بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ
رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ يَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی يَفْقَهُوا قَوْلِي
یکی از امتیازهای بزرگ امام حسین«سلاماللهعلیه» اینست که مکتب شهادتش یک دوره اخلاق است و باید بگوییم عاشورا یعنی اخلاق. باید بگوییم مکتب امام حسین«سلاماللهعلیه» معلم اخلاق است. پروردگار عالم میفرماید معلم اخلاق من هستم، «اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ»
باید بگوییم آن خدا یک معلم اخلاقی به نام مکتب حسین به ما داده است. از همان وقتی که میخواهد از مدینه به مکه و از مکه به کربلا حرکت کند، میفهماند که حرکت من برای شهادت است. شهادت هم برای امر به معروف و نهی از منکر است. شهادت هم برای اینست که دین در مخاطره است و من حاضر شدم برای اینکه دین را نجات دهم، همه چیزم را فدای دین کنم. این جمله را میفرمود که: «أَ لَا تَرَوْنَ أَنَ الْحَقَ لَا يُعْمَلُ بِهِ وَ أَنَّ الْبَاطِلَ لَا يُتَنَاهَى عَنْهُ لِيَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فِي لِقَاءِ اللَّهِ مُحِقّا»
آیا نمیبینید که حق پایمال شده و تشیّع زیر پردهها رفته است و باطل رو افتاده است. مثل یزید حکومت بر عالم اسلام میکند. جا دارد که مؤمن بمیرد، جا دارد برای این حرف، مؤمن جان دهد «لِيَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فِي لِقَاءِ اللَّهِ مُحِقّا». به ما میگوید ما باید همه چیزمان را فدای دین کنیم. دَوَران امر بشود بین مالمان یا دین، مال فدای آن است. دَوَران امر شود بین جان دادن و دین، جان دادن خومان فدای دین. دَوَران امر شود بین زن و بچه و دین؛ زن و بچه فدای آن است. لذا محمد بنحنفیه میگفت نرو. امام«سلاماللهعلیه» میفرمود: «فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاكَ قَتِيلا»؛ باید بروم، برای اینکه خدا میگوید برو و کشته شو برای اینکه دین من زنده شود. میگفت: پس عیال را نبر. میفرمود: «إِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاهُنَ سَبَايَا»؛ باید زن و بچه هم فدا شوند. این دین فعلاً خون میخواهد، مثل خون من و اصحابم. اسارت میخواهد، مثل اسارت زینب و عیالم. این یک پیام است که از وقتی که از مدینه بیرون آمد تا وقتی که شهید شد، همه همین است.
ما به هر اندازه که بتوانیم، دین خدا را یاری کنیم، این مکتب به ما میگوید باید دین خدا را یاری کرد. بدان همه چیز فدای دین است، ما از این جمله چیز دیگری هم استفاده میکنیم که خدا اسلامش را دوست دارد و حتی حاضر است حسین و زینب فدای آن شوند.
