أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.
بحث دربارۀ شکیّات بود و قبل از آنکه وارد شکیّات مصطلحه بشوند، مسائل فراوانی را راجع به شک فرمودند. اما همۀ این مسائل، واضح و بدون اختلاف بود؛ اما از نظر عمل مسائل فوقالعاده مورد عمل بود.
ده مسئله از آن مسائل مباحثه شد. مباحثۀ امروز راجع به مسئلۀ 11 است که هفت هشت ده مسئله است اما گفتم همۀ آنها احتیاج به تفحّص و استدلال ندارد.
مسئله 11:
الأقوى جريان الحكم المذكور في غير صلاة المختار فمن كان فرضه الجلوس مثلا وقد شك في أنه هل سجد أم لا وهو في حال الجلوس الذي هو بدل عن القيام لم يلتفت، وكذا إذا شك في التشهد، نعم لو لم يعلم أنه الجلوس الذي هو بدل عن القيام أو جلوس للسجدة أو للتشهد وجب التدارك لعدم إحراز الدخول في الغير حينئذ .
این مسائل امروز مربوط به قاعدۀ فراغ و قاعدۀ تجاوز است. مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» در آخر این مسئلۀ 11 یک قاعدۀ کلی دارند و مسئله بسیار عالی و استدلال هم بسیار عالی و مورد اطمینان همه است.
جملۀ مرحوم سیّد این بودکه: «لعدم إحراز الدخول فی الغیر»، بعبارة الأخری «ذکر المسئله مع البیّنة و البرهان».
یک قاعدۀ کلی اینکه اگر در ذکری یا در فعلی از آن گذشته باشد و شک کند آیا درست به جا آورده یا نه، بگوید درست به جا آوردم. اما اگر هنوز به جا نیاورده است، باید بگوید به جا نیاوردم. این یک قاعدۀ کلی است و روایات فراوانی هم در مسئله هست.
مسئلهای که امروز دو سه مرتبه تکرار میشود، اینست که آیا مثل قاعدۀ تجاوز یا قاعدۀ فراغ، باید از آن بگذرد تا قاعدۀ فراغ و تجاوز باشد یا نه. اگر نگذشته باشد اما به جا آورده باشد. مثلاً تکبیرة الإحرام را گفت و شک کرد درست گفته یا نه. یا در قرائت است و شک کرد که قبلاً تکبیرةالإحرام را گفته یا نه. در هر دو صورت مشهور در میان فقها اینست که قاعدۀ تجاوز دارد. مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» در همین مباحثۀ امروزمان یک جا میفرماید قاعدۀ تجاوز دارد و یک جا میفرماید قاعدۀ تجاوز ندارد و قاعدۀ تجاوز آنجاست که وارد کلام دیگری یا فعل دیگری شده باشد. مثلاً به سجده رفت و شک کرد که آیا رکوع کردم یا نه. و اما اگر از آن نگذشته، قاعدۀ تجاوز ندارد. مثلاً حمد میخواند و شک میکند الله اکبر را گفتم یا نه، باید بگوید گفتم. اما اگر بگوید آیا الله اکبر را درست گفتم یا نه و یا اگر در حال تهیأ است، ایا الله اکبر را گفت یا نه؛ مشهور در میان فقها و من جمله مرحوم سیّد در اینجا میفرمایند نه، قاعدۀ تجاوز آنجاست که وارد فعل دیگری شده باشد. اما خیلی از بزرگان که من هم متابعت از بزرگان دارم و میگویم در قاعدۀ تجاوز، خواه گذشته باشد یا نه. مثلاً گفت الله اکبر و هنوز نگفته بسم الله الرحمن الرحیم و شک کرد الله اکبر را درست گفته یا نه، بنابراین بگوید درست گفتم؛ «کل ما مضی فامضه کما هو». بعضیها «فامضه کما هو» را معنا میکنند که یعنی وارد عمل دیگری شده باشد. اما مرحوم سیّد در اینجا گاهی میگویند وارد عمل دیگری شده باشد لازم نیست و گاهی میفرمایند باید وارد عمل دیگری شده باشد.
سابقاً گفتیم و مسائل خیلی تکراری است و در اینجا هم مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» دو مرتبه فرمودند که در قاعدۀ تجاوز لازم نیست وارد عمل دیگری شده باشد. البته احتیاط استحبابی دارد. اما این جملۀ مرحوم سیّد برای جاهای دیگر هم خیلی خوب است که میفرماید: «لعدم إحراز الدخول فی الغیر»؛ برای اینکه احراز غیر نشده، پس واجب است که تدارک شود. اینجا از جاهایی است که ظهور دارد که وارد غیر هم شده باشد. اما ما میگوییم نه، «لعدم إحراز الدخول فی الغیر» ظهور در این دارد که اگر گفته و نمیدانسته درست گفته یا نه و وارد بعدی نشده «فامضه کما هو».
