بسم الله الرّحمن الرّحيم
«رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي»
در جلسات قبلی بیان شد که امر به معروف و نهی از منکر و به عبارت ديگر، نظارت ملّی، اهمیّت فراواني در اسلام دارد. اگر مسلمانها به اين دو واجب دینی اهمیّت دهند، گناه و زشتي و فساد، از جامعه رخت ميبندد و بلا و مشکلات، کاهش مييابد؛ زيرا بسیاری از بلاها به خاطر ترک امر به معروف و نهی از منکر است. همچنین بیان شد که امر به معروف و نهی از منکر، از يک سو، وظیفه دولت اسلامی است و از سوی دیگر، همۀ مسلمانها نسبت به احیای آن مسئولیّت دارند.
اگر دولت اسلامی به صورت جدّي به وظايف خود عمل کند، قطعاً گناهان علنی، از جمله فساد اداری، فساد اقتصادی و فساد اخلاقی از جامعه زدوده خواهد شد. چنانکه اگر یکایک مؤمنین به این موضوع اساسی اهمیّت دهند و امر به معروف و نهی از منکر را از خانواده و اطرافیان خود آغاز نمایند، جامعه، اخلاقی و اسلامی و عاری از گناه و معصیت خواهد شد.
مراتب امر به معروف و نهی از منکر
مرتبۀ اوّل و دوّم: امر به معروف و نهی از منکر یا نظارت ملی، چند مرتبه دارد. در گذشته از «انزجار قلبی» و «تذکر زبانی» به عنوان مراتب اوّل و دوّم نظارت ملی نام برده شد. در این خصوص لازم است اضافه شود که در این دو مرتبه و به خصوص در تذکّر زباني، تأثیر نظارت ملی وابسته به ملایمت، ملاطفت و استفاده از برهان و استدلال است و عمل به این دو واجب شرعی باید بدون تحميل فکر و عقیدۀ شخصي و بدون لجاجت، تندی و تنش باشد. مطلب دیگر اینکه اگرچه در بسیاری از موارد نظارت ملی تک نفره از جانب دوستان، پدر و مادر، معلمها و نظایر آن مؤثر است و این افراد در صورت احتمال تأثیر نباید در نظارت ملی کوتاهی کنند، امّا نظارت ملی در خصوص گناهان اجتماعی و از سوی افراد غریبه، به صورت تک نفره تأثیر ندارد و تأثیر به سزای آن وابسته به نظارت و تذکر همگانی و جمعی است. به عنوان مثال، وقتي یک زن يا دختر بدحجاب از خانه بیرون ميآيد، اگر تنها یک نفر به او تذکر دهد، اتّفاقي رخ نميدهد؛ زیرا با يک تذکّر زباني، معروف احيا نميشود. ولی اگر همه خود را موظّف به نظارت ملی بدانند و پس از نفر اوّل، افراد دیگری به صورت مکرّر و البته با مهربانی و با استدلال، متذکّر بدحجابی او شوند، مسلّماً به نفر چهارم و پنجم نخواهد رسيد که فرد بيحجاب راهش را عوض ميکند و براي اصلاح حجاب خود یا از خجالت مردم، به خانه برمیگردد.
مرتبۀ سوّم: مرتبۀ سوم از امر به معروف و نهی از منکر، مبارزۀ منفی است که قرآن کريم، تأکيد فراواني بر آن دارد. در اين مرتبه، مؤمنین بايد با افراد گناهکار تماس نداشته باشند. با آنها مراوده، داد و ستد و معامله نکنند و از خانوادۀ گناهکاران، براي ازدواج، دختر يا پسر هم نگيرند.
