أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.
مسأله 64: «فاقد الطهورین یسقط عنه اشتراط رفع الحدث للصوم، فیصح صومه مع الجنابة، أو مع حدث الحیض أو النفاس »؛
کسی که جُنُب است و باید غسل کند، اما نه آب دارد و نه خاک و نمیتواند قبل از اذان صبح غسل کند، باید روزهاش را با همن حلت حدث بگیرد و روزه اش صحیح است.
در باب فاقد الطهورین اختلافی هست و آن این است که آیا اعمال از او ساقط است یا نه؟
مشهور در میان اصحاب گفتهاند: اعمال از او ساقط است، بنابراین مثلاً کسی که جُنُب است و آب ندارد که غسل کند و یا خاک ندارد که تیمم کند، فاقد الطهورین است و نماز برای او واجب نیست؛ لذا لازم نیست نماز بخواند، تا یا آب یا خاک پیدا کند. مرحوم سید از این افرادند که میفرمایند: تکلیف از فاقد الطهورین ساقط است؛ راجع به نماز باشد، یا روزه باشد و یا راجع به چیزهای دیگر باشد. در مسألهی ما که باید بقای بر جنابت تا اذان صبح نباشد، حالا اگر فاقدالطهورین باشد، که نه میتواند غسل کند و نه میتواند تیمم کند؛ مثلاً به خانهی نامزدش رفته و در آنجا جُنُب شده و نه میتواند از اطاق بیرون بیاید و نه میتواند در آنجا تیمم کند، گفتهاند: لازم نیست نماز بخواند، روزه هم میتواند بگیرد، درحالی که تا اذان صبح باقی بر جنابت است.
اما ما در فاقد الطهورین میگوییم: تکلیف از او ساقط نیست و باید نماز را بخواند و «الصلاة لایترک بحالٍ» و باید همینطور نماز بخواند و اگر بخواهد احتیاط کند، به چیزی که لایصح السجود علیه است؛ یعنی مثلاً به دیوار رنگی، یا مثلاً به لحاف یا فرش یا لباسی تیمم کند و نمازش را بخواند. در اینجا هم بنابر عقیدهی ما باید تیمم کند. حالا مثلاً به دیوار رنگی یا به فرش تیمم میکند و با آن تیمم وارد اذان صبح میشود و بعد غسل میکند.
اما نمیدانم چه شده که مرحوم سید همهی این حرفها را سالبه به انتفاع موضوع دانستهاند و راجع به نماز در باب نماز گفتهاند نماز از او ساقط است و راجع به روزه در اینجا میگویند: غسل و تیمم از او برداشته میشود، درحالی که اگر ما بگوییم نماز از او ساقط است، انصافاً کار مشکلی است، یا اینکه بگوییم تیمم باید به سنگ باشد و به دیوار نمیشود، انصافاً مشکل است و لاأقل موافق با احتیاط نیست.
علی کل حال این مسألهی امروز ما از این مسأله سرچشمه گرفته که آیا فاقد الطهورین تکلیف دارد یا نه و مشهور در میان اصحاب میگویند: من جمله در نماز و در روزهاش تکلیف ندارد، و من جمله از کسانی که میگویند تکلیف ندارد، مرحوم سید است و لذا آن قاعدهای که در ذهن مبارکشان بوده در اینجا هم آوردهاند و میگویند: «فاقد الطهورین یسقط عنه اشتراط رفع الحدث للصوم» و مرادشان این است که بقای بر جنابت باید تا اذان صبح نباشد و قبل از اذان صبح باید رفع جنابت کند و حالا که نمیتواند رفع جنابت کند، باید روزهاش را بگیرد و لازم هم نیست غسل کند. لذا الان این شخص که نه میتواند غسل کند و نه میتواند تیمم کند، باید روزهاش را بگیرد. در اینجا اینطور فتوا میدهند، اما در باب نماز میگویند نماز نخواند و در اینکه آیا بعد قضا دارد یا نه، حرف هست که کسانی میگویند ادا واجب نیست، قضا هم واجب نیست، اما مشهور در میان اصحاب این است که لازم نیست نماز بخواند، ولی بعد قضای این نماز را بخواند. اما در اینجا میفرمایند این بقای بر جنابت تا اذان صبح اگر باشد و نتواند وضو بگیرد، یا تیمم کند، باید روزهاش را بگیرد.
