اعوذ بالله من
الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. ربّ اشرح لی صدری و یسرلی امری و احلل
عقده من لسانی یفقهوا قولی
در مسئله قبل
یک مسئله ای مانده است خیلی اهمیت ندارد اما چون گفتند متعرض بشوم متعرض میشوم
ولی گاهی اتفاق هم می افتد.
امام جماعت
دارد نماز می خواند شک کرد مثلا شک دو و سه باید مراجعه کند به مأموم و هر چه
مأموم گفت بپذیرد اما یک دفعه بین مأمومین اختلاف افتد یک کدامشان می گوید دو یک
کدامشان می گوید سه، این امام جماعت چه می تواند بکند؟ چه باید بکند؟
معمولاً این
مراجعه در این جا به هر کدام بخواهد بکند وجه ندارد اگر آن راهی که معمولاً قوم
رفته اند و تمسک به روایت کرده اند این بود که اگر مأموم حافظ نماز باشد این می
تواند مراجعه بکند حالا الان هردو این ها مدعی هستند ما حافظ هستیم آن می گوید
رکعت دوم است آن می گوید رکعت سوم است، به تعارض از کار می افتد وقتی به تعارض از
کار افتاد دیگر امام جماعت پناهی ندارد وقتی پناهی نداشت باید به شک خودش عمل بکند
شک دو وسه مثلاً بعد از اتمام سجدتین بنا را به سه بگذارد و اگر هم قبل از اکمال
سجدتین است نمازش باطل است نماز را رها می کند.
چنانچه اگر
امام جماعت یقین دارد سه رکعت است یا یقین دارد دو است اما اختلاف هست در مأمومین،
مأمومین می گویند: دو آن می گوید سه مثلاً ، به این مأموم مأموم بخواهد مراجعه کند
آن مأموم اشکال پیدا می کند اگر آن مأموم بخواهد مراجعه کند بک تعارضی بین آن دو
پیدا می شود آن می گوید من حافظ نمازش هستم آن می گوید من حافظ نمازم یا به عکس آن
می گوید من شک دو و سه دارم می خواهم مراجعه کنم به امام آن هم می گوید من شک دو و
سه دارم می خواهم مراجعه کنم به امام آیا در این جا چه بگوییم؟ هردو می توانند
مراجعه کنند یا نه؟ آن صورت اول این بود که امام شک دارد و هردو آنها اختلاف دارند
آن می گویند سه آن می گوید دو، امام جماعت می خواهد به هر کدام مراجعه بکند وجهی
ندارد اما در این جا اگر امام جماعت یقین دارد سه است اما مأمومین باهم اختلاف
دارند آن می گوید مثلاً سه آن میگوید چهار در این جا آیا می شود، همه آنها مراجعه
کنند به امام جماعت؟ ظاهراً طوری نیست برای این که آن شک دو و سه دارد باید مراجعه
کند به امام جماعت، آن شک سه و چهار دارد باید مراجعه کند به امام جماعت برای این
که امام جماعت اصلاً شک ندارد پس رفع اختلاف می کند امام جماعت، امام جماعت حافظ
نمازش است یقین دارد رکعت سوم است دیگر آن مأمومین با هم متحد باشند باید مراجعه
کنند به امام جماعت، با هم هم اختلاف داشته باشند باید مراجعه به امام جماعت.
چنانچه اگر
اختلاف این جوری باشد که مثلاً امام جماعت یقین دارد بعضی از مأمومین یقین دارند
سه، بعضی از مأمومین یقین دارند چهار، یا شک دارند چهار، در این چا چه باید کرد؟
آنها که با امام جماعت متحدند حرفی نیست امام جماعت می داند رکعت سوم است بعضی از
مأمومین هم می دانند رکعت سوم است با امام جماعت دارند می روند جلو اصلاً شکی نیست
اما آنها که یقین دارند رکعت چهارم است چه باید کرد؟ آیا می توانند به امام جماعت
مراجعه کنند؟ اگر شک داشته باشند آری و اما اگر یقین داشته باشند که امام جماعت
دارد بی خود می رود جلو، نمی توانند مراجعه کنند وقتی نتوانستد مراجعه کنند نماز
کل واحد صحیح است آن طبق یقینش عمل می کند آن هم طبق یقینش عمل می کند، آن مثلاً
واقع و نفس الامر ولو سه رکعت خوانده باشد نمازش درست است آن هم واقعاً ولو چهار
رکعت خوانده باشد سه رکعتی خوانده باشد نمازش درست است برای این که شک امام و
مأموم ، امام وقتی که شک دارد باید مراجعه کند نه یقین داشته باشد ، مأموم در وقتی
که شک داشته باشد باید مراجعه کند نه آن جا که یقین داشته باشد بنابراین اگر یقین
با هم اختلاف باشد نماز کل واحد درست است و دیگر خواه ناخواه فرادای قهری هم میشود
آن نماز خودش آن هم نماز خودش.
