أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.
بحث امروز به بعد راجع به اصل نماز است. امسال همه در باب مقدمات نماز صحبت کردیم. بعضی مثل صاحب جواهر، مفصّل و مثل ما مختصر، و بالاخره آنچه بود، گذشت؛ و بحث امروز به بعد راجع به اصل نماز است.
مسئلۀ اول در نماز، اذان و اقامه است. تأکید فراوانی راجع به اذان و اقامه در نمازهای یومیه، شده است؛ نماز صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشا.
معمولاً اینکه همه اذان را مستحب میدانند و اما راجع به اقامه، اختلاف است. مشهور در میان اصحاب، چه قدماء و چه متأخرین، اقامه را هم مستحب، و اول نماز را تکبیرة الاحرام میدانند که در روایات ما آمده «اوّله التکبیر و آخره التسلیم». این مشهور در میان اصحاب است، اما اختلاف راجع به اقامه هست. بعضیها برای مردها واجب میدانند، بعضیها احتیاط واجب میکنند، و بعضیها میگویند نماز «أوّله التکبیر و آخره التسلیم» است، پس اذان و اقامه از مقدمات نماز است و داخل نماز و از اجزاء نماز نیست. این همیشه مشهور بوده است. و اما کسانی که گفتند اقامه را مردها ترک نکنند، تمسّک کردند به روایاتی. اما به قرائن فراوانی این روایات حمل بر استحباب مؤکّد میشود. لذا قدماء و متأخرین و متأخّر متأخرین، گفتند اذان مستحب است و اقامه مستحب مؤکّد است، مخصوصاً برای مردها؛ و روایاتی که ظهور دارد بر اینکه اقامه واجب است، باید دست از این ظهور برداریم و حمل بر استحباب مؤکّد کنیم، به قرینۀ روایات دیگر. گفتند أوّله التکبیر و آخره التسلیم به ما میگوید اذان و اقامه خارج از نماز است و آن روایتها میگویند مستحب است و مخصوصاً اقامه مستحب مؤکّد است و آن را بخوانید. ثواب زیادی هم بار بر آن شده است. یک دسته روایات داریم که اگر کسی اذان بگوید، ملائکه به او اقتدا میکنند و باید بگوییم اگر عادل باشد. یا در روایات دیگر آمده اگر اقامه را هم بگوید دو صف از ملائکه به او اقتدا میکنند. نماز او همیشه نماز جماعت میشود و گاهی خودش با مردم و گاهی خودش با ملائکه. ندیدم کسی جایی گفته باشد ولی باید معنا کنیم که باید عادل باشد و الاّ اگر عادل نباشد، ملائکه به فاسق اقتدا نمیکنند و اگر عادل باشد دو صف ملائکه به او اقتدا میکنند. همین تأکید به ما میگوید اقامه و اذان، هر دو مستحب است؛ برای اینکه اگر ملائکه اقتدا نکنند، نمازش درست است و اینکه یک صف یا دو صف ملائکه اقتدا میکنند، دلیل بر اینست که اذان مستحب است و استحباب اقامه بیشتر است.
بعضی از آقایان فرمودند اگر اذان و اقامه واجب باشد، جزء نماز میشود؛ لذا باید میگفتیم اول واجبات اقامه و دوم تکبیرة الاحرام و سوم قرائت است و علاوه بر روایت «أوله التکبیر و آخره التسلیم»، احدی از فقها این را نگفته است. یعنی جزء نماز حساب نکردند. باید بگوییم جزء نماز نیست اما یک واجب مستقل، معنایش اینست که اگر به جا آورد، یک واجب را به جا آورده و اگر به جا نیاورد، نمازش درست است اما واجبی را ترک کرده است؛ و این باید به قول صاحب جواهر، یشتهر و لوان باشد. اگر به راستی این واجب جزئی یا واجب مقدمی بود، در میان فقها و در میان مردم مشهور بود. این عدم شهرت دلیل بر اینست که اذان و اقامه دو مستحب قبل از نماز است و اگر به جا آورد، ثواب دارد و اگر به جا نیاورد، ثوابی را از دست داده است. مثل شما طلبهها که اگر به جا نیاوردید، نماز جماعت با ملائکه نداشتید، و اما اینکه بگوییم نماز باطل است و جزء نماز نیامده و واجبی از واجبات مقدمی نماز نیامده، احدی از فقها نگفته است.
