أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.
مسئلۀ این دو روز دربارۀ تحلیل خمس و أنفال بود، و اینکه روایات فراوانی داشتیم که ائمۀ طاهرین «سلاماللهعلیهم» خمس و انفال را برای شیعیان حلال کردند، و فرمودند برای اینکه از نظر خوراک و پوشاک و مسکن و ازدواج در رفاه باشند، ما خمس و أنفال را بر آنها حلال کردیم.
روایات فراوانی در این باره ذکر شده بود و بعضی از روایات را که صحیحالسند و ظاهرالدلاله بود، مباحثه کردیم. اما به ازای آن روایات، روایات فراوانی هست که آن هم از نظر سند و دلالت عالی بود و اینکه همه باید خمس دهند و باید أنفال را به امام «سلاماللهعلیه» رد کنند. این دو دسته روایت با هم میجنگیدند. هر دو دسته هم داغ صحبت میکردند روایت تحلیل میفرمود که شیعیان ما برای طیب ولادتشان، خمس را به آنها بخشیدیم، برای زندگی و خوراک و پوشاک و مسکنشان، خمس را به آنها بخشیدیم، اما روایتی که نفی میکرد خیلی داغ میفرمود لعنت خدا، لعنت ملائکه بر کسی که خمس و أنفال ما را ندهد و ما را محروم از حقمان کند. دیروز بعضی از این روایات را نیز خواندیم. تعارض بین روایات جدی است. یک دسته تلطف و مهربانی برای شیعه و تحلیل خمس دارد و یک دسته جدی و قهری و با لعنت خدا و با سه مرتبه گفتن اینکه نمیبخشیم و این فریبکاریها یعنی چه و اینکه باید خمس و أنفال یعنی حق ما را بدهید.
میدانید که مرحوم سید کتاب أنفال ندارد و در مسئلۀ آخر در کتاب خمسشان یک جملهای دارند و در آن جمله جمع بین روایات اهل بیت کردهاند.
عبارت مرحوم سید اینست که:
إذا انتقل إلى الشخص مال فیه الخمس ممن لا یعتقد وجوبه كالكافر ونحوه لم یجب علیه اخراجه فإنهم علیهم السلام أباحوا لشیعتهم ذلك سواء كان من ربح تجارة أو غیرها و سواء كان من المناكح والمساكن والمتاجر أو غیرها.
این بحث دو روزۀ ما را مرحوم سید اینطور جمع بین روایات کردند. معروف بین اصحاب، چه قدماء و چه متأخرین، همین حرف مرحوم سید را فرمودند. یعنی مرحوم سید حرف اضافی از معروف بین علما و فقها، چیزی ندارند و خلاصۀ حرف اینست که در زمان امام باقر و امام صادق، سنّیها منکر خمس بودند. دادن بیت المال به شیعه را قبول نداشتند و شیعه را میکشتند. شیعه در تقیه و مضیقۀ عجیبی زندگی میکرد. از آن طرف هم زنهای اسیر در میان مسلمانها زیاد بودند. اسیر جنگی گرفته بودند و خرید و فروش میکردند و تقسیم میکردند و شیعه هم مبتلا به این حرفها بود. شیعه و سنی مختلط بودند. در مضیقه و تقلیل بودند اما بالاخره با سنّیها رفت و آمد داشتند و با سنّیها ازدواج داشتند و با آنها تجارت و خرید و فروش میکردند و بالاخره در میان سنّیها زندگی میکردند. شیعه میدید که زندگی در میان اینها خیلی مشکل است برای اینکه این زنها اسیر شرعی نیستند و از نظر واگذاری و خرید و فروش کار مشکلی دارند و از نظر نشستن در خانهها برای اینها مشکل است و از نظر خرید و فروش تجارتی با کسی که اصلاً خمس نمیدهد و عقیدۀ به خمس نمیدهد، مشکل است. لذا در مضیقۀ شدید بودند. از ائمۀ طاهرین سوال میکردند که ما در مضیقۀ شدید هستیم، چه کنیم؟! از نظر گرفتن زنها با اذن شما نبوده است و از نظر زمین و خانهها هم مربوط به جنگ صحیح است و باید به اذن امام باشد اما به اذن امام «سلاماللهعلیه» نبوده است. اینها اصلاً معتقد به خمس نیستند و حق شما در این مالها و غنائم و در این تجارت سنّیهاست و ما هم باید با اینها رفت و آمد داشته باشیم و از نظر خوراک و پوشاک و مسکن و ازدواج با اینها رفت و آمد داشته باشیم و این برای ما مشکل شده است. از ائمۀ طاهرین «سلاماللهعلیهم» سوال میکردند و ایشان هم میفرمودند در مورد سؤال شما، من خمس و انفال را به شما بخشیدم. یعنی میتوانید کنیزها را زن خودتان کنید و میتوانید در آن خانهها بنشینید و میتوانید با سنّیها خرید و فروش داشته باشید و بالاخره میتوانید از حق ما یعنی خمس و انفال، زندگی کنید، و ما خمس و أنفال را بخشیدیم، زیرا شما در مضیقه هستید.
