أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.
بحث سابق دربارۀ ریا در نماز و عُجب در نماز بود، و فی الجمله دربارۀ آن صحبت کردیم. بحث امروز مفیدی است، راجع به چیزهایی است که در نماز واقع میشود، غیر از ریا و عُجب. و اینها منقسم میشوند به پنج قسم.
عبارت مرحوم سیّد «رضواناللهتعالیعلیه» اینست که:
مسئله 11:
غیر الریاء من الضمائم: إمّا حرام أو مباح أو راجح، فإن کان حراماً وکان متّحداً مع العمل أو مع جزء منه بطل کالریاء، و إن کان خارجاً عن العمل مقارناً له لم یکن مبطلاً، و إن کان مباحاً أو راجحاً،فإن کان تبعاً وکان داعی القربة مستقلاًّ فلا إشکال فی الصحّة،و إن کان مستقلاًّ وکان داعی القربة تبعاً بطل، وکذا إذا کانا معاً منضمّین محرّکاً وداعیاً علی العمل، و إن کانا مستقلّین فالأقوی الصحّة، و إن کان الأحوط الإعادة.
چیزهایی که در نماز واقع میشود غیر از ریا و عجب، یا حرام است و یا مباح و یا مستحب است. نمیدانم چرا مباحش را نفرمودند. مکروهش را هم نفرمودند؛ درحالی که بعضی اوقات چیزهای مباح یا چیزهای مکروهی در نماز پیدا میشود. مثلاً نماز در حمام؛ یا نماز در جاهای کثیف و آلوده. مرحوم سیّد «رضواناللهتعالیعلیه» قبلاً فرمودند که نماز در حمام، مکروه است؛ یا اینکه نماز در جاهای کثیف و آلوده و اما غیرنجس، مکروه است. یا اینکه نماز در جاهایی که حرام نباشد و مکروه نباشد و راجح نباشد، مباح است، نظیر نماز خواندن در خانه و اطاق نظیف. اما مرحوم سیّد در اینجا ضمیمۀ إمّا حرامٌ أو مباح أو راجح را آوردند، اما راجع به مکروه چیزی نفرمودند؛ و راجع به حلالش نیز چیزی نفرمودند.
مسئله اینست که:
غیر الریاء من الضمائم: إمّا حرام أو مباح أو راجح، أو مکروه أو واجب.
اما مرحوم سیّد مکروه و واجبش را نگفتند و ضمائم، منقسم میشود به پنج قسم: ضمیمۀ حرام و و راجح و واجب و مستحب و ضمیمۀ مباح. اما ایشان فقط راجح و حرام و مباح را گفتند و مکروه و واجب را نفرمودند.
گاهی ضمیمه واجب میشود؛ مثلاً کسی در نماز به شما سلام کند. واجب است که شما ردّ سلام کنید. در اینجا ضمیمه شد نماز با واجب. گاهی هم شما به جای اینکه در خانه نماز بخوانید، در مسجد نماز میخوانید و ضمیمه شده با راجح. گاهی در خانه نماز میخوانید و ضمیمه شده با مباح. گاهی هم در اطاق کثیف یا در حمام نماز میخوانید و اضافه شده با مکروه. و احکام خمسه راجع به این ضمیمه هست. و اینکه مرحوم سیّد این دو قسم را انداختند، وجه ندارد.
