بسم الله الرّحمن الرّحيم
«رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي»
پيرو بحث موانع سقوط، در اين جلسه راجع به برخي از مستحّات که تأکيد فراواني بر آنها شده و مانع سقوط انسان ميشوند و به عبارتي موجب عاقبت به خيري است، سخن خواهيم گفت.
طهارت دائمي
يکي از مستحبّات مورد تأکيد در روايات، دائم الطهارة و دائم الوضو بودن است که علماي علم اخلاق نيز سفارشات فراواني بر آن دارند. استاد بزرگوار ما حضرت امام خميني«قدّسسرّه» ميفرمودند: طهارت براي انسان، نظير زره در جنگ است؛ يعني همانطور که زره در جنگ و جهاد، حافظ انسان است، طهارت هم در زندگي و در جهاد با شياطين جنّي و انسي، حافظ او است.
در مورد اهميّت طهارت و آثار آن، در روايت قدسي آمده است:
«مَنْ أَحْدَثَ وَ لَمْ يَتَوَضَّأْ فَقَدْ جَفَانِي وَ مَنْ أَحْدَثَ وَ تَوَضَّأَ وَ لَمْ يُصَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَ لَمْ يَدْعُنِي فَقَدْ جَفَانِي وَ مَنْ أَحْدَثَ وَ تَوَضَّأَ وَ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ وَ دَعَانِي فَلَمْ أُجِبْهُ فِيمَا يَسْأَلُ عَنْ أَمْرِ دِينِهِ وَ دُنْيَاهُ فَقَدْ جَفَوْتُهُ وَ لَسْتُ بِرَبٍّ جَاف»[1]
خداوند متعال ميفرمايد: هرکس محدث شود و وضو نگيرد، به من بياعتنايي کرده است. (حتّي بعضي روايت را اينطور معنا ميکنند که به من ظلم کرده است!) و اگر کسي وضو بگيرد و پس از وضو دو رکعت نماز نخواند، باز هم به من بياعتنايي کرده است. همچنين اگر کسي وضو بگيرد و دو رکعت نماز هم بخواند، امّا دعا نکند، باز به من بياعتنا بوده است. سپس ميفرمايد: امّا اگر کسي وضو بگيرد و بعد از آن دو رکعت نماز بخواند و سپس دعا کند و از خدا چيزي بخواهد، ولي خدا به او عنايت نفرمايد، خداوند به او ظلم و بياعتنايي کرده است و مسلّماً خداوند رحمان به کسي ظلم نميکند و در نتيجۀ دعاي او مستجاب است.
اهل سير و سلوک، دائم الوضو بوده و مقيّد به طهارت هميشگي هستند. شخصي نقل ميکرد شبي در خدمت يکي از بزرگان و علما بودم. او مريض شده بود، ولي هشت مرتبه براي تطهير رفت و در حالي که هوا بسيار سرد بود، پس از تطهير، با آب سرد وضو ميگرفت و بدون وضو نخوابيد. در واقع به تعبير حضرت امام«قدّسسرّه» انسان بايد هميشه اين زره را همراه خود داشته باشد.
طهارت و وضوي هميشگي، موجب حفظ انسان از شرور جنّي و انسي ميشود و بلاها را دور ميکند. در حقيقت طهارت، يکي از موانع سقوط انسان در بلاها و گرفتاريها است. اگر کسي هنگام خواب، وضو بگيرد، تا وقتي از خواب بيدار ميشود، در حفظ و حراست خداست و اگر کسي تحت حفاظت الهي باشد، خداوند متعال مانع سقوط او ميشود.
امام صادق«سلاماللهعليه» فرمودند:
«مَنْ تَطَهَّرَ ثُمَّ آوَى إِلَى فِرَاشِهِ بَاتَ وَ فِرَاشُهُ كَمَسْجِدِه»[2]
هر كس وضو بگيرد و به بستر خواب رود، بسترش به هنگام خواب مانند جايگاه سجدۀ او خواهد بود.
انجام امور مستحبّ هنگام خواب، مانند گفتن تسبيحات حضرت زهرا«سلاماللهعليها»، خواندن سه مرتبه سورۀ توحيد، گفتن يک مرتبه تسبيحات اربعه و ... بسيار حائز اهميّت است و تأکيد فراواني بر آن شده است، همۀ اين اعمال وقتي با طهارت و وضو همراه باشد، آثار بيشتر و گستردهتري براي انسان خواهد داشت.
در روايت داريم كه پيغمبر اكرم«صلّياللهعليهوآلهوسلّم» به حضرت زهرا«سلاماللهعليها» فرمودند: دخترم در وقت خواب يك ختم قرآن بخوان، يك حج و عمره به جا بياور و مؤمنين و ملائكه و انبياء را نيز از خود راضى كن. حضرت فاطمه زهرا«سلاماللهعليها» به پدر گفتند: پدر جان فرموده خويش را تفسير كنيد. ايشان فرمودند: اگر در موقع خواب سه مرتبه سوره توحيد را بخوانى، يك ختم قرآن خواندهاى. گفتن يک مرتبه ذكر شريف «سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر»، ثواب يك حج و عمره را دارد. گفتن ذكر «اللهم اغفر للمومنين و المومنات و المسلمين و المسلمات الاحياء منهم و الاموات»، رضايت مؤمنين و مؤمنات را در بر دارد و ذكر شريف «اللهم صل علي محمد و ال محمد و علي جميع الانبياء و المرسلين و الملائكة المقربين» با رضايت انبياء و ملائكه همراه است.
