أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.
مسئله 12:
إذا أتی ببعض أجزاء الصلاة بقصد الصلاة وغیرها،کأن قصد برکوعه تعظیم الغیر و الرکوع الصلاتی، أو بسلامه سلام التحیّة وسلام الصلاة بطل، إن کان من الأجزاء الواجبة؛ قلیلاً کان أم کثیراً، أمکن تدارکه أم لا،وکذا فی الأجزاء المستحبّة غیر القرآن و الذکر علی الأحوط، و أمّا إذا قصد غیر الصلاة محضاً فلا یکون مبطلاً، إلّا إذا کان ممّا لا یجوز فعله فی الصلاة، أو کان کثیراً.
بحثمان دربارۀ ضمائم و چیزهایی است که در نماز بیاید و مربوط به نماز نباشد.
بحث امروز اینست که کسی به رکوع برود، برای اینکه حمد و سورهاش تمام شده؛ اما یک بزرگی وارد هم وارد شده و تعظیم او هم میکند. یا اینکه در سلام که میگوید السلام علیک یا السلام علیکم، هم سلام نماز اراده شده و هم به دیگران سلام کرده است. معلوم است که نماز باطل است.
نماز از جهاتی باطل است: یکی از جهت اینکه کلام بیجا یا فعل بیجا در نماز آمده است. «و من زاد فی صلاته فعلیه الاعادة». این هم یک سلام بیجا یا یک رکوع بیجا کرده و نمازش باطل است. اما اگر در اجزایی که مستحب است، این کار را انجام دهد؛ مثلاً حمد و سوره میخواند و کسی در زد، و این هم قدری بلندتر گفت ایاک نعبد و ایاک نستعین. یا اینکه به عنوان ذکر مستحب گفت. یعنی مثلاً بچه که میآید مهرش را بردارد و یا بچه نزدیک است که در چاه بیفتد و این بلندتر گفت الله اکبر. یعنی اجزایی که مربوط به نماز نیست، اما ذکر است. مرحوم سیّد میگویند این اشکال ندارد. هم در مسئلۀ سیزدهم آورده و هم در اینجا میفرمایند: وکذا فی الأجزاء المستحبّة غیر القرآن و الذکر علی الأحوط،و أمّا إذا قصد غیر الصلاة محضاً فلا یکون مبطلاً،...
در مسئلۀ بعد آورده که بچه جلو میآید و مهرش را برمیدارد. این هم یک دفعه با دست اشاره میکند که میگویند این طوری نیست. یک دفعه با سر اشاره میکند و باز میگویند طوری نیست. یک دفعه هم ذکر میگوید. مثل اینکه میگوید الله اکبر. میگویند اگر ذکر هم باشد، طوری نیست.
ظاهراً اگر اشاره کند، فعل کثیر نیست. با دست یا سرش اشاره کند که در میزنند و یا اشاره کند که در را باز کنید و یا اشاره کند که بچه جلو میآید؛ و اما اگر به عنوان ذکر باشد، ایشان میفرمایند طوری نیست؛ برای اینکه در نماز ذکر گفته و هم ذکر خدا گفته و هم تنبّه داده است که در میزنند یا نزدیک است که بچه بیفتد. از نظر ما همۀ اینها اشکال دارد. اشکالش هم اینست که ذکری که میگوید برای اینکه دیگری را متنبه کند، این ذکر چیست؟ مربوط به نماز که نیست، ذکر خدا هم نیست، بلکه ذکر تنبه دادن به غیر است؛ و ذکر تنبّه دادن به غیر، زیاده در نماز است «من و زاد فی صلاته فعلیه الاعادة».
درحقیقت اینکه میگوید الله اکبر، مثل اینست که میگوید برو در را باز کن. همینطور که آن کلام آدمیاست و نماز را باطل میکند، این هم کلام آدمیاست و نماز را باطل میکند. اما مرحوم سیّد در مسئلۀ 12 و مسئلۀ 13، میفرماید نماز باطل نیست.
همۀ حرفها در ذکر مطلق است. «کلّما یکون ذکراً أو دعاءاً فی الصلاة فلا بأس به». مثلاً در رکوعش علاوه بر «ربنا آتنا فی الدنیا حسنه» آیات دیگری را هم میخواند. یا مثلاً چیز دیگری اضافه میکند. که ارادهای ندارد جز ذکر الله. اما اگر از ذکر الله اراده کند نه ذکر خدا را بلکه تنبّه دیگران را. این نه جزء نماز میشود و نه ذکر مطلق میشود، بلکه کلام آدمیاست و کلام آدمی«من زاد فی صلاة فعلیه الاعادة». چه فرقی میکند بین اینکه بگوید الله اکبر یا بگوید در را باز کن.