به عبارت دیگر گفته شده که آیا این اقامه واجب است یا نه! اگر بگوییم نه، فهو المطلوب. «أوله التکبیر و آخره التسلیم»؛ و اما اگر بگویید واجب است، میگویید واجب جزء نماز است یعنی اول نماز اقامه و دوم تکبیر و سوم حمد و سوره و چهارم رکوع تا آخر؛ احدی این را نگفته است. یعنی کسی بگوید اگر اقامه را نخواندی جزئی از اجزای نماز نیامده و نماز باطل است. لذا آنکه میگوید واجب است، باید بگوید وجوب مقدمی است؛ به معنای اینکه مستحب است اذان بگوییم و واجب است اقامه بگوییم و بعد واجب است نماز را شروع کنیم، و این را هم احدی نگفته است. به عبارت دیگر، مسئله به قول صاحب جواهر «رضواناللهتعالیعلیه» مسئلۀ مبهمی شده است. این هم دلیل بر اینست که اقامه جزء نماز نیست. گفتند اگر یادت رفت اقامه بگویی و در وسط حمد یادت آمد، نماز را بشکن و اقامه را بگو. معنایش اینست که اقامه خیلی مهم است. حال اگر نماز را نشکست و نماز خواند، میگویند نمازش باطل نیست و شکستن نماز هم دلیل حسابی ندارد و همینطور که بگوییم نماز را بشکن، یعنی ثواب اقامه خیلی بالاست و میرسد به آنجا که میتوانی نماز را بشکنی و اقامه بگویی و نماز را با اقامه بخوانی. علی کل حال وقتی در روایات اهل بیت و کلمات فقها رویم، میبینیم که روی اذان خیلی سفارش شده است و ثواب زیادی دارد و روی اقامه هم خیلی سفارش شده و ثواب بیشتری دارد، اما اینکه اگر نگفت، نماز باطل است و یا اگر در وسط نماز یادش آمد، نماز را بشکند و اگر نشکست نماز باطل است، احدی این را نگفته است. از همین جهت، محشین بر عروه، کسانی که وجوب اقامه اینها را گرفته، نتوانستند فتوا دهند و معمولاً احتیاط واجب کردند. لذا اگر واجب باشد، مثل قرائت است. اگر کسی حمد و سوره میخواند و یادش آمد که حمد را نخوانده، باید نماز را بشکند. اگر به رکوع رفته، میگویند یک جزء نمازت از دست رفت اما چون شرط ذکری بوده، نمازت درست است. لذا مثل مرحوم سیّد میگوید دو سجدۀ سهو برای آن به جا بیاور. اما راجع به اقامه این را نگفتند که اگر یادت رفت دو سجدۀ سهو به جا بیاور و یا نماز را بشکن؛ و این در جملات اصحاب نیست و اگر در روایات ما و در اجزای نماز بود، باید مثل قرائت چیز فوقالعاده مشهوری باشد. لذا اصلاً نمیدانیم اینکه اقامه واجب است، یعنی چه! لذا همه گفتند معنای شکستن نماز اینست که ثواب بزرگی را از دست دادی، نماز را بشکن اما اگر نشکستی نمازت باطل نیست. اگر جزء بود، مثل قرائت و حمد و سوره میشد و هرچه در باب حمد و سوره گفتیم باید در باب اقامه میگفتیم و اما اقامه احکام حمد و سوره را ندارد و من جمله اگر یادش رفت و حمد و سوره نخواند، چیزی از نماز کم نشده است، بلکه ثوابی از دست او گرفته شده است.
همینطور که گفتند اذان و اقامه، هر دو مستحب مؤکّد است؛ اما اذان مستحب مؤکد است و تأکید اقامه بیشتر است و مستحب است که هر دو قبل از نماز گفته شود و اذان خوب، و اقامه خوبتر است.
همینطور که مطالعه کردید، مرحوم سیّد «رضواناللهتعالیعلیه» میفرمایند اذان مستحب است و اقامه اختلاف است. بل أقوی اینست که اقامه مستحب مؤکد است و بعضی از محشین بر عروه میگویند اقامه واجب است. اما آیا این واجب جزء نماز است، به معنای اینکه اگر عمداً نیاورد نماز باطل است. در حمد و سوره اگر کسی حمد را فراموش کرد و هنوز به رکوع نرفته یادش آمد، اختلاف است که آیا نماز را بشکند یا نه؟ مشهور میگویند نه و رُفع نسیان اینجا را میگیرد و اما احدی نگفته اقامه بالاتر از حمد و سوره است. اگر این حرفها بود، یک شهرت در میان متشرعه و مردم بود. همینطور که حمد و سوره را واجب میدانند، اقامه را هم واجب میدانستند. اما اگر کسی بگوید واجب است و از او بپرسیم آیا مثل حمد و سوره است؛ نمیتواند بگوید. لذا کسی نگفته و نمیشود گفت که مثل حمد و سوره است. و اما اگر هم بگوییم واجب است، باید بگوییم یک واجب مستقل قبل نماز است. اذان مستحب قبل از نماز است و اقامه واجب قبل از نماز است و هر دو اجزای نماز نیستند، لذا صاحب جواهر با تفصیلی که دارند، در وقتی که به مقارنات نماز میرسد، میفرماید مقارنات نماز 12 چیز است. اول نیت، دوم تکبیرة الاحرام. و اگر اقامه بود باید میگفتند اول اقامه و دوم نیت و سوم تکبیرة الاحرام. همان کسانی هم که میگویند واجب است، از اجزاء نماز نمیشمارند، اما وجوبش را گفتند. لذا باید بگوییم یک واجب مستقل قبل از نماز است.
کسانی که گفتند هر دو مستحب است، گفتند دو مستحب قبل نماز داریم، یکی اذان و یکی اقامه. کسانی که گفتند واجب است، این را گفتند که اذان مستحب و اقامه واجب است. اما نگفتند این وجوب جزء نماز است یا وجوب مستقل قبل از نماز است و بالاخره وضع آن چگونه است. اگر وجوب نمازی باشد، وقتی میخواهند مقارنات نماز را بشمارند، باید بگویند مقارنات نماز سیزده چیز است، اول اقامه و دوم تکبیرة الاحرام و سوم قرائت. و اما کسانی که واجب میدانند، این حرف را نمیگویند.
ما میگوییم از روایات به خوبی استفاده میشود که اذان و اقامه مستحب قبل نماز است و مقارنات نماز هم دوازده چیز است و اول آن نیت و دوم تکبیرة الاحرام و سوم قرائت است تا آخر. کسانی که میگویند اول مستحب و دوم واجب است، تا همین جا را میگویند و اما نمیگویند واجب جزء نماز است یا واجب مستقلی است. لذا فقط گفتند اقامه واجب است. همین دلیل بر اینست که بگوییم اذان و اقامه مستحب است و اذان مستحب مؤکد است و تأکید اقامه در روایات ما بیشتر شده است.
صلّی الله علي محمّد وَ آل محمّد