ظاهراً دیگر
این جا مسئله ای نیست.
قاعده بعدی که
این ها گفتم اصلاً قواعد نیست که آقای بجنوردی متعرض شده اند یک مسائل فقهی است
ایشان اسمش را گذاشته قاعده، حالا ما هم چون که بنا شد متابعت از ایشان بکنیم در
کتابشان لذا مجبوریم این مسائلی که ایشان نقل کرده به نام قاعده متعرض بشویم اسمش
را گذاشته اند این که لاشک فی النافله، شکیتات و سهویات وظنیات مربوط به نمازهای
واجب است و اما نمازهای مستحب نه شک دارد نه سهو دارد نه ظن دارد، در باب شکیات
اگر مثلاً شک یک و دو کرد اگر نماز واجب بود نماز باطل است دیگر اما این جا صحیح
است لاشک فی النافله یعنی گویا اصلاً شک نکرده حالا در این جا مخیر است این که بنا
را بر یک بگذارد یا بنا را بر دو بگذارد چنانچه مثلاً در نماز نافله حرف زد مریض
بود داشت نافله شب میخواند در وسط نماز گفت که وای دلم، وای سرم خب این اگر توی
نماز واجب بود باید دو سجده سهو بجا بیاورد اما این جا این دو سجده سهو لازم نیست
و حتی در زیاد کردن رکن که اگر ما بودیم و همین لاشک فی النافله می گفتیم که زیاد
کردن و کم کردن رکن باز هم نماز را باطل نمی کند اما در زیاده رکنش روایت هم داریم
روایت صحیح السند اگر کسی مثلاً نماز اول ماه می خواهد بخواند وباید مثلاً در رکعت
اول 30 تا قل هو الله احد و در کعت دوم 30 تا انا انزلناه، این ولاالضالین که گفت
یک قل هو الله خواند و رفت به رکوع، این می تواند دو دفعه برگردد به رکوع زیادی
نماز را باطل نمی کند، برگردد 30 تا قل هوالله احد، 30 تا انا انزلناه رابخواند دو
دفعه رکوع بکند، نماز خواند، نمازش درست است لاشک فی النافله، این سهوها در این
جاها هر سهوی باشد که موجب سجده سهو است موجب نماز احتیاط است، حالا نماز احتیاطش
کم پیدا می شود که ما نماز مثلاً چهار رکعتی داشته باشیم، همه نوافل دو رکعتی است
دیگر، همه نوافل دو رکعتی است الا مثلاً می گویند یک نماز اعرابی داریم که آن12
رکعتی است من نمی دانم این نماز درست است ؟ درست نیست؟ ولی علی کل حال مرحوم محدث
قمی نماز را ذکر می کنند به نام نماز اعرابی که 12 رکعت است هردور کعت یک تشهد
دارد السلام ندارد رکعت دوازدهم، حالا اگر شک کرد در این نماز لاسهو فی النافله می
گوید که می خواهی بنا رابر یک بگذار یا بر دو، نماز احتیاط لازم نیست بخوانی، می
خواهی اگر شک پنج و شش کردی می خواهی بنا بر پنج بگذار می خواهی بنا را بر و علی
کل حال در نافله لذا شکیات آن ام قسم سهویات آن 6 قسم یا بیشتر ظنیات این که ظن
حکم یقین را دارد همه این ها در نماز نافله نمی آید بلکه در نماز نافله لاسهو فی
النافله لاشک فی النافله اذا سهوت لیس علیک شیئ معنایش این است که هرکاری دلت می
خواهد بکن می خواهی بنا بر اقل بگذاری اگر شک یک و دو کردی می خواهی هم بنا را بر
اکثر بگذاری بر دو بگذار، نماز را تمام کن نماز احتیاط هم لازم نیست. و اگر هم
موجب سجده سهو شد نماز را بخوان دو سجده سهو لازم نیست به جا بیاوری، هم روایت
داریم هم اجماع یعنی اجماع مسلم لاشک فی النافله لاسهو فی النافله و لیس علی شیئ
اذا شک فی النافله اذ سهوت فی النافله، روایات زیاد داریم و مرحوم صاحب وسائل
روایات را هم در باب خلل هم در باب سهویات هم باب شکیات متفرق البته در جلد صلا
روایات را نقل می کنند به عبارت دیگر گاهی استاد بزرگوار ما آقای بروجردی رضوان
الله تعالی علیه می فرمود که تطابق النص والفتوی ، هو. این جور است تطابق النص
