عالم آخرت باطن دنياست. اين دنيا ظاهر و آن دنيا باطن، اين دنيا عرض و آن دنيا حقيقت است. اعمال ما، در آن دنيا به تناسب كارهاي ما در اين دنيا، مجسم ميشود. گاهي مار و گرز آتشين ميشود و گاهي درخت و سبزه و گل و نهرهاي آب و قصرهاي با شكوه ميگردد. اين آيه به همين موضوع اشاره ميكند كه «نَكْتُبُ ما قَدَّموا» آنچه از پيش فرستادهاند ضبط ميكنيم. معمولاً اگر براي كسي پروندهاي تشكيل دهند، آنچه در پرونده ميآيد كيفر است، خود عمل در پرونده نميآيد، اما در آخرت پرونده اين طور نيست. در آنجا پرونده خود عمل است و انشاءالله بعداً درباره نامه عمل بحث ميكنيم كه يك معناي نامه عمل «ميزان» «صراط مستقيم» و «پل صراط» است. اينها همان اعمال ما و اين اعمال در آنجا كتاب ماست.
«هُنالِكَ تَبلُوا كُلُّ نَفْسٍ ما اَسْلَفَتْ وَ رُدّوا اِلَي اللهِ مَوْليهُمُ الحَقِّ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَروُنَ»
انسان ممكن است اينجا آنچه در دل دارد مخفي كند اما در آنجا چشمها حقيقت بين است:
«لَقَدْ كُنْتَ في غَفلَةٍ مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصرُكَ اليَوْم حَديد»
چشمها حقيقت بين و دروننگر است. اعمال و كرداري كه روي نفس ما اثر گذاشته، ظاهر ميشود «تَبْلُوا كُلُّ نَفْسٍ بِما اَسْلَفْتَ» اين معني فشردة «ما قَدَّمُوا» است.
اما معني «وَ اثارَهُمْ» اين است كه آثار اعمال هم ضبط ميشود. مثل كار خيري كه انجام گرفته و تصوير آن باقي مانده است. مثلاً حسينيهاي ساخته كه به آن باقيات الصالحات ميگويند. حسينيه خودش يك پاداش دارد، به تناسب قصري ميشود در بهشت و به همان تناسب در روز قيامت ظاهر ميگردد. خود حسينيه هم يك آثاري دارد: مثلاً جلسهاي در حسينيه است. اگر اين جلسه مورد رضايت و لطف خداوند و حضرت بقيةالله «عج» قرار بگيرد، يعني يك نفر در آنجا براي شما حديث و روايت بگويد و شما هم براي خدا و قرآن آنجا برويد تا چيزي از اسلام بفهميد خيلي ثواب دارد. ثواب را به شما ميدهند اما به اندازهاي كه به شما ثواب ميدهند به آن كسي هم كه حسينيه را ساخته است، ثواب ميدهند «فَلَهُ اَجْرُها وَ اَجْرُها وَ اَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِها» اجر حسينيه را دارد، اجر آثار حسينيه را هم دارد يعني همان. «نُكتُبُ ما قَدَّمُوا و اثارَهُمْ».
امام صادق(ع) ميفرمايند: «مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً فَلَهُ اَجْرُها وَ اَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِها» عكس روايتي را نيز كه از امام صادق(ع) نقل شد از ساير ائمه(ع) و از پيامبر اكرم(ص) نقل شده است:
«وَ مَنْ سَنَّ سُنَةً سَيِّئَةً فَلَهُ وِزرُها وَ وِرزْرُمَنْ عَمِلَ بِها»
اگر كسي به جاي حسينيه، مركز فحشايي ساخت و مردم در آنجا رفتند و مرتكب گناه شدند. علاوه بر اينكه براي صاحبش يك طبقهاي جهنم درست ميشود، تابوتي، سلولي و خانهاي از جهنم ساخته ميشود. به همان اندازه گناهي كه در نامه عمل شركتكنندگان در اين مركز فحشاء مينويسند، در نامة عمل سازندة اين مركز فحشاء نيز نوشته ميشود. اين را «وَ اثارَهُمْ» ميگويند. يعني علاوه بر اينكه اعمال را ضبط ميكنيم، آثارش را هم ضبط ميكنيم و اين تنها مربوط به مثل حسينيه و مسجد نيست. مثلاً اگر پدر و مادري زحمت كشيده، خون جگر خورده و بچهاي را تربيت اسلامي كردهاند. مادر زحمت كشيده، 9 ماه بچه را در شكمش پرورانده و وقتي كه بچه به دنيا آمده او را شير داده، او را تربيت اسلامي كرده، يك دختر شوهرداري تحويل جامعه داده، اين دختر وقتي كه در خانه خويش شوهرداري ميكند ثوابها دارد، مثل اين است كه در خط مقدم جبهه بجنگد.
