اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.
بسم الله الرحمن الرحیم.
رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا
قولی.
بحث دیروز بالاخره رسید به اینجا که
ما یک دلیل معتنابهی نداریم به اینکه بگوییم اگر کسی یک غسل کرد با یک نیت این
کفایت میکند از سایر اغسال چه واجب چه مستحب، غسل روز جمعه کرده اما جنب بوده است
نیت غسل جنابت نکرده است یا میخواسته محرم بشود نیت غسل احرام نکرده است ما
بگوییم همان غسل جمعه کافی است از هر غسلی چه واجب چه مستحب، دلیل معتنابهی برای
این مسئله پیدا نشد برای اینکه عمده آن مرسله صدوق بود که احتمال قوی داده شد این
روایت نیست از فقه الرضا گرفته شده یا از هدایه صدوق اول گرفته شده، بنابراین
بتوانیم تمسک بکنیم به این مرسله مخصوصاً اینکه اصحاب هم به این مرسله تمسک نکردهاند
حتی خود صدوق که روایت را در فقیه نقل کردهاند لذا روایت متهمه است و نمیشود به
این روایت تمسک کرد بله یک مسئله مسلم از روایات بهطور قدر متیقن استفاده میشود
و آن این است که اگر یک کسی غسل کرد با دو نیت با سه نیت با پنج تا نیت این غسل
واحد پنج تا غسل میشود لذا نیت کرده است غسل جنابت غسل روز جمعه مثلا غسل صبر غسل
زیارت غسل احرام و بالاخره یک اغسال واجب یا اغسال مستحبی که هست نیت همه کرد، غسل
واحد کافی از آن اغسال، این روایات باب 43 از ابواب جنابت به خوبی دلالت براین
مطلب دارد از این جهت هم کسی اختلاف نکرده بلکه باید بگوییم ضرورت در فقه است بلکه
باید بگوییم ضرورت در تشیع است که اگر کسی یک غسل کرد با نیات مختلفه آن یک غسل
چندتا غسل میشود و دیگر لازم نیست برای هر نیتی یک غسل انجام بدهد، این مسئله تا
اینجا از نظر روایات تمام شد و یک تعبد هم هست طرفینی یعنی غسل واحد کافی از
اغسال دیگر تعبد است و غسل واحد با نیات مختلفه اغسال بشود تعبد است و روایات باب
43 دلالتش خیلی خوب است.
فقط یک حرفی میماند که آن کسانی که
میگویند غسل واحد کافی از اغسال ولو نیتهایش را هم نکرده باشد یک قیاس کردهاند
گفتهاند در باب وضو همین است اگر کسی وضو بگیرد و برای چه؟ اصلاً نیت نداشته باشد
هم خواب رفته هم بول کرده هم احداث دیگر از او سر زده و این محدث به احداث مختلفه
است اما یک وضو میگیرد نیت هیچ کدام را هم نمیکند وضو واقع میشود آن حدث هم رفع
میشود، حدث خواب رفع میشود حدث بول رفع میشود سایر احداث هم که بهجا آورده رفع
میشود و به واسطه این وضو این متطهر میشود.
