أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.
فصل فی أوقات النوافل:
اوقات فرائض را مباحثه کردیم و نوبت به اوقات نوافل رسیده است.
مسئله 1:
وقت نافلة الظهر من الزوال إلى الذراع، والعصر إلى الذراعین أی سبعی الشاخص وأربعة أسباعه بل إلى آخر وقت إجزاء الفریضتین على الأقوى، وإن كان الأولى بعد الذراع تقدیم الظهر بعد الذراعین تقدیم العصر والإتیان بالنافلتین بعد الفریضتین، فالحد أن الأولان للأفضلیة، ومع ذلك الأحوط بعد الذراع والذراعین عدم التعرض لنیة الأداء والقضاء فی النافلتین.
من نوشتم: ساعة و نصفها و فی العصر ثلاثة ساعات.
نافلۀ ظهر را تا شاخص بلندتر از زوال شود، تقریباً یک ساعت و نیم است. این وقت نافلۀ ظهر است، و وقت نافلۀ عصر تا سه ساعت است. در فقه ما آمده ذراع و ذراعان و مرحوم سید نیز همان را آورده است.
این مشهور در میان أصحاب است و روایات فراوانی هم برای این ذراع و ذراعان داریم.
روایات باب 8 از ابواب المواقیت، وسائلالشیعه، جلد 4، صفحه 141، حدیث 3:
صحیحه زراره عن أبی جعفر علیهالسلام: لک أن تتنفّل من زوال الشّمس الی ان یمضی ذراع فاذا بلغ فیؤک ذراعاً من الزوال بدأت بالفریضة و ترکت النافلة.
دلالت روایت خیلی خوب است. میفرماید وقت نافلۀ ظهر، هنگامی است که شاخصی که معدوم شده، یک ذراع سایه پیدا کند. وقت نافلۀ عصر هم تا وقتی است که آن شاخص، دو ذراع سایه پیدا کند.
روایات باب 8 از ابواب المواقیت، وسائلالشیعه، جلد 4، صفحه 146، حدیث 21:
صحیحه عَنْ إِسْمَاعِیلَ اَلْجُعْفِی عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیهِ السَّلاَمُ قَالَ: أَ تَدْرِی لِمَ جُعِلَ اَلذِّرَاعُ وَ اَلذِّرَاعَانِ قَالَ قُلْتُ لِمَ قَالَ لِمَكَانِ اَلْفَرِیضَةِ قَالَ لِئَلاَّ یؤْخَذَ مِنْ وَقْتِ هَذِهِ وَ یدْخَلَ فِی وَقْتِ هَذِهِ .
هر چیزی برای خود ترتیبی دارد و این نوافل هم ترتیب دارد و تا سایه به اندازۀ یک ذراع شود، میتوان نافلۀ ظهر را خواند و نافلۀ عصر هم تا وقتی که سایه دو ذراع شود.
ترتیب «اذا زالت الشمس» وقت نماز ظهر و عصر است که در این نماز ظهر و عصر تا دو ذراع، هم نماز ظهر و عصر و هم نوافل قبلش خوانده میشود. نافلۀ ظهر و نافلۀ عصر هرکدام هشت رکعت است که قبل از نماز ظهر و قبل از نماز عصر باید خوانده شود.
تقریباً روایتها راجع به ذراع و ذراعان، لاأقل مستفیضه است.
مشهور در میان اصحاب و نیز در رسالههای عملیه همینطور آمده است و در کتابهای فقهی و من جمله صاحب جواهر و دیگران تمسک به این روایات کردند و مشهور شده وقت نافلۀ ظهر تا یک ذراع و تقریباً دو وجب، و وقت نافلۀ عصر تقریباً چهار وجب است و بعد از آن وقت نافله نیست.
و اما روایاتی داریم که این روایات، این روایات باب ذراع و ذراعان را تفسیر میکنند، و آن روایات اینست که میفرماید نافلۀ روز را هروقت بخوانی درست است و نافلۀ عصر را هم هروقتی از روز بخوانی، درست است و نوافل شب را نیز هروقتی از شب بخوانی، مانعی ندارد، و بالاخره نافلهها هدیهای است که ما به خدا میدهیم و هروقتی که این هدیه را بدهیم، اشکال ندارد؛ لذا از آن روایتها فهمیده شود که اگر کسی قبل از ظهر وقت دارد و نافلۀ ظهر و عصرش را قبل از ظهر میخواند و یا اینکه وقت ندارد و نماز ظهر و عصر را با جماعت میخواند و بعد در عصر، نافلۀ ظهر و عصر را به عنوان نافلۀ روز میخواند. روایتها میگوید این کار مانعی ندارد.