امام حسین«سلاماللهعلیه» خیلی محبوب پیش خداست. پیغمبر اکرم«صلیاللهعلیهوآلهوسلم» بارها میگفت هرکه محبوبترین افراد پیش خدا را بخواهد ببیند، حسینم را ببیند. اما همین امام حسین که خیلی محبوب پیش خداست، همین حسینی که خیلی محبوب پیش اهلبیت«سلاماللهعلیهم» است، فدای دین میشود. یعنی خدا این را میخواهد. دَوَران امر بین دین و امام حسین، میگوید حسینم فدای دین شود. اسارت عیال انصافاً خیلی مشکل است و ساده نیست. مثل حضرت زینب و عیال را اطراف بگردانند. آن هم مجلس ابنزیاد تا مجلس یزید. اما خدا راضی است، برای اینکه دین زنده میشود. ما باید اول چیزی که در این هفت هشت ده روز از این مکتب یاد بگیریم، بگوییم امام حسین«سلاماللهعلیه» به ما پیام داده و مکتب امام حسین به ما میگوید اگر دَوَران امر شد بین دین و هرچه، آن دین مقدم است. جان باشد یا مال و اهل و عیال باشد یا چیز دیگری. این گذشت و فداکاری است. لذا علاوه بر اینکه این را به ما میفهماند، ایثار و گذشت و فداکاری را هم به ما میفهماند. ما باید جوانمرد باشیم. باید در ما ایثار و گذشت و فداکاری زنده شود. گاهی گذشت راجع به دشمن است و گاهی گذشت و ایثار و فداکاری راجع به دوست است. گاهی ایثار و گذشت و فداکاری راجع به دیگران است و گاهی هم ایثار و گذشت و فداکاری راجع به دین است. در همۀ اینها انسان باید جوانمرد باشد. این هفت هشت ده روزه باید این حال جوانمردی در ما زنده شود. گاهی بنشیند و تلقین کند که امام حسین کشته شد برای اینکه دین زنده شود، پس من باید متدیّن شوم. این مکتب به ما دین میدهد. این مکتب به ما دین رسوخی میدهد. گاهی قدری فکر کند. غیرت به ما میگوید زن و بچه مقدم بر همه چیز هستند اما امام حسین«سلاماللهعلیه» حاضر شد زن و بچه را از این جلسه به آن جلسه و از این شهر به آن شهر ببرد، برای اینکه در میان ما دین رواج پیدا کند. پس من باید همه چیز را فدای دین کنم. امام حسین«سلاماللهعلیه» آن فداکاری را کرد، لاأقل برای اینکه من متدین شوم، پس متدین شوم. این مکتب خیلی به ما چیز میفهماند. به ما جوانمردی و عفو و ایثار و گذشت و فداکاری و اهمیت دادن به دین و مقدم انداختن دین بر همه چیز را یاد میدهد. امام حسین بارها میگفت: «أَلَا وَ إِنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ بَيْنَ السَّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ وَ هَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ».
این روح آقامنشی را در مقابل هر چیز از امام حسین یاد بگیریم. گریه برای امام حسین خوب است، اما مهمتر از گریه، برداشت از گریه و برداشت از این مکتب است. این مکتب امام حسین یعنی معلم اخلاق. به ما میگوید گذشت و ایثار و فداکاری داشته باش. به ما میگوید وفا داشته باش. اگر امام حسین را دوست داری، آدم باوفا باش. آن وفای حسین با خدا، ما هم وفا داشته باشیم با امام حسین«سلاماللهعلیه» و وفای اینجا اینست که دین در خانه و اجتماع ما زنده باشد. همه میدانیم که امام حسین«سلاماللهعلیه» کشته شده برای اینکه نماز زنده شود؛ لذا همۀ ما به فکر نماز و به فکر خدمت به خلق خدا و به فکر امر به معروف و نهی از منکر باشیم.
این زیارتها به ما خیلی چیز میدهد: «أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ»؛ این مکتب است. یعنی حسینم! برای دین آمدی و دین یعنی نماز و رابطه با خدا. دین یعنی رابطه با مردم و خدمت به خلق خدا. دین یعنی زنده کردن ما با امر به معروف و نهی از منکر. در این زیارتها این جمله خیلی تکرار شده است: «أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ»؛ بنابراین واجب و لازم است که ما از این مکتب امام حسین«سلاماللهعلیه» برداشت کنیم و گفتم این از امتیازهای امام حسین«سلاماللهعلیه» است. برای امام باقر و امام صادق«سلاماللهعلیهم» فرصتی جلو آمد و توانستند مکتب فرهنگ به ما بدهند. امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» توانستند نهجالبلاغه به ما بدهند. اما امام حسین یک فرهنگ عملی دادند و این فرهنگ عملی خیلی مهمتر از فرهنگ علمی است. او فرهنگ علمی میدهد یعنی نهجالبلاغه، اما امام حسین«سلاماللهعلیه» فرهنگ عملی میدهد. یعنی ما گریه کنیم برای امام حسین«سلاماللهعلیه» که کشته شده است، برای اینکه دین را به هراندازه که میتوانیم زنده کنیم.
و صلّی الله علی محمّد و آل محمّد
[4]. ر.ک: روضة الواعظین، ج 1، ص 165.
[5]. اللهوف، ص 97؛ اثبات الوصیه، ص 166؛ الاحتجاج، ج 2، ص 300؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 3، ص 249.