أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.
مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» در عروه مسئلۀ شکیّات را تقریباً با صد فرع عنوان فرمودند. اما این صد فرع خیلی درهم برهم است. یک مسئله مربوط به شکهای باطل بود که آن را هم سریع فرمودند. بعد قریب سی فرع به عنوان مسئله متعلق به شکیّات فرمودند و خیلی از اصول شکیّات باقی مانده است. سهویّات و ظنیّات را خیلی سریع با یک مسئله فرمودند. شکهایی که اعتبار ندارد را نیز بعد میفرماید اما با خیلی فاصله. و بالاخره الان در وسط شکیات نماز احتیاط را که در آن 9 شک فرمودند صحیح است، عنوان میکنند و علی کل حالٍ تشتّت و تفرّقی در مسئلۀ شکیّات مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» دیده میشود که در آخر کار به عنوان مسائل متفرقه هفتاد فرع عنوان میفرمایند. علی کل حالٍ مرحوم سیّد کاری به تفرّقها و کاری به اینکه چه چیز باید اول باشد و چه چیز باید بعد باشد، نداشته و ما هم تبعاً از مرحوم سیّد باید نداشته باشیم.
مباحثۀ امروز مربوط به نماز احتیاط است. شکهایی که صحیح است، قبلاً با سرعتی فرمودند و الان میخواهند نماز احتیاطش را بفرمایند؛ لذا میفرمایند:
فصل في كيفية صلاة الاحتياط:
مسأله 1:
يعتبر في صلاة الاحتياط جميع ما يعتبر في سائر الصلوات من الشرائط وبعد إحرازها ينوي ويكبر للاحرام ويقرأ فاتحة الكتاب ويركع ويسجد سجدتين ويتشهد ويسلم، وإن كانت ركعتين فيتشهد ويسلم بعد الركعة الثانية، وليس فيها أذان ولا إقامة ولا سورة ولا قنوت، ويجب فيها الاخفات في القراءة وإن كان الصلاة جهرية حتى في البسملة على الأحوط، وإن كان الأقوى جواز الجهر بها بل استحبابه.
اینکه مثلاً باید با طهارت باشد و رو به قبله باشد و امثال اینها. بعد از اینکه برای نماز احتیاط مهیّا شد، «وبعد إحرازها ينوي ويكبر للاحرام ويقرأ فاتحة الكتاب ويركع ويسجد سجدتين ويتشهد ويسلم»
رکعت اول را نفرمودند و رفتند در رکعت دوم و طرز آن را فرمودند. حال برای همین نماز دو رکعتی که مربوط به یک رکعتی هم هست، میفرماید:
وليس فيها أذان ولا إقامة ولا سورة ولا قنوت، ويجب فيها الاخفات في القراءة وإن كان الصلاة جهرية حتى في البسملة على الأحوط، وإن كان الأقوى جواز الجهر بها بل استحبابه.
در نماز عشا که باید حمد و سوره را بلند بخوانی، اما در اینجا باید آهسته بخوانی و در همۀ نمازها که باید بسم الله آن را آهسته بخوانی، در اینجا باید بلند بخوانی اما در اینجا هم میگویند آهسته بخوانید. اما نتوانستند فتوا دهند و میفرمایند: «و إن کان الأقوی جواز الجهر بها» بسم الله الرحمن الرحیم نماز احتیاط را میتوان بلند خواند اما خوب است که احتیاط کند و بسم الله آن را هم آهسته بخواند.
این مسئلۀ اول راجع به کیفیت نماز احتیاط است و اما اینکه اینها از کجا پیدا شده، اولاً تسلّمی در میان اصحاب است که میفرماید نماز احتیاط مثلاً با نماز صبح چند فرق دارد. نماز صبح اذان و اقامه دارد و این ندارد. نماز صبح سوره دارد و این نماز ندارد. سورۀ نماز صبح را باید بلند بخواند، و این نماز این را ندارد. و علی کل حالٍ این فرقها هست، مثل اینکه از حرفهای فقها فهمیده میشود که با ذوق خودشان یک نماز درست کردند و بالاخره مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» این مسئلۀ ذوقی را در اینجا آوردند و فرمودند که نیّت کند مثلاً برای شک سه و چهار و تکبیر بگوید و فاتحة الکتاب بخواند و رکوع و سجده و تشهد و سلام بگوید اما اذان و اقامه نگوید و سوره نخواند و قنوت را هم نخواند. همۀ نماز احتیاطها را آهسته بخواند و حتی بسم الله هم که در نمازهای اخفاتیه مستحب است که بلند بخواند، در اینجا آهسته بخواند. اما دیدند که نمیشود به این فتوا دهند و فرمودند: «حتى في البسملة على الأحوط، وإن كان الأقوى جواز الجهر بها»
علی کل حالٍ نمیدانیم این را از روایات استفاده کردند و یا یک امر ذوق فقهی باشد و از جمع بین روایات شکیّات استفاده کرده باشند. ولی میدانیم و مسلّم پیش اصحاب است که آنچه را که مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» تا اینجا فرمودند. کیفیت نماز احتیاط به طریقی که با نماز احتیاط بخواند؛ برای اینکه همۀ شکیّات مربوط به سه و چهار است. یک و دو ولو شکبردار است اما باید بعد اکمال سجدتین باشد؛ لذا ملاحظه کردند دو رکعت آخر نمازهای معمولی را و نماز احتیاط را از این نماز دو رکعتی آخر بیرون آوردند و صریحاً آنچه مرحوم سیّد فرمودند، دیگران هم فرمودند. از این جهت مسئله، مسئلۀ مشکلی است. ما روایتی نداریم که بتوانیم حرف مرحوم سیّد را تا اینجا که گفتیم از روایات استفاده کنیم.
