جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر


 
  • پیام به یادوارۀ شهدای گمنام جامعۀ اطلاعاتی استان اصفهان
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)

  • -->

    عنوان درس: شرح اخلاقی برخی آیات قرآن کریم
    موضوع درس: شرح ایات اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ * صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيرِْ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ * وَ لَا الضَّالِّين
    شماره درس: 481
    تاريخ درس: ۱۳۹۰/۷/۲۰

    متن درس:

    أعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي‏.

     

    بحث هفتۀ گذشته دربارۀ این آیۀ شریفه بود؛ بهترین آیات در قرآن؛ اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ * صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيرِْ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ * وَ لَا الضَّالِّين*

    راجع به هدایت که ما از خدا می­خواهیم که ما را هدایت کند، گفتند ما که هدایت شده هستیم؛ ما مسلمانیم و ما شیعه هستیم، پس این اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ یعنی چه؟ مصداق کامل و منحصرش صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ، تشیع است و من که تشیع دارم و غَيرِْ الْمَغْضُوبِ را بگوییم یعنی کفار و منافقین و وَ لَا الضَّالِّين را بگویید یعنی سنّیها. و الحمدلله من تشیّع دارم و غیرالمَغضوب نیستم و ولا الضّالّین هم نیستم، پس اینکه بخوانم اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ یعنی چه؟