بله یک حرف دیگر آیا این وضو را بگیرد
چون خودش مستحب است، مشهور گفتهاند نه، ما گفتیم آری، خب دیگر حالا وضو میگیرد
مثلا کون علی الطهاره وضو میگیرد برای قرآن خواندن وضو میگیرد برای نماز خواندن
و امثال اینها آن برای چه بحث ما نیست خب حالا وضو میگیرد برای اینکه خودش
مستحب نفسی است که ما میگوییم یا وضو میگیرد برای کون علی الطهاره یا وضو میگیرد
برای نماز، برای خواندن قرآن اما این وضو رافع هر حدثی است حالا یک حدث سرزده باشد
رافع است، دو حدث، رافع است سه حدث، رافع است، این مسلم در میان اصحاب است این هم
یک ضرورت در فقه است بلکه یک ضرورت در تشیع است هیچ کس نگفته اگر کسی خواب رفت
بعدش هم بول کرد دوتا وضو بگیرد مسلم میگویند یک وضو کافی از دو حدث، اما در باب
غسل گفتهاند خب وضو هم مثل غسل این هم جنب شده هم زن حائض بوده پاک شده روز جمعه
هم هست این یک غسل میکند طهارت پیدا میشود اهمانطور که آن وضو طهارت پیدا میشود
این غسل هم طهارت پیدا میشود رفع هرحدثی را میکند آن حدث جنابت باشد یا حیض باشد
آن حدث هم نباشداصلاً مثل غسل روز جمعه برای طهارت باشد بالاخره این غسل طهارت میآورد
آن طهارت رفع هر حدثی را میکند مثل وضو، انسان میبیند که عمده چیزی که دلچسب اینها
شده که غسل واحد رفع احداث میکند قیاس کردهاند به باب وضوگفتهاند وضوی واحد رفع
احداث میکند این نیت بکند یا نکند در غسل هم همین است غسل واحد رفع احداث میکند
طهارت میآورد این نیت بکند یا نیت نکند، لذا این دلچسبشان است،
خب دیروز میگفتم که خیلیخوب اما این
یک قیاس است و قیاس را که شیعه قبول ندارد قیاس کردن باب غسل به باب وضو اگر قبول
بکنیم قیاس را استحسان را حرفی، اما ما که استحسان و قیاس را قبول نداریم خب در
این جا میگوییم که وضو غیر غسل است، غسل هم غیر وضو، وضو یک شرایظی دراد برای
خودش، غسل هم یک شرایطی دارد برای خودش، در باب وضو مسلم است یک وضو رفع احداث میکند
اما یک غسل رفع احداث بکند این تسلم نیست میخواهد قیاس بکنید قیاس جایز نیست وقتی
قیاس جایز نیست باید دلیل بیاورید بر اینکه غسل واحد رافع از دو حدث باشد مخصوصاً
اینکه در میان متشرعه این جوری است ما نداریم وضوی بدلی وضوی نومی، اما از آن طرف
داریم غسل جنابت غسل حیض، غسل جمعه خب این یک چیز مسلمی در میان تشیع است که غسل
جنابت را غیر از غسل حیض میدنند غسل حیض را غیر غسل جمعه میدانند غسل احرام را
غیر غسل روز عید میدانند و همچنین تا آخر اما از آن طرف در میان متشرعه چه رسد
فقهاء، در میان فقهاء بلکه در میان متشرعه اینکه ما وضوی بولی وضوی نومی وضوی
خروج مدفوع و امثال اینها خب نداریم وقتی نداریم آن یک تسلم است آن هم یک تسلم
است وقتی دوتا تسلم در میان اصحاب شد دیگر میشود برای وضو ولو سه حدث هم از او
سرزده باشد یک وضو کافی است به چه دلیل؟ تسلم اصحاب، در باب غسل با سه تا نیت اگر
باشد رفع سه تا نیت میشود اما اگر نیت یک رفع حدث بکند مثل جنابت دیگر کافی از
غسل حیض نیست کافی از غسل جمعه نیست تسلم در میان اصحاب لذا آمده حتی در میان عوام
مردم هم اینها ولو مسئله هم هیچ سرش نمیشود اما به او بگویند وضوی بولی وضوی
مثلا نومی این را استیحاش میکند اما از آن طرف بگویند غسل جنابت، غسل حیض، غسل
زیارت خب استیحاش ندارد بلکه اگر نداند که یک غسل کار سه تا غسل را میکند این
خودش باشد و ارتکازش غسل جنابت را که میکند یک غسل دیگر میکند برای حیضش یک غسل
