أعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین والصلاة والسّلام علی خیر خلقه أشرف بریته ابوالقاسم محمّد صلی الله علیه و علی آله الطیّبین الطاهرین و عَلی جمیع الانبیاء وَالمُرسَلین سیّما بقیة الله فی الأرضین و لَعنة الله عَلی اعدائهم أجمعین.
اظهار ارادت کنید خدمت قطب عالم امکان و محور عالم وجود و واسطۀ بین غیب و شهود یعنی حضرت ولی عصر «ارواحنافداه» با یک صلوات.
هفتۀ گذشته راجع به امام زمان میگفتم اصل وجود مقدس ایشان و ظهور ایشان و اینکه به دست مبارک ایشان عالم گلستان میشود و بهشتی در دنیا پیدا میشود و حکومت اسلامی صد در صد جهان را میگیرد و تا روز قیامت این حکومت از اهل بیت «سلاماللهعلیهم» است. در ضمن صحبتم گفتم از روایات و از مصحف حضرت زهرا استفاده میکنیم که فرماندۀ کل قوا زهرا و قانون اساسی مصحف زهراست و قرآن پشتوانۀ حکومت است و گردانندۀ حکومت اهل بیت «سلاماللهعلیهم» هستند و همه یکی پس از دیگری برمیگردند و سالها یک حکومت جهانی دارند.
در ضمن بحث گفتم در اصل قضیه اشکالی نیست برای اینکه از اصول مسلّم شیعه است. برای اینکه بیش از صد آیه و بیش از ده هزار روایت روی آن هست، و روایتها هم از سنّی و هم از شیعه است و الحمدلله روایتهای تفسیری و روایتهای غیرتفسیری در کتابهای متعدد آمده است. هم در کتابهای سنّیها دو سه هزار روایت هست و هم در کتابهای شیعه، بیش از چهار پنج هزار روایت هست؛ لذا در اصل قضیه هیچ اشکالی نیست، اما خصوصیات قضیه مبهم است، و ما باید این خصوصیات را با یک جمله حل کنیم و آن جمله را هم از قرآن بگیریم و بگوییم قضیۀحضرت ولی عصر «ارواحنافداه» یک خرق عادت و معجزه و ارادۀ خداست. وقتی خدا بخواهد آنچه بخواهد، خواهد شد. خدا میخواهد به یک شبانه روز ولیاش مسلّط بر جهان شود. به شش شبانه روز مستقر در جهان شود. خدا میخواهد بدون خونریزی و بدون جنگ و جهاد، ولی خود را مسلّط بر جهان کند. و قضایایی در قرآن داریم و قصههای قرآن نکتهها دارد و یکی از نکتهها توجه دادن به همه و من جمله به ما قضیه حضرت ولی عصر «روحنا فداه» است. مثلاً قرآن قضیه حضرت سلیمان را نقل میکند. قرآن میگوید هُدهدی به حضرت سلیمان گفت در یمن خانمی ادّعای شاهنشاهی دارد اما آتشپرست است و یمنیها آتشپرست هستند. حضرت سلیمان جلسه گرفت و فرمود چه کسی میتواند تخت بلقیس را با بلقیس نزد من بیاورد. قرآن میفرماید: (قَالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتَابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یرْتَدَّ إِلَیکَ طَرْفُکَ ...) ﴿النمل، 40﴾؛ کسی که از علم قرآن علم کمی داشت. در ادبیت گفتند (عنده علم من الکتاب) نکره است و دلالت بر قلت میکند. روایات میگوید قطرهای از دریا. بالاخره قرآن میگوید کسی که کمی از علم قرآن را داشت گفت اجازه بده تا من تخت بلقیس را با یک چشم به هم زدن میآورم.
حضرت سلیمان اجازه داد و تا اجازه داد تخت بلقیس با بلقیس در مقابل حضرت سلیمان قرار گرفت. حضرت سلیمان به بلقیس گفت (أَ هٰکَذَا عَرْشُکِ) و او گفت (کَأَنَّهُ هُوَ)، گفت مثل اینکه خودم هستم و تخت هم تخت من است.
بلقیس متدین شد و دست از آتش پرستی برداشت و با یک چشم برهم زدن حضرت سلیمان یک مملکت و آن هم مملکت متمدن یمن را فتح کرد.
قرآن به ما میگوید همینطور که خدا میتواند به دست حضرت سلیمان به یک چشم برهم زدن یک مملکت را فتح کند، میتواند به یک روز دنیا را به دست ولیاش امام زمان فتح کند. (إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیئاً أَنْ یقُولَ لَهُ کُنْ فَیکُونُ) ﴿یس، 82﴾؛ خدا هرچه اراده کند، متحقق میشود.