والفتوی بلا اختلاف فی الروایات بلا اختلاف فی الفتاوی این که در نماز مستحبی هر
نماز مستحبی شک بردار نیست، به معنای این که اگر شک کردی مثل این است که شک نکرده
باشی، مختاری می خواهی بنا بر اقل بگذاری می خواهی بنا بر اکثر، بله فقط یک روایت
داریم که صاحب وسائل هم روایت را نقل نمی کند و مرحوم کلینی ظاهراً به طور روی
روایت را نقل می کند می فرماید که اذا شککت فابن علی الاقل خب آن هم طوری نیست
برای این که فابن علی الاقل هم بهتر است هم فضلیتش بیشتر است برای این که اگر شک
یک و دو کرد اگر بنا بر یک بگذارد یک رکعت دیگر می خواند و خدا ثواب به او می دهد،
اضافه کردنش هم که طوری نیست بنا بر اقل بگذارد درست است بنا بر اکثر بگذارد درست
است اقل بگذاری افضل است این که فرمودند فابن علی الاقل یعنی استحقاقاً، یله
استصحاب به ما میگوید که فابن علی الاقل برای این که نمی دانم آوردم یا نه؟ قاعده
استصحاب می گوید نیاوردی اما این نصوصی که گفتم فتاوایی که گفتم همه همه حکومت
دارد بر این استصحاب ولو روایت فابن علی الاقل موافق با آن استصحاب است اما این
روایت را هم یا حمل بر استحباب می کنیم یا طرد می کنیم در مقابل بیش از 20 روایت
در مقابل همه فتاوای فقهاء قدیماً و حدیثاً .
در نماز جعفر
اگر یادش برود سبحان الله و الحمدالله و لا اله الا الله و الله اکبر را بگوید
واجب باشد در رکوع دو برابر بگوید، ایشان می گویند من چنین چیزی یادم نیست، اگر هم
باشد استحباب است، و اما این که لازم باشد مسلم لازم نیست الا این که راستی بخواهد
آن 300 مرتبه سبحان الله و الحمدالله و لا اله الا الله و الله اکبر را بگوید می
تواند توی رکوع بگوید می تواند هم بعد از نماز بگوید چنانچه نماز جعفر این جوری هم
نقل شده که توی نماز سبحان الله و الحمدالله و لا اله الا الله و الله اکبر را
متفرق بکند و هر رکعتی 75 تا تا بشود 300 تا اما روایت صحیح السند هم دارد، که عمل
بکنید این کار را، می فرمایند: 4 رکعت نماز بخوان به نام جعفر صلاه جعفر بعد 300
مرتبه سبحان الله و الحمدالله و لا اله الا الله و الله اکبر را توی راه بگو تا
تمام بشود خارج از نماز بگو این هم صلاه جعفر است نماز جعفر است و خوب است و حتی
بعضی از بزرگان گفته اند نماز جعفر اصلاً 4 رکعت است دیگر ان مابقی اذکار مستحبه
است مثل قنوت است مستحب در مستحب است می خواهی بگو می خواهی نگو، در نماز اول ماه
هم این را بعضی از آقایان فرموده اند من هم عقیده ام همین است که نماز اول ماه این
جوری است که 30 تا قل هو الله احد در رکعت اول 30 تا انا انزلناه در رکعت دوم این
مستحب در مستحب است آن که مستحب است دو رکعت نماز است مثل نماز صبح، اول ماه، این
عمده است لذا این کار را حتماً بکنید آن وقت آن 30 تا قل هو الله احد و 30 تا انا
انزلناه را میخواهی بخوان می خواهی نخوان می خواهی توی نماز بخوان می خواهی متفرق
کن، بعد از نماز بخوان مثل نماز جعفر طیار، می خواهی توی نماز متفرق بگو
می خواهی بعد
از نماز 300 تا سبحان الله و الحمدالله و لا اله الا الله و الله اکبر بگو به قول
بزرگان هر چه پول بدهی آش می خوری در باب مستحبات یا مثلاً زیارت عاشورای این جوری
است آمد خدمت امام صادق سلام الله علیه گفت روز عاشور چه کنم؟ فرمودند: یک توجه
خاصی به قبر امام حسین(علیهالسّلام) بگو السلام علیک یا ابا عبدالله السلام علیک