دیگر میکند برای جمعهاش و سه تا غسل به جا میآورد با سه تا نیت، اما چون مسئله
یادش دادهاند میگوید خیلی خوب یک غسل با سه تا نیت مرادم اینجاست که اینکه نیتها
یعنی اصلاً در میان عرف حدث جنابت با حدث حیض با نظافت جمعه اینها سه تا امر
متباین هستند از همین جهت هم ما اصل جاری کردیم که اگر شک بکند گفتیم اقل و اکثر
نیست بلکه متباینین است، متباینات است، عرفاً متباینات است لذا اقل و اکثر هم نیست
غسل جنابت کرد اما شک کرد که آیا این غسل کافی از حیض هست یا نه؟ اصل میگوید نه،
نمیداند آیا غسل حیض متحقق شد با غسل جنابت؟ اصل عدم وقوع، اصل عدم حصول دوتا امر
متباین است دیگر، زید آمد نمیدانم عمرو هم آمد یا نه؟ اصل این است که عمرو
نیامده، زید را اکرام کردیم نمیدانیم آیا بس است یا باید عمرو را هم اکرام بکنیم
دو امر متباین میگوید نه و از باب اقل و اکثر ارتباطی هم گفتیم نیست، از عناوین
قصدیه است لذا قصد متحققش میکند اگر از عناوین قصدیه نبود مثل همان باب وضو حدث
از عناوین قصدیه نیست حتی مثلاً بعضی از بزرگان گفتهاند که ما سه حدث و چهار حدث
نداریم مثل یک کسی است که چندین مرتبه جنب بشود خب یک غسل کفایت میکند گفته باب
حدث هم در باب وضو این است حدث که از نوم پیدا میشود حدثی که از بول پیدا میشود
اینها دوتا نیست اگر بول کرد بعد خوابید دیگر آن خوابش هیچ چیزی پیدا نمیشود اگر
خوابید بعد پا شد بول کرد این همین محدث است حدثش شدید شده باشد، نه، گفتهاند
اصلاً این احداث در باب بول یک حدث بیشتر نیست، شما چهار پنج تایش میکنید و اصلاً
در باب وضو یک حدث داریم حدث اصغر، اگر حدث دوم پیدا شد، حدث سوم پیدا شد، حدث
چهارم پیدا شده یک حدث برای او پیدا شده لذا یک وضو کفایت میکند اما در باب غسل
اگر جنب شد و حائض بود متطهر شد این بگوییم یک حدث است نه، حدث جنابتی با حدث حیضی
مخصوصاً اینکه مستحب و واجب حدثی که از جنابت پیدا میشود که در باب غسل جمعه
اصلاً حدثینیست در کار، نظافت پیدا میشود، حالت پیدا میشود و اینها همه امورات
متباینه در میان متشرعه، احکام متباینه در میان متشرعه، اما باب وضوچه؟ اصلاً حکم
ندارد یعنی حدثی که بعد از بول پیدا میشود یا حدثی که بعد از نوم پیدا میشود نه
شدیدش میکند نه دوتا میکند، همان، محدث بوده حالا هم محدث است وضو بگیرد وضورفع
حدث میکند این فرمایش هم فرمایش خوبی است دیگر، اصلاً فرق باب حدث اصغر و حدث
اکبر این است که در حدث اصغر ما چند تا حدث نداریم اما در حدث اکبر ما چند تا حدث
داریم، حدثی که از جنابت پیدا میشود حدثی که از حیض پیدا میشود و گاهی هم حدث
نه، نظافتی که از غسل جمعه پیدا میشود و امثال اینها،
همه حرف ما در همین است که یک امر
تعبدی است باید برویم ببینیم عرف چه میگوید؟ عرفی نیست اینجا، باید ببینیم که
متشرعه چه میگوید؟ یا باید ببینم فقهاء چه میفرمایند برای اینکه عرف متشرعه هم
از فقهاء گرفته میشود مسئله عرفی نیست چون از ابدائات شرع است وضو و غسل اینها
که معنای عرفی ندارد معنای تشرعی دارد یعنی عرف متشرعه، عرف متشرعه برای آن حدث
اصغر سه چهار تا حدث اصغر را یک حدث میداند معلوم میشود اصلاً احداث نیست، یک
حدث است که گاهی از بول پیدا میشود گاهی از نوم پیدا میشود مثل کجا؟ مثل اینکه
چندین مرتبه بول بکند مثل کجا؟ بیاور در حدث اکبر مثل آنجا که چندین مرتبه بول
