اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.
بسم الله الرحمن الرحیم.
رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا
قولی.
بحث درباره این مسئله نهم که مسئله
چهارم در عروه است.
مرحوم سید فرمودهاند که اعتبر مشهور
العلماء فصل اقل الطهر بین الحیض المتقدم و النفاس و کذا بین النفاس و الحیض
المتأخر فلا یحکم بحیضیه الدم السابق علی الولاده و ان کان بصفه الحیض او فی ایام
العاده لذا لم یفصل بینه و بین النفاس عشره ایام و کذا فی الدم المتأخر و الا قوی
عدم اعتباره فی الحیض المتقدم کما مر، نعم لا یبعد ذلک فی الحیض المتأخر لکن
الاحوط مراعات الاحتیاط.
دیروز عرض کردم که آن چه مشهور گفته
است موافق با یک قاعده است و آن قاعده مسلم در فقه ما در این دما ثلاثه است و آن
این است که بین حیض و نفاس از نظر احکام هیچ تفاوت ندارد هر حکمی که در باب حیض
گفتیم در باب نفاس هم گفته میشود روی آن قاعده خب در حیض باید 10 روز فاصله باشد
بین دوتا حیض، اقل الطهر و اگر 9 روز فاصله شد آن اولی حیض است دومی حیض نیست ولو
اینکه در ایام عادتش باشد ولو اینکه صفت حیض آن 5، 6 تا صفت را داشته باشد، چرا؟
برای اینکه روایات ما میفرماید که اقل طهر 10 روز است اگر خانم حائض بود پاک شد
باید 10 روز پاک باشد در این 10 روز نمازهایش را بخواند حیض نیست اگر 10 روز گذشت
ودو دفعه خون دید و علامت حیض داشت آن دومی حیض است، لذا اقل طهر عشره ایام خب
همین هم در باب نفاس هست برای این که هر حکمی که حائض دارد نفساء دارد، حالا این
خانم بفرمایید 4، 5 روز خون دیده علامت حیض هم داشته یا در عادتش هم بود حالا الان
زایمان کرد خب این یک امر وجدانی است که زاییده است و باید خون نفاس قرار بدهد،
خون قبلی چه؟ باید بگوییم که دم المخاض است زنها خیلی از آنها قبل از زاییدن چند
روز خون میبینند اسمش را میگذارند دم المخاض خب این ولو صفت حیض داشته باشد اما
آن قاعده اقتضا میکندکه این خانم خونهای قبل را که حیض قرار داده نمازهایش را قضا
بکند و نفاسش از حالا به بعد است نفاسش چند روز است؟ خب ما گفتیم عادتش، فقهاء
گفتند 10 روز، حالا بفرمایید 10 روز، حالا 10 روز تمام نشده این خون دید علامت حیض
هم دارد باید بگوییم که این استحاضه است چرا استحاضه است؟ برای اینکه اقل طهر 10
روز است و از زایمان این تا الان 10 روز نشده حالا که 10 روز نشده خون دوم را باید
استحاضه قرار بدهد، این یک قاعده کلی، اگر بخواهیم دست از این قاعده بر داریم باید
بگوییم که آن قاعدهای که اقل الطهر 10 روز است در باب نفاس نمیآید، آنجاست که
دو تا حیض باشد بگوییم اقل الطهر 10 روز است و اما اگر یکی حیض باشد یکی نفاس باشد
نمیآید حالا که نیامد چه باید بکنیم؟ خب آن خون اول را باید حیض قرار بدهیم حتی
مثلا اگر دو روز است ایا تداخل میشود یا نمیشود؟ سابقا صحبت کردیم، حالا
بفرمایید سه روز است سه روز خون دید و عادتش هم سه روز است وعلامت حیض هم دارد این
باید حیض قرار بدهد بعد هم نفاس قرار بدهد نفاسش که 10 روز شد اگر خون دید و علامت
حیض دارد یا عادت است این را هم حیض قرار بدهد برای اینکه ما نفاس میخواهیم یعنی
ولادت، ما حیض میخواهیم یعنی درعادت یا آن علائم چندگانه که با فشار بیرون بیاید و
سوزش داشته باشد و سیاه رنگ باشد و امثال اینها.
