارُ فِي صَوْمِ ذَلِكَ الْيَوْمِ لِيَقْضِيَهُ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ لَمْ يَكُنْ نَوَى ذَلِكَ مِنَ اللَّيْلِ، قَالَ: نَعَمْ لِيَصُمْهُ وَ لْيَعْتَدَّ بِهِ إِذَا لَمْ يَكُنْ أَحْدَثَ شَيْئاً.»
بنابراین «لِيَقْضِيَهُ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ» در روایت اول نیست و در این روایت هم که هست، خیلی به آن اهمیت نمیدهیم. بله واجب و مستحب و واجب معین و غیر معین را میگیرد. اما اگر با «يَبْدُو لَهُ بَعْدَ مَا يُصْبِحُ وَ يَرْتَفِعُ النَّهَارُ» بخواهیم صورت عمد را بگوییم، مشکل میشود. یعنی آنجا که کسی موقع طلوع فجر میدانست الان طلوع فجر میشود و تصمیم نداشت روزه بگیرد، اگر بگوییم: روایت این را هم میگیرد، نمیشود. ظاهراً صورت عمد، با اجماع و ضرورت و روایت و انصراف و غیره بیرون است. اما صورت غیرعمدش، مستحب باشد، یا واجب باشد، یا واجب معین باشد، مثل ماه رمضانی که وقت تمام شده را میگیرد. یک دفعه روزه مستحبی است و دید نمیخواهد کار برود و میتواند استراحت کند و روزه میگیرد، یک دفعه واجب غیرمعین است، مثل اینکه روزه قضا به ذمه او است و دو سه ماهی هم وقت دارد، حالا امروز بیکار شده و میتواند استراحت کند و روزه بگیرد. لذا «يَبْدُو لَهُ» هم روزهی واجب معین را میگیرد، هم غیرمعین را میگیرد و هم روزهی مستحب را میگیرد و ظاهراً دلالت روایت خیلی خوب است.
روایت 3: «عَنِ ابْنِ سِنَانٍ يَعْنِي عَبْدَ اللَّهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ فِي حَدِيثٍ إِنْ بَدَا لَهُ أَنْ يَصُومَ بَعْدَ مَا ارْتَفَعَ النَّهَارُ فَلْيَصُمْ فَإِنَّهُ يُحْسَبُ لَهُ مِنَ السَّاعَةِ الَّتِي نَوَى فِيهَا.»
تقریبا مثل روایت اول و دوم است و میگوید: اگر بیکار شدی و دیدی الان که بیکار شدی، میتوانی روزه بگیری و حالی برای روزه گرفتن داری، یا هم حجرهای تو روزه است و تو هم میخواهی روزه بگیری، از همان ساعتی که نیت میکنی ولو قبلاً نیت نداشتی، روزهات درست میشود.
الان راجع به قبل «مَا ارْتَفَعَ النَّهَارُ» صحبت میکنیم و بعد از زوال، مسألهی بعد است که مرحوم سید میفرمایند: واجب غیرمعین و روزه مستحبی تا عصر میشود و به یک روایت تمسک میکنند که دالّ بر استحباب است. اما فعلاً قطع نظر از فرمایش مرحوم سید، ما هستیم و این روایت که دارد: «إِنْ بَدَا لَهُ أَنْ يَصُومَ بَعْدَ مَا ارْتَفَعَ النَّهَارُ فَلْيَصُمْ»؛ یعنی قبل از ظهر میخواهد روزه بگیرد، آیا میشود یا نه؟ فرمودهاند: میشود و روایت، روزهی واجب و واجب معین و روزه واجب غیرمعین را میگیرد. اما اینکه روزهی مستحب، بیشتر از این هم وقت دارد، دلیل میخواهد که بعد ذکر میکنیم. این روایت هم صحیح السند و هم ظاهرالدلاله است و میگوید: انسان اگر عامد نباشد، میتواند قبل از ظهر روزه بگیرد.
باید بگوییم: اصل در روزه، طلوع فجر است؛کما قال الله تبارک و تعالی «کُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَکُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ».روایتها، آیهی شریفه را تخصیص میدهد و مانعی ندارد که روایت آیه را تخصیص بدهد.
بعضی میگویند: معنای «فَإِنَّهُ يُحْسَبُ لَهُ مِنَ السَّاعَةِ الَّتِي نَوَى فِيهَا» این است که از آن وقت تا حال روزه نبوده و از الان به بعد روزه است، اما روزه تام برایش قبول میشود و تقبّل ناقص به جای کامل است. مرحوم حاج آقا رضای همدانی این ادعا را دارند که این نصف روزه است، اما تقبّل ناقص به جای کامل است.