قرآن کريم در اين خصوص، حکایتی نقل ميکند که بسيار حائز اهميّت است. در جنگ تبوک که يکي از جنگهاي سخت براي مسلمين بود، سه نفر تخلّف کرده و با بهانههاي واهي و از روی سستی و تنبلی، از رفتن به جنگ خودداري کردند. وقتي پيامبر اکرم«صلّياللهعليهوآلهوسلّم» از جنگ باز ميگشتند، اين سه نفر به استقبال از لشکر مسلمانان رفتند. پیغمبر اکرم فرمودند کسی به آنان اعتنا نکند. همگان به دستور پيامبر عمل کردند و با آنها با بیاعتنایی برخورد کردند. در تاريخ آمده است حتّي زن و فرزند آنها نيز با آنان حرف نميزدند و خلاصه از جامعه طرد شدند و در یک تنگنای شدید اجتماعی قرار گرفتند. قرآن کريم ميفرمايد بهاندازهاي براي آنان سخت بود که گويي زمين برايشان تنگ شده بود و ديدند چارهاي جز توبه و انابه ندارند. لذا براي توبه، خدمت رسول خدا«صلّياللهعليهوآلهوسلّم» آمدند و خداوند متعال، توبۀ آنان را پذيرفت:
«وَ عَلَى الثَّلاثَةِ الَّذينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذا ضاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ وَ ضاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَ ظَنُّوا أَنْ لا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلاَّ إِلَيْهِ ثُمَّ تابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحيمُ»[1]
از آنجا که انسان به طور طبیعی، اجتماعی است و دوست دارد با دیگران تماس و رفت و آمد داشته باشد، بیاعتنایی اجتماعی، او را در تنگنا قرار میدهد. از این جهت، روش مبارزۀ منفی برای اصلاح افراد گناهکار تأثیر به سزا دارد. یعنی اگر به راستی روش مبارزۀ منفی، بین افراد خانواده، در مدارس و دانشگاهها، در کوچه و خیابان، در بازار و به طور کلی در اجتماع، اجرا شود، مشکلات و معضلات اجتماعي و گناهان و مفاسد اخلاقی از جامعه رخت بر میبندد.
مرتبۀ چهارم: مرتبۀ ديگري از امر به معروف و نهی از منکر، امر به معروف و نهی از منکر عملی است. فقهای بزرگ نظیر مرحوم صاحب جواهر «ره» این مرتبه را مهمتر و مؤثرتر از همۀ مراتب و در عین حال، آسانترینِ مراتب برميشمرند. در این مرتبه، مؤمنین با عمل خود و به عبارت دیگر، با اهميّت دادن به واجبات و اجتناب از محرّمات و منكرات، ديگران را متنبّه میکنند، به گونهای که مردم با دیدن رفتار نیکوی آنان نسبت به انجام واجبات و ترک گناهان تشویق میشوند. امام صادق«سلاماللهعلیه» میفرمایند: با عمل خود، امر به معروف و نهی از منکر کنید و براي تشيّع زينت باشيد، نه مايۀ ننگ:
«كُونُوا دُعَاةً إِلَى أَنْفُسِكُمْ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ وَ كُونُوا زَيْناً وَ لَا تَكُونُوا شَيْنا»[2]
اهمیّت امر به معروف و نهی از منکر عملی در تربیت فرزند
امر به معروف و نهی از منکر عملی در تربیت فرزند انسان تأثیر مستقیم و اساسی دارد و از آنجا که تربیت کودکان، اجتماع را میسازد، رفتار عملی پدر و مادر با فرزندان، بسیار حائز اهمیّت است.
در حقیقت، تقیّد پدر و مادر به ظواهر شرع، بهطور ناخودآگاه فرزندان آنها را مقیّد بار میآورد. مثلاً اگر فرزند خردسال، اهمیّت مادرش را به حجاب و نماز اول وقت دریابد، نمازخوان و با حجاب میشود. در مقابل، اگر فرزندان ببينند پدر و مادر به تماشاي ماهواره با آن صحنههاي زشت ميپردازند، آنها هم در پیروی از پدر و مادر مشغول دیدن ماهواره خواهند شد. پدر و مادر راستگو، وفادار و امانتدار، معمولاً فرزندانی متصّف به همین صفات تربیت میکنند و افراد دروغگو، حقّهباز و فریبکار را در اکثر موارد، باید در خانوادههای گناهکار و بیاخلاق جستجو کرد.
