عنوان: نهی در عبادت
شرح:

بعد از آنکه مرحوم آخوند " رضوان الله تعالی علیه " هشت تا مقدمه در باب نهی در عبادات موجب فساد است یا نه ؟ تشکیل دادند بعد وارد بحث می شوند ، ولی می فرمایند : راجع به این مسئله در دو مسئله باید صحبت کنیم ، یکی در باب عبادات ، یکی در باب معاملات بگوئیم : آیا اگر نهی اند از عبادات شده باشد مثل روزه در عید فطر ، در عید قربان ، مثل صلاة برای حائض آیا این نهی موجب فساد این عبادت است یا نه ؟ یکی هم در باب معاملات اگر بگوید : لاتبع وقت النّدا که قرآن می فرماید : یا ایّها الذین امنوا اذا نودی للصلاه من یوم الجمعه فاسعوا الی ذکرالله وذروالبیع ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون[1] آیا اگر مخالفت کرد، اگر معامله کرد ،موجب فساد است یا نه ؟مشهور در میان اهل اصول و من جمله مرحوم آخوند می فرمایند : اگر نهی از عبادت بشود موجب فساد است ،و معلوم هم هست چرا ، برای این که اگر چیزی حرام ذاتی باشد چه طور می شود به واسطه آن حرام ذاتی تقرب الی الله پیدا کرد ، روز عید فطر روزه گرفتن حرام است یعنی مبغوض ذاتی است ، حالا یک کسی روزه بگیرد و آن مبغوض ذاتی را ، آن نهی را زیر پا گذارد از خود در آوری بگوید : ما روزه گرفتیم عادت به روزه کردیم ، حالا بگذار روز عید فطر هم روزه بگیریم من می خواهم هر روز روزه بگیرم اگر امروز روزه نگیرم نمی شود بعدش روزه بگیرم پس امروز هم روزه می گیرم مثل همین خود درآوریها که در میان مردم لا تعدّ ولا تحصی است ، زیاد است ، مرحوم آقای آخوند می فرماید : این روزه باطل است چرا باطل است ؟ برای این که مفسده ملزمه دارد ، چرا باطل است ؟ برای این که مبغوض ذاتی است وقتی چیزی مبغوض ذاتی است وقتی چیزی مبغوض باشد چه طور می تواند مأمورٌبه باشد مأمورٌبه وقتی می تواند باشد که مصلحت ملزمه داشته باشد این مفسده ملزمه دارد . وقتی می تواند مأمورٌبه باشدکه راجح باشد این مرجوح است،دیگر مورد نذرومورد قسم هم واقع نخواهد شد برای این که مرجوح است برای این که ذاتاً مرجوح است،یکی قسم بخورد من شراب بخورم نذر بکند من شراب بخورم یا این که شراب را بخورد قربهًالی الله معلوم است این ها مسخره است دیگر ،لذا مشهور در میان بزرگان این است که نهی در عبادت موجب فساد است ، اصل این مطلب درست است ، زن حائض را می گویند : نماز خوان حرام است . حالا بگوید من هر روز نماز می خوانم حالا هم می خوانم نماز بخوانم حرف خوبی است دیگر .