همچنین بعد میگوییم که وقت نماز شب از نصف شب تا اذان صبح است؛ و هرچه به اذان صبح نزدیکتر شویم، بهتر است. اما شخصی میداند که بیدار نمیشود یا حال بیدار شدن و راز و نیاز با خدا در دل شب را ندارد و میخواند نوافلش را بخواند، بعد از اینکه نماز مغرب و عشا و نافلههایش را خواند، نماز شبش را میخواند. در رسالهها آمده من باب تهیأ و تقدم است. حتی به عنوان نافلۀ شب میخواند.
بله، اگر اذان صبح شده باشد، مشهور در میان اصحاب اینست که بخوان و این نماز شب ترک نشود و اگر بعد از اذان صبح میخوانی، یا مثلاً ساعت هشت صبح از خواب بیدار میشود و میخوانی، به عنوان قضا بخوان. اما از روایتها فهمیده میشود که حساب قضا نیست و هروقتی که در شبانه روز نوافل را بخواند، به عنوان نافلۀ روز یا نافلۀ شب است، و ولو اینکه وقتش هم گذشته است، اشکال ندارد.
روایات باب 37 از ابواب المواقیت، وسائلالشیعه، جلد 4، صفحه 232، حدیث 3:
الکافی، جلد 3، صفحه 454، حدیث 14:
صحیحه عمر بن یزید عن أبی عبدالله علیهالسلام أنّه قال: اِعلَم اَنَّ النّافِلَةَ بِمَنزِلَةِ الهَدیةِ مَتی ما اُتِی بِها قُبِلَت.
نافله هدیهای است که بنده به خدا میدهد و هروقتی که این هدیه را بدهد، اشکال ندارد. لذا عصر که نماز ظهر و عصرش را خوانده و یک ساعتی به غروب مانده، نافلۀ ظهر و عصر را میخواند. این هدیه است که به خدا میدهیم و معلوم است که اگر در وقتش بدهیم، خوب است و اگر در وقتش ندهیم، باز خوب است و تعدّد مطلوب است.
جمع بین روایات میگوید تعدّد مطلوب در نوافل است. نافلۀ ظهر قبل از ظهر تا یک ذراع، هشت رکعت است. این هدیهای است که بنده به خدا میدهد. بعد هم برایش واجب است که نماز ظهر را بخواند. همچنین قبل نماز عصر تا ذراعان، هدیهای به خدا میدهد و بعد هم نماز عصرش را میخواند. اما یک وقت هم نماز ظهر و عصرش را میخواند و نافلههایش را در خانه بعد از صرف ناهار و خواب نافلهها را میخواند. این نیز هدیهای است که به خدا داده است. بنابراین اولی افضل است و دومی افضل نیست، اما هدیۀ خدا و در وقتش است.
در رسالهها راجع به نماز شب آوردند که میتوانی به عنوان تهیأ در همان اول شب بخوانی و بخوابی. اما اگر بعد از اذان صبح خواندی، جایز است اما به عنوان قضاست و این روایت میگوید حساب قضا نیست بلکه اگر نصف شب تا اول اذان صبح خواندی، به وقت و به جا خواندی و اگر قبل از نصف شب یا بعد از طلوع فجر خواندی، درست است و همۀ اینها هدیهای از عبد به خداست و میتوانی این کار را بکنی.
روایت صحیحۀ علی بن جعفر نیز تقریباً همین است.
میفرماید:
روایات باب 37، جواز تقدیم نوافل، وسائلالشیعه، جلد 4، صفحه 234، حدیث 9:
نَوافِلَکُم صَدَقاتُکُم، فَقَدِّموُها اَنّی شِئتُم.
میتوانی مقدم یا مؤخر بیندازی و یا در وقت بخوانی.
