جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر


 
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)
  • پیام در پی شهادت جناب آقای اسماعيل هنيّه«رحمة‌الله‌علیه»

  • -->

    عنوان درس: مسئله 36
    موضوع درس: مواردی که بر ولیّ طفل واجب است، تا او را از انجام آن منع کند
    شماره درس: 226
    تاريخ درس: ۱۳۹۹/۷/۳۰

    متن درس:

    أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.

     

    مسئله 36:

    يجب على الولي منع الاطفال عن كل ما فيه ضرر عليهم أو على غيرهم من الناس، وعن كل ما علم من الشرع إرادة عدم وجوده في الخارج لما فيه من الفساد كالزنا واللواط والغيبة بل والغناء على الظاهر، وكذا عن أكل الاعيان النجسة وشربها مما فيه ضرر عليهم وأما المتنجسة فلا يجب منعهم عنها بل حرمة مناولتها لهم غير معلومة، وأما لبس الحرير والذهب و نحوهما مما يحرم على البالغين فالأقوى عدم وجوب منع المميّزين منها فضلا عن غيرهم، بل لا بأس بإلباسهم إياها، وإن كان الأولى تركه بل منعهم عن لبسها.

    ایشان در مسئلۀ 36، مسئلۀ مفصلی فرمودند درحالی که هیچ ربطی به مسائل بحث ندارد و چرا در اینجا آوردند، طرداً للباب است و یک مسئلۀ مستقلی است که در جاهای دیگر هم این بحث را فرمودند و این بحث طولانی دارای اشکالهایی است که امروز باید وقتمان را صرف این مسئله و اشکالاتش کنیم. این مسئله فروعات دارد.

    در فرع اول می‌فرماید:

    يجب على الولي منع الاطفال عن كل ما فيه ضرر عليهم أو على غيرهم من الناس

    بر ولی طفل واجب است که نگذارد چیزی که ضرر دارد به جا بیاورد، یا اینکه ضرر به دیگری بزند. ضرر به خود بزند، باید جلویش را بگیرد. ضرر به دیگران هم بزند، باید جلوی او را بگیرد. در «یجب علی الولی»، ولی دخالت ندارد و باید فرموده باشند «یجب علی المکلّفین».

    مثلاً می‌بیند که دفترش را ورق ورق پاره می‌کند و دور می‌ریزد. در این حال باید جلوی او را بگیرد، به قاعدۀ لاضرر و به قاعدۀ افراط و تفریط و تبذیر. یا می‌بیند که طفل دیوار مردم را خراب می‌کند و به دیوار مردم یا در خانۀ مردم چیزی می‌نویسد. در اینجا معلوم است که ولی دخالت ندارد و هرکه ببیند باید جلوی او را بگیرد، ولی باشد یا نباشد. حتی کسی که این کارهای زشت را می‌کند، عاقل باشد یا دیوانه و یا فهمیده باشد یا نفهمیده و یا لجبازی باشد یا نه. معلوم است که هرکسی بخواهد به دیگری ضرر بزند، بالغ باشد یا نابالغ. کسی بالغ است و بخواهد کارهای ضرردار حتی به خودش وارد کند چه رسد به دیگران. لذا در اینجا «علی الولی»‌ را نمی خواهیم بلکه باید بگویند «یجب منع الأطفال». ضرر برای خودش باشد یا ضرر برای دیگران. برای اینکه اسراف و تبذیر است و برای اینکه ضرر است و قاعدۀ لاضرر جلوی آن را می‌گیرد و باید اگر متوجه هستیم، منع از ضرر کنیم و باید جلوی کسی که ضرر می‌زند، بگیریم، مکلّف باشد یا نه، فهمیده باشد یا نه و حتی دیوانه باشد یا نه. پس خصوص «یجب علی الولی منع الاطفال عن کل ما فیه ضرر علیهم أو علی غیرهم من الناس» یک مصداق است و از مصادیق فراوان است. بنابراین باید فرموده باشند: «یجب منع الغیر من کل ما فیه ضرر علیهم  أو علی غیرهم من الناس بل یجب المنع من الضرر علی نفس الغیر حتی علی المجنون». لذا این خصوصیات در مسئلۀ ما دخالت ندارد، بلکه در اصل مسئله دخالت ندارد.

