جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر


 
  • پیام به یادوارۀ شهدای گمنام جامعۀ اطلاعاتی استان اصفهان
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)

  • -->

    عنوان درس: مسئله 7 و 8 و 9 و 10 و 11 و 13 و 14 و 18 و 19
    موضوع درس: 1- آیا نماز جماعت باید نماز فریضه یا نماز واجب باشد؟ 2- حکم تجافی 3- آیا گوش دادن به قرائت امام استحباب یا احتیاط دارد؟ 4- شک در عدالت امام جماعت 5- نماز فرادا در اول وقت یا نماز جماعت با تأخیر 6- نماز جماعت در کِشتی 7- حکم ایستادن صبی در صف اول 7- صلاة معاده
    شماره درس: 268
    تاريخ درس: ۱۳۹۹/۱۰/۱۳

    متن درس:

    أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.

     

    مسئله 7:

    إذا كان الإمام يصلي أداء أو قضاء يقينيا والمأموم منحصراً بمن يصلي احتياطيا يشكل إجراء حكم الجماعة من اغتفار زيادة الركن. ورجوع الشاك منهما إلى الأخر ونحوه لعدم إحراز كونها صلاة، نعم لو كان الإمام أو المأموم أو كلاهما يصلي باستصحاب الطهارة لا بأس بجريان حكم الجماعة لأنه وإن كان لم يحرز كونها صلاة واقعية لاحتمال كون الاستصحاب مخالفا للواقع إلا أنه حكم شرعي ظاهري، بخلاف الاحتياط فإنه إرشادي وليس حكما ظاهرياً، وكذا لو شك أحدهما في الإتيان بركن بعد تجاوز المحل فإنه حينئذ وإن لم يحرز بحسب الواقع كونها صلاة لكن مفاد قاعدة التجاوز أيضاً حكم شرعي فهي في ظاهر الشرع صلاة.

    مسئله، مسئلۀ عجیبی از مرحوم سیّد«رحمت‌الله‌علیه» است و دیگران هم مسئله را متعرض نشدند و مسئله اینست که در نماز جماعت باید نماز فریضه یا نماز واجب باشد. نماز مستحبی را نمی‌توان به جماعت خواند. ما در آنجا گفتیم اینکه باید نماز فریضه باشد، اما فریضۀ یقینی لازم نیست. همین مقدار که اصل نماز فریضه باشد، مثل نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا و صبح باشد، می‌توان هم امام جماعت شد و هم مأموم در جماعت شد.

    بحث آنجا تمام شد. چیزی که مرحوم سیّد«رحمت‌الله‌علیه» دارند در اینجاست که می‌فرماید اگر نمازش را بخواهد با استصحاب بخواند، می‌تواند اقتدا کند برای اینکه استصحاب حکم ظاهری است. اما اگر بخواهد نمازش را با احتیاط بخواند، حکم ظاهری نیست بلکه حکم ارشادی است. اگر حکم باشد، اقتداء به یکدیگر و امام جماعت واقع شود یا مأموم، مانعی ندارد و اما اگر احتیاط باشد، چون حکم ظاهری نیست و حکم ارشادی است، لذا نمی‌تواند نه امام واقع شود و نه مأموم. نمی‌دانم این فرمایش ایشان از کجا پیدا شده و در عروه هم چیزی به نام حکم ظاهری و حکم واقعی و ارشاد به حکم ظاهری و به حکم واقعی نداریم و نمی‌دانم این جملۀ مرحوم سیّد در اینجا از کجا گرفته شده است. برای اینکه ما حکم منجّز داریم یعنی کسی نماز نخوانده و نمازش را می‌خواند. حکم غیر منجّز داریم و اینکه نمی‌داند نماز خوانده یا نه او استصحاب می‌کند و نمازش را می‌خواند. یک حکم ظاهری داریم و نمی‌داند این نماز تطابق با واقع دارد یا نه! آیا این رکوع زیادی ضرر به نماز می‌زند یا نه و با احتیاط نماز می‌خواند. این هم حکم ظاهری در مقابل حکم واقعی است. و اما فرمایش ایشان که حکم واقعی و حکم ظاهری و حکم ارشادی داریم، وجهی ندارد. هر حکم ظاهری، ارشاد است. هر حکم ظاهری، چه استصحاب و چه غیر استصحاب، ارشاد به واقع است. اما اگر استصحاب کنیم و بگوییم حکم ظاهری، اگر استصحاب نباشد و راه دیگر و احتیاط دیگری باشد به‌ آن ارشاد بگوییم، ظاهراً نداریم و مرحوم سیّد«رحمت‌الله‌علیه» در اینجا خیلی جزماً می‌فرماید حکم واقعی داریم و می‌شود به جماعت خواند، چه امام و چه مأموم. حکم استصحاب داریم که به آن حکم ظاهری می‌گوییم و امام یا مأموم می‌شود به جماعت خواند. حکم احتیاطی داریم که اسمش را حکم ارشادی می‌گذاریم و اینکه نمی‌توان به جماعت خواند، چه امام و چه مأموم. و حق مطلب اینست که مثلاً قاعدۀ طهارت و یا اینکه شک کرد در حال ایستادن سجده‌اش را به جا آورده یانه؛ همۀ اینها حکم ظاهری است و اما اگر استصحاب باشد حکم ظاهری وگرنه همان حکم را دارد و اسمش را حکم ارشادی می‌گذاریم و جماعت در حکم ارشادی نمی‌آید اما در حکم ظاهری می‌آید، سابقه‌ای ندارد و این تفصیل هم جایی دیده نمی‌شود.

