أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.
مسئله 14:
یستحبّ قضاء النوافل الرواتب استحباباً مؤکّداً، بل لا یبعد استحباب قضاء غیر الرواتب من النوافل الموقّتة دون غیرها، والأولی قضاء غیر الرواتب من الموقّتات بعنوان احتمال المطلوبیة، ولا یتأکّد قضاء ما فات حال المرض، ومن عجز عن قضاء الرواتب استحبّ له الصدقة عن کلّ رکعتین بمدّ، و إن لم یتمکّن فعن کلّ أربع رکعات بمدّ، و إن لم یتمکّن فمدّ لصلاة اللیل، ومدّ لصلاة النهار، و إن لم یتمکّن فلا یبعد مدّ لکلّ یوم ولیلة، ولا فرق فی قضاء النوافل أیضاً بین الأوقات.
مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» خیلی طولانی بحث فرمودند. اصل کلام، کلام مطلوبی است و آن اینست که ما در مستحبات خوب است که اگر نخواندیم، قضای آن را بخوانیم. فرقی هم نمیکند از رواتب باشد مثل نماز شب و یا غیررواتب باشد اما موقته باشد مثل نمازهای شبهای ماه مبارک رجب و شعبان و رمضان و یا اینکه اصلاً موقته نباشد. مقداری بالاتر ما از روایات استفاده میکنیم که «الصَّلَاةُ قُرْبَانُ كُلِّ تَقِي، فَمَنْ شَاءَ اسْتَقَلَّ وَ مَنْ شَاءَ اسْتَکْثَرَ»؛ نور چشم خدا نماز است. هرکه هرچه میتواند؛ لذا نمازهای مستحبی اما مبتدأ، یعنی مثلاً بیکار است و چند رکعت نماز میخواند. البته نماز مستحبی دو رکعتی است و نماز سه یا چهار رکعتی نداریم و سابقاً گفتیم نماز غدیر را داریم که معلوم نیست وضعش چگونه است اما آنچه هست، اینست که نمازها مطلقا دو رکعتی است الاّ نمازهای یومیه که ظهر و عصر چهار رکعتی و مغرب سه رکعتی و عشاء چهاررکعتی است. لذا همۀ نمازها دو رکعتی است، لذا اگر همینطور نماز بخواند، مطلوبیّت دارد.
مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» اسم این را مستحب نگذاشته است. بالاخره یکی از مستحبات اینست که نماز مبتدأ یا نماز اختیاری است. یعنی خودش به مرور نماز تصمیم بگیرد صد رکعت نماز بخواند. اما روی بعضی از این نمازها تأکید فراوان شده است، مثل نماز شب که خیلی روی آن تأکید شده است. به اندازهای که یک روایت داریم که این روایت را حمل کردند بر قضای نماز شب.
روایت 1 از باب 18 از ابواب اعداد الفرائض و نوافلها، وسائل الشیعه، جلد 4، صفحه 75:
صحیحه عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ الْعَبْدَ یَقُومُ فَیَقْضِی النَّافِلَةَ فَیُعَجِّبُ الرَّبُّ مَلَائِکَتَهُ مِنْهُ فَیَقُولُ یَا مَلَائِکَتِی عَبْدِی یَقْضِی مَا لَمْ أَفْتَرِضه عَلَیْهِ[1]
خدا میفرماید ببینید بندهام چیزی که برایش واجب نکردم به جا میآورد. گفتند به قرینۀ «عَبْدِی یَقْضِی مَا لَمْ أَفْتَرِضه عَلَیْهِ» یعنی نماز شب. اما روایت نماز شب را ندارد. میتوانیم روایت را نظیر روایت «الصَّلَاةُ قُرْبَانُ كُلِّ تَقِي، فَمَنْ شَاءَ اسْتَقَلَّ وَ مَنْ شَاءَ اسْتَکْثَرَ» بگیریم یعنی هر نمازی. البته مراتب دارد و مثلاً قضای نماز شب مطلوبتر از نماز مستحب ابتدایی است، یا مثلاً نماز قضای موقته که در مفاتیح محدث قمی این نمازها زیاد آمده است، مطلوبیت دارد اما به اندازۀ قضای نماز شب نیست. ولی استحباب دارد؛ لذا اینکه مرحوم سیّد میفرمایند که «یستحبّ قضاء النوافل الرواتب استحباباً مؤکّداً، بل لا یبعد استحباب قضاء غیر الرواتب من النوافل الموقّتة دون غیرها، والأولی قضاء غیر الرواتب من الموقّتات بعنوان احتمال المطلوبیة». ما «دون غیرها» را نمیگوییم بلکه همه را میگوییم. این عبارة الأخری به عنوان استحباب است. لذا نمازهای واجب و نمازهای مستحب داریم. نمازهای واجب، مثل نمازهای یومیه، و نمازهای مستحب، آن نمازهایی است که برایمان واجب نشده اما برای اینکه مطلوب خداست، میخواهد انجام دهم و تفاوت نمیکند موقته باشد یا نباشد و در وقت خاصی باشد یا نباشد و بالاخره هروقت بخواهد نماز بخواند، آن نماز مستحب است و مرحوم سیّد اسم این را مطلوبیت گذاشتند.