مسئلۀ 12:
لو شك في صحة ما أتى به وفساده لا في أصل الإتيان فإن كان بعد الدخول في الغير فلا إشكال في عدم الالتفات، وإن كان قبله فالأقوى عدم الالتفات أيضاً، وإن كان الأحوط الإتمام والاستئناف، إن كان من الإفعال، والتدارك إن كان من القراءة أو الاذكار ما عدا تكبيرة الإحرام.
مسئلۀ 11 راجع به أصل إتیان بود که آیا آوردم یا نه؛ و اینجا راجع به این است که درست آوردم یا نه.
مسئلۀ 11 با مسئلۀ 12 تهافتی پیدا کرد. در مسئلۀ 11 میگویند در قاعدۀ تجاوز باید وارد عمل دیگری شود و در این مسئله میفرمایند نه.
راجع به تکبیرة الإحرام در اینجا اشکال دارند و ما میگوییم چه فرق میکند. اگر شما قاعدۀ تجاوز را جاری کردید، راجع به تکبیرةالإحرام هم میآید. مثلاً تکبیرةالإحرام را گفت و نمیداند درست گفته یا نه، بنابراین «فامضه کما هو». یا بسم الله الرحمن الرحیم را گفت و شک کرد آیا الله اکبر را درست گفت یا نه؛ بنابراین بگوید درست گفتم. یک جا مرحوم سیّد میفرمایند دخول در غیر میخواهیم و یک جا میفرمایند دخول در غیر نمیخواهیم. حال خودتان هستید و فهم از روایات که «کلّ ما مضی» آیا دخول در غیر را هم میگوید یا نه. ما میگوییم نه. «فامضه کما هو» خواه داخل در غیر شده باشد و خواه داخل در غیر نشده باشد.
معمولاً همۀ این احتیاطها گفته شده و تا اینجا مباحثۀ ما تکرار بوده و مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» در این مسائل آنطور که باید جزم به مسئله داشته باشند، ندارند؛ لذا گاهی تکرار میکنند و گاهی اختلاف در گفتار است و بالاخره آنچه ما گفتیم اینست که این قاعدۀ تجاوز که بعد هم دوباره صحبت میکنیم، احتیاج به دخول در غیر ندارد. از روایت نیز همینطور فهمیده میشود.
مسئله 13:
إذا شك في فعل قبل دخوله في الغير فأتى به ثم تبين بعد ذلك أنه كان آتيا به فإن كان ركنا بطلت الصلاة وإلا فلا، نعم يجب عليه سجدتا السهو للزيادة، وإذا شك بعد الدخول في الغير فلم يلتفت ثم تبين عدم الإتيان به فإن كان محل تدارك المنسي باقيا بأن لم يدخل في ركن بعده تداركه وإلا فإن كان ركنا بطلت، الصلاة وإلا فلا، ويجب عليه سجدتا السهو للنقيصة .
به عنوان مثال گفت الله اکبر و هنوز بسم الله الرحمن الرحیم را نگفته، شک کرد که الله اکبر را گفته یا نه. در اینجا میگوییم الله اکبر را گفت. حال آیا این فتوا بود از خودش یا دیگران که دخول در غیر میخواهیم یا نه، برای اینکه یقین پیدا کند، دوباره الله اکبر را گفت. اما بعد فهمید که الله اکبر را گفته و درست هم گفته است. مرحوم سیّد در اینجا خلافاً از مسائل قبلی یک تفصیل قائلند. میفرمایند: «فإن کان رکنا بطلت الصلاةو إلا فلا»؛ اگر در رکن است، مثل اینکه در نماز جماعت گفته الله اکبر و بعد شک کرد الله اکبر را گفت یا نه و یا درست گفته یا نه. میفرمایند در اینجا نمازش باطل است. یعنی باید رها کند و نماز دیگری بخواند. و اما اگر در غیر رکن است، نماز صحیح است. باز در اینجا سه اختلاف در فرمایش مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» دیده میشود؛ یکی در قاعدۀ تجاوز که دخول در غیر میخواهیم یا نه و گاهی میگویند نه و گاهی میگویند آری. یک مسئله هم اینکه اگر شک در فساد کرد، «فأتی به»؛ و اما اگر الله اکبر باشد، نمازش باطل است. ولی ما در مسائل قبلی و این مسائل فرق نمیگذاریم و میگوییم قاعدۀ تجاوز اختصاص به ارکان ندارد. مسلّم پیش اصحاب هم هست و حتی مسلّم پیش مرحوم سیّد هم هست و اما در اینجا از آن مسلّمیّت دست برداشتند و میفرمایند طبق قاعدۀ تجاوز اگر رد نشده باشد و رکن باشد، نماز باطل است. و اما اگر رکن نباشد، نماز صحیح است.
