أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.
یکی از مسائلی که مربوط به نماز است و مرحوم سید در اینجا متعرض شدند، تعقیب نماز است؛ و دربارۀ این تعقیب نماز کتابهایی نوشته شده است و شاید دو ثلث از زادالمعاد یا مصباح المتهجد و یا از مفاتیح، راجع به تعقیبات نماز است و در این باره خیلی سفارش شده است که ما باید تعقیب داشته باشیم. حتی روایت میخوانیم که اگر کسی نماز خواند و از خدا چیزی نخواست، خطاب به ملائکه میشود که مثل اینکه این بندۀ من بینیاز از من است. بنابراین باید برای قبولی نمازمان، تعقیبات زیاد داشته باشیم.
مرحوم سید در اینجا بیست تعقیب نقل میفرمایند؛ اما میدانید که بیش از دویست مورد است و در کتابهای دعا، این تعقیبات آمده است.
چیزی که در اینجا لازم است متذکر شوم و مسلّم شما هم به آن اهمیت میدهید، تسبیحات حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» است. در شأن و نزولش نقل میکنند که زندگی برای حضرت زهرا مشکل شد، از نظر بچهداری و خانهداری و شوهرداری و آن هم شوهری که دائماً در جبهه است؛ لذا امیرالمؤمنین به حضرت زهرا گفتند که برو از پدرت، جاریه یا همکاری بگیر. حضرت زهرا به این عنوان آمد خدمت پیغمبر اکرم و بعد از نشستن و تعارفهای خاصی که بین این دختر و پدر بود، قبل از اینکه حضرت زهرا از پدرش همکار بخواهد، پیغمبر اکرم جوابش را دادند. فرمودند زهرا جان! اگر کسی بعد از نماز سی و چهار مرتبه بگوید الله اکبر و سی و سه مرتبه بگوید الحمدلله و سی و سه مرتبه بگوید سبحان الله؛ این از دنیا و آنچه در دنیاست، بالاتر است. با کنایه و رمز به حضرت زهرا فرمودند همکاری که به درد تو بخورد، نیست و تا پیدا شود خودم برایت میآورم که بعد هم فضۀ خادمه پیدا شد و همکار و مونس خوبی برای حضرت زهرا بود.
حضرت زهرا برگشت به خانه به امیرالمؤمنین گفت رفتم که همکار بگیرم، پیغمبر اکرم چیزی به من دادند که از دنیا و آنچه در دنیاست، بالاتر است. پدرم به من گفتند بعد از نماز سی و چهار مرتبه بگو الله اکبر و سی و سه مرتبه بگو الحمدلله و سی و سه مرتبه بگو سبحان الله.
در بعضی از روایات هم هست که اگر یک لا اله الاّ الله و استغفرالله اضافه کنیم، خوب روی خوب و حسن روی حسن است. اما آنچه ائمۀ طاهرین «سلاماللهعلیهم» علاوه بر مداومت، اصرار روی آن میکردند، تسبیحات حضرت زهراست و میفرمودند پیش خدا از هزار رکعت نماز بالاتر است؛ لذا اگر کسی در جلسۀ ما هست که این تسبیحات حضرت زهرا را بعد از نماز ندارد، من تقاضا دارم که این تسبیحات حضرت زهرا را بعد از نمازها داشته باشید. هم توسل به حضرت زهراست و هم ثواب دنیا و از دنیا بالاتر را دارد و علاوه بر اینها به تجربه اثبات شده که عمر را پربرکت میکند، به تجربه اثبات شده که رفع گرفتاریها میکند، به تجربه اثبات شده که رفع غم و غصه و دلهره و نگرانی و اضطراب خاطر میکند، و به تجربه اثبات شده که از چیزهایی که عاقبت انسان و وابستههای انسان را به خیر میکند، این تسبیحات حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» است.
بنابراین نماز، تعقیب میخواهد. خدا رحمت کند حاج میرزا علی هستهای، و به قول آقای فلسفی، استادالاساتید را. ایشان خیلی بالا بود. بچهها آن وقتها یک ورق دنبالهداری درست میکردند و به این به هوا میرفت و هرچه نخش زیادتر بود بیشتر به هوا میرفت. ایشان برای فهم عوام مثال میزدند و میگفتند تعقیب مثل دنبالۀ ملاکاغذی است و اگر نباشد، کاغذ بالا نمیرود، اگر تعقیب هم نباشد، نماز مقبول نیست. این فرمایش ایشان روایت دارد، اما برای اینکه به عوام مردم بفهماند، این مثال را میزد و اینکه از چیزهایی که نماز را قبول میکند، تسبیحات حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» است.
نماز در اینجا تمام شد و مرحوم سید چند چیزی به دنبال نماز متذکر شدند. یکی تعقیبات است که گفتم ایشان بیست تعقیب نقل میکنند. همین تعقیباتی که در کتابهای دعا، من جمله مفاتیح محدث قمی هست.
