أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.
مسئله 16:
يجوز العدول من الأئتمام إلى الإنفراد ولو اختيارا في جميع أحوال الصلاة على الأقوى وإن كان ذلك من نيته في أول الصلاة، لكن الأحوط عدم العدول إلا لضرورة ولو دنيوية خصوصا في الصورة الثانية.
مسئله، مسئلۀ مشهور در میان مردم است و اینکه در نماز قصد فرادا کند؛ چه در رکعت اول و چه در رکعت بعدی.
مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» نیز خیلی جدی وارد بحث شدند و میفرمایند جایز است. فرقی هم نیست که ضرورتی در کار باشد یا نه. مثلاً در وسط نماز متوجه شد که کار مهمی دارد که اگر نماز را تمام کند، آن کار مهم از بین میرود. در اینجا جایز است. اگر ضرورت هم نباشد، در وسط نماز مثلاً حالی ندارد که با امام جماعت باشد، قصد فرادا میکند و نماز را به تنهایی تمام میکند. در مقابل، مرحوم صاحب جواهر«رحمتاللهعلیه» و بعضی از بزرگان گفتند نه، قصد فرادا جایز نیست.
اینها دو دسته هستند. یک دسته گفتهاند قصد فرادا اصلاً جایز نیست و اگر کسی در وسط نماز، فرادا کند مثل اینست که نماز را بشکند و از نماز بیرون رود. این دسته کم هستند، اما آن دسته که میگویند جایز نیست الاّ لضرورة، زیاد هستند؛ من جمله استاد بزرگوار ما آقای بروجردی«رحمتاللهعلیه» در درس خیلی روی این مطلب اصرار داشتند که قصد فرادا جایز نیست. اما همینها میگویند در حال ضرورت اشکال ندارد.
مرحوم صاحب جواهر«رحمتاللهعلیه» فرمودند جایز نیست، برای اینکه دلیل برای فرادا نداریم و نماز جماعت و نماز فرادا دو نماز متباین است و قصد فرادا مثل اینست که تبدیل کند نماز ظهر را به نماز عصر و یا نماز عصر را به ظهر. اما در صورت ضرورتش همین آقا با این دلیل میفرماید اشکال ندارد.
در مسئله روایت نداریم، نه نفیاً و نه اثباتاً؛ اما اگر روی قاعده بخواهیم جلو رویم، مانعی ندارد. برای اینکه نمیدانیم آیا این کار جایز است یا جایز نیست، اصل اقتضاء میکند جواز را؛ و این حرف صاحب جواهر«رحمتاللهعلیه» که آقای بروجردی«رحمتاللهعلیه» تمایلی به آن داشتند، اینکه فرادا و جماعت دو امر مُتباین است، دلیل میخواهد و این دو امر مُتباین، اگر فرمایش اینها درست باشد، در ضرورت باید بگویند جایز نیست. نماز ظهر را مبدل به عصر و عصر را مبدل به ظهر کند، ولو اینکه معذور هم باشد، جایز نیست برای اینکه دو امر مُتباین است.
در اینجا هم اگر دو امر مُتباین باشد، در حالت ضرورتش باید بگوییم جایز نیست،درحالی که صاحب جواهر«رحمتاللهعلیه» در حال ضرورتش تصریح میکنند و مشهور در میان فقها بلکه اجماع و استاد بزرگوار ما آقای بروجردی«رحمتاللهعلیه» هم که در عدم اصرار داشتند، در اینجا قبول دارند که در حال ضرورت اشکال ندارد. به اینها عرض میکنیم که اولاً دلیلی برای عدم نداریم و بعد هم روایتی در مسئله نداریم و این شهرت بسزا دربارۀ جواز فرادا، چه در حالت ضرورت و چه در حال غیرضرورت، کفایت میکند.
یادم نمیرود به آقای بروجردی همین ایراد را میکردیم که آقا شما شهرت را مثل اجماع حجّت میدانید، البته شهرت بلادلیل را و در اینجا این شهرت بلادلیل هست. آقای بروجردی اقرار هم داشتند که این شهرت هست. اما در مقابل شهرت میفرمودند دو امر متباین است و دو امر متباین را قبول نداریم برای اینکه اگر دو امر متباین باشد، حرف خود آقای بروجردی و حرف صاحب جواهر هم درست نیست. برای اینکه اگر دو امر متباین باشد، عدول جایز نیست؛ چه در حال ضرورت و چه در حال غیرضرورت. حال ضرورتش را همه قبول دارید، بنابراین در دو امر متباین باید بگویید نه، و بگویید جایز نیست در حال عادی قصد فرادا کنیم اما در ضرورت جایز است.