مسئله 14:
إذا شك في التسليم فإن كان بعد الدخول في صلاة أخرى أو في التعقيب، أو بعد الإتيان بالمنافيـــــات لم يلتفت، وإن كان قبل ذلك أتى به.
در حال خواندن تسبیحات حضرت زهراست و نمیداند سلام داده یا نه. در اینجا «لم یلتفت».
این هم یک فرق با قاعدۀ تجاوز است که اگر وارد منافیات شده، التفات نکند و اگر وارد منافیات نشده، التفات کند. تقریباً این قول چهارم از مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» در قاعدۀ تجاوز است. اگر به راستی فتوای مرحوم سیّد را بخواهیم و فتوای مشهور را بخواهیم و مسائلی را بخواهیم که مرحوم سیّد متعرض شدند و بعد هم متعرض میشوند؛ آنگاه وقتی گفت «السّلام علیکم و رحمة الله و برکاته» و شک کرد از نماز خارج شد یا نه، باید بگوید خارج شدم. همچنین اگر سرش را اینطرف و آنطرف برده است، در اینجا بگوید قاعدۀ تجاوز است. اما قاعده اقتضاء میکند که قاعدۀ تجاوز تخصیص بردار نیست و این امتنان شارع مقدس در همه جا هست؛ افعال باشد یا اقوال، رکن باشد یا غیررکن باشد.
مسئله 15:
إذا شك المأموم في أنه كبر للاحرام أم لا فإن كان بهيئة المصلي جماعة من الانصات ووضع اليدين على الفخذين ونحو ذلك لم يلتفت على الأقوى، وإن كان الأحوط الإتمام والاعادة.
این نیز همان مسئله است اما احتیاط مستحبی کردند. در وسط نماز است و امام جماعت است و نمیداند الله اکبرش را گفته یا نه؛ بنابراین بگوید گفتم. هنوز امام جماعت وارد قرائت نشده و این شک کند که بگوید به جا آوردم. به این مسئله هم فتوا میدهند اما یک احتیاط مستحبی هم دارند.
مسئله 16:
إذا شك وهو في فعل في أنه هل شك في بعض الإفعال المتقدمة أم لا لم يلتفت، وكذا لو شك في أنه هل سها أم لا وقد جاز محل ذلك الشيء الذي شك في أنه سها عنه أو لا، نعم لو شك في السهو وعدمه وهو في محل يتلافى فيه المشكوك فيه أتى به على الأصح .
در اینجا دوباره به قاعدۀ تجاوز فتوا میدهند به اصحّ. نمیدانم چه شده است، آیا این از عروه هست یا نیست.
استاد بزرگوار ما آقای بروجردی«رحمتاللهعلیه» یک جمله بر حاشیه بر عروه دارند که خیلی حاشیۀ خوبیست. میفرماید: «لم یظهر للفروع المذکورة فی هذه المسئلة معنا محصّل یحتاج الی الذکر».
ما در این فرمایشات مرحوم سیّد چیزی ندیدیم که محل گفتگو باشد و قابلیت برای تکرار باشد، درحالی که آقای بروجردی«رحمتاللهعلیه» فوقالعاده به مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» احترام دارند، حاشیۀ پرمحتوایی هم دارند و بالاخره در حالی که به مرحوم سیّد احترام دارند، در اینجا میفرمایند چرا این مسائل را تکرار کردی و این اختلافات برای چیست و بالاخره اصلاً احتیاج به این مسائل نداشتیم و احتیاج به تکرار نداشتیم و بالاخره برمیگردد به اینکه آیا قاعدۀ تجاوز دخول در غیر میخواهد یا نه. بنابراین یا بگویید آری و یا بگویید نه.
این عرض من نیست و معمولاً محشین بر عروه هم این تعجب را دارند به اندازهای که مثل آقای بروجردی«رحمتاللهعلیه» میفرمایند: «لم یظهر للفروع المذکورة فی هذه المسئلة لم یظهر معنا محصّل یحتاج الی الذکر».
امروز هفت هشت مسئله داشتیم که همۀ اینها تکرار بود و باید بگوییم مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» هم فتوایشان اینست که در قاعدۀ تجاوز، دخول در غیر لازم نیست و فرقی هم بین رکن و غیررکن نیست و این فرمایشات تکراری اینجا به جای اینکه مسئله را تصحیح کند، برای افراد عامی مسئله را فوقالعاده با اختلاف مشکل کرده است و فایدهای هم برای این مشکل نیست.
و صلّی الله علی محمّد و آل محمّد