اما گفتن این حرف مشکل است؛ برای این که وقت نیت قبل از طلوع فجر است؛ «کُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَکُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ».این وقت روزه گرفتن است و شکی در آن نیست اما بعد از طلوع فجر، قاعده اقتضاء میکند که نتواند، اما روایتها میگوید: میتوانی و تا قبل از ظهر میشود. این روایتها آیهی شریفه را تخصیص میدهد به عامد و اما برای جاهل و ناسی نیست. در این روایتها هم جاهل و ناسی نبود و از خود روی آن گذاشتهایم. حالا بفرمایید: اجماع و ضرورت است که صورت عمد را نمیگیرد و صورت جهل و نسیان را میگیرد و ما گفتیم عذر را نیز میگیرد. بنابراین معذورا أو نسیاناً أو جهلاً أو قصوراً أو سهواً را میگیرد و به عبارت دیگر اذا کان معذورا، میتواند تا قبل از ظهر نیت کند. اما اگر ما بگوییم نصف روز، به جای روزهی تمام و از روایتها استفاده کنیم، ظاهراً معنای روایات این نیست.
روایت این است: « إِنْ بَدَا لَهُ أَنْ يَصُومَ بَعْدَ مَا ارْتَفَعَ النَّهَارُ فَلْيَصُمْ فَإِنَّهُ يُحْسَبُ لَهُ مِنَ السَّاعَةِ الَّتِي نَوَى فِيهَا.»؛ یعنی از ساعتی که نیت میکنی، روزهی تو درست است و روزه هم «وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَکُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ» است. اما این روزه به جای آن است و تقبّل ناقص به جای کامل است. اما اینکه بگوییم این نصف روزه به جای روزه تمام است، جداً زور است.
روایتها صحیح السند است و اینکه مرحوم آقای خوئی در بعضی از سندها اشکال میکنند، سختگیری آقای خوئی است و بعضی از بزرگان اینگونه هستند و راجع به رجال خیلی سختگیری میکنند، خلافاً از استاد بزرگوار ما آقای بروجردی که تا میتوانستند سند روایت را درست میکردند و حتی ایشان فقه الرضا و دعالم الاسلام را درست میکردند و تا میتوانستند، سند روایات را درست میکردند و انصافاً حق با آقای بروجردی است. اما بعضیها سختگیرند. حتی مرحوم شیخ طوسی و مرحوم نجاشی دربارهی رجال سختگیر نیستند و در مقابل این دو نفر، مرحوم غضافری در رجال خیلی سختگیر است و این سختگیریها باید نباشد. باید ببینیم این ثقه هست یا نه و از راهی ثقه بودن را درست کنیم.
مرحوم آقای خوئی در مابقی روایات هم خیلی اینطرف و آنطرف میزنند ومیخواهند ضعف سند درست کنند. ولی فرمایشات ایشان درست نیست. لذا باید مراجعه کنید و حرفهای مرحوم آقای خوئی راجع به روایات را ببینید و ضعفها را ببینید و چند ساعت در این زمینه کار کنید.
صحیحه هشام بن سالم: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: قُلْتُ لَهُ الرَّجُلُ يُصْبِحُ لَا يَنْوِي الصَّوْمَ فَإِذَا تَعَالَى النَّهَارُ حَدَثَ لَهُ رَأْيٌ فِي الصَّوْمِ فَقَالَ: إِنْ هُوَ نَوَى الصَّوْمَ قَبْلَ أَنْ تَزُولَ الشَّمْسُ حُسِبَ لَهُ يَوْمُهُ وَ إِنْ نَوَاهُ بَعْدَ الزَّوَالِ حُسِبَ لَهُ مِنَ الْوَقْتِ الَّذِي نَوَى.»
مابقی روایات «ارْتَفَعَ النَّهَارُ» داشت، اما این روایت «ارْتَفَعَ النَّهَارُ» را معنا کرده و در کلام امام (علیه السلام) هم هست که امام فرمودند: «إِنْ هُوَ نَوَى الصَّوْمَ قَبْلَ أَنْ تَزُولَ الشَّمْسُ حُسِبَ لَهُ يَوْمُهُ». لذا آیهی شریفه را تخصیص میزند و این روایتها دلالت میکند بر اینکه اگر کسی قبل از طلوع فجرنیت نکرد، میتواند تا زوال شمس نیت کند.
فردا راجع به روزه مستحبی صحبت میکنیم و میگوییم: روایت دارد که تا غروب میتواند نیت کند. اما اطلاق روایتها مستحب را میگیرد، واجب معین و غیر معین را میگیرد، صورت عمد را هم میگیرد، الاّ اینکه صورت عمد را به ضرورت بیرون میکنیم. اما صورت جهل و نسیان و حتی صورت عذر را هم میگیرد و بخصوص درباره آن روایت داریم. مرحوم سید در اینجا نگفتهاند، اما قبول دارند که اگر کسی مسافر باشد و نیت روزه نکرده باشد و یا خواب باشد و نیت نکرده باشد و نیت ارتکازی هم نداشته و الان بخواهد نیت کند، «مسافر قدم أهله و نوی»؛ همه گفتهاند: این میتواند آن روز را روزه بگیرد. لذا صورت عذرهم باید همانند جهل و نسیان باشد. این روایاتی که خواندیم صورت جهل و نسیان و عذر را میگیرد، چنانچه واجب معین و غیرمعین و مستحب را هم میگیرد. اگر بخواهید غیر عرض من را بفرمایید، باید یک دلیل حسابی داشته باشید. تقاضا دارم ان شاء الله تا فردا مطالعه کنید.
وصلی الله علی محمد و آل محمد