بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین والصلاة والسّلام علی خیر خلقه أشرف بریته ابوالقاسم محمّد صلی الله علیه و علی آله الطیّبین الطاهرین و عَلی جمیع الانبیاء وَالمُرسَلین سیّما بقیة الله فی الأرضین و لَعنة الله عَلی اعدائهم أجمعین.
بحث ديروز رسيد به اينجا که افرادی که در عالم برزخ هستند، منقسم میشوند به اقسامي.
قسم اول خوبها هستند و به قول قرآن «خَيْرُ الْبَرِيَّةِ»ها و شيعيان اهلبيت«سلاماللهعليه». کسانی که تا سرحد عشق اهلبيت را دوست دارند و شعارشان هم بجاست و متابعت از اهلبيت هم صددرصد دارند. عالم برزخ اينها خيلی عاليست. زير پرچم مولا اميرالمؤمنين علی«سلاماللهعليه» هستند و در باغی هستند که هرچه بخواهند در آن باغ هست. بسيار خوش و خرم هستند و اينکه میتوانند خدمت مولا اميرالمؤمنين و خدمت اهلبيت«سلاماللهعليهم» برسند. اينها لذت ديگری فوق اين لذتها دارند و آن مؤانست و مکالمه با خداست. خدا با اينها حرف میزند و اينها با خدا حرف میزنند و هر لحظه به مقام قرب الهی نزديک میشوند. اين در روز قيامت و در بهشت هم هست. ديروز گفتم اين انسان توقف ندارد اگر به راستی آدم باشد، دائماً در حرکت استکمالی است.
دستۀ دوم که صحبت کردم راجع به آدمهای بد بود. آدمهايی که به قول اميرالمؤمنين فرورفته در آمال و آرزوهای اين دنيا هستند و به طور کلی قبر و برزخ و قيامت و خدا و اهلبيت را فراموش کردهاند و به جای متابعت از اهلبيت، متابعت از هوی و هوس و دنيا دارند. وضع اينها هم خيلی بد است. اينها در بيابان سوزان بیآب و علف و پر از غم و غصه هستند و هيچکس را ندارند. خدا میفرمايد در دنيا مرا فراموش کردی و من هم الان تو را فراموش کردم و وای به کسی که خدا او را فراموش کند. وای به کسی که اهلبيت«سلاماللهعليهم» او را فراموش کنند. وضع اينها هم خيلی بد و نابسامان است. گفتم دو سه چيز هست که فوقالعاده تأثير بد روی اين آدم دارد.
يکی حقّالنّاس است. حقّالنّاسها خيلی او را اذيت میکند. ديروز دو سه تا حکايت خواندم و گفتم مواظب حقّالنّاس باشيد. چيزی که تکرار کنم اينکه حقّالنّاس فقط مربوط به مال نيست، بلکه حقالناس عرضی اگر بيشتر از حقالناس مالی نباشد، کمتر نيست. تهمتها و غيبتها و شايعهپراکنيها و العياذبالله زخم زبانها و مردمآزاری، عالم برزخ انسان را بدتر میکند. ديروز تقاضا کردم و الان از همه تقاضا دارم مواظب باشيد که حقّالنّاس در زندگيتان نباشد.
دوّم، عفّت و عصمت است. اگر يادتان باشد دو سه روز پيش جملهای گفتم و از آن گذشتم. جمله اين بود که پيغمبر اکرم در شب معراج به جهنم برزخی رفتند و جهنم را گشتند و به بهشت برزخی هم رفتند و بهشت برزخی را گشتند. وقتی از معراج برگشتند گاهی از بهشت برزخی و افرادی که در بهشت برزخی بودند صحبت میکردند و گاهی هم راجع به جهنم برزخی و افرادی که در جهنم برزخی بودند، صحبت میکردند. از جمله صحبتها اينکه يک روضه برای حضرت زهرا خواندند و حضرت زهرا خيلی گريه کرده است، راجع به خانمهای بیحجاب و بدحجاب و خانمهای لاابالی در عفت و عصمت و عفاف. از جمله حرفهايی که حضرت زهرا برای آن گريه کردند، فرمودند زهرا جان زنهايی را در جهنم برزخی ديدم که به مو آويزان هستند و جبرئيل به من گفت اين خانمها، خانمهايی هستند که محافظت از موی سر نکردند و موی سرشان را نامحرم ديده است. باز فرمودند زهرا جان! زنهايی را ديدم که مرتب با ناخنهای خود صورت خود را خراش میدادند. فرمودند اين زنها، زنهايی بودند که با آرايش در ميان نامحرم بودند و نامحرم آرايش و صورت اينها را میديد. فرمودند زهرا جان! عدهای از زنها را ديدم که به اندازهای بوی گند میدادند که همه را آزرده خاطر میکردند و اينها زنهايی بودند که نامحرم بدنشان را میديد و اينها اهميّت نمیدادند.