در روز نيز اهتمام به دائم الوضو بودن، لازم است و باعث حفظ انسان از خطر و اقسام بلا و مصيبت شده، او را از شرّ شياطين جنّي و انسي در امان ميدارد.
نماز اوّل وقت
دوّمين امر مستحبّ ـ و البته در حدّ وجوب ـ که مانع سقوط انسان ميگردد، نماز اوّل وقت است. همانگونه که قبلاً بيان شد، اصل نماز، مانع سقوط انسان است:
«إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ»[3]
بسياري از مفسّرين عبارت «وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ» را ماوراي نماز معنا کردهاند، ولي ظاهراً اينطور نيست و عبارت «وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ» در ادامۀ جمله، عطف تفسيري است. يعني بالاترين ذکرها، نماز است. نماز، انسان را از گناه نگاه ميدارد و مانع سقوط او ميشود. گرچه اکمال نماز با حضور قلب و توجّه خاصّ به خداوند متعال حاصل ميشود که به آن «معراج مؤمن» ميگويند، ولي اگر نماز به اصطلاح، شرع پسند باشد، يعني اوّل وقت خوانده شود، مؤدّبانه و با رعايت آداب ظاهري باشد و پس از آن تسبيحات حضرت زهرا«سلاماللهعليها» گفته شود، انسان را از سقوط نگاه ميدارد.
آنچه در اين مبحث توجه جدي ميطلبد، اينکه نماز اوّل وقت با رعايت آداب و شرايط، مانع سقوط، تباهي و گمراهي انسان است. در واقع نمازي مي تواند انسان را از گناه، فساد و فحشا نجات دهد که در اوّل وقت و دست کم با رعايت آداب ظاهري، پوشش مناسب و مؤدبانه و همراه با تعقيبات اقامه شود.
کسي که براي نماز خود اهميّت قائل نباشد، آن را اوّل وقت اقامه نکند، با عجله و بدون تعقيبات بخواند، نبايد انتظار داشته باشد، اين نماز او را از شرّ شياطين جنّي و انسي حفظ کند. چنين نمازي نه تنها در ممانعت از سقوط بي اثر است، بلکه عقوبات دنيوي و اخروي نيز در پي خواهد داشت.
بحث ما در مورد ترک نماز و نخواندن آن نيست؛ آنکه انسان را از سلک اسلام خارج ميسازد:
«مَنْ تَرَكَ الصَّلَاةَ مُتَعَمِّداً فَقَدْ كَفَر»[4]
بلکه بحث اکنون، راجع به اين است که بياعتنايي به نماز، تند تند خواندن آن و بيتوجّهي به وقت فضيلت آن، نميتواند از انحراف آدمي جلوگيري کند و مورد مذمّت شديد قرآن کريم نيز واقع شده است:
«فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ، الَّذينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ»[5]
همۀ معصومين«سلاماللهعليهم» توجّه خاصّي به نماز، خصوصاً در اوّل وقت آن داشتهاند. اهتمام ايشان به نماز اوّل وقت، ميزان اهميّت اين موضوع را نزد آنان ميرساند.[6] ائمّۀ اطهار«سلاماللهعليهم» و پس از ايشان، بزرگان دين و علماي ربباني، به قدري براي نماز اوّل وقت ارزش و اعتبار قائل بودهاند که گويا اقامۀ نماز در اوّل وقت، واجب است. در حقيقت ترجيح کار ديگر بر نماز در اوّل وقت، به معناي بياعتنايي به نماز و اعراض از اين عبادت بزرگ است که قرآن کريم، نتيجۀ آن را سردرگمي، تشويش اذهان و غمّ و غصّه در دنيا و آخرت ميداند:
«وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى»[7]
کسي که به نماز اهميّت ندهد، زندگي دنيوي او با پريشاني، غم و غصّه، نگراني و اضطراب خاطر همراه خواهد بود و زندگي وي از نورانيّت و شادي خالي است. همچنين در آخرت به صورت کور وارد محشر ميشود. اگر کسي انتظار شادي و سرور در زندگي را دارد، بايد براي نماز اوّل وقت و نماز جماعت، اهميّت قائل شود.
اهميّت اقامۀ نماز صبح در اوّل وقت
بسياري از مؤمنين، نماز ظهر، عصر، مغرب يا عشاء را در اوّل وقت اقامه ميکنند، ولي نسبت به اوّل وقت نماز صبح، سهلانگاري ميکنند. رعايت اوّل وقت در همۀ نمازها لازم و ضروري است، ولي نماز صبح از اهميّت بيشتري برخوردار است.