    در تفسیرها دیده می­شود که تأویل می­کنند و می­گویند معنای اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ، یعنی خدایا! این تشیّع را ادامه بده. راجع به این فرمایش آقایان بود و اینکه خدایا این تشیع را ادامه بده، یعنی من حال انحراف پیدا نکنم. و این فرمایش هم فرمایش خیلی خوبی است. گفتم هدایت منقسم به سه قسم می­شود. یکی هدایت تکوینی که همۀ عالم وجود این هدایت تکوینی را دارند. در درون ما سرتاسر این هدایت تکوینی هست. هدایت تشریعی یعنی بعثت انبیاء و انزال کتب و بالاخره این بعثتی که از طرف پروردگار عالم راجع به مردم شده که الان هم هست یعنی همۀ روحانیتی که به راستی مبلّغ دین هستند، مصداق الَّذينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهَ (احزاب 39) هستند. لذا ما طلبه­ها ان شاء الله مصداق الَّذينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ هستیم و این از الطاف جلیّۀ خداست که هفتۀ گذشته می­گفتم تجلّی پروردگار عالم با کون رحیمیت است. این بعثت انبیا و انزال کتب و بعثت رسل و تعیین اوصیاء و من جمله تعیین ما روحانیت که همان انبیای تبلیغی هستیم و بلکه افضل از آنها هم هستیم و افضلیتش هم از جهت اینکه باید خیلی خون جگر خورد تا یک مبلّغ شویم و آنها خون جگر نداشتند. مثلاً همۀ انبیای بنی اسرائیل، علمشان و حتی عصمتشان لدنّی بوده است. لذا از این جهت افضل هستیم. از جهت اینکه مبلّغ دین اسلام هستیم و دین اسلام افضل همۀ ادیان است، باز از این جهت افضلیم. لذا روحانیت و آنهایی که مصداق الَّذينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ هستند، یعنی عالم با عمل و عالم متّقی، اینها انبیای تبلیغی هستند. یعنی مصداق الَّذينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ هستند و این از الطاف جلیۀ خدا برای مردم است که اگر نبود، معلوم بود که مردم گمراه می­شدند. اینکه بخواهد خود به خود سعادتمند و بهشتی شود، معلوم است که نمی­شود. لذا الان تشیّع مرهون شما عزیزان است و انصافاً خیلی افتخار است. من چه کسی هستم؟ من آن هستم که تشیّع مرهون من بوده و هست و تا آخر هم چنین است. این هدایت دوم را می­گوییم هدایت تشریعی. سوم هدایت عنائیّه است. هدایت عنائیه اینست که پروردگار عالم دست عنایتش روی سر افراد خوب و افراد متّقی هست. آنگاه گمراه نمی­شوند و عاقبت بخیر می­شوند و شیطان هم با اینها کار ندارد و نمی­تواند کار داشته باشد. إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ (٩٩)إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ (سوره نحل، آیه 99 و 100). سه چهار تا تأکید دارد، کسی که دست عنایت خدا روی سرش است، شیطان روی این تسلط ندارد و نمی­تواند داشته باشد. پس تسلّط شیطان روی چه کسی است؟ إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ. این آیه هفت هشت مرتبه در قرآن تکرار شده که اگر کسی زیر پرچم شیطان برود یعنی سقوط کند و دست عنایت خدا روی سرش نباشد، آنوقت است که شیطان این را گمراه می­کند و از صفر شروع می­کند و تا آخر می­رساند و آنگاه مقام کفر و طغیانگری و عناد و لجاج، حتی با خدا. اما اگر دست عنایت خدا روی سرش باشد، آنگاه شیطان با این کار ندارد. لذا این فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ * ‏‏ إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ (سوره ص، آیه 82 و 83) را که بزرگان معنا کردند که یعنی ائمۀ طاهرین و من می­گویم نه، آنها را که اصلاً نباید در این صحنه­ها آورد و آنها مافوق جَعل هستند. این مخلصین در اینجا یعنی همان بنده­هایی که دست عنایت خدا روی سرشان است یعنی بنده­های مختص، بنده­های مُخلص و بنده­هایی که دست عنایت خدا روی سرشان است و شیطان هم گفت من به اینها دسترسی ندارم. فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ * و اما استثنا کرد و ‏‏ إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ، یعنی دسترسی ندارم و نه اینکه نخواهم بلکه نمی­توانم و به اینها دسترسی ندارم. به قرینۀ این هفت هشت ده تا آیه این فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ را می­گوییم مربوط به چهارده معصوم و یا مربوط به انبیا و اوصیاء نیست بلکه مربوط به هرکسی است که این هدایت عنائیه را داشته باشد یعنی دست عنایت خدا روی سرش باشد. اگر کسی دست عنایت خدا روی سرش باشد، شیطان روی این شخص کاربرد ندارد، بلکه این روی حرکت است یعنی حرکت استکمالی و برسد به جایی که به جز خدا نداند و آن مراتب سیر و سلوک است. لذا این اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ، همان عَدِمنایی که بعضی از مفسرین فرمودند خیلی معنای خوبی می­شود. یعنی خدایا من الحمدالله تشیّع دارم، تو باید دست عنایتت روی سرم باشد تا بتوانم ادامه دهم و الاّ یک آن، دست عنایت تو روی سرم نباشد، سقوط است. یک دعایی از پیغمبر اکرم مشهور شده و من از همۀ شما تقاضا دارم این دعا را خیلی بخوانید. مشهور است اینکه یکی از دعای خاص پیغمبر اکرم (ص) و آن هم در وقتی که حال بخصوصی داشتند یعنی در دل شب و در نماز شب، که سر مبارک را روی خاک و به حالت سجده، مثل باران گریه می­کردند و می­گفتند: اللّهم و لا تكلني الي نفسي طرفة عين ابداً. خدایا مرا یک آن، به خودم وانگذار. اسم این را می­گذاریم هدایت عنائیه و هدایت تشریفیّه که این مظهر پروردگار عالم را باید بگوییم در اینجا کُن رحیمی است. یعنی بعضی از بنده­هایش یک اختصاصی، و بالمؤمنین رئوفٌ رحیم، یک اختصاصی به خدا پیدا کردند که خدا مواظب آنها هست و معلوم است که کسی را که خدا محافظش باشد، آنگاه از هر شرّ و شروری و از هر بلایی محفوظ است. به عبارت دیگر ممکن نیست که سقوط کند. اما اگر یک آن، هدایت تشریعیه نباشد، سقوط است. یک مثال خوبی برای این مسئله هست، یعنی این برق که تا عنایت کارخانه روی این جلسه است، اینجا روشن است و این بلندگو صدا می­کند اما یک آن و یا یک هزارصدم ثانیه،کارخانه عنایتش را از اینجا قطع کند،آنگاه اینجا تاریک و وحشتناک است. عنایت خدا مثل کُن رحمانی است. پروردگار عالم اگر یک لحظه عنایتش را از عالم وجود قطع کند، معلوم است که عالم وجود چه می­شود. مثل موجود ذهنی ماست. این موجودات ذهنی ما که موهوم نیست و موجود است و ما هم مثل خداوند، خالق هستیم و فرقش در اینست که پروردگار عالم، خالق عالم وجود است و ما خالق ما فی الضمیر خودمان هستیم. و اینها در ذهن ما هست و تا توجه به آنها داریم در ذهن ماست اما به مجردی که منصرف شویم، به طور کلی نابود می­شود واینکه در فلسفه گفتند که هرچه موجود شود دیگر معدوم نمی­شود غلط است. دلیلش هم اینست که وجودات ذهنی ما موجود است اما به صرف اینکه ما نظر از آن برداریم، معدوم می­شود. روز قیامت هم اینکه اسرافیل می­دمد و میکائیل می­دمد، از همین باب است، اگر عنایت خدا از روی سر عالم وجود برداشته شود، معدوم می­شود. كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ. لذا آن کُن رحمانی است و آن مربوط به عالم وجود است. این عنایت عنائیه، این هدایت عنائیه هم، از نظر وجود و عدم، مثل همان هدایت تشریعی است. یعنی پروردگار عالم یک آن عنایتش را از ما بردارد، سقوط است و آن هم چه سقوطی.