[1][1] لذا بيست آيه در قرآن راجع به عفاف و حجاب و از جمله راجع به چادر است. قرآن چادر میخواهد. بيست آيه راجع به بیحجابی و بدحجابی و تحريک شهوت ديگران است. اينها در روايات هم فراوان است. پيغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوالهوسلّم» اينها را ديوانه حساب میکرد. پيغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوالهوسلّم» رد میشدند، زنها اطراف خانمی را گرفته بودند. پيغمبر پرسيدند چه خبر است؟ گفتند اين خانم ديوانه است و حرفهای ديوانگی میزند. پيغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوالهوسلّم» فرمودند نگوييد ديوانه است، بلکه بگوييد مريض است برای اينکه رگی در مغز او هست که نمیتواند فرمان دهد و او را مريض کرده است. بعد پيغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوالهوسلّم» فرمودند آیا میخواهيد ديوانه را به شما نشان دهم؟ دیوانه زنی است که در کوچه و خيابان با لباس و آرايش و حرفها و گفتار و کردارش، جلب نامحرم میکند.[2][2] لذا از جمله کسانی که در عالم برزخ خيلی مشکل دارند، بیحجابها و بدحجابها وبیعفتها و بیعصمتها هستند. عالم برزخ فقط برای خودش هم بد نيست، بلکه برای شوهرش هم بد است. به شوهرش میگويند چرا و به پدر و مادرش میگويند چرا و به خودش هم میگويند چرا و اين نمیتواند جواب دهد و پيغمبر میفرمايند جای اين گودالی از گودالهای جهنم است.
سوّم، کسانی که در آيهای از قرآن راجع به آنها صحبت شده و خودشان چهار گروهند. اوّل راجع به بینمازی و بدنمازی و کاهل نمازی است. اهميّت ندادن به نماز و خواندن نماز در آخر وقت و نرفتن به نماز جماعت. اين افراد نيز عالم برزخ بدی دارند. قرآن میفرمايد:
«فی جَنَّاتٍ یتَساءَلُونَ ، عَنِ الْمُجْرِمینَ ، ما سَلَكَكُمْ فی سَقَرَ»[3][3]
بهشتيان و جهنّميان همديگر را میبينند و با هم حرف میزنند. گاهی جهنميان به بهشتيان میگويند مقداری از اين نعمتها را به ما بدهيد و ما گرسنه و تشنه و سوزان هستيم و قرآن میفرمايد بهشتيان جواب میدهند اين چيزها بر شما حرام است. گاهی نيز بهشتيان با جهنميان صحبت میکنند. بهشتيان میبينند يک مشت شيعه در جهنم هستند. تعجب میکنند و از آنها سؤال میکنند: ما سَلَكَكُمْ فی سَقَرَ»؟ میگويند اين گودال از گودالهای جهنم برای چيست! شما که شيعه بوديد و جای شيعه در بهشت است. دستهای جواب میدهند:
«لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّینَ»[4][4]
ما نماز نمیخوانديم و چون نماز نمیخوانديم، بدون حساب و کتاب ما را به جهنم آوردند.
«أوّل مَايُحاسِبُ بِهِ العِبد عَنِ الصَّلوة فَإذَا قُبِلَت مِنهُ قُبِلَ سَائِر عَمَلِهِ وَ إذَا رُدَّت عَلَيهِ رُدَّ سَائِر عَمَلِهِ»[5][5]
نماز عمودِ دين است. خيمهها، عمودی در وسط دارد و ميخها و طنابهايی در اطراف دارد. اگر اين عمود ضربه بخورد، اين خيمه میافتد ولو اينکه طنابها و ميخها در اطرافش خيلی محکم باشند، باز خيمه میافتد. قرآن و روایات میفرمايند نماز اينگونه است. بايد خيلی به نماز اهميّت دهيد. حتی قرآن میفرمايد کسانی که سهلانگار در نمازند و میتوانند نماز جماعت بخوانند اما نمیخوانند يا میتوانند به مسجد بروند اما نمیروند و موقع نماز، ناهار میخورد و موقع نماز مغرب و عشاء در تفريحگاه است، قرآن میفرمايد وای به اين.