بعد میفرماید: «ولا یتأکّد قضاء ما فات حال المرض»؛ اگر سالم باشد، استحباب مؤکّد است و اگر ناسالم باشد، استحباب مؤکّد نیست. حتی در نماز شب مسلّم پیش اصحاب است کسی که کار دارد و نماز شبش را در راه بخواند. این شخص اگر نمیتواند نماز شب را به طور متعارف بخواند، در راه بخواند. رکوع و سجده ندارد بلکه از الله اکبر تا السلام علیکم و رحمة الله و برکاته را میخواند درحالی که راه میرود. لذا نمیدانم مرادشان از جملۀ «ولا یتأکّد قضاء ما فات حال المرض» چیست.
ومن عجز عن قضاء الرواتب استحبّ له الصدقة
اگر کسی نتواند نماز شب را بخواند، به جای آن صدقه دهد. البته در اینجا حرف است که آیا نشسته بخواند بهتر است یا صدقه دهد؟! آیا خوابیده بخواند بهتر است یا صدقه دهد؟! و اما به طور کلی مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» میفرمایند اگر نمیتواند، صدقه دهد. بعد راجع به صدقه روایت مفصلی نقل میکند و میفرماید: «استحبّ له الصدقة عن کلّ رکعتین بمدّ، و إن لم یتمکّن فعن کلّ أربع رکعات بمدّ، و إن لم یتمکّن فمدّ لصلاة اللیل، ومدّ لصلاة النهار، و إن لم یتمکّن فلا یبعد مدّ لکلّ یوم ولیلة، ولا فرق فی قضاء النوافل أیضاً بین الأوقات»[2]
به عبارت دیگر نمازهای مستحبی بدل دارد. اگر نمیتواند بخواند، بدل دارد و در روایت آخر میفرماید: «لیس علیک قضاء إن المریض لیس کالصحیح، کلّ ما غلب الله علیه فالله أولى بالعذر»[3]
یک قاعدۀ کلی هم از روایت فهمیده میشود که اگر میتواند نماز مستحب را به طور متعارف بخواند و اگر نمیتواند، در روایات دیگر آمده که به طور غیرمتعارف بخواند. یعنی خوابیده یا در راه و امثال اینها. اگر باز هم نمیتواند برای هر رکعتی صدقه بدهد. در روایت آمده صدقه به قدر امکان بدهد.
روایت 2 از باب 18، وسائل الشیعه، جلد 4، صفحه 75:
صحیحه إبن سنان عن أبیعبدالله علیهالسلام قلت: لایقدر علی القضاء، قال: یتصدّق بقدر طوله.
اگر قضاء نمیتواند پس هرچه میشود. لذا از نظر امکان هرچه میشود و از نظر صدقه هرچه میشود و این هم مستحب در مستحب است.