اگر یادتان باشد ما گفتیم: برای بقای بر جنابت تا اذان صبح دلیلی نداریم و اگر عمداً هم بقای بر جنابت تا اذان صبح باشد، روزهاش درست است. روی فتوای مرحوم سید که میگویند بقای بر جنابت تا اذان صبح روزه را باطل میکند و هم قضا دارد و هم کفاره دارد، اما اینجا میفرمایند: اگر فاقد الطهورین شد، به این معنا که نه چیزی دارد که غسل کند و نه چیزی دارد که بر آن تیمم کند، باید همین روزهاش را بگیرد و غسل یا تیمم از او ساقط است.
اگر شرط وجوب باشد، برای هر دو شرط وجوب است و اگر شرط واجب باشد، برای هر دو شرط واجب است و اما برای نماز شرط واجب باشد و برای روزه شرط وجوب باشد، یا برعکس، این وجهی ندارد و دَوران امر است و بحث سابق است که ما واجب را واجب تعلیقی بگیریم یا نه و حرفهای مرحوم شیخ انصاری است که سابقاً دربارهاش صحبت کردیم.
مسألهی 65: «لا یشترط فی صحّة الصوم الغسل لمسّ المیّت، کما لا یضرّ مسّه فی أثناء النهار.»
اگر کسی در وسط روز دست به میت گذاشت، محدث میشود به حدث اکبر و باید غسل کند. اگر سهوا باشد سابقاً دربارهاش صحبت کردیم و مثل احتلام در روز است و طوری نیست و اما اگر عمدا هم باشد، مرحوم سید میفرمایند طوری نیست. چنانچه اگر در شب دست به میت گذاشته و حالا نمیتواند غسل کند، یا نمیخواهد غسل کند، میفرمایند: بقای بر این حدث تا اذان صبح اشکال ندارد. برای دلیلش هم به جز اصل وجهی ندارد؛ نمیدانیم آیا این حدث مثل حدث جنابت است، یا مثل حدث اصغر است، چنانچه اگر کسی در روز بخوابد و خوابش ببرد، محدث به حدث اصغر است، یعنی باید وضو بگیرد، ولی برای روزه اش ضرر ندارد، مس میت هم طوری نیست. مثل اینکه در ذهن مرحوم سید است که حدث اکبر مختص به جنابت است، بنابراین اگر غسلی بر او واجب شد، بقای بر آن حدث تا اذان صبح طوری نیست، چنانچه اگر در روز هم محدث به حدث غیر جنابت شد، اشکال ندارد، زیرا دلیل نداریم و وقتی دلیل نداریم، نمیدانیم آیا شرط است یا نه، اصالة عدم الاشتراط میگوید لازم نیست.
اما اگر یادتان باشد، ما اینطور در مسأله جلو آمدیم و گفتیم: یک قاعدهی کلی این است که «لایشترط فی الصوم الطهارة الاّ ما أخرجه الدلیل». ظاهراً دلیل هم فقط روی جنابت است که کسی بخواهد العیاذبالله در ماه مبارک رمضان ولو با محرم خود جُنُب شود، جایز نیست. چنانچه اگر در شب این کار را کرده، باید غسل کند. لذا ظاهراً راجع به این دو چیز است: یکی بقای بر جنابت تا اذان صبح و یکی هم جُنُب شدن به طور عمد در روز ماه مبارک رمضان و اما اگر در شب جُنُب شده باشد، اضطراراً یا سهواً و یا جهلاً، گفتیم روزهاش طوری نیست. چنانچه در ماه مبارک رمضان اگر سهواً جنُب شود؛ مثل اینکه بخوابد و محتلم شود و یا نمیدانسته که روزه است یا ما گفتیم که نمیدانسته روزه را باطل میکند، اضطراراً باشد یا سهواً یا جهلاً باشد، باز روزه باطل نیست و ما گفتیم بقای بر جنابت عمدی تا اذان صبح هم طوری نیست، ولی مشهور گفت اشکال دارد و خود روز ماه مبارک رمضان هم مسلم جنابت عمدی روزه را باطل میکند و اما جنابت سهوی یا اضطراری یا نسیانی و ما گفتیم یا جنابت جهلی، روزه را باطل نمیکند.