مرحوم حاج شیخ در دُرر که اساتید ما نظیر آقای داماد ، حضرت امام ، دیگران هم از ایشان نقل می کردندپافشاری داشتند این که نهی در عبادات موجب فساد نیست ، حالا موجب فساد نیست چگونه موجب فساد نیست نهی در عبادات را برمی گرداندند به باب اجتماع امر و نهی ، آن وقت چون مرحوم حاج شیخ مجوّزی بودند در باب اجتماع امر ونهی ، این جا هم مجوّزی می شدند و می گفتند : قاعده اقتضا می کند اگر زن حائض نماز بخواند درست باشد و لواین که کتک هم بخورد و اگر روز عید فطر ، عید قربان روزه بگیرد روزه اش درست باشد و لو کتک هم بخورد ، در حقیقت حرف قوم را مرحوم حاج شیخ قبول دارند این که اگر نهی بخورد به ذات عمل ، امر هم بخورد به ذات عمل ، نهی در عبادات است و موجب فساد است ، این را قبول دارند الاّ این که می گویند : نهی به ذات عمل نمی خورد بر می گردانند به باب اجتماع امر و نهی چنانچه استادشان مرحوم آخوند باب اجتماع امر ونهی را برمی گردانند به باب نهی در عبادات می گفتند : موجب فساد است ، مرحوم حاج شیخ عکس می کنند ، نهی در عبادات را برمی گردانند به باب اجتماع امر ونهی است ، چطور درست می کنند ؟ می فرمایند که همه ی این ها نظیر ان نهی های کراهتی است که روی عبادت آمده درست اش می کنیم می گوئیم : که امر آمده روی ذات عمل ، نهی تنزیهی آمده رو خصوصیت بنابراین مانعی ندارد عمل را بجا بیاورید مثل صلاه در حمّام ، آن وقت می گوئیم که نماز در حمام این مامورٌبه است . اما حزازه دارد ؟ برای این که باید لباس مسجدی به این بپوشاند لا اقل لباس منزل بپوشاند ، لباس حمّام به او پوشانده از این جهت می گوئیم نهی در عبادات است ، اما چون نهی تنزیهی است و می دانیم شارع مقدس نهی تنزیهی کرده توجیه می کنیم مرحوم آخوند در کفایه اگر یادتان باشد خیلی مفصل در این باره صحبت کردند و بالاخره توجیه کردند به همین گفتند که امر آمده روی ذات عمل ، نهی آمده روی خصوصیت ، لذا اگر بگوید لا تصلّ فی الحمام می دانیم این نماز صحیح است ، اگر نهی کراهتی باشد که همین طور است ، لا تصلّ عنداهل القبور ، می دانیم این نماز صحیح است حالا که نماز صحیح است ، نهی از او شده گفته لاتصلّ چطور درست اش بکنیم ؟ می گوئیم این لا تصلّ به ذات نمی خورد این معنایش این است که آن نماز را این لباس خصوصیتی در حمّام را به او نپوشان مصداق دست تو است این مصداق را اگر در مسجد اوردی ثواب دارد ، اگر در خانه آوردی این خصوصیت نه ثواب دارد نه عقاب دارد ، اگر در حمام آوردی حزازه دارد ، اگر از اولیاء الله باشی عقاب دارد اگر که هیچ ، حزازه دارد ، مبغوضیت نزد شارع دارد اما به نهی تنزیهی ، جمع شد چطور جمع شد اجتماع امر و نهی ، اجتماع امر ونهی چگونه است ؟ امر آمد روی ذات نهی آمد روی خصوصیت ، و در حقیقت لاتصلّفی الحمام به قول مرحوم آخوند این صفت به حال متعلق موصوف است لا تصلّ آن نهی از صلاه نشده لاتصلّ با این خصوصیت ، مرحوم آخوند در کفایه که امتناعی بودند به ایشان گفتند شما که امتناعی هستید لاتصلّ فی الحمام را چه کار می کنید ؟ فرمودند ما که امتناعی هستیم امر را می بریم روی ذات ، نهی را می بریم روی خصوصیت ، پس بنابراین چون نهی تنزیهی است اگر نهی تحریمی بود نهی را مقدم می انداختیم ، اما چون نهی تنزیهی است امر را مقدم  می اندازیم پس نماز در حمام درست است اما با احزازه ، مرحوم حاج شیخ همین را از استادشان گرفتند راجع به نهی تحریمی همین را می فرمایند ، می فرمایند:اگر در نهی تنزیهی اش گفتید ماهم در نهی تحریمی اش می گوئیم ، دع الصلاه ایّام اقرائک ، صلّوا که آن عمومات است ، یا صوموا که آن عبادت است که آن امر است ، آن آمده روی ذات عمل الاّ این که نهی تحریمی شده از این که روزه را روز عید نوروز بیاورد ، لذا روزه ای که مامورٌبه است به اوامر مطلقه ، به آن عمومات می گوید در این روز نیاور یک روز قبل اش بیاور یک روز بعدش بیاور ، یک روز قبل اش بیاوری واجب است ، یک روز بعدش بیاوری مستحب است ، در این روز بیاوری حرام است ، لذا ذات مبغوض نیست خصوصیت مبغوض همین طور که لا تصلّ فی الحمام ذات مبغوض نیست ذات حزازه ندارد ، خصوصیت ذات حزازه دارد این هم ذات مأمورٌبه است به اوامر عام ، اما خصوصیت منهیٌ عنه است ، به نهی تحریمی ، لذا مثل مرحوم آخوند که امتناعی هستند می گویند روزه باطل است ، مثل مرحوم حاج شیخ که اجتماعی هستند می گویند روزه درست است ، کتک دارد روزه هم درست است ، زن حائض کار به تشریع اش هم نداریم اگر جاهل مقصر باشد و خیلی ها الان هستند که می گویند دلم نمی آیدروزه بخورم و ضرر را به خود می خرد روزه را می گیرد همه گفتند که این کار ِ حرامی است ، حال الان این خانم همین را می گوید ، می گوید من دلم نمی آید در ماه رمضان روزه بخورم بنابراین ماروزه را می گیریم رو حرف مرحوم حاج شیخ می گویند این مأمورٌبه است . منهیٌ عنه است امر آمده روی ذات ، نهی آمده روی خصوصیت جمع اش می شود به این که مأمورٌبه بیاید کار حرام هم بیاید این حرف مرحوم حاج شیخ است ، لذا مرحوم حاج شیخ نمی گوید این ذات وضع اش چیست ؟ می گوید ذات مأمورٌبه است برای این که کتب علیکم الصیّام کما کتب علی الذین من قبلکم این هم زن حائض را می گیرد هم زن غیر حائض را ، پس مأمورٌبه است ، شما می خواهید تخصیص اش بزنید برای این که نهی در عبادات تخصیص است دیگر ، شما می خواهید تخصیص اش بزنید ، مرحوم حاج شیخ می فرمایند وقتی تخصیص می زنید نهی به خصوصیت می خورد لذا وقتی نهی به خصوصیت خورد مثل لا تصلّ فی الحمام می شود ذات راجح است ، نه مرجوح ، خصوصیت مرجوح است به رجحان کراهتی ، در این جا هم می گوئیم ذات راجح است به تمام معنا اما خصوصیت مرجوح است به مرجوحیت حرمتی .

مرحوم حاج شیخ دلیل عقلی هم می آورد می فرمایند که من نمی دانم به خصوصیت می خورد یا به ذات عمل ، اگر به ذات عمل بخورد ، تخصیص است ، و اصلاً می شود مرجوح ، اگر به خصوصیت بخورد تخصص است ، تخصیص تخصص مقدم برتخصیص است ، شک در مخصصیت مخصص است ، و شک در مخصصیت مخصص نمی تواند تخصیص بدهد و آن اصل عموم به حال خود باقی می ماند ، اگر یادتان باشد در امر هفتم همین حرفها را ما می زدیم که اگر شکّ بکنیم  در تخصیص است ، مرحوم حاج شیخ هم این جاهمین را می فرماید : می فرمایند تو می گوئی نهی می خورد به ذات یعنی تخصیص است می گوید که صلّ الاّ ایّام اقرائک ، اگر تخصیص شد نهی می خورد به ذات وقتی نهی خورد به ذات مرجوح می شود عمل باطل است ، واما اگر گفتیم نهی می خورد به خصوصیت تخصص است ، تخصیص نیست ، برای این که نهی به یک چیز خورده امر هم به یک چیز دیگر خورده با هم تهافت ندارد ، تخصیصی در کار نیست که عام را تخصیص اش بدهیم ، نهی از خصوصیت می کند می شود تخصص ، مرحوم حاج شیخ نمی گویند دوران امر بین تخصیص و تخصص ، تخصص مقدم بر تخصیص ، ایشان می گویند حالا که این طوری شد که نمی دانیم آیا به ذات می خورد یا به خصوصیت شک داریم ، شک در تخصیص و وقتی شک در تخصیص داشتیم عام مقدم بر این شکّ است ، آن عام می آید شکّ ما را زایل اش می کند خیلی خوب حرفی است انصافاً ، و در مقابل شهرت مرحوم حاج شیخ می فرمایند که تمام این نواهی چه نواهی تنزیهیه ، چه نواهی تحریمیه به خصوصیات می خورد ، اصلاً کاری به عام ندارد هر کجا شما اثبات  کردید تخصیص را و گفتید نهی به عام می خورد می گوئیم ، اما هر کجا شکّ کردیم که نهی به عام می خورد یا نه اصاله العموم کار خودش را می کند و چیزی نداریم تخصیص بخورد شکّ در مخصصیت مخصص است ، اگر هم می خواهید به حاج شیخ بگوئیم یعنی از طرف حاج شیخ بگوئیم دوران امر بین تخصیص و تخصص است ، و اذا دار الامر بین التّخصیص و التّخصص ، تخصص مقدم بر تخصیص است ، باید بگوئیم تخصص است نه تخصیص ، فرق نمی کند دیگر ، می گوید اکرم العلماء لا تکرم زیداً این زید را نمی دانم عالم است یا نه ، اگر عالم باشد تخصیص است ، اگر عالم نباشد تخصص است دوران امر بین تخصیص و تخصص است می گوئیم تخصص است زید وجوب اکرم ندارد یا دارد . اولاّ : مرحوم حاج شیخ می فرماید : می دانیم تخصص است نه تخصیص ، می دانیم نهی به خصوصیات خورده نه به کلی ، بعد از هم می فرماید : لو سُلمّ این که کسی هم شک داشته باشد باز هم شک به ما می گوید عام به حال خود باقی است ، لذا این زن که در ایام عادت است می گوئیم که کلی صوموا کلی صلوا این را می گیرد ، لذا امر به ذات خورده نهی به خصوصیت مثل لا تصل فی الحمام هم می گوئید امر به ذات خورده نهی به خصوصیت همین طور که آن جا می گوئید این جا هم می گویید این جا می گوئیم ، و اگر نهی به ذات خورده باشد که می شود مرجوح وقتی مرجوح شد که دیگر عبادت نیست ، لذا آن جا مجبورید یعنی می بینید حتماً عبادت صحیح است ، در مقام توجیه اش بر می آیید ، می گوئید چکار بکنیم ، لذا مثل مرحوم آخوند و شاگردهاشان همه می گویند : لا تصل فی الحمام این امر آمده روی ذات ، نهی آمده رو ی خصوصیت ، مرحوم حاج شیخ همین حرف را راجع به نهی تحریمی می زنند می گویند : امر آمده روی ذات ، نهی آمده روی خصوصیت ، بعد هم می گویند اگر شک بکنیم باز همین حرف را می زنیم با اصاله عدم تخصیص ، با تخصص مقدم برتخصیص ، با شک در مخصصیت مخصص هر چه می خواهی بگو این ها تقریر های مختلف دارد ، نمی دانیم عام ما داریم این چیزی که آمده آیا به خصوصیت می خورد یا به عام ؟ شکّ در مخصصیت مخصص دارید دیگر نمی توانید تخصیص بزنید ، مخصص باید یقینی باشد تا عام ما را تخصیص بزند وقتی مشکوک باشد دیگر نمی شود ، می شود نهی در عبادات موجب صحّت است ، این خلاصه حرف مرحوم حاج شیخ است و کاری اش هم نمی شود کرد ، بله فردا درباره اش صحبت می کنیم ما ارشاد می دانیم ارشاد الی الفساد ، مر حوم حاج شیخ می گوید قبول ندارم اگر کسی دع الصلاه ایّام اقرائک را بگوید : آقا ارشاد الی الفساد است به قول استاد بزرگوار ما حضرت امام می گفتند : آقا نیاور که نمی شود ، زحمت به خودت نده زن حائض ، فایده ای ندارد اگر نهی این باشد ارشاد الی الفساد است ، به قول حضرت امام می فرمودند : بیان جزئیت است ارکع خوب معنای ارکع چیست ؟ یعنی رکوع را بیاور اگر نماز می خواهی بخوانی و الاّ حالا رکوع را نیاورد کتک که نمی خورد ، ارکع اُسجد ، تشهد ، اقرء فاتحه الکتاب ، این ها همه ارشاد است ، بیان جزئیت ، گاهی هم بیان مانع می کند مثل این که می گوید : لاتصلّ فی و بر مالا یؤکل لحمه ، یعنی نیاور که نمی شود ، گاهی هم به ذات عمل می گوید : نیاور عمل را که فایده ای ندارد اگر حرف ما نباشد حرف مرحوم حاج شیخ انصافاً حرف خوبی است ، حالا چون که از ابتکارات حاج شیخ است مشهور در مقابلش است باید بیش از این فکر کنید امیدوارم فردا از شما استفاده کنیم .ان شاءالله .

و صلی الله علی محمد وآل محمد

 



[1] - سوره جمعه، آیه 9.