این اباحۀ خمس مسلّم است، اما اوّلاً در زمان خاصی بوده است. از همین جهت هم دیروز روایتش را خواندیم که میگفت حلال کنید و حضرت رضا سه مرتبه فرمودند نه، نه، نه.
اینها رسمشان این بود که در زمان حضرت رضا و امام هادی و مخصوصاً در زمان امام زمان و غیبت صغری و کبرای ایشان، خمس میدادند. مثلاً آقا امام زمان در غیبت صغری، علاوه بر اینکه آن چهار نفر نائب خاص بودند، که از محمد بن عثمان دو روایت نقل کردیم که آقا امام زمان فرمودند لعنت خدا بر کسی که حق ما را بخورد و خمس و أنفال ما را ندهد.
ما در رجال اسمی داریم به نام وکیل ناحیه، یعنی امام عصر «روحنافداه» در خیلی شهرها مثل قم، اصفهان، آذربایجان و امثال اینها، وکیل داشتند. همینطور که مراجع تقلید همیشه وکلایی داشتند، آقا امام زمان هم وکلایی داشتند برای گرفتن خمس، و رسید هم به آنها میدادند و رسیدشان به خط آقا امام زمان بود. در رجال ما به عنوان وکیل الناحیه آمده است که این وکلای ناحیه را توثیق میکند و کارشان جمع کردن خمس بود. کارشان کاراندازی برای شیعه بود، مثل وکلای مراجع الان. بنابراین شیعیان هم خمس میدادند و هم رسید میگرفتند.
این قضیه را همه شنیدید که محمد بن صفوان میگوید با وکیل خاص امام زمان به سرّ من رأی و خدمت امام عسکری «سلاماللهعلیه» رفتیم و حضرت ولی عصر را ملاقات کردیم. آن وقتها قاعده این بود که برای اینکه آدمهای فریبکاری پیدا شده بود، ائمۀ طاهرین گفته بودند پولی که میگیرید باید بدانید که از چه کسی است و آن پول چه مقدار است و از ما مقدار و صاحبش را سوال کنید و به همان اندازه که در کیسه هست، رسید بگیرید. محمد بن صفوان میگوید شصت کیسه خمس برده بودیم خدمت امام عسکری و امام عسکری «سلاماللهعلیه» به عزیزشان آقا حضرت ولی عصر فرمودند این خمس شیعه را بگیر. آقا امام زمان کیسه را برمیداشتند و میگفتند در این کیسه مثلاً شصت درهم هست و از کیست. حتی رسیدند به جایی که خانمی که چرخ ریسی می کرد و فرشی برای امام عسکری و دو سه درهم نیز در کیسه فرستاده بود و آقا امام عسکری آن فرش را انداختند و روی آن فرش نشستند و دو سه درهم آن خانم را هم قبول کردند. لذا روایات تحلیل در زمان موسی بن جعفر به بعد دیده نمیشود، و آنچه دیده میشود این قید «لِتُطیع ولادَتُهم» است. میفرمودند من میخواهم پاک باشیم بنابراین خمس را برایتان حلال کردم که اگر یکی از اسیران را گرفتید و ازدواج کردید، بچه شما حلالزاده باشد. یا وقتی با این سنّیها رفت و آمد و تجارت میکنید، خمسی که در مالتان میآید، حلال میکنم برای اینکه شما از نظر خوراک و پوشاک و مسکن و ازدواج در رفاه باشید. لذا همۀ روایات تحلیل موردی و ضروری و تقیۀ مدارایی میشود. لذا روی این تقیۀمدارایی در زمان امام باقر و امام صادق «سلاماللهعلیهما» خیلی پافشاری میشد. شیعیان داغ میخواستند با سنّیها قطع رابطه کنند و امام باقر و مخصوصاً امام صادق میفرمود نه، باید در میان اینها باشید و پشت سر آنها نماز بخوانید و آنها را تشییع جنازه کنید و رفت و آمد با آنها داشته باشید و به این تقیۀ مدارایی میگویند که الان هم جمهوری اسلامی روی این تقیۀمدارایی، برای کوبیدن دشمن و برای اینکه دشمن نتواند سوء استفاده کند، اصرار زیادی دارد. همین تقیۀمدارایی که الان جمهوری اسلامی خیلی روی آن پافشاری دارد، در زمان امام صادق بوده و امام صادق «سلاماللهعلیه» روی آن پافشاری داشتند برای اینکه خون شیعه را حفظ کنند و برای اینکه شیعه در مضیقه نباشد و بتواند کاسبی کند و بتواند از نظر خوراک و پوشاک و مسکن و ازدواج در رفاه باشد، بنابراین معاشرت با آنها را دستور میدادند و این روایات تحلیل، تقیۀ مدارایی میشود؛ لذا معروف در میان اصحاب و من جمله عبارت مرحوم سید همین است.