و رحمه الله و برکاته گفت یابن رسول الله مفصل بخوانم چه؟ زیارت عاشورا را یادش
دادند علقمه گفت مفصل تر بخوانم چه؟ دعای علقمه را یادش دادند معنایش این است که
در روز عاشورا زیارت امام حسین(علیهالسّلام) چه از دور چه از نزدیک به هر اندازه
که دلت می خواهد به هر اندازه که السلام علیک و رحمه الله و برکاته ، اگر بیشتر می
خواهی بیشتر سلام بده به شهداء هم سلام بده به اولادش هم سلام بده اگر بیشتر می
خواهی مثلاً زیارت وارث بخوان اگر بیشتر می خواهی زیارت عاشورا بدون 100 لعن و 100
سلام، یک لعن و یک سلام بخوان اگر بیشتر می خواهی 100 لعن و 100 سلام بخوان اگر
نمی توانی 100 لعن و 100 سلام توی نماز، 100 لعن و 100 سلام را بعد بخوان، توی راه
بخوان اگر هم مرد کاری و لذت از این چیزها می بری دیگر یک توجه مثلاً توی بیابان
روی پشت بام کسی نباشد توجه تو را چیزی جلب نکند 6 رکعت نماز و آن زیارت عاشورا که
از قدسیات است بعدش هم 100 لعن و 100 سلام بعد هم زیارت علقمه.
یک چیزی که
توجه به هم به شما همین است ما قانون تسامح در مستحبات را به خوبی می توانیم به
دست بیاوریم این را باید بزرگان گفته باشند نگفته اند اما این حرف هایی که من زدم
می توانم نسبت بدهم به همه بزرگان من تماس با بزرگان هم داشته ام این حرف من را
بزرگان همه قبول دارندو
همین زیارت
عاشورای این جوری که گفتم بزرگان نظیر امام و مرحوم آقای حجت و مرحوم آقای زنجانی
و مرحوم آقای خوانساری، خوانساریین این ها همه این جوری که من گفتم قبول دارند که
آدم وقتی برود توی سیره بزرگان تو روش و گفتار این ها چه قدماء چه متأخرین یک
قانون می تواند به دست بیاورد قانون تسامح در مستحبات ، نظیر قانون تسامح در ادله
سنن، زیارت عاشورا سند می خواهد یا نه؟ نه همین مقدار که روایت شده توی مفاتیح
نوشته شده مستحب است انسان بخواند همان ثوابی که گفته اند خدا همان ثواب را می دهد
به آن می گویند قانون تسامح در ادله سنن که ما عقیده داریم آن روایات ضعیف سند
درست میکنیم از همین جهت ما مدعی هستیم این مفاتیح محدث قمی همه همه سند دار است
اما با قانون تسامح در ادله سنن، به عبارت دیگر نگویید سند دار است بگویید معتبر
است، آن چه در مفاتیح است معتبر است، معتبر به چه قاعده ؟ به قاعده این که در
قانون تسامح در ادله سنن می گوید آقا در مستحبات سند نمی خواهید حالا یا رجایا
استحباب که ماقائل به استحبابیم، معمولاً می گویند، رجاء همین مقدار که بخوانی
برای ثواب بخوانی شاید از آنها صادر شده کفایت می کند، خب قانون تسامح در ادله سنن
را همه آنها فرموده اند مثل این که خودش را آورده ند اسمش را نیاورده اند تسامح در
مستحبات، به عبارت دیگر هر چه پول بدهی آش می خوری به هر اندازه کار بکنی به همان
اندازه پذیرفته می شود و این جمله مال حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) راجع به
زیارت عاشورا می فرمودند که روایت صحیح السند هم هست آمد خدمت امام صادق سلام الله
علیه گفت یابن رسول الله صلی الله علیه و آله می خواهم روز عاشورا اظهار ارادت کنم
به امام حسین(علیهالسّلام) فرمودند یک توجه، السلام علیک یا ابا عبدالله، السلام
علیک و رحمه الله و برکاته این زیارت عاشورا، گفت یابن رسول الله صلی الله علیه و
آله بیش از این زیارت عاشورا را یادش دادند، علقمه آمد گفت بیش از این دعای علقمه
را یادش دادند لذا هرچه پول می دهی آش می خوری هر چ کار بکنی در مستحبات همان