مرحوم سید رضوان الله تعالی علیه آن
اولی را حسابی مخالفت با مشهور کردند و فرمودند که و الا قوی عدم اعتباره فی الحیض
المتقدم در حیض متقدم این قاعدهای که اقل طهر است نمیآید اما لا یبعد فی الحیض
المتأخر که این حرف مشهور درست باشد اما احتیاط این است که تروک حائض و افعال
مستحاضه را در آن ایامی که حیض است این مراعات بکند،
خب یک اشکال به مرحوم سید است که شما
این اقل الطهر 10 روز این را چکارش میکنید؟ خب مرحوم سید میگوید به آن عمل نمیکنم
برای اینکه آن اقل طهر 10 روز است مربوط به حیض است نه مربوط به نفاس خب این را
جواب بدهند، حالا اگر آن را جواب دادند این حرف دوم تفصیل را چه میکنند اگر اقل
طهر 10 روز است در باب نفاس نمیآید در دومش هم باید نیاید این خانم نفاس بوده 10
روز هم تمام شد بعد از 10 روز حیض شد خب ما میگوییم تبعا للمشهور اقل طهر 10 روز
است 10 روز نشده بنابراین خون دوم استحاضه است نه حیض ولو اینکه علامت حیض داشته
باشد، ما برای چه میگوییم؟ میگوییم برای اینکه اقل طهر 10 روز است، مرحوم سید
که عمل نکرد به این قاعده و در خون اول فرمود حیض است در خون دوم هم باید بگوید
حیض است لذا 10 روز نفاس، حالا یا حرف ما 7 روز نفاس، 10 روز بگویید روی قول
مشهور، 10 روز نفاس بعد که خون میبیند استحاضه است اما اگر در عادتش باشد یا
علامت حیض داشته باشد باز هم حیض، اما مرحوم سید میفرمایند که و الا قوی عدم
اعتباره فی الحیض المتقدم نعم لا یبعد ذلک فی الحیض المتأخر که اگر 10 روز تمام شد
و نفاس است حالا خون دید لا یبعد اینکه بگوییم استحاضه است نه حیض، اگر قاعده را
قبول دارید هم در قبل میآید هم در بعد میآید اگر قاعده را قبول ندارید در حیض
متقدم نمیآید در حیض متأخر هم نمیآید. ماهیت نفاس با ماهیت حیض دو تا ماهیت است
اما احکامش مثل هم میبیند.
قاعده این است که اقل طهر 10 روز است
یک صغری و کبری درست میکنیم میگوییم که این نفاس است هر حکمی نفاس دارد حیض هم
دارد اقل طهر در حیض 10 روز است در باب نفاس هم باید اینجور باشد حالا که باید این
جور باشد بنابراین آن خونهایی که اول میبیند و متصل به نفاس میشود چون 10 روز
فاصله نشده آن خونهای اول استحاضه است اسمش را میگذارند دم المخاض درد زاییدن که
میگیرد خون میبیند استحاضه است دیگر، اما مرحوم سید میگویند نه، حیض است اگر در
عادت باشد علامت حیض داشته باشد میگویند حیض است چرا؟ دیگر چارهای ندارند به غیر
از این که بگویند آن قاعده اقل الطهر 10 روز اینجاها نمیآید برای اینکه اقل
الطهر 10 روز در باب حیض است نه در باب نفاس، خیلی خوب این را میپذیریم اما خب
اگر پذیرفتیم آن خون دوم را هم باید بگوییم این 10 روز نفاس بود روز یازدهم خون
دید خونش هم توی عادت است یا علامت حیض دارد خب آن قاعده که نمیآید اقل طهر 10
روز باید بگویم هم نفاس است هم حیض، مرحوم سید اینجا را زورشان میآید بگوید میفرماید
نه مشهور درست میگوید اگر 10 روز نفاسش تمام شد روز یازدهم خون دید علامت هم دارد
این حیض نیست.
چرا حیض نیست؟ نمیدانیم، اگر آن حیض
اول را میگویید حیض نیست این دوم را هم بگویید حیض نیست اگر اول را میگویید حیض
است این دوم را هم بگویید حیض است یعنی اقل طهر 10 روز توی اول را اگر قبول دارید
توی دوم هم باید داشته باشید، اگر توی دوم میگویید در اول هم باید قبول داشته
باشید.
بعضی از بزرگان مثل صاحب جواهر بعد هم
در همین مناسک و تنقیح و اینها هم امده مرحوم حاج آقا رضا همدانی رضوان الله
تعالی علیه هم روی آن پافشاری دارند که حرف مرحوم سید را درست کنند بگویند این
روایت میگوید که اگر نفاسش 10 روز بوده روز یازدهم خون حیض دید حیض قرار بدهد
منفافات با هم ندارد آن نفاس بوده 10 روز تمام شده این هم حیض است علامت حیض دارد.