مرحوم سید بردند روی کافر و سنّیها که اینها اعتقاد به خمس ندارند، لذا مالشان حرام است و من تحلیل میکنم برای شیعه. آنها خمس نمیدهند و من میگویم با آنها رفت و آمد کنید و با آنها تجارت و خرید و فروش کنید و برای شیعۀ من با تقیۀ مدارایی تحلیل خمس و أنفال کنید.
الان نیز همین را میگوییم. الان هم میگوییم این تقیۀمدارایی بسیار عالیست، و ما در مقابل دشمن باید تفرقه نداشته باشیم. ولی متأسفانه در این چهل سال، ما هر روز چهل مرتبه میگوییم وحدت، وحدت؛ قدمهایی هم جلو رفتیم، اما متأسفانه آنها و مخصوصاً سعودیها یک قدم جلو نیامدند و اگر مثل ما جلو آمده بودند و این وحدت را حفظ کرده بودند، ما الان دشمنی مثل رئیس جمهوری امریکا نداشتیم.
الحمدلله از نظر شیعه یک افتخار است که اصلاً تقصیر ما نیست و از همین جهت میبینیم که با همین تقیۀ مدارایی توانستیم عراق و سوریه را حفظ کنیم و اگر ما نبودیم، الان سوریه و عراق هر دو جزء اسرائیل شده بود. ما خیلی کار کردیم و اگر سنّیها یک دهم کار کرده بودند و با این وحدت ما و با این تقیۀ مدارایی جلو آمده بودند، ما الان چیزی به نام اسرائیل و صهیونیسم نداشتیم.
هرچه هست از قامت ناساز بیاندام غیر شیعه است، ورنه شیعه آنچه باید بکند کرده است و ائمۀ طاهرین مواظبت کامل داشتند و دستور کامل دادند و من جمله همین تحلیل خمس. لذا این تحلیل خمس، یک چیز فوقالعاده مهمی است برای اینکه سنّی و شیعه وحدت داشته باشند و با این وحدتشان بتوانند در مقابل دشمن ایستادگی کنند.
حضرت امام فرمودند مسلمانها! اگر همۀ شما یک سطل آب خرج اسرائیل کنید، دریای آب اسرائیل را در دریا میبرد. اما ما نکردیم و الان رسیدیم به اینجا که دشمنی سعودیها بدتر از اسرائیلیها شده است. سعودیها با آن امکاناتشان باید به این تقیه مدارایی عمل کرده باشند و همه همسو و همگام در مقابل صهیونیسم باشیم، اما نکردیم. البته تقصیر جمهوری اسلامی نیست و الحمدلله این چهل ساله آنچه حضرت امام و مقام معظم رهبری میخواسته شده و ما خوب به این تقیۀ مدارایی عمل کردیم و همه این وحدت را داریم اما یک طرفه است و ما هرچه جلو میرویم، سعودیها فرار میکنند. ما جلو میرویم برای نابودی صهیونیسم و او هم جلو میرود برای حکومت صهیونیسم در دل مسلمانها.
بحث أنفال تمام شد و الحمدلله بحث خوبی بود و ابتکارات خوبی هم در آن بود.
و صلّی الله علی محمد و آل محمد