بکند، خب همین وقتی جنب شد جنب بعد از جنب اینجور نیست که دو حدث پیدا بشود یک
حدث پیدا میشود اما اگر هم جنب شد و هم حائض بود متطهر شد این را عرف متشرعه دوتا
حساب میکند وقتی دو تا حساب کرد دو تا غسل باید بکند شارع مقدس میگوید دوتا غسل
لازم نیست یک غسل بکن دو تا نیت باید بکنید و حدث اکبر متکرر عرفاً یعنی عرف
متشرعه احداث نمیآورد، در باب وضو هم احداث مختلفه این موجبات احداث مختلفه احداث
مختلفه نمیآورد، خواب و بول دو تا یک حدث میآورد هرکدام مقدم شد حدث میآید
دیگری تکرار است، تکرار حتی تشدید هم نیست این مثلاً اگر یک کسی بول کرد حالا یک
حدثی هست اگر خوابید این حدث شدید میشود این هم نیست مثل اینکه جنب است هنوز غسل
نکرده جنابت دوم، اینطور نیست که در ذات این تکرر جنابت یک حدث شدیدی برایش پیدا
بشود همان یک حدث است یک غسل هم لازم است اما اگر روز جمعه است میخواهد غسل جمعه
بکند حدث اکبر هم دارد خب معمولاً چون دوتاست باید دوتا غسل بکند شارع مقدس میگوید
یک غسل بس است باید دوتا نیت بکند اگر یک نیت کرد آن حدث از طرف جنابت رفع میشود
آن حدث از طرف حیض باقی مانده باید غسل جدید بکند، اگر حرف مرا بپسندید که باید
بپسندید این است که در عرف متشرعه فرق است بین وضو و غسل، در عرف متشرعه فرق است
آن جا که حدث اکبر متکرر بشود یا احداث پیدا بشود و این عرف متشرعه از کجا سرچشمه
گرفته؟ دیگر باید بگوییم که بنای عرف متشرعه، از امام علیه السلام، از اسلام، مثل
همان بنای عقلاء با عدم ردع یا با امضا درست میکنید از شارع است، در این جا هم
عرف متشرعه را درست میکنید که این عرف متشرعه در اسلام است، سینه به سینه از صدر
اسلام رسیده تا اینجا، حالا این عرف متشرعه چیست؟ باب وضو باب غسل دو تا باب است،
این عرف متشرعه چیست؟ حدث متکرر با حدث غیر متکرر تفاوت دارد، این خلاصه حرف است.
اما این مطلب هم در ذهن مبارکتان باشد اگر از همه اینها هم بگذریم بالاخره اصل به
ما میگوید اگر کسی هم جنب بوده هم حائض بود طاهر شده حالا الان غسل کرد نیت هیچ
کدام نکرد یا نیت احدهما کرد آیا کافی است یا نه؟ اصل میگوید کافی نیست برای اینکه
به ذمهاش غسل حیض بوده نیت نکرده نه غسلش را کرده نه نیتش را کرده، معلوم است دو
دفعه باید غسل بکنداما اگر نیتش را کرد خب قاعده این است که باید دوتا غسل بکند یک
غسل برای جنابت یک غسل برای حیض اما امام علیه السلام فرمودهاند که دو تا نیت بکن
یک غسل واقع میشود لذا حتی اگر امام علیه السلام نفرموده بود ما میگفتیم که باید
دوتا غسل بکند اگر مثلاً میخواهد غسل روز جمعه بکند غسل جنابت بکند غسل کون علی
الطهاره بکند غسل زیارت بکند غسل صبر بکند و غسل احرام بکند هفت هشت ده تا نیت، خب
قاعده اقتضا میکرد هفت هشت ده تا غسل بکند اما امام علیه السلام مسلم فرمودهاند
یک غسل کافی است، حالا نه غسلش را کرد نه نیتش را کرد، غسل کرد نیت غسل جمعه کرد
اما جنب بوده نیت جنابت نکرد حالا نمیدانیم آیا جنابتش رفع شد یا نه؟ استصحاب میگوید
نه، نمیدانیم آیا غسل نکرده غسل میشود یا نه؟ اصل این است که این غسل متحقق نشده
است، از همه که بگذریم این استصحاب حدث یا اصل عدم تحقق غسل دیگر یک امر مسلمی است
هیچ اشکال ندارد لذا به مرحوم سید رضوان الله تعالی عایه و امثال مرحوم سید عرض میکنیم
که ما از همه چیز گذشتیم اما شما جواب این اصل را دیگر نمیتوانید بدهید.