روایت 1 از باب 5 از ابواب نفاس تیتری
هم که مرحوم صاحب وسائل زده ایشان میفرماید که اقل طهر 10 روز است حالا میخواهد
روایت بخواند عجب هم هست از تیتر و عنوانی که مرحوم صاحب وسائل زده اما علی کل حال
به این روایت تمسک کردهاند برای قول سید که تفصیل قائل شد بین خون اول و خون دوم،
حیض اول و حیض دوم، روایت صحیحه ابن مغیره است روایت صحیح است همه میگویند صحیح
است از نظر سند اشکال ندارد عن ابی الحسن الاول علیه السلام از موسی بن جعفر سلام
الله علیه فی امراه نفست فترکت الصلاه ثلاثین یوماً ثم طهرت ثم رأت الدم بعد ذلک
قال تدع الصلوه لان ایامها ایام الطهر قد جازت مع ایام الحیض اگر این صدر و ذیل را
نداشتیم روایت خوب دلالت میکرد فی امرأه نفست فترکت الصلاه ثم طهرت ثم رأت الدم
بعد ذلک قال تدع الصلوه خیلی خوب میشد آن وقت بگویند که این مربوط به همین خون
دوم است خون اول را دلالت ندارد به آن عمل نمیکنیم حرف مرحوم سید همین بود که خون
اول که مقدم بر نفاس شده آن را حیض قرار بده اما خون دوم را حیض قرار نده.
اما یک اشکال دارد این فترکت الصلوه
ثلاثین یوماً یعنی چه؟ ثم طهرت خب این از آن روایاتی است که میفرماید که هر چه
خون میبیند نفاس است یعنی بعضی گفتهاند 10 روز، ما گفتیم عادت بعضی دیگر گفتند
10 روز قول مشهور، بعضی گفتند 18 روز بعضی گفتند یک ماه آن کسانی که میگویند یک
ماه این خوب است نفست فترکت الصلوه ثلاثین یوما اما بنا شد این روایت را حمل بر
تقیه بکنیم و بالاخره اعراض اصحاب روی آن است، نداریم یک کسی بگوید نفاس یک ماه
است، نفاس 10 روز است روی قول مشهور، دیگر مابقی تا خون میبیند استحاضه است ثم
طهرت ثم رأت الدم بعد ذلک قال تدع الصلوه یعنی این حیض است اقل طهر نمیخواهد
مراعات بشود در وقتی خوب است که بگوید نفست فترکت الصلوه عشرین یوماً ثم طهرت ثم
رأت الدم بعد ذلک ان وقت خوب است.
میاییم سر ذیل روایت حضرت علت میآورند
علت چیست؟ لان ایامها ایام الطهر این روزهایش روزهای پاکی است یعنی 30 روز که خون
دیده بعد از زایمان 10 روزش هیچ 20 روز ایام پاکی است، که این روز قد جازت مع ایام
النفاس یعنی 10 روزش که نفاس بوده 20 روزش هم ایام طهرش است این اقل الطهر عشره
ایام حضرت میفرمایند این طهرش با استحاضهاش بوده و چون طهرش با استحاضهاش بوده
اقل الطهر مراعات شده، اگر این باشد فرمایش این آقاست که بزرگان هم گفتهاند که
آقا این روایت اصلاً دلالت میکند خودش اقل طهر عشره، فرض کرده اقل طهر باید باشد
یعنی 10 روز باید فاصله باشد بین نفاسش و بین حیضش حضرت فرمودند 10 روز فاصله شده،
چرا فاصله شده؟ برای اینکه آن وقتی که خون میدیده استحاضه بوده این ایام نفاس که
نبوده این ایام استحاضه بوده ایام استحاضه با اقل طهر 10 روز با هم جمع شده، آقا موسی
بن جعفر یادش دادند که اقل طهر باید 10 روز باشد و این خانم که بعد از 30 روز خون
میبیند این خانم اقل طهرش آمده با استحاضهاش آمده، و اگر آن صدر را نداشتیم ذیل
را میگفتیم که امام علیه السلام اقل طهر را فرمودند باید 10 روز باشد دیگر فرقی
بین خون متقدم و خون متأخر ندارد و همین که مشهور گفته درست گفته.
انصافاً هم دلالتش خیلی خوب است و
مرحوم سید چه کرده؟ مثل اینکه تمسک به روایت کردهاند راجع به خون دوم اما راجع
به خون اول تمسک نکردهاند گفتهاند منافات ندارد هم حائض باشد هم نفساء، 3 روزش
را مثلا 7 روزش را که روز اول است عادتش 7 روز است 7 روز خون دیده بلافاصله زایمان
کرده مرحوم سید گفت منافات ندارد هم حیض باشد هم نفساء، اما راجع به آنکه 10 روز
خون دید خون نفاس باید برود غسل کند خون حیض دید توی عادتش بود یا اینکه علامت
داشته مرحوم سید اینجا را میفرماید نه، چرا نه؟ تمسک کرده باشند به روایت لان
ایامها ایام الطهر یعنی فرض شده توی روایت که اقل طهر 10 روز باید باشد خب این تا
اینجا خیلی این طرف و ان طرف زدند حرف مرحوم سید و خلاف مشهور را درست بکنند.