مسئله 13:
إذا رفع صوته بالذکر أو القراءة لإعلام الغیر لم یبطل، إلّا إذا کان قصد الجزئیة تبعاً وکان من الأذکار الواجبة، ولو قال: «اللّٰه أکبر» مثلاً بقصد الذکر المطلق لإعلام الغیر لم یبطل،مثل سائر الأذکار التی یؤتی بها لا بقصد الجزئیة.
مثل اینکه نماز میخواند و کسی در میزند و این میگوید ایاک نعبد و ایاک نستعین، اما این را بلند میگوید. اگر مثلاً نماز ظهر یا عصر باشد، وقتی عمداً و جهلاً بلند میگوید ایاک نعبد و ایاک نستعین، آنگاه نماز باطل است. اگر جهلاً را به جا بگوید. یعنی مثلاً نماز مغرب است و رسیده به ایاک نعبد و ایاک نستعین، و مقداری صدایش را بلند میکند برای توجه دادن به اینکه در میزنند یا بچه سر غذا میرود. این جزء نماز نیست و وقتی نباشد «من زاد فی صلاته فعلیه الاعادة». یعنی اینکه گفته ایاک نعبد و ایاک نستعین، از آن دو چیز را اراده کرده است. یکی ایاک نعبد و ایاک نستعین در نماز که جزء نماز است و یکی هم ایاک نعبد و ایاک نستعین به این معنی که برو در را باز کن، که این جزء نماز نیست. اگر یادتان باشد میگفتیم هرکجا که برگردد به اینکه به قصد قربت ضرر بزند، مستقل باشد یا تبعی باشد، نماز باطل است. الان اینکه در نماز میگوید الله اکبر، و این الله اکبر ذکر خداست اگر تنبه برای بچه نباشد. اما در اینجا که میگوید الله اکبر، یعنی در را باز کن. این عبارت الله اکبر با برو در را باز کن، مترادف هم دیگر است. هرکجا چنین باشد، میگوییم نماز باطل است. برای اینکه یا باید جزء نماز باشد و یا ذکرالله باشد، یعنی قصد کرده باشد ذکر خدا را. اگر چنین نشد، غیر نماز و غیر ذکر میشود و الله اکبری که برو در را باز کن با اینکه بگوید برو در را باز کن، مصادف میشود. لذا ما در مطلق اینگونه حرفها که در مسئلۀ 12 و 13 آمده، اشکال داریم.
مسئله 12:
إذا أتی ببعض أجزاء الصلاة بقصد الصلاة وغیرها،کأن قصد برکوعه تعظیم الغیر و الرکوع الصلاتی، أو بسلامه سلام التحیّة وسلام الصلاة بطل، إن کان من الأجزاء الواجبة؛ قلیلاً کان أم کثیراً، أمکن تدارکه أم لا،وکذا فی الأجزاء المستحبّة غیر القرآن و الذکر علی الأحوط، و أمّا إذا قصد غیر الصلاة محضاً فلا یکون مبطلاً، إلّا إذا کان ممّا لا یجوز فعله فی الصلاة، أو کان کثیراً.
میفرمایند نماز باطل است، برای اینکه از السلام علیکم دو معنا اراده کرده است؛ یکی جزء نماز و یکی سلام به غیر. در رکوع دو چیز اراده کرده، یکی رکوع و یکی تعظیم غیر؛ لذا دو معنا را اراده کرده، پس رکن باشد، نماز باطل است و رکن هم نباشد، باز نماز باطل است.
در اجزای مستحبه نیز همین است، اما نتوانستند فتوا دهند و احتیاط وجوبی کردند. تفاوت هم نمیکند؛ لذا چه در اجزای مستحبه و چه در اجزای واجبه، اگر دو معنا را اراده کرد، نماز باطل است. تا اینجا حرف مرحوم سیّد است و ما هم توجیه درست کردیم که از این کارش یا از این گفتارش اراده کرده است غیر نماز را ایضاً «و من زاد فی صلاته فعلیه الاعادة»؛ باید نماز را اعاده کند.
