بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصلاة و السّلام علی خیر خلقه أشرف بریته ابوالقاسم محمّد صلی الله علیه و علي آله الطیّبین الطاهرین و عَلی جمیع الانبیاء وَالمُرسَلین سیّما بقیة الله فی الأرضین و لَعنة الله عَلی اعدائهم أجمعین
بنا شد به خواست پروردگار عالم و لطف حضرت ولی عصر «ارواحنافداه»، بحث امسال ما راجع به معرفت نفس باشد، یعنی خودیابی و خودشناسی؛ که پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» میفرمایند: هرکه خود را بشناسد، خدا را شناخته است: «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّه»[1][1]
این روایت را هم سنی و هم شیعه نقل کرده است.[2][2] امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» میفرمایند اگر خود را بشناسد، عالم را شناخته است:
«و تَزعُم أنّكَ جِرْمٌ صغير و فيكَ انطَوَى العالَم الأكبر»[3][3]
خود را بشناس، آنگاه عالم را میشناسی و عالم در تو نهفته است. راجع به معرفت نفس و خودجویی و خودیابی، کتابهای زیادی نوشته شده است، حتی مرحوم صدرالمتألهین «ره» یک جلد کتاب به نام معرفت نفس نوشتهاند. یک کتاب درباره این انسان نوشته است. قبل از صدرالمتألهین نیز فلاسفه، چه مشّاء و چه اشراق، در این باره زیاد کتاب نوشتهاند.
استاد بزرگوار ما علامه طباطبائی«ره» نیز در المیزان بحثهایی راجع به معرفت نفس دارند. لذا یک بحث ارزنده و همگانی است. اما چون جلسه ما جلسه درس نیست، باید رنگ دیگری پیدا کند و آن رنگ قرآن است. لذا بحث این یک ماه ما راجع به خودشناسی از نظر قرآن و روایات اهلبیت«سلاماللهعلیهم» است. چون ماه مبارک رمضان است و انس با قرآن باید زیاد باشد، بحث امسال ما یک تفسیر درباره خودشناسی یا معرفت نفس است. این بحث ما فصلهایی دارد.
فصل اولش اینست که این انسان مرکب از روح و جسم است. یعنی یک بُعد ملکوتی دارد و این بُعد ملکوتی به اندازهای بالاست که خدا در قرآن اسم آن را روح الله گذاشته است. یک بُعد مادی و ناسوتی دارد که قرآن فرموده از هر میکروب و از هر درّندهای درندهتر و اذیتش بیشتر است. قرآن راجع به بُعد معنوی در همان اول قرآن به ملائکه میفرماید: «فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ»[4][4]وقتی روحم را در او دمیدم، همه به او سجده کنید. بعد هم میفرماید به اندازهای که مهم است که «وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيسَ»[5][5]همه ملائکه و حتی ملائکه حمَله عرش و حتی جبرئیل با آن مقام و حَمَله نازل کردن قرآن، سجده کردند. آن کسی هم که سجده نکرد، رانده درگاه خدا شد و آن ابلیس بود و آنگاه رفت در بعد مادی و ناسوتی انسان.
راجع به بُعد مادی نیز قرآن میفرماید: «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ»[6][6]
شرتر از هر درّنده و شرتر از هر میکروب سرطان و میکروب ایدز و غیره آن کسی است که فقط بُعد مادی دارد. بُعد معنوی او رسیده به آنجا که نمیتواند فرمان دهد و بُعد مادی آن بُعد معنوی را کشته و یا زندان کرده است. آنگاه بُعد معنوی نیست و یک آدم درندهای از کار درمیآید. به عبارت دیگر اگر روح ما و آن بُعد ملکوتی ما حافظ ما شد و فرمانده کل قُوا شد و توانست در عمق جان ما نفوذ کند و توانست بُعد مادی ما را کنترل کند، این انسان میرسد به جایی که به جز خدا نداند.
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند بنگر که تا چه حد است مقام آدمیّت
طیران مرغ دیدی تو ز پایبند شهوت به در آی تا ببینی طیران آدمیت
برسد به جایی که ملائکه افتخار کنند نوکری تو را.
«إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلاَئِکَةُ»
آن کسانی که به راستی میگویند خدا و به عبارت دیگر کسانی که بُعد ملکوتی و روح الله بر آنها حکمفرماست، ملائکه بر آنها نازل میشود. بعضی از مفسرین معنا کردند به دم مرگ و اما آیه شریفه میگوید در همین دنیا آن ملائکه مستخدم او میشوند.
«إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلاَئِکَةُ أَلاَّ تَخَافُوا وَ لاَ تَحْزَنُوا»[7][7]
اگر غم و غصه و نگرانی جلو آمده، بشارت پیروزی به او میدهند و میگویند غم و غصه نخور: «نَحْنُ أَوْلِيَاؤُکُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ فِي الْآخِرَةِ»[8][8]و از «فِي الْآخِرَةِ» معلوم میشود که مراد همین دنیاست. یعنی علاوه بر اینکه دم مرگ و در عالم برزخ و روز قیامت کمک کار او هستند تا زیر لوای حمد برود و به آن بهشت و نزد اهلبیت«سلاماللهعلیهم» رود، در همین دنیا نیز ملائکه مستخدم او هستند.
در آیه دیگر میفرماید: «لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ»[9][9]
اگر آدم، آدم باشد و خودش را شناخته باشد و توانسته باشد بُعد ملکوتی در عمق جانش کار کند، قرآن میفرماید یک دسته ملائکه همیشه حافظ او هستند. حافظ او هستند تا سقوط نکند و موفقیت برای دنیا و آخرت پیدا کند و محافظ او هستند تا شرّ شیطان انسی و شیطان جنی او و وابستههایش را نگیرد و از چیزهایی که خدا به مؤمن واقعی میدهد، همین عاقبتبهخیری برای خود و زن و بچّهاش است. ملائکه نمیگذارند شیطان انسی و شیطان جنی او را نابود کند و ببرد. اما اگر این کار را نکرد و البته بعد دربارهاش صحبت میکنم که اختیار صددر صد در دست ماست که مرکّب از روح و جسم و بُعد ملکوتی و بُعد ناسوتی هستیم و مائیم که باید حرف صد در صد این بُعد ملکوتی را بشنویم. بعد میگویم که اسم آن عقل، وجدان اخلاقی و نفس لوّامه و فطرت است. اگر حرف این فطرت و عقل و وجدان اخلاقی را صد در صد بشنویم، خیر دنیا و آخرت داریم.
«أَلاَ إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ»[10][10]
این آیه با چند تأکید میفرماید اولیای خدا و اولیای خدا همان کسانی هستند که روحالله در عمق جان آنها کار میکند. میفرماید اینها از گذشته حزن و غم و غصهای ندارند و از آینده ترسی ندارند. اگر ترس از آینده باشد، این ولی خدا نیست و اگر غم و غصه از گذشته باشد، این ولی خدا نیست. و الاّ خدا میفرماید یقین بدان و هیچ اشتباه نکن و یقیناً چنین است. سه تأکید پشت سر هم شده که اگر به راستی انسان تابع بُعد ملکوتی باشد، آنگاه نفس مطمئنه برای اوست. اما اگر برعکس شد و بُعد مادی توانست این انسان را کنترل کند، آنگاه میرسد به آنجا که بُعد مادی این بُعد ملکوتی را مهار میکند و مرکب میکند.
به قول امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» یک شیطان به تمام معنا مثل معاویه درست میشود و میرسد به آنجا که امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» خانهنشین میشوند و آن مصائب بزرگ جلو میآید و یکی از مصائبش حکومت چهل ساله معاویه بر مسلمانها میشود. میرسد به آنجا که غصب خلافت اهلبیت«سلاماللهعلیهم» میشود و این غصب خلافت به جایی میرسد که یکی از اولاد او داعش فعلی در عراق است. داعش یعنی یک شیطان، یعنی یک درنده و به قول قرآن از هر درندهای درّندهتر است. این بچه شیطان از کجا پیدا شده است؟! یک: در وقتی که بُعد ملکوتی نباشد و بُعد مادی حکمفرما باشد، داعش پیدا میشود. حرف دیگر هم وقتی ولی خدا در خانه خدا قربة الی الله کشته شود، معلوم است که در آینده داعش پیدا میشود و وهابی درست میشود. الان استکبار جهانی راه عجیبی را درست کرده و صهیونیسم با قارونهای خلیج فارس ازدواج کردند و بچه آنها داعش شده است یا القاعده و طالبان شده است. این ازدواجی است که مسلمانهای خلیج فارس با صهیونیسمها ازدواج کردند و توانستند داعش درست کنند. اگر قرآن میفرماید: «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ»[11][11]تعجب نکنید و پستتر