مسأله 66: «لا يجوز اجناب نفسه في شهر رمضان اذا ضاق الوقت عن الاغتسال او التيمم، بل اذا لم يسع للاغتسال ولكن وسع للتيمم.»
میفرمایند: اگر شخصی قبل اذان صبح میداند که نمیتواند با طهارت وارد اذان صبح شود، میفرمایند: نمیتواند خود را جُنُب کند. اول میفرمایند اگر وقت برای غسل و تیمم نداشته باشد و بعد ترقی میکنند و میفرمایند: اگر وقت برای غسل نباشد ولو وقت برای تیمم هم داشته باشد، نمی تواند خود را جنب نماید.
دلیلی برای مطلب نداریم؛ یعنی روایتی نداریم که آن روایت دلالت کند و یا اجماعی باشد و آن اجماع دلالت کند، بالاخره روی قاعده جلو آمدهاند و قاعده این را اقتضاء میکند و سابقاً هم دربارهی آن صحبت کردیم که مقدمهی واجب، واجب است و وقتی مقدمهی واجب، واجب شد، بنابراین اگر میخواهد خود را جُنُب کند، باید بداند که میتواند غسل کند و یا لاأقل میتواند تیمم کند. به او هم میگویند چرا با جنابت وارد اذان صبح شدی، آنوقت میگوید نمیتوانستم و میگویند تو که میدانستی آب پیدا نمیشود، پس چرا این کار را کردی؟ این عمده دلیلی است که در مسأله آورده شده است که مقدمهی واجب، واجب است؛ برای اینکه میداند نمیتواند غسل کند و نمیتواند تیمم کند، بنابراین مثل این است که با جنابت وارد اذان صبح شده باشد.
اگر یادتان باشد روایتی داشتیم که روایت در باب بقای بر جنابت تا اذان صبح بود و امام صادق (علیه السلام) میفرمودند: در وقت حلال خود را جُنُب کرده و در وقت حرام نبوده، یعنی در روز ماه رمضان نبوده و در شب بوده و چه اشکالی دارد؟ راجع به جاهل مقصر هم همین را میگویند که در روز قیامت به جاهل مقصر میگویند «هَلَّاعَمِلْتَ؟» میگوید من نمیدانستم. آنوقت میگویند «هَلَّا تَعَلَّمْتَ؟». این برای گناهش خوب است، اما برای حکم وضعی که بخواهیم بگوییم نماز باطل است و روزه باطل است، ظاهراً دلالت ندارد. لذا ما به واسطهی روایتها میگوییم: جاهل مقصر معذور است، اما کتک را دارد و کتک برای همین است که میگویند «هَلَّاعَمِلْتَ؟» میگوید من نمیدانستم. آنوقت میگویند «هَلَّا تَعَلَّمْتَ؟». لذا قرآن هم میگوید اگر جاهل مقصر باشد، کتک دارد. اما آیا این روزه باطل است یا نه؟ یا این نماز باطل است یا نه؟ قرآن بر این دلالت ندارد. از روایات هم «کُلُّ رَجُلٍ رَكِبَ أَمْراً بِجَهَالَةٍ فَلَا شَيْءَ عَلَيْه» و قاعدهی رفع هم دلالت دارد که «رُفِعَ مَا لَا يَعْلَمُون»[9] است. اما این با کتک خوردن منافات ندارد؛ یعنی تکلیف مرفوع باشد، اما کتکش به جا باشد. کتک میخورد، به خاطر جهلش؛ اما روزهاش درست است، برای اینکه موقعی که باید به جا بیاورد، نمیتوانسته به جا بیاورد.