این مسئلۀ طولانی بالاخره برگشت به این که نماز مستحب بدل دارد. همینطور که نماز واجب قضاء دارد، نماز مستحب هم بدل دارد. حال اسمش را مستحب هم نگذاریم و بگوییم مطلوبیت دارد، تفاوت نمیکند. نمازهای غیر رواتب و غیر موقته و به عبارت دیگر ابتداء کند و از خود درآورد نماز خواندن را. البته باید دو رکعتی باشد. اما مثلاً قبل از ظهر است و چند رکعت نماز میخواند تا ظهر شود و بعد نوافل را میخواند. این مستحب است. یکی هم اینکه این نمازهای مستحب حتی غیر موقته، بدل دارد. میخواهد نماز بخواند و کار دارد و به دنبال کارش میرود اما به جای اینکه مثلاً اگر کار نداشت ده رکعت نماز میخواند، الان به جای این ده رکعت نماز یک صدقه میدهد به عنوان بدل نماز. گرچه مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» آنچه من گفتم نفرمودند اما بر روی هم از روایات اهلبیت«سلاماللهعلیهم» و از قول فقها استفاده میکنیم آنچه را من عرض کردم.
مسئله 15 یک مسئلۀ فوقالعاده مشکلی است که در مسئلۀ 16 مفصل دربارۀ آن صحبت میشود.
مسئله 15:
لا یعتبر الترتیب فی قضاء الفوائت من غیر الیومیة لا بالنسبة إلیها ولا إلی بعضها مع البعض الآخر، فلو کان علیه قضاء الآیات وقضاء الیومیة یجوز تقدیم أیّهما شاء تقدّم فی الفوات أو تأخّر، وکذا لو کان علیه کسوف و خسوف یجوز تقدیم کلّ منهما و إن تأخّر فی الفوات.
آیا ترتیب در نماز قضاء شرط است یا نه؟!
در نمازهای واجب اختلاف عجیبی است که گفتند ترتیب شرط است و حتی اگر ترتیب را نمیداند باید به اندازهای نماز بخواند تا ترتیب پیدا شود. اما در نمازهای غیر واجب ترتیب شرط نیست و نماز ظهر و عصر را میتواند قبل از نماز صبح بخواند و یا نماز صبح را قبل نماز مغرب و عشاء بخواند و بالاخره ترتیب دربارۀ نمازهای مستحبی لازم نیست. این مسئله که ترتیب در قضای نمازهای واجب هست، کار مشکلی است. مخصوصاً آنجا که نداند ترتیب نمازها چگونه است.
مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» از کسانی است که ترتیب را در قضای نمازهای واجب شرط میدانند و در مسئلۀ بعد صحبت میکنیم و آنجاها که ترتیب را نداند، تمحّلهایی درست میکند.
استاد بزرگوار ما آقای بروجردی«رحمتاللهعلیه» این ترتیب در قضای نمازها را واجب میدانستند و در این اواخر کار تمحّلی درست کرده بودند که بعد هم در رسالهها آمده و اینکه اول هفده رکعت نماز به عنوان قضا بخواند و بعد نمازهای قضا را شروع کند، آنگاه ترتیب پیدا میشود. نمیدانم آیا این حرف درست است یا نه! آیا با گفتۀ فقها میسازد یا نه! آیا با روایات میسازد یا نه اما آنچه میدانم اینست که ترتیب شرط در قضای نمازها نیست. اگر نماز قضاء دارد، اینکه باید ترتیب پیدا شود و اگر نمیداند به اندازهای نماز بخواند تا ترتیب پیدا شود، تقریباً حرج است و خود استاد بزرگوار ما آقای بروجردی نقل میکردند که کسی در حرم امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» نماز قضاء میخواند و میخواست ترتیب را مراعات کند و برایش سخت شده بود و مرجع تقلید او آمد و بعد از زیارت این شخص رفت در مقابل مرجع تقلیدش و گفت آقا به حق این آقا این فتوایی که شما دادید، خلاف واقع است. بنابراین قائل به ترتیب، یعنی حرج. قائل به ترتیب، یعنی مشقّت و ما دلیلی برای این ترتیب پیدا نکردیم، لذا میگوییم در قضای نمازها، چه نماز واجب و چه نماز مستحب و چه یومیه و چه غیریومیه و چه موقت و چه غیرموقت، مطلقا ترتیب در قضاء نیست.
و صلّی الله علی محمّد و آل محمّد
[2]. وسائل الشیعه، ج 4، ص 75، باب 18، حدیث 2.
[3]. وسائل الشیعه، ج 4، ص 80، باب 20، حدیث 2.