برای این تفصیل یک دلیل محکم میخواهیم و این دلیل محکم در کار نیست. فتلّخص مماذکرناه، فرمایش مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» بسیار بجاست و نماز جماعت با نماز فرادا دو امر مُتباین نیست بلکه یک امر مُتباین است و دو حالت دارد. وقتی چنین باشد، دلیلی بر عدم نداریم، بلکه ضرورتی که همه میگویند در حال ضرورت جایز است، دلیل بر اینست که باید بگوییم مطلقا جایز است و دلیلی بر عدم جواز هم نداریم.
مسئله 17:
إذا نوى الإنفراد بعد قراءة الإمام قبل الدخول في الركوع لا يجب عليه القراءة، بل لو كان في أثناء القراءة يكفيه بعد نية الإنفراد قراءة ما بقي منها وإن كان الأحوط استئنافها، خصوصا إذا كان في الأثناء.
مسئله واضح است و بحث هم ندارد و اختلاف در بحث هم نداریم. مسئله اینست که در رکعت اول و دوم در حال ایستادن هرکجا باشد، میتوان اقتدا کرد و حتی در رکوع. مثلاً امام در رکوع است و مأموم میرسد و اقتدا میکند، ولو ذکر امام تمام شده باشد، اما این به رکوع امام میرسد. همه گفتند و قاعده هم میگوید که این نماز درست است و اشکال ندارد.
بله، اگر درک رکوع را نکند، جایز نیست برای اینکه اقتدا باید در حال قیام باشد. اگر بخواهد در وسط ایستادن یا در سجده یا در نشستن اقتدا کند، جایز نیست. بنابراین اگر گفت «الله اکبر» و امام سر از رکوع برداشت، نمازش قهراً فرادا میشود. این مسئله مقداری مشکل است، اما اختلافی در مسئله نیست که باید در رکوع امام را درک کند تا برای او یک رکعت حساب شود. اما اگر در حال رکوع نباشد، حتی در وقتی که امام بلند میشود و او خم میشود، در حال قیام اقتدا نکرده و باید بگوییم نماز باطل است. مثلاً به نیّت جماعت گفته الله اکبر و اما این جماعت را نتوانسته درک کند، اما مشهور در میان فقهاء گفتند اگر بگوید الله اکبر و امام سر از رکوع بردارد، نماز او صحیح است و یک رکعت محسوب میشود. اما اگر در میان راه باشد، او بلند شود و دیگری خم شود، نماز باطل است برای اینکه نه جماعت است و نه فرادا. اما آن صورت اول هم مقداری مشکل است که خود به خود مبدل به فرادا شود. و اینکه مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» و دیگران فرمودند خود به خود مبدل به فرادا میشود، ظاهراً وجهی ندارد، برای اینکه قاعدۀ «ماقصد لم یقع و ما وقع لم یقصد» در اینجا هست. این میخواسته نماز جماعت بخواند اما نشده و میخواسته به جماعت برسد اما نرسیده، پس آنچه میخواسته واقع نشده و آنچه واقع شده، فرادا است. این هم که قصد فرادا نکرده، بنابراین باید بگوییم خود به خود فرادا میشود. اما مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» و همچنین مشهور میفرمایند:
إذا نوى الإنفراد بعد قراءة الإمام قبل الدخول في الركوع لا يجب عليه القراءة، بل لو كان في أثناء القراءة يكفيه بعد نية الإنفراد قراءة ما بقي منها...
تا اینجا درست است. چیز دیگری که مرحوم سیّد باید فرموده باشند: بل لو کان فی بعد قراءة. یعنی بعد از قرائت رکوع. این هم درست است؛ و اما اگر او بلند شد و دیگری خم شد، اگر بخواهیم بگوییم قصد فرادا که مشهور در میان اصحاب است، مشکل است.
در این باره خیلی حرف دارد و انشاءالله حرفش را در مسئلۀ 24 مفصل صحبت میکنیم.
مسئله 18:
إذا أدرك الإمام راكعا يجوز له الأئتمام والركوع معه ثم العدول إلى الإنفراد اختيارا، وإن كان الأحوط ترك العدول حينئذ خصوصا إذا كان ذلك من نيته أولا.
این مسئله هم مسئلۀ واضحی است. به رکوع رسیده است اما وقتی بلند میشود، قصد فرادا میکند. قاعده اقتضاء میکند به رکوع رسیده و یک رکعت حساب میشود و بعد هم گفتیم در همه جا میتواند قصد فرادا کند، بنابراین در وقتی که سر بلند میکند با امام به سجده نمیرود و قصد فرادا میکند.