قضیۀ حضرت ابراهیم هم در قرآن آمده است. حضرت ابراهیم تنها بود و احدی را نداشت. همه بتپرست بودند. تصمیم گرفت این بتها را بشکند و بالاخره در روزی که همه برای تفریح رفته بودند، همۀ بتها را شکست به غیر از بت بزرگ. تبر را روی سر این بت بزرگ گذاشت. همۀمردم برگشتند و عزا گرفتند و گفتند خداهایمان شکسته شد، چه کسی این کار را کرده است. حضرت ابراهیم را آوردند و پرسیدند تو کردی؟ فرمود از بت بزرگ بپرسید که من کردم یا نه! لذا به جای تنبّه حضرت ابراهیم گفتند باید حضرت ابراهیم را سوزاند. آتش دسته جمعی مثلاً در درهای جمع کردند. آتش برافروخته شد. قرآن میفرماید حضرت ابراهیم را با منجلیق در وسط آتش انداختند. خدا در قرآن میفرماید (قُلْنَا یا نَارُ کُونِی بَرْداً وَ سَلاَماً عَلَى إِبْرَاهِیمَ) ﴿الأنبیاء، 69﴾؛ ای آتش هم سرد و سلامت شو و مبدل شو به باغ و بالاخره حضرت ابراهیم در باغ نشسته و مردم دیدند به جای اینکه حضرت ابراهیم سوخته شود، در باغی نشسته و تفریح میکند. آیا این مشکلتر است یا اینکه آقا امام زمان با ولایت مطلقه و ارادۀ خدا به یک شبانه روز بر جهان مسلّط شود.
پیغمبر اکرم میفرماید فرزندم به یک شبانه روز مسلّط بر جهان و به شش شبانه روز مستقر در جهان میشود. حکومت اسلامی سرتا سر جهان را میگیرد. همینطور که حضرت سلیمان به یک نفر گفت چه کسی میتواند تخت بلقیس را برای من بیاورد و با یک چشم برهم زدن تخت بلقیس را آورد، آقا امام زمان به یکی از شما بگوید کاخ سیاه آمریکا را بیاور و با یک چشم برهم زدن آمریکا فتح شود. آیا این مشکلتر است یا قضیه آوردن تخت بلقیس.
قرآن میفرماید ائمۀ طاهرین دارای علم الکتاب هستند. (وَ یقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ کَفَى بِاللَّهِ شَهِیداً بَینِی وَ بَینَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ) ﴿الرعد، 43﴾؛ یا رسول الله! میگویند تو پیامبر نیستی. بگو پیامبرم. دلیلم هم دو چیز است. یکی قرآن با آن فصاحت و بلاغت و علمش. دوم کسی که همۀ علم قرآن پیش اوست. در اینجا به جای «علم من الکتاب» آمده (عِلْمُ الْکِتَابِ) و این نکره به الف و لام اضافه شده و این یعنی همه. همۀ علم قرآن که (تِبیاناً لکلّ شیء) است پیش امام زمان است. قطرهای از دریا پیش آن آقا بود و توانست به یک چشم برهم زدن تخت بلقیس را از یمن به شام بیاورد و یمن رافتح کند. آنکه همۀ قرآن نزد اوست میتواند بدون سر و صدا و خونریزی کاخ امریکا و انگلیس و اروپا را بیاورد و به یک شبانه روز بر دنیا مسلط شود. اگر کسی قطرهای از علم قرآن داشته باشد و بتواند مملکتی مثل یمن را فتح کند، آنکه همۀ علم قرآن را دارد، میتواند به یک شبانه روز مسلط بر جهان شود. لذا اینکه مشهور شده آقا امام زمان به اندازهای آدم میکشد که خون راه میافتد، دروغ است. آقا امام زمان اصلاً آدم نمیکشد. البته اگر خار سر راهی باشد یا لجوج و عنودی باشد که نگذارد مسلمانها جلو روند و الاّ إن شاء الله به دست شما و به رهبری امام زمان پرچم اسلام با ارادۀخدا روی کرۀ زمین افراشته میشود و شما عزیزان که باید انتظار فرج داشته باشید، باید مهیای کمک به امام زمان باشید.
آقا امام زمان فرماندار و استاندار میخواهد و حکومت تشکیل میدهد و بالاخره افرادی میخواهد و افرادش شیعه هستند. اینکه آقا امام زمان نمیآید برای اینکه شما انتظار فرج و تهیأ ندارید.
علی بن مهزیار خدمت آقا رسید وگفت آقا دلم هوای شما را کرده بود و منتظرتان بودم. فرمودند من هم منتظر تو بودم. قرآن میگوید (إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ)، آقا امام زمان منتظر شماست، پس منتظر باشید. یعنی همۀ شما باید مهیا باشید که وقتی آقا امام زمان آمد، کمک کار آقا امام زمان باشید. امام زمان میخواهد در دنیا حکومت کند،بنابراین استاندار و فرماندار میخواهد و همه باید شیعه باشند و شما باید برای این کار مهیا باشید. به این انتظار فرج میگویند.
نسئلک اللّهم و ندعوک باسمک العظیم الأعظم الأعز الأجل الأکرم
بامام زماننا، یا الله
یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلوبنا علی دینک