    این مسئلۀ 7 است که ایشان در آخر کار می‌فرمایند:

    نعم لو كان الإمام أو المأموم أو كلاهما يصلي باستصحاب الطهارة لا بأس بجريان حكم الجماعة لأنه وإن كان لم يحرز كونها صلاة واقعية لاحتمال كون الاستصحاب مخالفا للواقع إلا أنه حكم شرعي ظاهري، بخلاف الاحتياط فإنه إرشادي وليس حكما ظاهرياً،

    لذا اگر بخواهیم به جماعت با قاعدۀ غیر از استصحاب و به اصول دیگری تمسّک کنیم، جایز نیست.

     

    مسئله 8:

    إذا فرغ الإمام من الصلاة والمأموم في التشهد أو في السلام الأول لا يلزم عليه نية الانفراد بل هو باق على الاقتداء عرفا.

    مسئله واضح است و مراد از سلام اول، سلامی است که از نماز بیرون می‌رود، یعنی «السّلام علینا و علی عباده الصالحین». اما از سلام بیرون رفته و مأموم در تشهد است، این نیاز نیست نیت انفراد کند برای اینکه عرفاً ولو نماز امام تمام شده اما این مأموم در نماز جماعت است؛ لذا برای اینکه ثواب ببرد، نیت انفراد نکند و پروردگار عالم ثواب نماز جماعت به او می‌دهد؛ برای اینکه عرفاً در نماز جماعت است.

     

    مسئله 9:

    يجوز للمأموم المسبوق بركعة أن يقوم بعد السجدة الثانية من رابعة الإمام التي هي ثالثته وينفرد، ولكن يستحب له أن يتابعه في التشهد متجافيا إلى أن يسلم ثم يقوم إلى الرابعة.

    این قضیۀ تجافی را مرحوم سیّد گاهی می‌فرماید واجب است و گاهی می‌فرماید مستحب است و گاهی می‌فرماید احتیاط اینست که تجافی داشته باشد. خیلی جاها هم واقع می‌شود که امام تشهد می‌خواند و مأموم نباید تشهد بخواند. یک دفعه همینطور می‌نشیند تا تشهد او تمام شود و یک دفعه در حال ایستادن می‌ماند که به آن تجافی می‌گویند. اصل مطلب اینست که نمی‌دانیم تجافی واجب است یا نه؛ بنابراین می‌گوییم واجب نیست. خیلی هم اهمیت ندارد. تجافی واجب، قول شاذی است و سابقاً‌ می‌فرمودند مثلا این در رکعت دوم است و او در رکعت سوم است و باید تشهد بخواند و به صورت تجافی بخواند. اما در اینجا می‌فرمایند مستحب است و علی الظاهر از واجبات نماز هم نیست، خواه صاف بنشیند و خواه دعا بخواند و خواه در حال تجافی باشد و یا در حال تجافی دعا بخواند، بالاخره باید با امام جماعت باشد.