فتلخص مما ذکرناه اینکه یک غسل کافی
از احداث حدث اکبر به شرط اینکه نیتش را بکند اگر نیتش را بکند یک غسل میشود 10
تا غسل، اگر نیت نکند هرچه نیت کرده، لذا این مسئله هم میآید جلو اگر اصلاً نیت
نکرد برای اینکه مرحوم سید مسلم پیش اصحاب است گفتند غسل از مستحبات نفسی است
یعنی خود یک عبادت است و اگر یادتان باشد در اول غسل جنابت هم ما گفتیم که آقا این
دلیلش چیست؟ آن ادلهای که شما میآورید برای اینکه غسل مستحب نفسی است همان دلل
میگوید وضو هم مستحب نفسی است حالا اینجا که مسلم پیش اصحاب است غسل مستحب نفسی
است لذا کسی بگوید غسل میکنم قربه الی الله مثل این است که بگوید نماز میخوانم
قربه الی الله غسل واقع میشود، اما حالا غسل واقع میشود جنابت را رفع میکند یا
نه؟ نه، چرا؟ برای اینکه آن جنابت نیت میخواهد، غسل جمعه میشود یا نه؟ نه، چرا؟
غسل جمعه نیت میخواهد غسل متحقق شده من حیث انه غسل یکی از مستحبات است که این
مستحب واقع بشود دیگر طهارت پیدا میشود اما رفع حدث میکند یا نه؟ آن نیت میخواهد
اگر غسل کرد بدون نیت آن رفع حدث یعنی نگفت غسل جنابت، نگفت غسل حیض، نگفت غسل
جمعه، اما جنابت این باقی است جمعه هم غسل نکرده اگر میخواهد باید نیت بکند یک
غسل دیگر بکند تا غسل جمعهاش متحقق بشود، برای رفع حدث نیت میخواهد، همه حرفها
توی همین بود دیگر، حالا آن آخر کار هم تمسک کردیم به اصل، این غسل کرد اما نیت جنابت
نکرد نمیدانیم رفع جنابت شد یا نه؟ استصحاب میگوید نه، بنا شد مستحب نفسی باشد
دیگر، اگر نگفتید مستحب نفسی است مثل اینکه مشهور در باب وضو نگفتهاند، در باب
وضو نگفتهاند مستحب نفسی، گفتهاند باید وضو بکند برای یک چیزی و الا وضو باطل
است اما در باب غسل اینرا گفتهاند که مستحب نفسی است، مسلم اجماع هست مرحوم سید
هم در عروه اول که وارد بحث شدند فرمودند که غسل مستحب نفسی است یک مسئله باقی میماند
که این را مرحوم سید متعرض هستند اگر غسل کرد نیت هم کرد اما یک نیت کلی که همه
رفع احداث را میگیرد مثل اینکه غسل کرد کون علی الطهاره، خب این کون علی الطهاره
اگر حدث جنابت باشد این طهارت پیدا میشود اگر حدث حیض باشد این طهارت پیدا میشود
اگر حدث چیزهای دیگر باشد پیدا میشوداگر هم غسل روز جمعه باشد کون علی الطهاره آن
طهارت غسل جمعه برایش پیدا میشود لذا مرحوم سید میفرمایند که اگر غسل بکند کلی
که آن کلی مصادیق خارجی داشته باشد دیگر خواه ناخواه آن نیت میتواند بهجای نیات
مختلفه باشد یا مثلاً غسل این جور میکند هرچه حدث به ذمهام هست و برایش باید غسل
بکنم خب این را هم مرحوم سید میگویند همینجور است اگر یک کلی بگوید که آن کلی
مصادیق داشته باشد آن کلی که واقع شد مصادیقش هم واقع میشود مثل همین کون علی
الطهاره یا اینکه غسل ما فی الذمه اینکه در میان عوام هم مشهور شده چیز خوبی است
آن وقت غسل علی ما فی الذمه در روایات آمده بود حقوق الله اعم از واجب و مستحب اینطور
بگوید غسل میکنم ما فی الذمه واجبا او مستحبا این واجب و مستحب را عوام که این