مطلب بعد صلوات بعد از نماز است، اما مرحوم سید به عنوان بعد از نماز نقل نمیکنند بلکه این صلوات را مستقل نقل میکنند.
اهل دل، خیلی به این صلوات اهمیت میدادند. مثلاً هزار تا و دو هزار تا و ده هزار تا صلوات میخواندند. من آن وقتها که حالی داشتم، در راه که میرفتم و میآمدم و یا نشسته بودم، صلوات میفرستادم و در روز دو هزار صلوات میفرستادم بدون اینکه ذرهای از وقت مرا بگیرد. وقتهای اضافی دو هزار صلوات میشد. لذا اهمیت دادن به این صلوات از جمله مکالمات شما باشد. معمولاً کسانی که سر و کاری با عالم ملکوت دارند، همیشه زبانشان یا چانهشان میجنبد. میگفت هرچه به امام باقر «سلاماللهعلیه» نگاه میکردیم، میدیدیم که چانۀ ایشان میجنبد یعنی ذکر میگفتند.
حال تقاضای اول من از شما تسبیحات حضرت زهرا و تقاضای دوم صلوات ذکری و دائمی است. در راه باشد یا هنگام خواب، با وضو یا بی وضو باشد.
مرحوم آیت الله آقا شیخ مرتضی مظاهری آدم بالایی بود و اساتید بزرگی هم دیده بود و آشنایی کاملی با اساتید بزرگ در نجف داشت. این آقا به من میگفت من شرح نهج البلاغۀ ابن ابی الحدید را در موقع دراز کشیدن برای اینکه خوابم ببرد، مطالعه میکردم. تسلطی بر عربیهای مشکل مثل شرح ابن ابی الحدید و عربیهای مصری داشتم. عربیهایی که ما مینویسیم، عربیهای عجمی است. شرح ابن ابی الحدید معتزلی بیست جلد است و انصافاً خیلی کار کرده است. همان جملۀ اولش بس است که بگوییم به امیرالمؤمنین حق دارد؛ جملۀ «بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله الّذی قدّم المفضول علی الفاضل».
همان اول عامه را هو کرده و شیعه را با این جمله اثبات کرده است و ابن ابی الحدید معتزلی نظیر این را زیاد دارد. من آن وقتها که حال داشتم و میتوانستم، خیلی علاقه به این شرح ابن ابی الحدید معتزلی داشتم. مرادم اینست که مرحوم حاج شیخ به من میگفتند وقتی دراز میکشیدم تا خوابم ببرد، عادت کرده بودم که دو سه صفحه از شرح نهج البلاغه را میخواندم و یک دورۀ بیست جلدی شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید را موقع خواب مطالعه کردم.
ما وقتمان را هدر میدهیم؛ هم در خانه و هم در مدرسه و هم با دوستان و یا به تنهایی و الاّ از عمر خیلی میتوان استفاده کرد و تقاضایی که من از شما دارم، اهمیت دادن به صلوات است به هر اندازه که میتوانید. گفتم بدون زحمت و در وقتهای اضافی. اگر شما به صلوات اهمیت دهید، میتوانید در روز ده هزار صلوات بفرستید و اگر اهمیت دهید، بیش از اینها میشود.
میگفتند که مرحوم آقای کمپانی روضه داشتند و خودشان چای میدادند اما چانۀ ایشان میجنبید و بعد فهمیدیم که در شبانه روز هزار تا انا انزلناه میخواند. ایشان فقیه بود و از مراجع بالا بود و اصولش به جا بود و حکمت متعالیه ایشان خیلی بالا بود. حضرت امام علاقۀ خاصی به مرحوم آقای کمپانی داشتند. ایشان وقتهای اضافی را صرف میکرد و هزار تا انا انزلناه میشد. من از همۀ شما تقاضا دارم وقتهای اضافی را صرف صلوات کنید که هفت هشت ده هزار میشود و یکی از آنها کولاک میکند، چه رسد به اینکه هزار تا یا دو هزار تا بشود. و از چیزهایی که عمر را پربرکت میکند و از چیزهایی که موجب عاقبت بخیری میشود و از چیزهایی که موجب اولاد صالح و شایسته میشود، صلوات است.
خیلی از بزرگان میگویند اگر بشنویم که کسی صلوات فرستاده، واجب است که صلوات بفرستیم. مرحوم سید «رضواناللهتعالیعلیه» در اینجا میفرمایند:
یستحبّ الصلاة علی النبی صلی الله علیه و آله و سلم حیث ما ذکر أو ذکر عنده،ولو کان فی الصلاة،وفی أثناء القراءة،بل الأحوط عدم ترکها لفتوی جماعة من العلماء بوجوبها،...