روایت 1 از باب 11 از ابواب خلل، وسائل الشیعه، جلد 8، صفحه 219.
عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَنَّهُ قَالَ: إِذَا لَمْ تَدْرِ اثْنَتَيْنِ صَلَّيْتَ أَمْ أَرْبَعاً- وَ لَمْ يَذْهَبْ وَهْمُكَ إِلَى شَيْءٍ- فَتَشَهَّدْ وَ سَلِّمْ ثُمَّ صَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَ أَرْبَعَ سَجَدَاتٍ- تَقْرَأُ فِيهِمَا بِأُمِّ الْكِتَابِ ثُمَّ تَشَهَّدُ وَ تُسَلِّمُ- فَإِنْ كُنْتَ إِنَّمَا صَلَّيْتَ رَكْعَتَيْنِ- كَانَتَا هَاتَانِ تَمَامَ الْأَرْبَعِ- وَ إِنْ كُنْتَ صَلَّيْتَ أَرْبَعاً كَانَتَا هَاتَانِ نَافِلَةً.
یک ذوق فقهی است اما خیلی چیزهای آن گفته نشده و خیلی از چیزهای آن که گفته شده، ناقص گفته شده و اگر ما باشیم و روایاتی که شک درست میکند، شک دو و سه بعد اکمال سجدتین و شک سه و چهار هرکجا باشد و شک دو و چهار بعد اکمال سجدتین و بالاخره شکیّات صحیح. همین که مرحوم سیّد با سرعتی گفتند و رد شدند. مثلاً در شک دو و سه فرمودند بنا را بر سه بگذارد و نماز را تمام کند و بعد یک رکعت ایستاده یا دو رکعت نشسته به جا بیاورد. درست کردن این حرف با این روایت مشکل است؛ برای اینکه این روایت میگوید در شک دو و سه بنا را بر سه بگذار و نماز را تمام کن و دو رکعت نماز بخوان و این دو رکعت اگر کسری نماز داری به جای آن میشود و اگر کسری نماز نداری، نافله است. این یک ذوق فقهی است اما از نظر فتوا مسلّم است. لذا وقتی برویم در روایتها میبینیم روایتها مفروضٌعنه گرفته است که در شکهایی که صحیح است طبق آن شک نماز بخوان، یا ایستاده و یا نشسته. یا دو رکعت ایستاده و دو رکعت نشسته بخواند تا جبران کند. اما همۀ اینها ذوق فقهی است و اگر ما یک جمله در اینجا داشته باشیم، شاید مطلب را بهتر صاف کنیم و اینکه نماز احتیاط یک امر تعبدی است. اگر ما باشیم و روایات، مثلاً میگوید در شک دو و چهار بعد اکمال سجدتین، دو رکعت نماز بخوان. یا در شک سه و چهار و پنج، دو رکعت نماز ایستاده یا دو رکعت نشسته بخوان. این جبران مافات نمیکند، اما شباهتی به جبران مافات دارد و مرحوم سیّد تبعاً از دیگران، این جبران و این حکمت را یک علت گرفتند. اما اگر ما بگوییم این حرفها در نماز احتیاط نیست. در نماز احتیاط یک تعبد است و ما اگر دلیل نداشته باشیم، شک نماز را باطل میکند. سابقاً گفتیم که نماز شک بردار نیست و باید احراز شود. در میان این قاعده گفتند شکهای صحیحی داریم و در این شکهای صحیح مرتب فرمودند یک رکعت ایستاده یا دو رکعت نشسته و یا دو رکعت ایستاده یا دو رکعت نشسته. اگر ما باشیم و آن قاعده، باید بگوییم هم اذان دارد و هم اقامه دارد. در نماز جهریه چون وصله است برای نمازهای اخفاتیه اما این روایتی که میگوید دو رکعت نماز بخوان، یعنی با سوره بخوان. اذان و اقامه ندارد و سوره ندارد و باید آهسته خواند و امثال اینها، در آن شکیّات نخوابیده است.