اساساً شب بيداري و سحرخيزي از منظر تعاليم ديني بسيار حائز اهميّت است[8] و آثار نيکو و برکات فراواني به همراه دارد و افرادي که هنگام اذان صبح، خواب هستند، از آن برکات بينظير محروم خواهند شد. به قول عوام: هرکه خواب است، قسمتش روي آب است. هرکه موقع نماز صبح خواب بماند، بايد بداند به راحتي گرفتار مکر و وسوسۀ شياطين جنّي و انسي ميشود و سقوط ميکند.
اهميّت نماز جماعت
نکتۀ قبال توجه ديگر اينکه: نماز اوّل وقت، بايد به صورت جماعت اقامه شود. آنچه قرآن شريف به مسلمانان دستور ميدهد، صرفاً خواندن نماز نيست، بلکه بر اقامۀ نماز تأکيد ميورزد. اقامۀ نماز به اين معناست که هنگام نماز، همۀ مکانها و کارها تعطيل شوند و مسلمانان همگي به نماز جماعت روي آورند. اقامۀ نماز، در صورت جماعت بودن آن، تحقّق مييابد.
بنابراين اقامۀ نماز، مخصوصاً نماز صبح در اوّل وقت و به صورت جماعت در مسجد، از جمله موانع سقوط انسان است و حسن عاقبت به همراه خواهد داشت.
انس با قرآن
سوّمين مستحب از مستحبّات که باعث عاقبت به خيري و مانع سقوط انسان ميشود، انس با قرآن کريم است. ارتباط با کلام الهي فوقالعاده مهم است و مانعي در برابر آفات و بليّات دنيوي و اخروي است. همچنين انس با قرآن، انسان را از شرور جنّي و انسي محفوظ ميدارد.
بسياري از مفسّرين، اعمّ از سني و شيعه، راجع به خواص سور و آيات، روايات و مطالب بسياري را نقل کردهاند که خواندن هر سوره، چه فوايد و آثاري را دارد. مثلاً اگر کسي يک مرتبه «آية الکرسي» را بخواند، پروردگار عالم يک فوج از ملائکه را به عنوان حافظان او ميفرستد. اگر دو مرتبه آية الکرسي را بخواند، دو فوج از ملائکه مخافظ او خواهند بود و اگر سه بار آية الکرسي را تلاوت کند، خداوند متعال به ملائکه خطاب ميکند: شما برويد، من حافظ بندهام هستم! اگر پروردگار عالم، حافظ انسان باشد، مسلّماً از سقوط محفوظ ميماند و خداوند در بنبستها و مشکلات، او را ياري ميکند.
آنچه در اين بحث مورد نظر است، اينکه انس با قرآن، موجب محفوظ بودن انسان از خطرات گمراهي و انحراف است. رعايت قبله در هنگام خواندن قرآن، قرائت از روي مصحف و با وضو بودن در هنگام قرائت بسيار مفيد و پسنديده است، امّا اگر هرکدام از اين شرايط نيز نباشد، باز هرچه انسان بتواند قرآن بخواند و با آن کتاب نوراني مأنوس باشد، بهجا و نيکو و اثر بخش است. حتي اگر انسان در راه يا در حال استراحت باشد، نبايد فرصت انس و ارتباط با قرآن کريم را از دست بدهد.
ائمّۀ هدي«سلاماللهعليهم» در موقعيّتهاي مختلف و در هر فرصتي به ذکر، دعا و خواندن قرآن مشغول بودهاند. امام صادق«سلاماللهعليه» ميفرمايند: چانۀ پدرم هميشه ميجنبيد، يعني هميشه ذکر ميگفتند يا قرآن ميخواندند. يا در مورد امام رضا«سلاماللهعليه» نقل شده است که حضرت، هر سه روز يک مرتبه قرآن را ختم ميکردند و ميفرمودند: اگر بخواهم در كمتر از سه روز هم ميتوانم يك قرآن ختم كنم، و ليكن هنگامى كه به آيات شريفه ميرسم، تفكر و تدبّر ميكنم، كه اين آيه در چه موضوعى فرود آمده و در چه وقتى نازل شده است، و لذا قرآن را در هر سه روز يك دور قرائت ميكنم.[9]
شخصي ميگفت هر موقع مرحوم آيت الله آقاي کمپاني را ميديدم، در حال راه رفتن، در حال پذيرايي از ميهمانان، وقتي در جلسهاي نشسته بودند و ...، چانۀ ايشان ميجنبيد. بعداً فهميدم که ايشان مقيّد هستند که در طول شبانه روز، هزار مرتبه سورۀ قدر را بخوانند.
بنابر اين، بايد دانست که انس با قرآن در همۀ حالات، انسان را از همۀ آفات و بليّات حفظ ميکند و مانع سقوط وي خواهد بود.
پينوشتها:
====================
1- ارشاد القلوب، ج 1، ص 60
2- ثواب الاعمال، ص 18
3- عنکبوت / 45
4- بحارالانوار، ج 30، ص 673
5- ماعون / 5-4
6- ر.ک: نماز، نجواي مؤمنان، صص 33-24
7- طه / 124
8- ر.ک: سير و سلوک،مقدّمه، صص 8-19
9- اعلام الوري، ص 327