احتیاط واجب میکنند که اگر کسی صلوات فرستاد و ما حتی در نماز یا وسط قرائت باشیم، به دنبال او صلوات بفرستیم و واجب است که این کار را بکنیم.
بزرگانی تمسک کردند به آیۀ (إِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیما) و گفتند این آیه دلالت دارد که اگر صلوات شنیدی، بر تو واجب است که صلوات بفرستی. از آیه معلوم نمیشود که این حرف باشد. آیه همین است که خدا بر پیغمبر صلوات فرستاده و توی مسلمان هم باید صلوات بفرستی و تسلیم پیغمبر اکرم هم باشی.
این برمیگردد به اینکه آیۀ شریفه میفرماید باید در زندگی همینطور که تسلیم در برابر پیغمبریم و الاّ مسلمان نیستیم، باید صلوات هم در زندگی ما باشد. یعنی آیه دلالت میکند بر وجوب اصل صلوات. بنابراین باید بگوییم استحباب دارد. اما در اینجا گیر میکنیم، زیرا (وَ سَلِّمُوا تَسْلیما) واجب است، پس ظهور آیۀ (إِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیما) میگوید وجوب به هر اندازه که میتوانی. اما این را نمیتوان گفت که این حرف من که الان تأکید کردم، بگوییم واجب است و همینطور که تسلیم در برابر پیغمبر اکرم واجب است، صلوات هم واجب است. لذا آنها حمل کردند و گفتند مراد آنجاست که وقتی پیش تو صلوات فرستادند، صلوات آنها را شنیدی، واجب است که صلوات بفرستی. این هم معنا ندارد که آیۀ شریفه را اینطور معنا کنیم. بنابراین آیۀ شریفه تأکید در اینست که ما مداومت بر صلوات داشته باشیم.
و اما روایاتی هست که علامه مجلسی «رضواناللهتعالیعلیه» این روایات را نقل میکند و دلالت روایات بر اینست که اگر صلوات را شنیدی، واجب است که صلوات بفرستی. این روایتها هست اما سند روایتها خوب نیست الاّ اینکه مرحوم سید در عروه نتوانستند بگویند واجب است یا مستحب است، لذا احتیاط واجب کردند که اگر شنیدی اسم رسول الله را، باید صلوات بفرستی. همین که الان در میان ما مشهور است که وقتی اسم پیغمبر اکرم را شنیدیم، واجب میدانیم بر خودمان که صلوات بفرستیم. این دربارۀ این نیست که وقتی صلوات فرستادند تو هم صلوات بفرست، بلکه در وقتی که اسم پیغمبر را شنیدی، صلوات بفرست و همینطور که مرحوم سید احتیاط واجب کردند، به جاست که بگوییم که احتیاط واجب است.
روایت 1 از باب 42 از ابواب اذان و اقامه، وسائل الشیعه، جلد 5، صفحه 451:
عن أبی جعفر علیه السلام: وَ صَلِّ عَلَى اَلنَّبِيِّ وَ آلِهِ صَلَوَاتُُ اَللَّهِ عَلَيْهِمْ كُلَّمَا ذَكَرْتَهُ أَوْ ذَكَرَهُ ذَاكِرٌ عِنْدَكَ فِي أَذَانٍ أَوْ غَيْرِهِ.
روایت 1 از باب 42 از ابواب الذکر، وسائل الشیعه، جلد 7، صفحه 201:
عن أبی عبدالله علیه السلام قال رسول الله صلی الله علیه و آله: مَنْ ذُكِرْتُ عِنْدَهُ، فَنَسِيَ أَنْ يُصَلِّيَ عَلَيَّ، خَطَأَ اللّهُ بِهِ طَرِيقَ الْجَنَّةِ.
نسی در اینجا به این معناست که اگر کسی اسم پیغمبر را گفت یا صلوات فرستاد و تو صلوات نفرستادی، روز قیامت گیر هستی.
اینگونه روایتها زیاد است، لذا بعضی از فقها میگویند وقتی اسم پیغمبر را شنیدی، واجب است که صلوات بفرستی. مرحوم سید نتوانستند فتوا هند و فرمودند «یستحبّ الصلاة علی النبی صلی الله علیه و آله و سلم حیث ما ذکر أو ذکر عنده،ولو کان فی الصلاة،وفی أثناء القراءة،بل الأحوط عدم ترکها لفتوی جماعة من العلماء بوجوبها».
بنابراین از جاهایی که احتیاط واجبش به جاست، همین جاست و الحمدلله در میان ما مشهور شده که وقتی اسم پیغمبر را بیاوریم، همه صلوات میفرستیم.
پس به این دو چیز اهمیت دهید، یکی تسبیحات حضرت زهرا و توسل به حضرت زهرا و یکی هم صلوات و تمسک به پیغمبر و انشاء الله عمر پربرکت هم در دنیا و هم در آخرت داشته باشید.
و صلّی الله علي محمّد وَ آل محمّد