    حضرت امام یک جمله داشتند که جملۀ خیلی شیرینی است. می­فرمودند یک دفعه انسان یک عمر کار می­کند و عبادت می­کند و خون جگر می­خورد و محرومیت می­بیند اما یک کاری می­کند که خدا غضب می­کند و آن هدایت عنائیه تمام می­شود یعنی دست عنایت خدا از روی سرش برداشته می­شود و همین شخص مشرک بالله می­شود و کافر می­شود. بعد مثال می­زدند و می­گفتند یک اهل علمی که با او رفیق بودم و از هر نظر محروم بود. دم مرگ بود و من رفتم بالای سر او و دیدم که دم مرگش است. یک دفعه چشمهایش را باز کرد و به من گفت که این خدا خیلی به من ظلم کرد. ما که رفتیم اما خدا خیلی به ما ظلم  کرد. یک دفعه دیدم رفت به ته جهنم. لذا حضرت امام خیلی به ما سفارش می­کردند که مواظب باشید این دست عنایت خدا روی سرتان باشد که اگر العیاذبالله یک آن، این دست عنایت خدا از روی سرتان برداشته شود، کفر است و شرکت است. لذا آقای اشراقی که خدا رحمتش کند، گفته بود که با حضرت امام راه می­رفتیم. حضرت امام از من پرسید الان اگر عالم ملکوت به تو بگوید که یک دعای مستجاب داری، چه دعایی می­کنی؟ به حضرت امام گفتم آقا سؤال را شما کردید و جوابش را هم خودتان بدهید. فرمود من می­گویم اللهم اجعل عاقبتنا خيرا. یعنی خدایا دست عنایتت روی سرم باشد، و الاّ عاقبت به شر می­شوم و عاقبت به شرّ هم دو سه معنا دارد. یک معنا، ذلّت بعد عزّت. بعضی اوقات اتفاق افتاده که انسان زبانش نیش دارد. یک نیش می­زند و سکته می­کند. اگر سکته کند و بمیرد که خوب است اما یک دفعه فلج می­شود و مُردار می­شود و این خیلی بد است که آدم نصف بدنش فلج شود و محتاج به دیگران شود. این عاقبت شرّ است. یک معنای عاقبت بخیری اینست که خدایا دست عناییت روی سرم باشد تا یک دفعه منحرف نشوم. می­بینیم که به راستی مجتهد است یا نیمچه مجتهد است و حرفهای خوبی داشته اما حال انحراف پیدا کرده و ناگهان علیه امیرالمؤمنین و علیه ولایت، مقاله می­نویسد و حرف می­زند و یک دفعه سنّی می­شود. این از اولی خیلی بدتر است. یک آن دست عنایت خدا روی سر انسان نباشد، منحرف می­شود و این از صورت اول خیلی بدتر است. صورت سوم هم همین است که حضرت امام می­گفتند که دَم مرگ. مشکل است که ایمان را ببریم. همۀ معاندین یعنی شیاطین جمع می­شوند که بتوانند ایمان را ببرند. لذا در روایات دارد که می­آید در مقابلش و می­گوید نجاتت می­دهد و خوبت می­کنم و می­دانی که من قدرت دارم و تو را خوب می­کنم و تو تشنه­ای و بیا این آب را بخور. او هم تشکر می­کند. بعد این می­گوید اما یک شرط دارد، الشرک بالله العلی العظیم، به من سجده کن، با اشاره هم قبول دارم. در روایات می­خوانیم که به انسان اشاره می­کند و شیطان هم آبها را می­ریزد و می­رود و این هم بلا ایمان از دنیا می­رود. یَخْرُجُونَ مِنَ الدُّنْیَا بِلَا إِیمَانٍ‏. لذا معنای سوم عاقبت بخیری هم اینکه ما بتوانیم در مقابل امیرالمؤمنین سرافراز باشیم. به راستی چقدر مزه دارد که سرافراز باشیم.

