جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر


 
  • پیام به یادوارۀ شهدای گمنام جامعۀ اطلاعاتی استان اصفهان
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)

  • -->

    عنوان درس: درباره غدیر
    موضوع درس:
    شماره درس: 451
    تاريخ درس: ۱۳۸۹/۹/۳

    متن درس:

    اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.

     

    بحث ما باشد برای بعد انشاء الله.

    امروز یک مقداری درباره غدیر خم این عیدی که بهتر از این عید در اسلام نداریم صحبت کنیم و امیدوارم که نتیجه اخلاقی هم داشته باشد و ما از آن نتیجه اخلاقی استفاده کامل کنیم.

    در این که قضیه غدیر خم واقع شده است یک ضرورت است، یک کسی بگوید غدیر خم نداریم، در این که پیامبر اکرم امیرالمؤمنین علیه السلام را در مقابل اقلاً 30 هزار، از 120 هزار نوشته‌اند تا 30 هزار، سر دست بلند کردند و گفتند هم این علی، و این جمله (من کنت مولاه فهذا علی مولاه اللهم و ال من والاه و عاد من عاداه وانصر من نصره واخذل من خذله) یک ضرورت است مثل نماز که یک ضرورت است این هم یک ضرورت است.

    در این که همه این‌ها بیعت کردند با امیرالمؤمنین آن هم در دو سه روز در آن بیابان بی آب و علف پیامبر اکرم مردم را نگه داشت برای بیعت هم مرد و هم زن بیعت کردند بخ بخ لک یا امیرالمؤمنین این هم یک ضرورت است، (اصبحت مولا کل مؤمن و مؤمنه) این‌ها یک چیزهایی است که احدی منکر قضیه نشده است.

    بله قطع نظر از این حرف من مثل مرحوم صاحب الغدیر این 10،12 جلد کتابش مربوط به همین است لذا اسمش را گذاشته الغدیر و جلد اولش مربوط به سندهاست، می‌دانید الغدیر سند از شیعه یا ندارد یا کم دارد، مرحوم آیت الله امینی نمی‌خواسته برای شیعه حرف بزند می‌خواسته برای سنی حرف بزند لذا جلد اول الغدیر همه از کتاب‌های خیلی معتبر یعنی صحاح سته سنن سته این‌ها پیش عامه خیلی اهمیت دارد حتی به جای ما شیعه‌ها که صبح به صبح قرآن می‌خوانیم این‌ها بعضی از این کتاب‌ها مخصوصاً صحیح بخاری می‌خوانند، یعنی قطع نظر از این ضرورتی که من عرض می‌کنم باز یک ضروری تاریخی است و خصوصیاتش را هم بگذاریم کنار که خیلی از خصوصیاتش هم آن هم یک ضرورت تاریخی است یک ضرورت سیره‌ای عقلائی، سیره اجتماعی، ولی کار به خصوصیت فعلاً نداریم، لذا این کار را پیامبر اکرم کردند خب قاعده این که هر چه بگویند با وحی می‌گویند از طرف خداست حالا این ضرورت تاریخی ضرورت روایی نداریم اما خیلی از شیعیان خیلی از سنی‌ها نوشته‌اند که پیامبر اکرم فرمودند که این جبرئیل است هر چه دارم می‌گویم از طرف خدا جبرئیل دارد به من وحی می‌کند این کار هم که کردم از طرف خدا جبرئیل این جا دارد امر می‌کند خب بالاخره امیرالمؤمنین منصوب شدند به خلافت.