روایات باب 37، جواز تقدیم نوافل، وسائلالشیعه، جلد 4، صفحه 233، حدیث 5:
... صَلاَةُ اَلنَّهَارِ صَلاَة النَّوَافِلُ فی كَمْ هِی؟ قَالَ: هِی سِتَّ عَشْرَةَ رَكْعَةً فی أَی سَاعَاتِ اَلنَّهَارِ شِئْتَ أَنْ تُصَلِّیهَا صَلَّیتَهَا...
شانزده رکعت نافلۀ ظهر و عصر، نافلۀ روز است و هروقت از روز که بخواهی بخوانی، مانعی ندارد.
جمع بین روایات اقتضاء میکند که تعدد مطلوب است. یک مطلوب اینست که هشت رکعت نافلۀ ظهر است تا ذراع و هشت رکعت هم نافلۀ عصر است قبل از عصر، تا ذراعان. این وقت است و روایات هم این را تعیین کرده است. اما همان روایتها میفرماید این نافلۀ ظهر و عصر را در هروقت از روز که میخواهی، بخوان. بنابراین هروقت که بخوانی، به جا خواندی.
مسئله اینست که ما در شبانه روز، پنجاه و یک رکعت نماز بخوانیم و وقت این پنجاه و یک رکعت نماز برایمان تعیین شده است. اگر در وقت بخوانیم، عالیست. یا کسی میخواهد نوافل را با هم در اول شب بخواند، روایت میگوید مانعی ندارد. یا اینکه نخوانده و اذان صبح است و میبیند که نافلۀ ظهر و عصر را نمیتواند بخواند، بنابراین همان اول نماز صبح، پنجاه و یک رکعت نماز به عنوان نافله میخواند. در این وقت نافلۀ شبانه روز را خوانده است.
مثل اینکه انسان به خلق خدا کمک کند، کم یا زیاد، روز یا شب، مخفیانه یا علنی اما با خلوص باشد، هروقتی که باشد، وقع فی محله است. نماز نیز مانند صدقه است، هروقت که برای خدا بخوانیم، به جا خواندیم، و اما روایت نداریم که بگوید میتوانی اول طلوع فجر بخوانی اما به عنوان قضا.
روایات همین بود که:
نَوافِلَکُم صَدَقاتُکُم، فَقَدِّموُها اَنّی شِئتُم.
... صَلاَةُ اَلنَّهَارِ صَلاَة النَّوَافِلُ فی كَمْ هِی؟ قَالَ: هِی سِتَّ عَشْرَةَ رَكْعَةً فی أَی سَاعَاتِ اَلنَّهَارِ شِئْتَ أَنْ تُصَلِّیهَا صَلَّیتَهَا...
یک روایت میگوید ذراع و ذراعان و یک روایت میگوید هروقت که خواستی بخوان. بنابراین تعدد مطلوب میشود. آنگاه مطلوب اولیه اینست که وقتی زوال شمس و ظهر شد، هشت رکعت نماز بخواند و بعد نماز ظهر بخواند. و وقتی نماز نماز ظهر را خواند هشت رکعت نافله بخواند و بعد نماز عصر را بخواند. قدری بالاتر، مطلوب اینست که در ذراع و ذراعان بخواند. اما مطلوب دیگری هم هست که این پنجاه و یک رکعت نماز را ترک نکند و هرطور که میشود که این پنجاه و یک رکعت نماز را بخواند. سابقاً فرمودند در راه بخوان یا سواره بخوان. یا میگفتند نماز را بدون رکوع و سجده بخوان و فقط با ایما و لفظش را بگو. بنابراین اگر مطلوب را به جا آوردی، خوب است و اگر به جا نیاوردی، «أنّی شئتُم».
بنابراین اگر حرف مرا بشنوید و قبول کنید، روایات فراوان است و جمع بین روایتها تعدد مطلوب است و اینست که نماز ظهر و عصر وقت خاصی دارد و نافلۀ آنها هم وقت خاصی دارد اما واجب نیست و هروقت که نافلۀ ظهر و عصر را بخوانید، به جا و درست است. قضا هم نیست بلکه به عنوان نافلۀ ظهر و عصر است.
و صلّی الله علی محمد و آل محمد