اين وای دو معنا دارد: يک معنايش اينست که چاهی در جهنم به نام ويل است و يک معنايش هم همين معنای فارسی است يعنی وای به تو، بَدا به حال تو:
«فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ ، الَّذينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ»[6][6]
وای به کسی که در وقت نماز، فراموشکار نسبت به نماز است. اين انصافاً برای همه تکاندهنده است. سنّیها را ببینید؛ دو سه روز قبل در سايت ديدم که بيست و پنج ميليون مسلمان در شوروی هست و وقت اينها هم خيلی بالاست و بيست و يک ساعت بايد روزه بگيرند. همۀ آنها مقيد به نماز و مقيّد به مسجد و مقيّد به روزه و انس با قرآن هستند؛ اما وضع شيعه اينطور است که مسجدها و جماعتها خلوت است.
عالم برزخ و قيامت اين دسته، خيلی بد است و آنها آدمهای بیاعتنا به نماز هستند.
دستۀ دوم میگويند ما نماز میخوانديم، اما بايد به فقرا و ضعفا و بيچارهها رسيدگی کنيم و نکرديم. ما از کمک کردن به ديگران لذت نمیبرديم:
«وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكینَ»[7][7]
شيعۀ حقیقی بايد مثل ائمه طاهرين«سلاماللهعليهم»، يکی از لذّتهايش خدمت به خلق خدا باشد. اين واجب و لازم است و قانون مواسات است.
دستۀ سوم هم میگويند ما نماز میخواندیم امّا با گنهکار نشست و برخاست داشتيم. با بیحجابها و بدحجابها و با رفيقبازها و بالاخره با آدمهای لاابالي، لاابالی بوديم. ما هم با گناهکار و هم با ثوابکار مینشستيم و فرورفته در گناه بوديم:
«وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضینَ»[8][8]
اين ماهواره و اين موبايلها چه مصييت عجيبی شده است و دشمن اينها را برای ما درست کرده تا ما در شيعهگری سست شويم، و الاّ قرآن میفرمايد شما «خَيْرُ الْبَرِيَّةِ» هستيد. بهترين خلق خدا شيعۀ واقعی است؛ اما همۀ اين مصائب را برای ما درست کردهاند تا به تشيع ضربه بزنند و از جمله اين موبايلبازيها و پاسوربازيها و اين اوضاع نکبتهای شبهای جوانها و اين ماهواره و اينترنتها.
ما خيلی بد هستيم و خدا بايد رحم کند. فساد اخلاقی ما خيلی بالاست. گفتم دو سه روز قبل در سايت ديدم شوروی بيست و پنج ميليون مسلمان دارد و همۀ آنها مقيد به روزه و مسجد و مقيد به قرآن و عبادات در ماه مبارک رمضان هستند. اما ماه مبارک رمضان ما هم اينطور است که با بیحالی و زور، روزهای بگيريم. اينها ناراحتکننده است. آنکه ولايت ندارد اينطور است و ما که ولايت داريم اينطور هستيم. هر دو خراب است برای اينکه آنکه ولايت ندارد هرچه بکند فايده ندارد و آنکه ولايت دارد اما متابعت ندارد، هيچ فايده ندارد. برای اينکه گفتم قرآن مکرّر میفرمايد: «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ»، يعنی علاوه بر اينکه تاسرحد عشق علی«سلاماللهعليه» را دوست داريم، باید تا سرحد توان متابعت از اميرالمؤمنين علی«سلاماللهعليه» داشته باشيم. بعد قرآن در ادامۀ آن آیات میفرمايد:
«وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِیوْمِ الدِّینِ»[9][9]
دستۀ چهارم از آنها هم میگويند ما اصلاً معاد را فراموش کرده بوديم.
شعری منسوب به اميرالمؤمنين«سلاماللهعليه» است که میفرمایند:
«يَا مَنْ بِدُنْيَاهُ اشْتَغَلْ قَدْ غَرَّهُ طُولُ الْأَمَلِ
الْمَوْتُ يَأْتِي بَغْتَةً وَ الْقَبْرُ صُنْدُوقُ الْعَمَل»[10][10]
ای کسی که فراموش کردی و دنيا تو را گير انداخته، ای کسی که به هيچ مغرور شدهاي، مواظب باش. عالم برزخ مشکل است و ناگهان عالم برزخ يک دنيا آمال و آرزو برای تو نشود. وقتی آمال و آرزو همۀ هدف ما نمیشود که شيعۀ واقعی باشيم و زير پرچم علی«سلاماللهعليه» باشيم؛ آنوقت بهترين خوشيها را در برزخ داریم و اگر صد ميليون سال هم طول بکشد، برای ما يک لحظه است.