از امام صادق (علیه السلام) راجع به بقای بر جنابت تا اذان صبح سوال میکنند و آقا میفرمایند: این در وقت حلال خود را جُنُب کرده است و بقای بر جنابت تا اذان صبح چه اشکالی دارد؟ آقایان میفرمایند: این روایت معارض دارد و کنار بگذار و بگو: بقای بر جنابت تا اذان صبح روزه را باطل میکند. اما الان مثلاً این آقا به خانهی نامزدش رفته و باید این کار را بکند و میداند که نمیتواند غسل کند، یا تیمم کند، الان هم که نمیخواهد نماز بخواند، پس اگر ما بگوییم «یصدق مخالفة» به چه دلیل است؟
اصل قضیه همین است که به او میگویند: چرا غسل نکردی؟ و وقتی میگوید نمیدانستم، میگویند: چرا خودت را به ندانستن زدی؟حالا قرآن میگوید: کتکش را میخورد؛ «إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلاَئِکَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ» و همان جا سوال میشود که چرا عمل نکردی؟ میگوید: نمیدانستم. به او میگویند: چرا نرفتی در جایی یاد بگیری؟ «إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ وَ الْوِلْدَانِ لاَ يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَ لاَ يَهْتَدُونَ سَبِيلاً»؛ که اگر جاهل قاصر باشد، طوری نیست.
الان این آقا که در شب نمیخواهد روزه بگیرد و جُنُب شدن برایش اشکال ندارد وآنوقت جُنُب میشود. موقع اذان صبح نمیتواند غسل کند و معذور است، اگر به او بگویند: چرا خودت را به معذوری زدی؟ عرفیت دارد که او را کتک بزنند، اما به چه دلیل بگویند روزهات باطل است؟
اگر کسی بگوید مقدمهی واجب، واجب است؛ یعنی بگوید: وجوب حالی و واجب استقبالی است و الان بر این واجب است که اگر جُنُب شد، غسل کند و اگر نمیتواند، بر او واجب است که خودش را جُنُب نکند. اما اگر خودش را جُنُب کرد، کتک دارد؛ زیرا خودش را به اضطرار و ندانستن زده است، اما نمیتوان گفت چرا روزهی او باطل است؛ برای اینکه بقای بر جنابت تا اذان صبح- البته اضطراراً- بوده است.
مرحوم سید بالاتر رفتهاند و میگویند: اگر وقت برای تیمم دارد، باز روزهاش باطل است. این به چه دلیل است؟ یعنی کسی شب میداند که آب ندارد تا غسل کند و وارد اذان صبح شود، اما میتواند تیمم کند. پس خودش را جُنُب میکند و صبر میکند تا قبل اذان صبح و قبل از اذان صبح تیمم میکند، آنوقت «التُّرَابُ أَحَدُ الطَّهُورَیْنِ»[12]میآید. میفرمایند: «لا يجوز اجناب نفسه في شهر رمضان اذا ضاق الوقت عن الاغتسال او التيمم، بل اذا لم يسع للاغتسال ولكن وسع للتيمم» و این مثل آنجا است که «لم يسع للاغتسال».
حالا اگر کسی راجع به غسلش بگوید- که من نمیتوانم بگویم و نباید بگویم- اما راجع به تیمم که دیگر وجهی ندارد.
مرحوم سید در باب تیمم میفرمایند: شخصی عمدا تا ده دقیقه به آخر وقت صبر میکند و آن زمان که نمیتواند غسل کند، میگویند: باید تیمم کند و نماز بخواند و نمازش هم درست است. اگر خیلی بالا برویم، بگوییم: کتک میخورد که کتکش هم معلوم نیست. اما مرحوم سید در باب نماز راجع به تیمم نمیفرمایند، ولی اینجا راجع به تیمم هم میفرمایند و علی الظاهر راجع به تیمم کم لطفی است.
وَ صَلَّي اللهُ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