أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.
مسئله 3:
یجوز الدعاء فیه بالفارسیة و نحوها من اللغات غیر العربیة، و إن کان لا یتحقّق وظیفة القنوت إلّا بالعربی، وکذا فی سائر أحوال الصلاة وأذکارها، نعم الأذکار المخصوصة لا یجوز إتیانها بغیر العربی.
این مسئله را یک بار دیگر در باب قرائت فرمودند و اینکه میشود اذکار را به فارسی و ترکی و غربی بخوانیم. یا دعا بخواند اما به فارسی باشد. مثلاً در قنوت بگوید خدایا مرا بیامرز، خدایا پدر و مادر و وابستهها و رفقای مرا رحم کن، خدایا گرفتاریها که جلو آمده، رفع کن. دربارۀ مابقی نماز هم در اینجا همین را میفرمایند. حمد و سوره را نمیفرمایند چون حمد و سوره باید در رکعت اول و دوم، حمد و سورهای از قرآن خوانده شود، اما دربارۀ مابقی نماز، فتوای بعضی و من جمله فتوای مرحوم سیّد همین است که به زبانهای دیگر هم میتوان خواند.
جملهای در ردّ خود ایشان در اینجا آمده است و این جمله برای ردّ ایشان کفایت میکند. میفرمایند: «یجوز الدعاء فیه بالفارسیة و نحوها من اللغات غیر العربیة، و إن کان لا یتحقّق وظیفة القنوت»؛ ولو اینکه وظیفه اینست که در قنوت دستها در مقابل صورت باشد و دعا هم بالعربیه خوانده شود. اما اگر دستها را بلند نکرد و یا دستها را بلند کرد و چیزی نگفت، و یا دستها در مقابل صورت بود و به جای عربی به زبان فارسی یا انگلیسی دعا کرد. میفرماید این به وظیفه عمل نکرده، اما کار هم کار جائزی است.
به مرحوم سید میگوییم اگر به وظیفه عمل نکرده، نماز باطل است. برای اینکه این قنوت نیست و به زبان فارسی دعا کند نماز نیست و کلام آدمی در نماز آمده و کلام آدمی در نماز، نماز را باطل میکند؛ لذا اگر یادتان باشد، سابقاً مرحوم سیّد این جملۀ «و إن کان لا تتحقّق وظیفة القنوت» را نمیگفتند و میفرمودند: «یجوز کلمات الصلاة بالفارسیة»؛ اما مثل اینکه در اینجا دیدند بالفارسیه و غیر فارسی مثل ترکی و لاتینی، نماز نیست. دلیلش نیز همین بس که یک استنکار عرفی تشرعی دارد. اگر امام جماعت در قنوت به صورت ترکی دعا کند، یا زبان لاتینش خوب است و به جای «ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الآخرة حسنه» به صورت لاتینی بگوید خدایا دنیا و آخرت به من حسنه بده و دنیا و آخرت مرا اصلاح کن. اصلاً گفتن این استنکار عرفی دارد. اگر کسی اینطور نماز بخواند، ولو در مستحبات باشد، متشرعه نمیپذیرد که این نماز خوانده است. آنچه در سیرۀ متشرعه و ذهن آنهاست «الصلاة اوّله التکبیر و آخره التسلیم، کلّها بالعربیة» است و لذا مسئلۀ بعد اینست که آیا بالعربیه صحیح باشد یا نه! سابقاً میفرمودند که نمیخواهیم مطابق علم تجوید باشد، اما صحیح باشد. ولو ادای مخارج بنا بر آنچه اهل تجوید گفتند، استحسانی است اما اینکه باید صحیح بگوید؛ مثلاً بگوید «بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین الرحمن الرحیم مالک یوم الدین ایاک نعبد و ایاک نستعین» تا آخر؛ حق تجوید را ادا نکند، اما صحت عربیت را ادا کند. سابقاً میفرمودند این درست است و الان هم میفرمایند درست است. ولی اگر یادتان باشد، در باب تجوید، ایشان میفرمودند که لغات باید علی وجه تجوید گفته شود و اهل تجوید آن را قبول داشته باشد. ما میگفتیم نه، این تجوید چیز