نمیشود هرچه به ذمهاش است حقوق الله هرچه میشود با آن برایش غسل بکنیم حالا
متوجه باشد یا متوجه نشود مرحوم سید میگویند این هم درست است خب درست است دیگر
برای اینکه یک کلی است آن کلی مصادیق پیدا میکند،
الحق اینکه کلی طبیعی یک کلی است اما
مصادیق در خارج است وقتی مصادیق در خارج باشد بین مصادیق متباین است یعنی الانسان
یک کلی است این کلی کلی منطقی، حکم میآید روی این طبیعت مثل اکرم العلماء اکرم
الانسان خب این کلی منطقی را که نمیشود اکرام کرد باید زید را اکرام بکنیم وقتی
زید را اکرام بکنیم اکرام الانسان میآید در خارج، کلی طبیعی و بین افراد در کلی طبیعی تباین هست مثل
همین بحث ما، غسل جنابت غسل جمعه دو تا امر متباین است اما یک کلی دارد کلی آن
چیست؟ غسل ما فی الذمه، کلی آن چیست؟ کون علی الطهاره لذا آن کلی طبیعی میآید توی
خارج اگر بخواهیم جزئیات را نیت بکنیم اگر زید را اکرام بکنیم عمرو را اکرام نکردهایم،
باید هر دو را اکرام بکنیم اما اگر کلی بگوید که اکرم الانسان، زید را اکرام بکنم
اکرم الانسان است عمرو را اکرام بکنم باز اکرام انسان است و افراد توی خارج همه با
هم متباین هستند مصادیق کلی تباین دارد به واسطه عوارض مشخصه هم هست به واسطه جنس
و فصلش نیست به واسطه عوارض مشخصه است یعنی این زید این زید نیتش عوارض مشخصهاش
است و این عوارض مشخصه در عمرو نیست، عمرو یک عوارض مشخصه دارد آن یک عوارض مشخصه
دارد اینها با هم متباین هستند اما عوارض مشخصه را از هر دو بگیر میشود انسان
دیگر جنس آن جنس آن، فصل آن فصل آن و یک انسان من حیث هو انسان، لذا از نظر
انسانیت اشتراک دارند از نظر عوارض مشخصه تباین دارند.
بحث فردا راجع به دمائ ثلاثه است و شک
داشتیم اصلاً این بحث را شروع کنم یا نه؟ گفتیم این دماء را شروع نکنیم برویم سر
تیمم، طهارت دیگر تمام میشود اما استخاره کردم بد آمد، دیگر مجبوریم طول هم میکشد
چند ماهی در خون بلولیم گاهی حیض و گاهی نفاس و گاهی استحاضه، اما حالا استخاره
کردیم باید بلولیم ولی این را هم بدانید مشکل ترین بحثها در فقه ما این دماء
ثلاثه است و همه هم اقرار دارند بزرگان مثل صاحب جواهرها اینها قبول دارند که این
دماء ثلاثه بحثضش خیلی مشکل است از کسانی که راستی این بحث را آسان کرده مرحوم سید
در عروه است خدا رحمتشان بکند وقتی که انسان بسنجد عروه را با جواهر و سایر کتب
میبیند انصافاً ایشان این بحث را منقح کردهاند حسابی اما مشکل است من یک تقاضا
دارم از همه شما اینکه با مطالعهتان یک مقدار بیشتر وقت بگذارید این بحث دماء
ثلاثه را آسان بکنید حالا که استخاره کردهایم و خوب آمده ان شاءالله دیگر بحث
فردا راجع به حیض، مسئله اول حیض چیست؟ حیض کدام است من تقاضا دارم در این دماء
ثلاثه مخصوصاً این بحث حیض مطالعههایتان بیشتر باشد ایرادهایتان بیشتر باشد
امیدوارم که بتوانیم راجع به این دماء ثلاثه یک بحث منقحی مفیدی داشته باشیم ان شاءالله.
وصلی الله علی محمد و
آل محمد