اندازه ثواب دارد، ثواب ها همه همه ثواب تفضلی است این ثواب ها هیچ کدام ثواب های
استحقاقی نیست ثواب استحقاقی خیلی کم است در مستحبات، همه تفضلی است به قول حضرت
امام (رضوان الله تعالی علیه) همه برای این است که دانه بریزند کبوتر بگیرند مثلاً
راجع به زیارت ابی عبدالله الحسین علیه السلام هر قدمی یک حج ویک عمره تا رسید به
90 حج و 90 عمره مسلم این ثواب را میدهند اما این ثواب استحقاقی نیست برای این
است که مردم رغبت به اهل بیت علیهم السلام پیدا بکنند دل بپرد برای حسین علیه
السلام که کم کم راستی عمل هم صد در صد بخورد به ولایت لذا این مستحبات همه همه
ثواب هایش تفضلی است جعلش هم تفضلی است یعنی این نماز شب را گفته اند برای این که
انسان توی نماز شب به مقام عالی برسد یا ایها المزمل قم اللیل الا قلیلا نصفه او
انقص منه قلیلا انسان یک شب بیداری در آن شب بیداری به قول امام یازدهم به مقام
قرب الهی بتواند با آن کشتی نماز شب سیر و سلوک بکند لذا این لاشک فی النافله
روایت داریم روایت خیلی فراوان همه فقهاء چه قدیماً چه حدیثاً فرموده اند اختلاف
هم نداریم دیگر اگر هم اختلافی هم باشد مثل همین آقای بجنوردی که هفت هشت ده صفحه
این جا ان قلت قلت می کند همه ان قلت قلت طلبگی است والا یک نفر ما نداریم از
متأخرین، از متأخر متأخرین که بگوید شک در نافله، سهو در نافله این موجب فساد است
اگر شک یک و دو کرد باید ولش بکند مثل این که نماز واجب را ول کند این را هم ول
کند، یا اگر سهو کرد باید بعد سجده سهو به جا بیاورد و احدی نگفته است روایات هم
فراوان است، اما این جا مرادم است که انسان می تواند یک دو تا قاعده را هم تطبیق
بکند بر این حرف، یکی قانون تسامح در مستحبات وقتی انسان برود توی مستحبات می بنید
تسامح شده یکی هم قانون تسامح در ادله سنن یعنی باز هم مستحبات انسان می بیند که
می گوید که این مستحب را به هر اندازه که می توانی انجام بده کفایت می کند، لذا
مثل همین مستحبی که ایشان می گویند ببینید، در نماز شب می گوید 11 رکعت، اگر حالش
را نداری آن سه رکعت، اگر نه یک چهار رکعت، اگر نه آن 11 رکعت را دو رکعت را یک
رکعت یک رکعت، یک رکعت نماز بخوان به جای دو رکعت، و این ها یک چیزهایی است که آدم
می فهمد وقتی که برود در روایات ما برود در مستحبات می فهمد این که خدای میخواهد
به ما بهشت بدهد مقام قرب بدهد دیگر هر که به هر اندازه می تواند هر که به هر
اندازه می شود، خوددرآوردی نباشد بدعت نباشد اما یک چیزی که فقهاء فرموده باشند
آدم می تواند به دست بیاورد این که لاشک فی النافله لاسهو فی النافله فاذا شککت یا
فاذا سهوت فلیس علیک شیئ، لذا همین نماز غفلیه را می تواند دو رکعت نماز بخواند به
جای نماز غفلیه، چنانچه می تواند آن چهار رکعت نماز نافله بخواند یک کدامش را به
صورت غفلیه بخواند پروردگار عالم هم ثواب نماز غفلیه به او می دهد هم ثواب آن را،
کما این که روایت داریم روایت صحیح السند می فرماید که نماز جعفر را توی نافله
بخوان یعنی مثلاً 1 رکعت نافله ظهر است 4 رکعتش را نماز جعفر بخوان چهار رکعتش را
هم نافله بخوان حالا نماز مغرب را چهار رکعت بخواند 6 رکعت حساب بکند یعنی 4 رکعت
نافله اما یک نافله هایش را به صورت نماز غفلیه بخواند همه این ها هم روایت داریم
هم فتوی داریم و هم روایاتش خیلی شیرین است هم فتاوایش خیلی شیرین است
و صلی الله
علی محمد و آل محمد