تازهای است که درآمده و بعضی اوقات در نماز اشکال پیدا میشود، اما علی کل حالٍ اگر مخارج را آنطور که اهل تجوید میگویند مراعات نکند، اما لغات را صحیح بخواند، نمازش درست است. متشرعه همین را میدانند و اگر یادتان باشد، سابقاً روایت خواندیم و روایت هم صحیح السند بود و اینکه آنچه از علما میخواهند، از جُهال نمیخواهند. این هم یک وجه حسنی است. یعنی معلوم است که عالم باید فرق بین «ض» و «ذ» را بگذارد، اما جُهال لازم نیست و معمولاً هم نود درصد مردم که نماز میخوانند، اگر نمازشان صحیح باشد از نظر بُنیه، ولو اینکه حروف از یکدیگر جدا نباشد، اما بگویند که نماز خوانده، این کفایت میکند و مرحوم سید هم گفتند کفایت میکند، اما راجع به تجویدش اشکالی داشتند که ما به مرحوم سید گفتیم اگر فارسی و عربی و ترکی جایز باشد، معنای تجوید یعنی چه؛ و عموم مردمی که نماز میخوانند مراعات تجوید نمیکنند، اما میدانند که باید عربی بخوانند؛ به طوری که اگر به آنها بگوییم نماز را از اول تا آخر به زبان ترکی بخوان، مسخره میکنند و یا اگر بگویند قنوت را لاتینی یا لری بخوان، عرفاً استنکار دارد. اصلاً نمیدانیم این جملۀ مرحوم سید را چطور درست کنیم. میفرمایند:
یجوز الدعاء فیه بالفارسیة و نحوها من اللغات غیر العربیة، و إن کان لا یتحقّق وظیفة القنوت إلّا بالعربی، ...
اگر وظیفهاش اینست که قنوت را عربی بگوید، باید با عربی باشد و اگر وظیفهاش فقط دعاست به هر لغتی که باشد، این هم به لغت ترکی خوانده وبه وظیفه عمل کرده است. اما اگر به وظیفه عمل نکرده باشد و نمازش هم درست و جایز باشد؛ ظاهراً جمع بین این دو نمیشود. لذا این فرمایش مرحوم سیّد درست درنمیآید، چه در قنوت و چه در غیر قنوت. نماز را از اول تا آخر باید به صورت عربی صحیح بخواند ولو اینکه مخارج را مراعات نکند و نود درصد مردم نیز چنین هستند و نمازشان هم درست است و تجوید هم یک امر خوبی است و اما اینکه اگر مراعات نشود، نماز باطل است، آنگاه نماز نود درصد مردم باطل میشود و سزاوار نیست نماز مردم را با اینگونه چیزها باطل کرد. لذا این فرمایش مرحوم سید یک نحو تهافتی دارد و اگر فرموده بودند: «لایجوز الدعاء فیه بالفارسیة و نحوها من اللغات غیر العربیة لأنّه تحقّق وظیفة القنوت الاّ بالعربیة»، آنگاه هم با متشرعه جور در میآمد و هم با سیرۀ مردم و هم با سیرۀ فقها. مثلاً کسانی که نماز غلط میخوانند و پیش شما آمدند و میخواهند توبه کنند؛ اگر نماز نخواندند، میگویید نمازهایتان را ولو به مرور زمان قضا کنید، و اما اگر نماز خوانده و صحیح است اما اهل تجوید میگویند صحیح نیست، شما نمیگویید نمازهایت را قضا کن بلکه نمازها را قبول دارید و به او نمیگویید شصت سال نماز خواندی که اهل تجوید نپسندیده است، بنابراین نمازهایت را قضا کن. بنابراین این یک سیره متشرعه و یک سیره از عوامل و خواص است که نماز را از اول تا آخر باید به عربی خواند و صحیح خواند، هرچند مطابق اهل تجوید نباشد و اگر تلفظ لغات تفاوت نداشته باشد، نماز درست است اما اگر لغت عربی مبدل به لغت فارسی یا لغت دیگری مبدل شد، نماز باطل است؛ برای اینکه خواص و عوام و متشرعه و غیره میگویند نماز باید عربی باشد. در روایات ما و در سیرۀ ما و در بین سنی و شیعه، مفروغٌ عنه است.