ولی یک حرف دیگر توی مسئله هست و آن
این است که لان ایامها ایام الطهر این علت است و علت معمم است و مخصص وقتی علت
معمم و مخصص شد هم در خون اول میآید هم در خون دوم، این جور میشود که اقل طهر 10
روز است باید در باب نفاس هم مراعات بکنیم لذا آن خانمی که 7 روز عادتش بوده حالا
هم 7 روز خون دیده حالا زایمان کرده به قاعده اقل طهر 10 روز باید آن 7 روز را
استحاضه قرار بدهد همان طور که مشهور گفتهاند، لذا اگر مرحوم سید
بخواهد تمسک
به این روایت
بکند و بگوید صدرش هیچ، به ذیلش تمسک میکنم،
میگویم خیلی خوب اگر ذیلش را تمسک میکنید
درست است دلالت میکند بر اینکه اقل طهر باید 10 روز باشد اما دیگر علت معمم است
و مخصص در خون اول هم باید بگویید و شما در خون دوم بگویید و در خون اول نگویید
نمیشود.
انصافاً مسئله مشکلی است ومرحوم سید
چه کردهاند؟ نمی دانیم اگر ما باشیم و قاعده اقل طهر باید مراعات بشود چه در خون
اول چه در خون دوم اگر یک کسی شبهه بکند بگوید که آن قاعده مربوط به حیض است مربوط
به حیض و نفاس نیست نباید هم شبهه بکند اگر شبهه بکند تمسک میکنیم به صحیحه ابن
مغیره اما کاری به صدر و ذیل اینها نداریم این جمله لان ایامها ایام الطهر قد
جازت مع ایام الحیض فرض کردهاند که اقل طهر 10 روز باید فاصله باشد بین حیض و بین
نفاس و آن علت معمم است و مخصص همان طور که مشهور گفتهاند چه در خون اول چه در
خون دوم، ظاهراً فرمایش مشهور درست است، نتوانستیم یک وجهی برای مرحوم سید درست
بکنیم.
تمسک به علت باید کرد تمسک به علت میگوید
طهر این درست است اقل طهر باید 10 روز باشد، بوده چرا بوده؟ برای اینکه خون
استحاضه نه خون حیض است نه خون نفاس، امام علیه السلام فرموده، امام علیه السلام
فرموده که اقل طهر 10 روز در باب نفاس هم باید مراعات بشود خب در اینجا که نشده
چکارش بکنیم؟ حضرت فرمودند که اقل طهر 10 روز است توی آن استحاضهها این 10 روز هم
بوده آن وقت معمم است و مخصص هم راجع به خون اول میگوییم هم راجع به خون دوم.
مسئله 5 که مسئله 10 ما میشود این را
سابقاً گفتیم حالا عبارت سید را بخوانیم ذیلش انشاءالله برای شنبه اذا خرج بعض
الطفل و طالت المده الی ان خرج تمامه فالنفاس من حین خروج ذلک البعض سر بچه پیدا
شد آن وقتها این جورها بوده حالا الحمدلله زنها را راحت میکنند شکم را پاره میکنند
بچه را در میآورند ولی بعضی اوقات این جور بود که سر بچه پیدا میشد بعضی اوقات
که غیرعادی میآمد مثل اینکه دستش بیرون میآمد یا پایش میآمد خیلی طول میکشید
تا این بچه به دنیا بیاید و این خانم زجر میکشید انصافاً میفرمایند که اگر این
خون ببیند در حالی که بچه به دنیا نیامده نفاس است من حین خروج ذلک البعض، سر بچه
بیرون آمده مابقی بیرون نیامده حالا الان نماز ظهر و عصر است بچه هنوز ولادت پیدا
نکرده میگویند نه نماز نخواند نفاس است، تا اینجا خوب است روایت هم داشتیم که
اذا خرج بعض البعض الولد یا اذا خرج رأس الولد خون که میبیند نفاس است خوب است.
اما حرف در آن مسئله بعد است و ان کان
مبدء العشره من حین التمام کما مر، ما این را قبول نداشتیم که این خون نفاس است
اما خون نفاس که 10 روز است این باید صبر بکند بچه به دنیا بیاید یک روز نفاس است
و بعد که بچه به دنیا آمد 10 روز، میشود 11 روز نفاس این، در حالی که اکثر النفاس
عشره، و این را سابقا مرحوم سید گفتند ما قبول نداشتیم میگفتیم نه همان وقتی که
سر بچه پیدا میشود این اول نفاسش است حتی اگر شب باشد دیگر چه رسد روز باشد، واین
فرمایش مرحوم سید را چه جور درست کنیم روی آن فکر بکنید تا شنبه ان شاءالله.
و صلی الله علی محمد
و آل محمد