    فرع دوم:

    وعن كل ما علم من الشرع إرادة عدم وجوده في الخارج لما فيه من الفساد

    بر ولی اطفال واجب است که اطفال را ممانعت کنند از چیزهایی که می‌دانند شارع مقدس نمی‌خواهد در خارج وجود پیدا کند. مثال زدنند و فرمودند:

    كالزنا واللواط والغيبة بل والغناء على الظاهر

    به عبارت دیگر ولی اطفال باید اطفال را از گناه کردن باز دارند. گناهانی که می‌دانیم شارع مقدس نمی‌خواهد در خارج وجود پیدا کند، ولی باید بچۀ خودش را از این گناهان منع کند. مثلاً اگر مشغول غیبت کردن است، جلوی او را بگیرد. اگر مشغول تهمت است اگر مشغول ضرر زدن به دیگران است، باید جلوی او را بگیرد.

    این مسئله هم مربوط به ولی نیست و اینکه چیزهایی که می‌دانیم شارع مقدس نمی‌خواهد وجود خارجی پیدا کند، باید دیگران جلوی آن را بگیرند، بچه‌اش باشد یا نه. کسی که انجام می‌دهد متوجه باشد یا نه. مثلاً غیبت و تهمت و شایعه پراکنی باید در خارج پیدا نشود. بر همۀ ما واجب است به قاعدۀ نهی از منکر جلوی او را بگیریم. حال کسی که انجام می‌دهد بالغ باشد یا غیر بالغ باشد و حتی اینکه مرحوم سیّد«رحمت‌الله‌علیه» در غنا اشکال دارد، نمی‌دانم برای چیست که ایشان می‌فرمایند: «بل و الغناء علی الظاهر».

    مثلاً دو سه نفر دختر و پسر نشستند و غنا می‌کنند. پدر و مادر رد شوند، باید جلوی آنها را بگیرند. غریبه رد شود باید جلوی آنها را بگیرند و معلوم است که به قاعدۀ نهی از منکر باید جلوی منکر گرفته شود و منکر از هرکه باشد. لذا مسئلۀ دوم هم که ایشان فرمودند: «یجب علی الولی منع الغیر البالغین من الذنوب حتی الغناء»، می‌گوییم اینطور نیست و این مربوط به ولی طفل نیست بلکه مربوط به همه است. مربوط به غیربالغ هم نیست و غیربالغ از مصادیق آن است و همینطور که مکلّفین باید گناه نکنند، اطفال هم باید گناه نکنند و جلوی گناه باید گرفته شود و کسی که می خواهد جلوی گناه را بگیرد، ولی طفل باشد یعنی گناه از طفل سر بزند یا از بالغ. گناه نیز هر گناهی که باشد، قاعدۀ نهی از منکر می‌گوید باید جلوی گناه را گرفت و اینکه بعضی از محشین بر عروه گفتند که گناه را اگر مکلّف کند، حرام است و با قاعدۀ نهی از منکر باید جلوی او را بگیریم و اما اگر از غیرمکلّف باشد معلوم است حرف درستی نیست و اینست که شارع مقدس می‌خواهد گناه در جامعه نباشد. حال گناه گاهی از غیربالغ و گاهی از بالغ است و گاهی از زن و گاهی از مرد است و گاهی اختلاط زن و مرد است و گاهی مضرّ برای اجتماع و گاهی مضرّ برای شخص است. بر ما واجب است که جلوی همۀ گناهان گرفته شود و اگر بخواهیم تفضیل دهیم بین این گناه و آن گناه، سزاوار نیست و اینکه ما بگوییم بعضی از گناهان را شارع مقدس راضیست که انجام داده شود، حرف درستی نیست و قاعدۀ مصالح و مفاسد اقتضاء می‌کند هرچه گناه هست، شارع مقدس راضی نیست در خارج وجود پیدا کند. در خلوت باشد یا در جلوت، آنکه گناه را انجام می‌دهد بالغ باشد یا غیربالغ و کسی که می‌بیند ولی طفل باشد یا نباشد و بالاخره همۀ ما باید جلوی گناه را بگیریم و هر گناهی باید در جامعه وجود خارجی پیدا نکند و جامعۀ ما جامعۀ مقدس باشد.