قاعده اقتضاء میکند جواز را. برای اینکه رکعت اول برایش محسوب میشود و برای اینکه امام را در رکوع درک کرده است. بعد هم قصد فرادا کرده که مسئلۀ اول ما بود که در هر حال میتواند قصد فرادا کند. بله، کسانی که میگویند نمیتواند قصد فرادا کند، اشکال دارد؛ اما ما میگوییم میتواند قصد فرادا کند، با رفتن به رکوع و درک رکوع یک رکعت میشود و مابقی نماز هم قصد فرادا کرده و از هرکجا نخوانده، میخواند و تمام میشود.
این مسئلۀ 18 تا 24 تقریباً تکرار یک مطلب است و نمیدانیم چرا مرحوم سیّد از مسئلۀ 18 تا 24 تکرار کردند.
مسئلۀ 18 را خواندیم و مسئلۀ 19 تا 24 هم تکرار قبل یا تکرار بعد است و امر واضح است و نباید 19 تا 24 گفته شود. اما مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» درحالی که توجه به تکرار هم دارند تا مسئلۀ 24 را تکرار کردند.
مسئله 24:
إذا لم يدرك الإمام إلا في الركوع أو أدركه في أول الركعة أوأثنائها، أو قبل الركوع فلم يدخل في الصلاة إلى أن ركع جاز له الدخول معه وتحسب له ركعة، وهو منتهى ما تدرك به الركعة فى ابتداء الجماعة على الأقوى بشرط أن يصل إلى حد الركوع قبل رفع الإمام رأسه وإن كان بعد فراغه من الذكر على الأقوى، فلا يدركها إذا أدركه بعد رفع رأسه، بل وكذا لو وصل المأموم إلى الركوع بعد شروع الإمام في رفع الرأس وإن لم يخرج بعد عن حده على الأحوط، وبالجملة إدراك الركعة في ابتداء الجماعة يتوقف على إدراك ركوع الإمام قبل الشروع في رفع رأسه، وأما في الركعات الآخر فلا يضر عدم إدراك الركوع مع الإمام بأن ركع بعد رفع رأسه بل بعد دخوله في السجود أيضاً هذا إذا دخل في الجماعة بعد ركوع الإمام، وأما إذا دخل فيها من أول الركعة أو أثنائها واتفق أنه تأخر عن الإمام في الركوع فالظاهر صحة صلاته وجماعته فما هو المشهور من أنه لابد من إدراك ركوع الإمام في الركعة الأولى للمأموم في ابتداء الجماعة وإلا لم تحسب له ركعة مختص بما إذا دخل في الجماعة في حال ركوع الإمام أو قبله بعد تمام القراءة لا فيما إذا دخل فيها من أول الركعة أو أثنائها وإن صرّح بعضهم بالتعميم، ولكن الأحوط الإتمام حينئذ والإعادة.
تقریباً مسئلۀ 19 تا 24، تکرار است و همۀ آن هم اجماع است و روایت هم در این مسئله نداریم، اما اختلاف هم نداریم و بالاخره خلاصۀ مطلب این میشود که در حال ایستادن، در هر کجا که باشد، حتی بعد از ذکر رکوع امام و رسیدن به رکوع امام، هرکجا در حال قیام باشد، اقتدا کردن مانعی ندارد. و اما در غیر قیام، هرکجا باشد، اقتداء جایز نیست. البته استحبابهایی هست که مربوط به بحث الان نیست و بعد دربارهاش صحبت میکنیم اما بالاخره باید اگر بخواهد نماز جماعت باشد و اگر بخواهد درک رکعت کند، باید در حال قیام باشد؛ و اما در حال غیر قیام، جایز نیست و مثلاً باید در رکعت بعدی اقتدا کند.
روی این چهار پنج مسئله هم ضرورت هست و هم اجماع هست، به اندازهای که معمولاً مرحوم سیّد باید نفرموده باشند و اگر مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» بعد از مسئلۀ 18، مسئلۀ 25 را گفته بودند، مانعی نداشت برای اینکه مسائل بین 19 و 24 تکرار است. لذا ما مسئلۀ 24 را خواندیم و مسئلۀ 18 را نیز خواندیم و مسئلۀ 19 تا 24 تکرار است؛ لذا بحث بعد به امید خدا، مسئلۀ 25 از مسائل جماعت است.
و صلّی الله علی محمّد و آل محمّد