    این نیز این مسئله که در اینجا تصریح به استحباب می‌کنند، اما معلوم است که همین که در اینجا می‌فرمایند درست است و اگر ما بخواهیم دست از استحباب برداریم، دلیل حسابی نداریم.

     

    مسئله 10:

    لا يجب على المأموم الأصغاء إلى قراءة الإمام في الركعتين الأوليين من الجهرية إذا سمع صوته، لكنه أحوط.

    أحوط در اینجا ولو أحوط مستحبی است اما بالاخره سیّد«رحمت‌الله‌علیه» می‌فرمایند که در رکعت اول و دوم که امام نمازش را بلند می‌خواند و حمد و سوره را بلند می‌خواند، این باید گوش دهد. معلوم است که گوش دادن به قرائت امام دلیل نمی‌خواهد و معلوم است که کار خوبیست، اما اثبات کردن استحبابش کار مشکلی است چه رسد که بخواهیم احتیاط کنیم و بگوییم حتماً باید به رکعت اول و دوم گوش دهد در حالی که مثلاً امام نماز عشا یا نماز صبح می‌خواند.

    علی کل حالٍ کار خوبیست، اما این ‌أحوط به معنای اینکه اگر گوش نداد نمازش اشکال پیدا می‌کند، معلوم است که درست نیست؛ لذا باید این کلمۀ مرحوم سیّد نباشد.

     

    مسئله 11:

    إذا عرف الإمام بالعدالة ثم شك في حدوث فسقه جاز له الاقتداء به عملا بالاستصحاب، وكذا لو رأى منه شيئا وشك في أنه موجب للفسق أم لا.

    اگر این را نفرموده بودند خیلی بهتر بود،‌ برای اینکه یک امر واضحی است و همه می‌فهمند و همه می‌دانند که اقتدا کرده به امام جماعت و الان در نماز یا بعد نماز شک می‌کند که امام جماعت از عدالت افتاد یا نه؛ استصحاب می‌گوید از عدالت نیفتاده است.

     

    مسئله 13:

    يستحب انتظار الجماعة إماما أو مأموماً، وهو أفضل من الصلاة في أول الوقت منفردا، وكذا يستحب اختيار الجماعة مع التخفيف على الصلاة فرادى مع الاطالة.

    اگر روایت نداشتیم، کار مشکلی بود که بگوییم امام جماعت مثلاً رسمش اینست که دیر نماز می‌خواند و حتی در وقت فضیلت هم نمی‌خواند بلکه یکی دو ساعت بعد نماز می‌خواند. این مأموم در مسجد است و می‌تواند نماز اول وقت بخواند. دائرمدار اینست که نماز اول وقت بخواند یا صبر کند نماز با جماعت بخواند؟ معلوم است که نماز با جماعت بخواند، بهتر است. نماز اول وقت خیلی فضیلت دارد، اما چنانچه سابقاً گفتیم و روایت خواندیم، هیچ چیزی ثوابش به نماز جماعت نمی‌رسد. لذا صبر می‌کند تا مثلاً ساعت دو بعدازظهر و نماز ظهر را با امام می‌خواند و یا مثلا امام نماز عشا می‌خواند و این نماز نخوانده و صبر می‌کند تا امام جماعت نماز را شروع کند. این چیز خوبیست و روایت هم دربارۀ آن داریم.

     

    مسئله 14:

    يستحب الجماعة في السفينة الواحدة وفي السفن المتعددة للرجال والنساء، ولكن تكره الجماعة في بطون الأودية.