فتلّخص ممّا ذکرناه در این مسئلۀ اول اینکه نماز احتیاط یک تعبّد است و شاید بگوییم یک حکمت است و علی کل حالٍ یک تعبّد است برای وصله کردن نمازی. و ما باید قدر متیّقن گیری کنیم و اگر بخواهیم قدر متیّقن گیری کنیم، این فرمایشات قوم که اذان و اقامه ندارد و سوره ندارد و باید آهسته خواند و امثال اینها در آن نخوابیده است. از یک طرف فرمایشات قوم خلاف مسائلی است که مثلاً میگوید دو رکعت نماز احتیاط بخوان. این یعنی دو رکعت معمولی بخوان. اما از آن طرف هم اختلاف در مسئله نیست و آنچه فقها فرمودند چه قدماء و چه متأخرین، همین است که مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» در اینجا عنوان فرمودند. همین است که مرحوم سیّد از بعضی از روایات استفاده کردند، البته به ضمیمۀ ذوق فقهی خودشان.
مسئله 2:
حيث إن الصلاة مرددة بين كونها نافلة أو جزءاً أو بمنزلة الجزء فيراعى فيها جهة الاستقلال والجزئية فبملاحظة جهة الاستقلال يعتبر فيها النية و تكبيرة الإحرام وقراءة الفاتحة دون التسبيحات الأربعة، وبلحاظ جهة الجزئية يجب المبادرة إليها بعد الفراغ من الصلاة وعدم الإتيان بالمنافيات بينهما وبين الصلاة، ولو أتى ببعض المنافيات فالأحوط إتيانها ثم إعادة الصلاة، ولو تكلم سهوا فالأحوط الإتيان بسجدتي السهو، والأحوط ترك الاقتداء فيها ولو بصلاة احتياط خصوصا مع اختلاف سبب احتياط الإمام والمأموم، وإن كان لا يبعد جواز الاقتداء مع اتحاد السبب وكون المأموم مقتديا بذلك الإمام في أصل الصلاة.
میبینیم مسئلۀ دوم تقریباً همان مسئلۀ اول است و با ذوق فقهی یک مسئله درست کردند. میفرمایند که یک جهت استقلال دارد که مواظب آن جهت استقلال باش؛ مثل نیت و تکبیرة الإحرام و قراءة الفاتحة. عدم استقلال دارد و آن اینست که سوره نخواند و بلند نخواند و مواظب باشیم که سجدۀ سهو نباشد و بالاخره هم آن جهت استقلال و هم جهت جزئیاتش را مراعات کنیم. آیا میشود اقتدا کرد یا نه؟!
در اینجا میفرمایند: «والأحوط ترك الاقتداء فيها ولو بصلاة احتياط خصوصا مع اختلاف سبب احتياط الإمام والمأموم، وإن كان لا يبعد جواز الاقتداء»
در یک جا باید در میان نماز احتیاط حرف نزنیم و جهت استقلال و جزئیتش را حفظ کنیم و از یک جهت هم اگر اقتدا کنیم، اشکال ندارد. ولی اگر کسی بگوید یک امر تعبّدی است و امر تعبّدی را به عرف دهیم، عرف میگوید دو رکعت نماز بدهکاری و دو رکعت نماز متعارف به جا بیاور،خواه فرادی باشد خواه با اقتدا، خواه آهسته و خواه بلند. خواه برای آن دو رکعت اذان و اقامه بگویی و خواه نگویی. لذا مسئلۀ دوم نظیر مسئلۀ اول است و بالاخره حرف سنگینی است و باید بگوییم نماز احتیاط یک تعبّد است و هرکجا شک کردیم باید احتیاط کنیم و فقها هم که اینگونه نماز احتیاط درست کردند، از یک طرف میبینند نماز احتیاط، نماز درست کن نیست و از یک طرف میبینند که چیزهای مسلّمی در فقه آمده است. جمع بین این حرفها همین شده که در رسالهها هست و من جمله مرحوم سیّد به طور جزم فرمودند و بعضی اوقات هم جرئت کردند، مثل اینکه گفتند نماز احتیاط را به جماعت بخواند و اول گفتند نه و بعد گفتند جایز است. همۀ اینها به خاطر اینست که مسئله، مسئلۀ مشکلی است اما خوبی آن به اینست که اختلاف در مسئله نیست و باید بگوییم یک اجماع در مسئله هست که از جمع بین روایات یک تسلّم فهمیدند و آن تسلّم را به طور فتوایی برای مردم گفتهاند.
و صلّی الله علی محمّد و آل محمّد