من یک بار در مکه و مدینه خیلی مقید بودم که ببینم نمازشان مطابق تجوید هست یا نه؛ برای اینکه مدعی هستند که ما نماز با فصاحت و بلاغت میخوانیم، آنگاه میدیدم که دو سه تا غلط تجویدی در نمازشان هست. بنابراین علم تجوید برای خودش چیزی است و اگر افراط گری نباشد، چیز خوبیست و اما اینطور نیست که باید مطابق علمای تجوید نماز بخوانیم. باید نماز عربی صحیح از اول تا آخر بخوانیم.
مسئله 7:
یجوز فی القنوت الدعاء الملحون مادّة أو إعراباً؛ إذا لم یکن لحنه فاحشاً ولا مغیّراً للمعنی، لکنّ الأحوط الترک.
میتوان در قنوت، نماز بخوانی اما نماز غلط باشد، از نظر ماده غلط باشد یا از نظر اعراب غلط باشد. میفرمایند این جایز است. اگر مغیر معنا نباشد، اگر غلط هم غلط فاحشی نباشد، مثلاً الحمدلله را بگوید الحمدرلله رب العالمین، این نباشد اما اگر مغیر معنا نباشد، و مطابق علم تجوید نباشد، طوری نیست اما اگر غلط بخواند، اشکال دارد برای اینکه عربی نیست. مسئلۀ 7 برمیگردد به مسئلۀ 3 و اینکه باید نماز را عربی بخوانیم؛ حال مطابق اهل تجوید باشد یا نباشد. و بالاخره از نظر عربی صحیح باشد ولو اینکه اهل تجوید بگویند نمازت باطل است. اهل تجوید کارهای نیستند و آنچه کاره است، شرع مقدس است و روایتش را هم دو سه روز قبل خواندیم، اینکه افراد متفاوتند؛ بعضیها عالی نماز میخوانند؛ افراطگری در تجوید را ندارند، اما مراعات تجوید را میکنند فرق بین «ز» و «ضاد» و «ذ» را میگذارند و نماز میخوانند که تجویدیها قبول دارند. این کم است و حتی در میان ما طلبهها هم کم است. اما یک دسته هم نماز میخوانند و نماز با حضور قلب و به صورت عربی صحیح هم هست، اما مطابق با تجوید نیست. این نماز صحیح است و به این نماز غلط نمیگویند.
قسم سوم اینکه نماز بخواند اما غلط بخواند. و اینکه مرحوم سید میفرمایند: «یجوز فی القنوت الدعاء الملحون مادّة أو إعراباً»؛ ما میگوییم نه، الاّ اینکه مرادشان این باشد که مغیر معنا باشد، به این معنا که اصلاً عربی نباشد و یا اصلاً غلطش فاحش باشد. فتلخص مما ذکرناه، اینکه در قنوت و غیر قنوت از اول نماز تا آخر نماز باید نماز عربی بخوانیم و غیر عربی مغیر معناست و کلام آدمی است و صحیح نیست و این عربی را باید صحیح بخوانیم و غلط نخوانیم؛ اما اگر مراعات اهل تجوید را نکنیم، مانعی ندارد.
درس اخلاق:
در این دو سه هفته راجع به دعا و راز و نیاز با خدا صحبت کردم و فهمیدیم که راه این وضع نابسامانی که داریم، دعا و راز و نیاز با خداست و پروردگار عالم لطفی کند و این مشکلهای ما را رفع کند؛ و دعا در این چهل ساله توانسته خیلی از این کارها بکند.
بحث امروز به بعد راجع به قرآن و توسل به قرآن است. این هم مثل دعا، خیلی بالاست. حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» این دو را کلام نازل و کلام صاعد گذاشته است. کلام صاعد را از ما به خدا و کلام نازل از خدا به ماست. از ما به خدا، دعاست و از خدا به ما، قرآن است و این قرآن (شفاءٌ لما فی الصّدور)، شفای همۀ دردهاست. مرحوم کافی «رضواناللهتعالیعلیه» در آخر اصول کافی ده بیست روایت راجع به اهمیت قرآن دارند و یکی از آنها اینست که:
«فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَيْكُمُ الْفِتَنُ كَقِطَعِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَيْكُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّهُ شَافِعٌ مُشَفَّعٌ وَ مَاحِلٌ مُصَدَّقٌ وَ مَنْ جَعَلَهُ أَمَامَهُ قَادَهُ إِلَى الْجَنَّةِ وَ مَنْ جَعَلَهُ خَلْفَهُ سَاقَهُ إِلَى النَّارِ وَ هُوَ الدَّلِيلُ يَدُلُّ عَلَى خَيْرِ سَبِيلٍ...»