    در سفینه می‌توان نماز خواند، در کشتی‌ها هم می‌شود نماز خواند. فرقی هم بین زن و مرد نیست. زن یا مرد در کشتی هستند و نمازشان را می‌توانند در همان کشتی بخوانند ولو اینکه معمولاً قبله مراعات نمی‌شود، خیلی چیزها مراعات نمی‌شود اما اشکال ندارد برای اینکه چاره‌ای ندارد. مرحوم سیّد نفرموده اگر چاره‌ای داشته باشد، آیا می‌شود یا نه، باید بگوییم نه برای اینکه مثلاً می‌بیند یک ساعت دیگر از کشتی بیرون می‌آید و اول وقت است و نماز نمی‌خواند تا از کشتی بیرون بیاید و به جای اینکه در سفینه و کشتی نماز بخواند، نماز فرادا یا نماز جماعت با شرایطش می‌خواند.

     

    مسئله 18:

    يكره تمكين الصبيان من الصف الأول ـ على ما ذكره المشهور ـ وإن كانوا مميزين.

    بچه‌ها در صف اول نایستند. مسئله تفاوت دارد. بعید می‌دانم هر بچه‌ای را بگوید. اگر یک بچۀ متدین و مسئله‌دانی باشد و بچه‌ای باشد که مراعات نماز را می‌کند، باز هم در صف اول نایستد، به جای آن افراد معمولی بایستند،‌ خیال نمی‌کنم اینجاها را بگیرد. اما مرحوم سیّد می‌گویند و رد می‌شوند.

     

    مسئله 19:

    إذا صلى منفردا أو جماعة واحتمل فيها خللا في الواقع وإن كانت صحيحة في ظاهر الشرع يجوز بل يستحب أن يعيدها منفردا أو جماعة، وأما إذا لم يحتمل فيها خللا فإن صلى منفردا ثم وجد من يصلي تلك الصلاة جماعة يستحب له أن يعيدها جماعة إماما كان أو مأموما، بل لا يبعد جواز إعادتها جماعة إذا وجد من يصلي غير تلك الصلاة كما إذا صلى الظهر فوجد من يصلي العصر جماعة، لكن القدر المتيقن الصورة الاُولى، وأما إذا صلى جماعة إماما أو مأموما فيشكل استحباب إعادتها، وكذا يشكل إذا صلى اثنان منفردا ثم أرادا الجماعة فاقتدى أحدهما بالأخر من غير أن يكون هناك من لم يصلِّ.

    این مسئله، مسئلۀ مفصلی است و مسئلۀ آخر در باب نماز جماعت هم هست به نام صلاة معاده.

    روایات فراوانی در این باره هست و بعضی مثل صاحب جواهر«رحمت‌الله‌علیه» همۀ روایات را نقل می‌کند و مفصل درباره‌اش صحبت می‌کند و بعضی هم صلاة معاده را با سه چهار سطر تمام می‌کنند و بعضی هم متوسط می‌فرمایند. و چون مسئلۀ فوق‌العاده مهمی است، ما این مسئلۀ مهم را به طور موجز و مختصر مباحثۀ از اول تا آخرمان باشد و مسئلۀ مهمی هم هست و اینکه گاهی ثواب هم خیلی بر آن بار است و اینکه نماز فرادا خوانده و امام جماعت می‌آید و این دوباره همان نماز که خوانده است، به جماعت بخواند. نمازش اشکال پیدا می‌کند و به جای اینکه فرادا بخواند صبر می‌کند جماعت به پا شود و نماز جماعت می‌خواند و این صلاة معاده است.

    این مسئلۀ آخر در باب احکام نماز جماعت است و جای آن هم اینجا نیست و صلاة معاده مربوط به نماز جماعت و مربوط به اینجا نیست؛ اما مرحوم سیّد«رحمت‌الله‌علیه» در بحث امروز، هفت هشت ده مستحب آورده بودند که این مستحبات را اصلاً اگر نفرموده بودند مانعی نداشت،‌برای اینکه مستحبی نبود که قابل قیل و قال و قابلیت برای ان قلت قلت داشته باشد. لذا مباحثۀ امروز از نظر علمی، مفید نبود، اما از نظر عملی و احکام استحبابی، مسائل خوبی بود. 

      و صلّی الله علی محمّد و آل محمّد

    چاپ
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365