به تعبیر دیگر، گفتار و کردار پنهانی پدر و مادر، در ظاهر رفتار فرزند آنان نمایان میشود. زن و شوهری که در خانه غیبت میکنند یا نسبت به دیگران بدبین هستند و سوءظن دارند یا تهمت میزنند و شایعه پراکنی میکنند، خواه ناخواه فرزندان خود را با صفات زشت خود پرورش میدهند، با این تفاوت که پدر و مادر در جهت مخفی کردن رفتار و صفات زشت خود می کوشند، امّا فرزندان آنها کردار پنهانی پدر و مادر را آشکار میسازند.
روانشناسها معتقدند که مغز کودک، نظير دوربین عکاسی و فیلمبرداری است و هرچه در مقابل او قرار گيرد، از آن تصوير برداري ميکند. حتّي بزرگان ميگويند: گفتار و کردار اطرافیان کودک، به طور ناخودآگاه بر مغز کودک اثر ميگذارد. به عنوان مثال اگر زن و شوهر ناسازگاري داشته باشند، رفتار و عملکرد آنان، بر طفل شیرخوار نیز اثر ميگذارد.
نقل میکنند چندین سال پیش خانمی در فرانسه نياز به جرّاحي مغز پيدا میکند. در حين عمل که آن خانم بيهوش بوده، ناگهان سرود آلماني ميخواند. بعد متوجّه میشوند که او با برخورد تيغ جرّاحي به یکی از رگهای مغز، آن سرود را میخواند. پس از اتمام عمل و بهبودي او، از وی میپرسند آيا زبان آلماني ميداني یا سرودی به زبان آلمانی حفظ هستی؟ میگوید: خير. تعجّب پزشکان بیشتر میشود و پس از تحقیق و بررسی میفهمند که در جنگ جهاني دوّم و هنگام حملۀ آلمان به فرانسه، سربازان آلماني مدتی در خانۀ آن شخص که در آن زمان نوزاد بوده، ماندهاند و در کنار گهوارۀ کودک، مرتب سرود پیروزی خواندهاند. شنیدن آن سرود، به طور ناخودآگاه بر روی مغز کودک در گهواره اثر گذاشته و موجب شده است که چندین سال بعد، حین عمل جراحی آن را بخواند.
صرفنظر از این ماجرا، تأکید تعالیم دینی بر تلاوت قرآن در کنار کودک، حاکی از تأثیر عجیب آن بر ذهن و بر مغز کودک است. حتی اگر کودک خواب باشد يا توجّهي به قرآن خواندن نداشته باشد، باز هم ثأثير آنرا میپذیرد. چنانکه شنیدن موسیقی مطرب و شهوتانگیز و دیدن صحنهها و فيلمهاي تحریکآمیز هم ذهن کودک را مشوّش میکند و بر او اثر منفی میگذارد. نکتۀ مهمتر اینکه: از تأثیر عجیب یک صدای خوب یا بد بر ذهن و بر تربیت فرزند، بايد به تأثیر غذاي حلال يا حرامي که کودک ميخورد، بر تربیت کودک پی ببریم.
در هر حال، مراقبت جدی پدر و مادر و اطرافیان کودک از گفتار و رفتار خود بسیار لازم است. آنان باید علاوه بر اجتناب از گناه، در حضور کودکام و افراد نوجوان، رفتاری مؤدبانه و توأم با وقار و متانت از خود نشان دهند و از گفتار و کردار ناپسند و از بیادبی بپرهیزند تا بتوانند فرزندانی مؤدب تربیت کنند.
از همه مخصوصاً جوانان تقاضا دارم تصميم بگيرند به مرتبۀ چهارم از امر به معروف و نهي از منکر، اهمیّت بیشتری بدهند. بر اقامۀ نماز اوّل وقت و خواندن نماز شب مداومت داشته باشند و مسجدها را پر کنند. در مجالس و در گفتگوهاي خود از غيبت، دروغ، تهمت و شايعهپراکني بپرهیزند و به تأثير منفی این گناهان، بر اطرافيان توجه داشته باشند.
پينوشتها
=================
1. توبه - 118
2. کافي، ج 2، ص 77