یا اینکه سر از سجده برمیدارد و امام خیال میکند رکعت دوم است و این میداند رکعت اول است. یک دفعه میگوید بحول لله و قوته، بدون اینکه اراده کند اعلام امام را. در اینجا بحول لله و قوته به جای خود واقع شده است. اما یک دفعه میگوید بحول لله و قوته و هم اراده میکند ذکر نماز را و هم اینکه اعلام کند به امام که رکعت اول است و باید بلند شوی. این قول مشهوری هم شده که مرحوم سیّد در مسئلۀ 13 روی آن فتوا میدهد و روایتی هم داریم. قول مشهور همین حرف شما عزیزان است و قول مرحوم سیّد نیز همین است و یک روایت هم داریم.
مسئله 13:
إذا رفع صوته بالذکر أو القراءة لإعلام الغیر لم یبطل، إلّا إذا کان قصد الجزئیة تبعاً وکان من الأذکار الواجبة، ولو قال: «اللّٰه أکبر» مثلاً بقصد الذکر المطلق لإعلام الغیر لم یبطل، مثل سائر الأذکار التی یؤتی بها لا بقصد الجزئیة.
مثلاً بحول لله و قوته را برای این میگوید که اعلام کند به امام جماعت که رکعت اول است و باید بلند شود.
گفتم این قول مشهور عندالاصحاب است و ایرادی که من دارم به اینست که «اذا کان قصد الجزئیة تبعاً»، یعنی اصل بحول الله و قوته برای اعلام به امام جماعت است و تبعاً هم برای گفتن بحول لله و قوته است؛ میفرمایند طوری نیست، درحالی که ما میگوییم اگر هر دو هم اصل باشد، نماز باطل است. برای اینکه بحول لله و قوته آمده برای اعلام غیر و ما در نماز اعلام به غیر نداریم.
روایت 2 از ابواب جواز ایماء المصلی، وسائل شیعه، جلد 7، صفحه 254:
هذا هو المشهور و قد استدلوا بروایاة باب 9 از ابواب قواطع الصلاة منها:
صحیحه حلبی عن أبی عبدالله علیه السلام: عن الرجل یرید الحاجة و هو فی الصلاة، قال: یومیبرأسه و یشیر بیَده و یسبّح.
ما میگوییم «یسبّح» غیر از «یومیبرأسه و یشیر بیده» است. برای اینکه یسبّح آمد و هم اراده کرد نماز را، و هم اراده کرد که در را باز کن. وقتی دو معنا را اراده کرده باشد، استعمال شیء در اکثر از معناست و نماز باطل است. ما میگوییم «یسبّح» آنجاهاست که جزء نماز باشد. مثل اینکه در رکوع است و وقتی در رکوع است و در میزنند و این بلند میگوید برو در را باز کن و یا میگوید سبحان ربی العظیم و بحمده؛ و ما نمیتوانیم روایت را معنا کنیم و نمیتوانیم به این قول مشهور عمل کنیم؛ لذا ما مطلقا چه در مسئلۀ 12 و چه در مسئلۀ 13، هرکجا استقلال جلو آمد، یعنی با سبحان الله به دیگران، چیزی را فهماند، نماز باطل است و هرکجا استقلال جلو نیامد، نماز صحیح است. و همۀ اینها، چه مسئلۀ 12 و چه مسئلۀ 13، در همۀ فروعش اینطور میشود که هم اراده کند اعلام غیر را و هم اراده کند ذکر واجب یا ذکر مستحب را. اتفاقاً در باب خلل که بعد به آن میرسیم، مرحوم سیّد از کسانی است که خیلی با جزم، حرف مرا میزنند. اما در اینجا طبق این روایت میفرماید که اگر تبعی شد و «سبحان ربی الاعلی و بحمده» را بلند گفت برای اعلام غیر و برای ذکر؛ این طوری نیست؛ برای اینکه ذکرش را گفته، و چیزی هم اضافه کرده است. لذا مرحوم سیّد در باب خلل، حرف مرا میزنند و مطلقا میفرمایند باطل است، اما در اینجا تقریباً طبق قول مشهور میگویند صحیح است. مسئله مشکل است که از نظر ما استعمال شیء در اکثر از معناست و «من زاد فی صلاته فعلیه الاعادة» آن را میگیرد و از نظر آقایان تبعی است و اشکال ندارد. درحالی که نگفتند اگر تبعی است، آیا سبحان ربی الاعلی و بحمده به جای این نیست که برو در را باز کن. همینطور که اگر بگوید برو در را باز کن نماز باطل است، در اینجا هم که با سبحان ربی الاعلی و بحمده، بگوید در را باز کن، نماز باطل است.
صلّی الله علي محمّد وَ آل محمّد