    آقای احمدی میانجی (رحمة الله علیه)، این مرد جلّیل القلب و این آقا خیلی بالا بود هم از نظر علم و هم از نظر عمل. پدرش در تبریز حجة الاسلام بود. آقای احمدی میانجی می­گفت پیرمردی بود که مریدش سواد نداشت اما خدا را داشت و متّقی بود. مریض شد و به دنبال پدر من فرستاد و گفت من امشب می­میرم و دلم می­خواهم دَم مرگ تو کنارم باشی. می­گوید اول شب رفتم گفت حالا نمی­میرم و صبح می­میرم، برو بخواب. می­گوید برای نماز شب بلند شدم و پیش این رفتم و نماز شب را هم خوابیده، خواند. نماز صبح را هم به من اقتدا کرد و خوابیده نماز خواند. صبح شد. ناگهان دیدم که دَم احترازش است. گفت السلام علیک یا رسول الله، السلام علیک یا امیرالمؤمنین و السلام علیکِ یا سیدة نساء العالمین، گفت تا رسید به اسم امام زمان و وقتی نمی­توانست بلند شود، سرش را بلند کرد و دستش را روی سرش گذاشت و گفت السلام علیک یا حجة الله و سرش را روی متکا گذاشت و مُرد. یعنی این چهارده معصوم آمدند و این را پیش خودشان بردند. به اینها می­گوییم هدایت عنائیه. یک دفعه انسان اینطور شود که شیطان، دَم مرگ ایمانش را ببرد. و پیش امیرالمؤمنین سر به زیر شود.

    من از همۀ شما تقاضا دارم. مرحوم محدث قمی هم از علامه مجلسی (رحمة الله علیه) نقل می­کنند که چه دعایی بهتر از دعاهاست؟ اللهم اجعل عاقبتنا خيرا. گاهی هم اینکه مخصوصاً در زمان ما که اولاد ما و ما در مخاطرۀ عجیبی هستیم، بگویید اللّهم و لا تكلنا الي أنفسنا طرفة عين ابداً. به عبارت دیگر در آن اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ * صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ به راستی در نظر بگیرید که خدایا تشیع دارم و عالیست و افتخار می­کنم و خدایا ادامه­اش بده و این ادامه­اش بده یعنی اینکه خدایا دست عنایت تو روی سرم باشد و دست عنایت تو روی سرم باشد یعنی چه؟ اسمش را می­گذاریم هدایت عنائیه. خدایا! یک آن مرا فراموش نکن. خدایا! یک آن بچه­هایم را فراموش نکن.

    در روایات می­خوانیم که صبح از خانه بیرون می­روند و ظهر که برمی­گردند کافر هستند. خیلیها اینطور شدند. خیلی از بچه­ها اینطور شدند یعنی صبح به دانشگاه می­رود برای اینکه افتخاری برای پدرش شود و ناگهان یک حرفهایی از دانشگاه می­آورد که می­بینیم کافر است. مثلاً شبهه به امیرالمؤمنین (ع) دارد و شبهه روی ولایت دارد. می­رود به آنجا که نباید برود. و وقتی سقوط کرد، إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ. این ضلالت و هدایت که در قرآن زیاد آمده است: یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدی مَنْ یَشاءُ، این هم همین است. برای این هم مرحوم طبرسی یک جمله دارد که خیلی جملۀ خوبی است. می­فرماید یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ، معنایش این نیست که خدا کسی را هُل می­دهد رو به ضلالت، بلکه خدا بعضی اوقات آدم را رها می­کند و وقتی رها کرد معلوم است که ضلالت است و آن هم چه ضلالتی. لذا این یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدی مَنْ یَشاءُ را همینطور معنا می­کند. می­فرماید یَهْدی مَنْ یَشاءُ، یعنی تا خداوند کسی را نگه داشته، هدایت است اما بعضی اوقات این لجبازی می­کند و از دست خدا در می­رود و خودش را رها می­کند که آنگاه ضلالت است. مرحوم طبرسی یک مثال می­زند و مثالش هم خیلی خوب است. می­فرماید یک سنگی در دامنۀ کوه است و دست یک کسی این سنگ را نگه داشته است. تا دست این شخص آن سنگ را نگه داشته، آن سنگ سقوط نمی­کند اما یک لجبازی می­کند و کسی که این سنگ را نگه داشته، آن را رها می­کند و آنگاه این سنگ در دامنۀ کوه تا پایین می­آید و ذره ذره می­شود. می­گوید یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدی مَنْ یَشاءُ، یعنی این، و این حرف خوبی است. آنگاه تمام هدایتها در قرآن معنا می­شود و تمام ضلالتها در قرآن معنا می­شود و من جمله اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ، معنا می­شود.

    خدا را قسم می­دهم به حق مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) که این هدایت عنائیه یعنی دست عنایت خدا روی سر ما و وابسته­های ما و مخصوصاً بچه­های ما همیشه باشد. ان شاء الله.

    و صلّی الله علی محمد و آل محمد

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365