در روايت داريم كه اگر اين دختر سفره را پهن كرد يا ظرفي براي رضايت خدا شست تا اينكه شوهرش در رفاه باشد و امور زندگي را اداره كند، ثوابش اين است كه در خط مقدم جبهه جهاد كند. خوب به اندازه ثواب اين دختر، مادر او را هم ثواب ميدهند. چون مادرش او را چنين تربيت كرده است.
پدر زحمت كشيده و فرزندش را تربيت اسلامي كرده و يك جوان مسلمان تحويل اجتماع داده، نمازخوان، خدمتگزار، جبههرو و ... اين جوان وقتي كه در خط مقدم جبهه ميجنگد خيلي ثواب دارد، به همين اندازه ثواب هم به پدر ميدهند، به مادر هم ميدهند. وقتي بچه نماز ميخواند به او ثواب ميدهند و به همين اندازه ثواب به پدر ومادرش هم ميدهند.
به عكس اگر مادري در مقابل شوهر زبان دراز و بيحيا و تنبل بود، خوب خانهداري نكرد، آنطور كه ميبايست شوهرداري نكرد، بچهداري نكرد و يك دختر زبان دراز تحويل جامعه داد، وقتي كه دختر به خانة شوهر رفت و در مقابل شوهر زبان درازي كرد. گناه بسيار بزرگي به حسابش مينويسند و به همان اندازه هم به حساب آن مادر مينويسند كه او را بد تربيت كرده است.
اين روايت را استاد بزرگوار ما رهبر عظيم الشأن انقلاب (ادام الله ظله) بارها براي ما ميخواندند و ما را نصيحت ميكردند و ميفرمودند: در روز قيامت دو طائفهاند كه زبانشان خيلي بزرگ و دراز است به اندازهاي كه روي زمين افتاده است و اهل محشر اين زبان را پايمال ميكنند. يك دسته افرادي هستند كه پشت سر مردم غيبت ميكنند و دسته دوم زناني كه در مقابل شوهر بيحيا باشند، به شوهر برگردند و در برابر شوهرشان زبان درازي كنند، اينها هم زبانشان به قدري دراز است كه در صف محشر پايمال ميشود ايشان اين روايت را از اين جهت براي ما ميخواندند كه غيبت نكنيد. زيرا در روز قيامت زبانتان پايمال ميشود.
حرفي كه اينجا هست اين است كه اگر مادر در تربيت اين دختر كوتاهي كرده و شوهرداري را يادش نداده باشد، یا عمل خودش در مقابل شوهر زبان درازي بوده و اين دختر از مادر ياد گرفته، خودش خانهدار نبوده، اين دختر هم حالا خانهدار نيست، اين دختر گناه ميكند و به جهنم ميرود و به همان اندازه گناه هم به مادرش ميدهند، ولو اينكه مادرش حالا زن خوبي باشد.
قرآن ميفرمايد: «فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ قُلْ اِنَّ الخاسِرينَ الّذينَ خَسِروا اَنْفُسَهُمْ و اَهْليهِمْ يَوْمَ القِيامَةَ اَلا ذلِكَ هُوَ الخُسْرانُ المُبينُ»
ورشكستة خيلي آشكار كسي است كه بخاطر اولاد بايد به جهنم برود و آن كسي است كه در تربيت اولاد كوتاهي كرده و وضعش طوري بوده كه بچه لاابالي شده است. يك پدر روزهخوار كه با بيحيائي در منزل و در مقابل بچههايش روزه ميخورد و نماز نميخواند، بچهاش روزهگير و نمازخوان نميشود. بسيار خوب كسي كه نماز نميخواند و روزه نميگيرد و گناهش خيلي بزرگ است، در سر حد كفر است و گناه آن در نامه اعمالش نوشته ميشود، علاوه بر آن اگر پسر هم به تقليد از پدر يا بخاطر تربيت ناصحيح او، نماز نخواند، هم به حساب او گناه مينويسند و هم به حساب پدر و آن وقت ميشود، گناه روي گناه.
«وَ كُلَّ شَيْيٍ اَحْصَيْناهُ في اِمامٍ مُبينِ» ما در لوح محفوظ خدا (يا قلب امام خليفةالله) آشكارا همه را به شماره آوردهايم در اينجا ميخواهد بگويد علاوه بر اينكه انسان يك نامه عمل دارد و همه اعمال او در آن ضبط ميشود، يك لوح محفوظي هم هست كه همه چيز در آن ثبت شده است.