فإن کان حراماً وکان متّحداً مع العمل أو مع جزء منه بطل کالریاء،
حرام در نماز واقع شود و با قصد قربت با هم متحد باشد. میفرمایند نماز باطل است، برای اینکه قصد قربت نداشته، و یا به آن قاعدهای که مُبعّد نمیتواند مقرّب باشد؛ در اینجا هم مُبعد نمیتواند مقرب باشد، پس نماز باطل است. حال مثل ریا که متحد با نماز بود، گاهی چیز حرامی که ریا نیست، با نماز متحد میشود. مثل اینکه اول اذان، اذان میگوید برای خدا و اما برای اینکه همسایه را اذیت کند. این نماز شده با قصد قربت، اما متحد شده با اذیت کردن به همسایه. میفرماید اگر متحد باشد، نماز باطل است. اما گاهی متحد نیست، مثل اینکه نماز میخواند، اما به نامحرم هم نگاه میکند. نماز ضمیمه شده با یک امر حرامی، اما چون نماز متحد با حرام نیست، یعنی واجب متحد با حرام نیست، بنابراین نماز صحیح است. گاهی با امر راجح نماز میخواند و در رکوع و سجودش، تکرار میکند یا صلوات میفرستد و یا چیزی جدای از نماز و اما راجح و مستحب میآورد. این طوری نیست؛ اما یک دفعه همین امر راجح متحد میشود با امر واجب. مثلاً در صف اول نماز میرود و قربة الی الله نماز میخواند اما قصدش اینست که امام جماعت را ببیند و امام جماعت توجه و تنبهی به او داشته باشد. در اینجا نماز باطل است؛ برای اینکه قصد قربتش با امر مستحبش، متحد شده است. حتی مقداری بالاتر، میرود در فضای خوب و فرح بخشی و نماز میخواند و کاری به این ندارد که نماز است، در اینجا معلوم است که قصد قربت دارد و ضمیمه شده با امر مباحی، اما گاهی اگر اینجا نباشد، نماز نمیخواند. در اینجا نماز باطل میشود؛ برای اینکه قصد قربت متحد شده با یک امر مباحی. متحد شده به معنای داعی. یعنی در حقیقت نماز دو داعی دارد. یکی لله و یکی هم الصلاة فی ارضٍ مخصوص. در حرامش نیز اینطور است که گاهی نماز میخواند و در ضمن نماز هم چشمش به نامحرم میافتد و نگاه شهوت آمیز میکند. در اینجا نماز درست است و حرامی هم به جا آورده است. اما گاهی میرود در جایی که نگاه به نامحرم کند. یعنی در فضای آلودهای میرود که نگاه به نامحرم کند و نماز میخواند. در اینجا نماز باطل است؛ زیرا دو داعی برای نماز بوده است. یکی قصد قربت و یکی گناه. در مکروهش هم که مرحوم سیّد نفرموده، شما بفرمایید که مثلاً به حمام عمومی رفته و آن وقتها حمامهای عمومی جای نماز داشت و لب حوض از حوض آب میریخت و نماز میخواند. در اینجا مکروه است الاّ اینکه جبری در کار باشد. علی کل حال نماز درست است. اما یک وقت اینطور است که میخواهد به او احترام بگذارند و خودنمایی میکند و بالاخره نماز میخواند اما به قصد نماز در حمام. این نماز با آن حمام مستقل میشود. اگر دو داعی باشد، مانعی ندارد، همین که در رساله ها مینویسند که نماز در حمام، مکروه است. و اما اگر تبَعی نباشد و هر دو داعی نباشد، بلکه قصد قربت متحد باشد، داعی دیگر یک دفعه حرام است، مثل اینکه میرود در فضایی برای اینکه به نامحرم نگاه کند و نماز میخواند و در اینجا نماز باطل است. گاهی با امر مستحبی متحد میشود، مثل اینکه در رکوع و سجده صلوات میفرستد و اذکار زیادی میگوید، برای اینکه توجهی از دیگران به خودش جلب کند. در اینجا قصد قربت نیست و نماز باطل است.
گاهی هم مباح و گاهی مکروه و گاهی واجب است. به عنوان مثال به جایی میرود برای اینکه به او سلام کنند، و نماز میخواند.
فرمایش مرحوم سیّد «رضواناللهتعالیعلیه» از اول تا آخر عالیست، حال آن امر واجب و مکروه را نفرمودند، خیلی اهمیت ندارد، اما اصل مطلب مرحوم سیّد به جا و درست است.
عبارت مرحوم سیّد اینست که:
غیر الریاء من الضمائم: إمّا حرام أو مباح أو راجح،...
حال این پنج موردی که ما میگوییم یا این سه موردی که مرحوم سید میگویند، و اما واجب و مکروه را هم قبول دارند. گفتیم مثل اینکه کسی در نماز به شما سلام کند و اگر قربة الی الله، جوابش را بدهید مانعی ندارد. یا اینکه خود مرحوم سید قبول دارد که نماز در حمام مکروه است، اما نماز درست است. یعنی ضمیمۀ مرجوح آمده و هیچکدام ربطی به هم ندارد. اما الان میگویند اگر ربط پیدا کند، یعنی به قصد قربت ضرر بزند، نماز باطل است.