باید سر و کار با قرآن داشته باشید. این سر و کار با قرآن مراتبی دارد و مرتبۀ اولش خواندن قرآن است، ولو اینکه معنایش را نفهمد و توجه به معنا نداشته باشد؛ همین خواندن قرآن فوق العاده برای دردهای بی درمان و برای گرفتاریها و برای رابطه با خدا، فوقالعاده مهم است.
آیهای در قرآن داریم که این آیه از نظر تأکید، منحصر به فرد است؛ یعنی مثل آن را در قرآن نداریم. میفرماید:
(فَاقْرَءُوا مَا تَيسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ)؛تا میتوانی قرآن بخوان.
بعد میفرماید: (عَلِمَ أَنْ سَيَکُونُ مِنْکُمْ مَرْضي)؛ خدا میداند گاهی مریضی، اما تا میتوانی قرآن بخوان. خدا میداند گاهی خیلی کار داری، اما تا میتوانی قرآن بخوان. خدا میداند گاهی در جبهه هستی اما تا میتوانی قرآن بخوان.
فَاقْرَءُوا مَا تَيسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضَىٰ ۙ وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ ۙ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ۖ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ
بنابراین تا میشود قرآن بخوان. رسم بزرگان نیز همین است و تا میتوانند، قرآن میخوانند. حتی در کارهایشان وقتی که پنج دقیقه بیکار میشوند، در همان پنج دقیقه قرآن میخوانند و مقیدند که قرآن را از رو بخوانند.
این قرآن گرفتاریها را رفع میکند؛ این قرآن، ناسامانیها را مثل دعا، سامان میبخشد. خواندن قرآن برکت دارد؛ خواندن قرآن، دل میدهد؛ خواندن قرآن رابطه بین او و ولایت و عترت میدهد؛ خواندن قرآن، حرف زدن با خدا و حرف زدن خدا با اوست و بهترین حالات برای انسان است.
این خواندن قرآن و رابطه با خدا مراتبی دارد. هفتۀ آینده در مراتبش صحبت میکنم و الان از همۀ شما یک تقاضا دارم که در زندگیتان خواندن قرآن زیاد باشد. خیلیها را سراغ دارم که درحالی که خیلی کار دارد و تدریس و درس و بحث دارد، اما هفت هشت مرتبه قرآن را ختم میکند. کسانی که روی در قرآن باشند، میتوانند به کمتر از نیم ساعت یک جزء قرآن بخوانند و یک جزء قرآن خیلی کار میکند. تقاضا دارم از همۀ شما که سر و کار با قرآن داشته باشید.
پیغمبر اکرم بیش از هزار مرتبه فرموده فقط قرآن یا فقط عترت نباشد بلکه هر دو با هم باشند. حتی دم مرگ هم گفتند و از دنیا رفتند. لذا از همۀ شما تقاضا دارم که قرآن را زیاد بخوانید در وضع فعلی برای اینکه این ناسامانیها سامان بخشد و این تاریکیها مبدل به نور شود و این مغلوبیتها مبدل به غلبه شود و بالاخره در دنیا پیروز شویم و دنیا بگوید آفرین. بنابراین تا میتوانید توسل به قرآن داشته باشید. همین خواندن قرآن ولو توجه به معنا نداشته باشد، یا اصلاً معنا را نداند، فوقالعاده در زندگی تأثیر دارد.
امروز مرحوم حجت الاسلام والمسلمین آقای مهاجر از دنیا رفتند. ایشان از مردان خوبی بود، هم مرد عمل و هم مرد علم بود. یک عمر در این مدرسه خدمت کرد و حجرۀ او یک نحو تنزهی داشت. همه قبول داشتند که این مرد متنزّهی است. رابطۀ با خدایش عالی و رابطۀ با قرآنش عالی بود و تقوای خاصی داشت.
صلّی الله علي محمّد وَ آل محمّد