از هر حیوان درنده، این داعش و القاعده است. این از صهیونیسم سرچشمه میگیرد و رئیس قارونهای خلیج فارس است و آقا بالاسر آنها هم امریکا و استکبار جهانی است. یک انسان که باید مسلّط بر این جهان شود که انشاء الله میشویم و بالاخره به دست ما و به رهبری امام زمان پرچم اسلام روی کره زمین افراشته میشود و این یک امر مسلّم در تشیّع، بلکه در اسلام عزیز است. باید برسد به آنجا که حکومت اهلبیت«سلاماللهعلیهم» در جهان باشد. حکومت منهای ظلم، حکومت منهای فقر، حکومت منهای تبعیض و بالاخره یک حکومت صددرصد اسلامی به نام حکومت اهلبیت«سلاماللهعلیهم» باشد. مائیم که باید تشکیل آن حکومت را دهیم به واسطۀ اینکه در درون ما چیزی به نام روح است که این روح مراتب دارد و عقل و وجدان اخلاقی و فطرت از مراتبش است. این انسان معلوم است باید برسد به جایی که به جز خدا نداند و باید برسد به اینکه حکومت جهان از او باشد و بالاخره به دست ما شیعیان این کار خواهد شد. به دست ما و به رهبری امام زمان پرچم اسلام روی کره زمین افراشته خواهد شد و عمده همین است که انسان، انسان واقعی و انسان قرآنی شود و آدم شود، آدمی که خدا میخواهد و آدمی که پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» به او گفته و آدمی که ولایت به او گفته و اما معمولاً خود را گم میکند و خودشناسی و خودیابی ندارد و خواه ناخواه بُعد مادی و ناسوتی حکمفرما میشود و حاضر است زیر بار هرکسی برود به خاطر اینکه به مقصودش برسد. میرسد به اینجا که الان آقابالاسر داعشیها، صهیونیسم است. صهیونیسم یعنی دشمن انسانیت و دشمن بشریت، یعنی دشمن اسلام عزیز، یعنی در قلب مسلمانها یک حکومت به نام حکومت صهیونیسم است. و داعش نوکر آنها شده و صددرصد از آنها حرفشنوی دارد. انسان اگر خون گریه کند، جا دارد که وهابیها و صعودیها و قارونهای خلیج فارس پول دهند به خاطر اینکه داعش بتواند بر عراق مسلّط شود. وقتی عقل نباشد، همین میشود و وقتی فکر نباشد، همین است و آنگاه «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ»؛ پستتر از هر میکروبی، کسی که عقل دارد و تعقل ندارد و فکر دارد و تفکر ندارد. یعنی پروردگار عالم به او روح داده است و مرکب از ناسوت و ملکوت است و هم عقل و هم فکر دارد و اما فکر عقلش صرف این شده که چطور باید تشیع را تضعیف کند. جلساتشان الان برای همین است که چطور میشود تشیع را تضعیف کرد. این تحفه الهی به نام نظام و به نام جمهوری اسلامی را چطور میتوان تضعیف کرد. جمهوری اسلامی تقصیر ندارد، بلکه خودشان تقصیر دارند. وقتی بُعد معنوی نباشد و بُعد مادی حکمفرما باشد، آنگاه یک ریاستطلب میشود و وقتی ریاست طلب شد، معنایش این میشود که به امریکا میگوید من حاضرم در روز سه چهار میلیون بشکه نفت مجانی به تو دهم و تو مرا به نوکری قبول کنی. لذا بحث امسال ما بحث مهم و خوبیست و ما باید خیلی مواظب باشیم. بُعد ملکوتی، روحالله، در ما تأثیرگذار باشد. بتوانیم از این بُعد ملکوتی هم دنیا را تأمین کنیم و هم آخرت را. دنیایمان برسد به آنجا که آقای همه شویم و آخرتمان برسد به آنجا که به ما بگویند: «يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ، ارْجِعِي إِلَى رَبِّکِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً ، فَادْخُلِي فِي عِبَادِي، وَ ادْخُلِي جَنَّتِي»[12][12]
این دست خود ماست و خود مائیم که باید دنیا و آخرتمان را به واسطه روحالله تأمین کنیم.
شما دعا کنید که بتوانیم این بحث را ادامه دهیم و از خدا بخواهید آنچه مرضیّ امام زمان است، به زبان من جاری شود و ان شاء الله با پناه به قرآن از قرآن به طور فراوان استفاده کنیم. انشاءالله.