    کم پیدا می‌شود در قرآن که بفرماید «اَلَّذِينَ آمَنُوا» و معمولاً هرکجا که هست می‌فرماید: «اَلَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ». همینطور که ایمان چیز عامی است که همه باید مواظب باشیم خودمان مؤمن باشیم و دیگران را مؤمن کنیم و بچه‌هایمان را مؤمن کنیم، باید همۀ ما مواظب باشیم خودمان متقی باشیم و بچه‌هایمان متقی باشند و بچه‌هایمان را چه از خودمان باشند و چه از دیگران باشند، از گناه نگاه داریم.

    فرع سوم:

    وكذا عن أكل الاعيان النجسة وشربها مما فيه ضرر عليهم

    بر ولی واجب است که بچۀ خودش را از خوردن نجس العین اجتناب دهد. این هم مثل مسئلۀ اول و دوم است و مربوط به ولی غیربالغ نیست بلکه همه باید مواظب باشند که نجس العین نخورند و مواظب باشند که دیگران هم نجس العین نخورند، بالغ باشد یا نباشد و مربوط به مکلّف باشد یا نباشد، بالاخره خوردن نجس العین ممنوع است و نهی از آن هم مربوط به ولی طفل نیست و حتی مربوط به غیربالغ هم نیست. به عنوان مثال خوردن میته حرام است. مثلاً گوسفند را سر نمی‌برد و گوشت او را می‌خورد، این حرام است. دیگران هم بخورند، حرام است. باید خود نخورد و دیگران را هم منع کند که میته نخورند، حال بچه‌اش باشد یا غیر بچه‌اش و مکلّف باشد یا غیرمکلّف. لذا باز این ایراد به مرحوم سیّد وارد است که نباید بگویند «یجب علی الولی منع الاطفال عن أکل العیان النجسه و شربها»، بلکه این هم واجب است بر همه به قاعدۀ نهی از منکر که جلوی منجِّس یعنی عین نجس را بگیرند، حال بچه‌اش باشد یا غیربچه‌اش باشد. مثلاً بداند قصابی گوشت مرده می‌فروشد، معلوم است که نمی‌تواند بخرد و باید او را منع کند و نگذارد دیگران هم از این میته استفاده کنند.

    فرع آخر راجع به متنّجس است. در متنّجس اختلاف است. بعضیها گفتند که خوردن متنجّس مثل غذایی که نجس شده و دست نجس به آن رسیده و بالاخره غذایی که مثلاً‌ نمک نجس در آن ریخته شده است؛ مکلّفین نمی‌توانند این غذا را بخورند و اما در اینکه آیا غیرمکلّفین می‌توانند بخورند یا نه؛ بعضی گفتند مانعی ندارد و آنها تمسک کردند به قاعدۀ رفع و گفتند «رُفع القلم عن الصبی حتی یحتلم» می‌گوید خوردن متنجّس برای اطفال اشکال ندارد. اما اگر حرفشان درست باشد، باید بگوییم منجّس نیز همین است. اما رُفع القلم مربوط به محرمات است و اصلاً‌ مربوط به بحث ما نیست و اینکه چه چیز حرام است و چه چیز حرام نیست. اگر کسی دیوانه باشد، خوردن متنجّس برای او اشکال ندارد به قاعدۀ رفع القلم. و اما اینطور نیست که ما نباید جلوی آن را بگیریم. لذا در این جملۀ مرحوم سیّد«رحمت‌الله‌علیه» که می‌فرماید: «وأما المتنجسة فلا يجب منعهم عنها بل حرمة مناولتها لهم غير معلومة»؛ این حرام است، اگر نداند بفرمایید «رفع مالایعلمون» است و اما اگر بداند، خوردن متنجّس حرام است و وقتی چنین باشد، باید جلوی آن را بگیرند و باید این حرام وجود خارجی پیدا نکند و در «غیر معلومة» باید فرموده باشند آن هم معلوم است.

    حرف آخر پوشیدن لباس‌های حرام مثل لباس ابریشمی و لباس حریر است. فرمودند طوری نیست و بعضی هم گفتند سیره هم بر آن داریم. ما سیره را قبول نداریم و چنین سیره‌ای نیست، بلکه متقیدها مواظب این موضوع هستند و نمی‌گذارند بچه‌هایشان متنجّس بخورند و نمی‌گذارند بچه‌هایشان لباس جلف بپوشند.

    و صلّی الله علی محمّد و آل محمّد

    چاپ
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365