فإن کان حراماً و کان متّحداً مع العمل أو مع جزء منه بطل کالریاء، و إن کان خارجاً عن العمل مقارناً له لم یکن مبطلاً،
اگر حرام، متحد نباشد با قصد قربت، بلکه مقارن باشد، «لم یکن مبطلاً». این مثل نگاه کردن در نماز به نامحرم است. هیچکدام ربطی به هم ندارد اما اگر متحد شدند، قصد قربت را از بین میبرد و نماز باطل است. جایی متحد میشود که به منظری میرود برای اینکه به نامحرم نگاه کند و نماز میخواند. در اینجا نماز باطل است؛ برای اینکه به قصد قربت ضرر میخورد، یعنی درحقیقت دو داعی برای نماز دارد؛ یکی داعی نگاه کردن به نامحرم و یک داعی هم برای خداست.
و إن کان مباحاً أو راجحاً، فإن کان تبعاً وکان داعی القربة مستقلاًّ فلا إشکال فی الصحّة، و إن کان مستقلاًّ وکان داعی القربة تبعاً بطل، وکذا إذا کانا معاً منضمّین محرّکاً وداعیاً علی العمل، و إن کانا مستقلّین فالأقوی الصحّة، و إن کان الأحوط الإعادة.
بالاخره مرحوم سیّد «رضواناللهتعالیعلیه» این مسئلۀ خوب را اینطور گفتند که ضمائمی که در نماز واقع میشود، یا واجب است، یا حرام است، یا مستحب است، یا مکروه است و یا مباح است. ولو اینکه مرحوم سیّد مکروه و واجب را نگفته اما بعد به طور کلی برای ما یک قاعده درست میکنند و قاعده اینست که این ضمائم گاهی به قصد قربت ضرر میزند، مثل ریا؛ و گاهی ضرر به قصد قربت نمیزند و هر دو مستقل است و نماز باطل نیست و آن ضمیمه هم حکم خودش را دارد؛ و هرکجا با هم کار کند، مثل آنجاست که به تنهایی قصد قربت نداشته باشد. برای اینکه بالاخره برمیگردد به اینکه نماز را خوانده با ضمیمۀ غیر قصد قربت. یعنی هم قصد قربت داشته و هم نگاه کردن به نامحرم، و در اینجا نماز باطل است. هم قربة الی الله بوده و هم نشان دادن به مردم، بنابراین نماز باطل است. در اینجا هم قاعدۀ کلی اینکه هرکجا به قصد قربت ضرر بخورد، نماز باطل است و هرکجا به قصد قربت ضرر نخورد، نماز صحیح است.
بالاخره فرمایش مرحوم سیّد برمیگردد به یک مطلب، و اگر بعضی از چیزها را نفرموده، این مسئلۀ 11 دربر دارد تمام چیزهایی را که ما عرض کردیم؛ اما یک قاعدۀ کلی میتوان گرفت و آن نیست که: و إن کان مستقلاًّ وکان داعی القربة تبعاً بطل، وکذا إذا کانا معاً منضمّین محرّکاً وداعیاً علی العمل، و إن کانا مستقلّین فالأقوی الصحّة،
هرکجا به قصد قربت ضرر نخورد، ضمیمه موجب بطلان نیست و فقط ریاست که باطل میکند و اما غیر از ریا از ضمائم، هرکجا به قصد قربت نماز ضرر بزند، نماز باطل است، برای اینکه قصد قربت نبوده؛ و هرکجا به قصد قربت ضرر نزند، نماز صحیح است، برای اینکه نماز قربة الی الله خوانده، ولو یک ضمیمه هم آمده و آن ضمیمه خواه حرام باشد یا حلال باشد و خواه واجب باشد یا مستحب و خواه مباح باشد یا مکروه باشد. این فرمایش مرحوم سیّد خوب است و تقریباً هفت هشت ده تا مسئلۀ حسابی از این مسئلۀ یازده استفاده میشود.
صلّی الله علي محمّد وَ آل محمّد