    از نظر بسیاری از عامه و یک اتفاق از شیعه این که این کار پیامبر اکرم این دفعه آخر و اول نبود همان روز اول امیرالمؤمنین را منصوب به خلافت کرد در هر فرصتی این کار را می‌کرد مثلا سیره حلبی، سیره ابن هشام، این شرح نهج‌البلاغه ابن ابی الحدید این‌ها که خیلی مهم است پیش سنی و شیعه همین‌ها نقل می‌کنند وقتی که (انذر عشیرتک الاقربین) نازل شد همان دفعه اول که پیامبر اکرم اظهار کرد من پیامبرم یک شامی پخت حتی سیره حلبی می‌گوید شیر برنج بود سران قوم را 40 نفر دعوت کرد بعد از شام پاشد فرمودند اگر من بتوانم بگویم الان یک لشکر مجهری دارد حمله می‌کند قبول می‌کنید همه گفتند بله تو هم عاقلی تو هم امینی تو هم صادق، این دیگر یک چیز مشهوری بوده یک چیز مسلمی بوده که پیامبر اکرم هم عاقل بوده هم طرف مشورت همه بوده هم امین بوده هم صادق، لذا همه گفتند بله فرمودند اگر چنین است بدانید می‌خواهید آقای دنیا و آخرت باشیند؟ بگویید لا اله الا الله، خب احدی نگفت به غیر امیرالمؤمنین که یک بچه 12،13 ساله بود، نوجوان، پاشد اقرار کرد فرمودند بنشین، دو دفعه پیامبر اکرم همین را تکرار کردند اگر می‌خواهید آقای دنیا و آخرت بشوید بگویید لا اله الا الله، احدی نگفت سر به زیر جواب نفی نمی‌دادند جواب اثبات هم نمی‌دادند، عرب‌ها معمولاً وقتی این جورها باشد شلوغش می‌کنند شلوغش هم نکردند باز دفعه سوم پیامبر تکرار کرد احدی جوابش را جز امیرالمؤمنین، حالا این‌ جا مرادم است این‌ها خیلی از این‌ها مخصوصاً کتاب‌هایی که معتبر پیش این‌هاست سیره حلبی، سیره ابن هشام شرح ابن ابی الحدید معتزلی، کامل ابن اثیر این‌ها همه می‌گویند که پیامبر اکرم فرمودند این بعد از من امام مردم است این بعد از من خلیفه من است این بعد از من وصی من است که از مجلس که بیرون می‌آمدند مسخره می‌کردند ابی طالب را می‌گفتند چه نشسته‌ای که پسر برادرت شاه شد و پسرت هم وزیرش شد، این کلمه وزیر هم توی کلمات پیامبر بود، خب این‌ها یک چیزهای مسلم در تاریخ است یک چیزهای ضروری است در تاریخ اسلام، آن کسانی هم که تمدن اسلام نوشته‌اند مثل جرجی زیدان‌ها که خیلی هم هستند ارمنی‌ها، یهودی‌ها این‌ها هم یک چیز مسلم است پیش این‌ها که مسلمان‌ها عید غدیر دارند و عید غدیرشان برای این است که پیامبر اکرم همه را جمع کرد یک جا توی آن هوای گرم سه روز هم نگه داشت برای بیعت و گفت من کنت مولاه فهذا علی مولاه که سنی‌ها باز احقاق الحق دارد الغدیر دارد جایی دیگر، اما سنی‌ها این‌ها هم خیلی از این‌ها می‌خواهند تعریف عمر را بکنند می‌گویند اول کسی که بیعت کرد عمر بود (بخ بخ لک یا ابا الحسن اصبحت مولا کل مؤمن و مؤمنه) که بعضی کلمه امیرالمؤمنین را دارد بعضی ندارد.

    خب حالا در این باره لازم نیست حرف بزنیم راجع به خصوصیات هم لازم نیست حرف بزنیم تا کسی بگوید این خصوصیت سند ندارد سندش ضعیف است یا همه ننوشته‌اند یا نوشته‌اند اختلاف دارد روی این‌ها هم ما حرف نمی‌زنیم، نباید هم حرف بزنیم، روی کل قضیه یک ضرورت تاریخی مثل وجوب نماز، یک ضرورت روایی مثل وجوب نماز.

    حالا حرف این است دو ماه از قضیه بیشتر طول نکشید 18 ذی‌الحجه پیامبر اکرم این کار را کردند 28 صفر پیامبر اکرم از دنیا رفتند، ناگهان همه رفتند (ارتد الناس بعد رسول الله الا ثلاث) این چه شد؟ چه جوری می‌شود؟ این مسلمان‌هایی که 84 جنگ را پشت سر گذاشتند این قدر جدی بودند راجع به پیامبر اکرم چه جوری رفتند؟ حالا این ارتدالناس بعد رسول الله الا ثلاث را اگر کسی اشکال هم بکند مرحوم کاشف الغطاء این مرد بزرگ آشیخ محمد حسین یک کتابی نوشته راجع به شیعه، اصل الشیعه در آن جا نوشته نه بابا سه نفر نه، 114 نفر مخالفت کردند مردهایشان مثل ابی ذر و سلمان و مقداد و زن‌هایشان مثل فضه و ام سلمه و 114 تا، و این مرحوم کاشف الغطا می‌فرمایند که شیعه در زمان پیامبر اکرم در زبان پیامبر اکرم خیلی بود (یا علی انت و شیعتک هم الفائزون یا علی انت و شیعتک هم الغالبون) و آیه را می‌خواندند الا ان حزب الله هم الغالبون الا ان حزب الله هم المغلحون، مرحوم کاشف الغطاء می‌گوید که این شیعه‌گری در زمان پیامبر بود اما تشکل نبود اما بعد از پیامبر تشکل پیدا کرد لذا شیعه‌گری از کی پیدا شد؟ گفتنش از زمان پیامبر اکرم مشهور هم بود در زمان اصحاب همه همه همان که دو سه هزار روایت سنی‌ها مخصوصاً راجع به مهدی روحی فداه دارند دیگر خواه ناخواه راجع به مهدی روحی فداه که داشته باشند راجع به اصل الشیعه دارند ولی تشکل این شیعه کی؟ بلافاصله بعد از سقیفه بنی ساعده، اما 120 هزار نفر رفتند، آن که می‌گوید ارتد الناس بعد رسول الله الا ثلاث، این هم که مرحوم کاشف الغطاء می‌گوید خب می‌شود 114 نفر، با چه زجرهایی تا این جا آمده، چه قتل عام‌هایی روی این شیعه شده چه زندان‌ها چه شکنجه‌ها اما بالاخره الحمدلله در زیر لای و گل این ایرانی توانست شیعه گری را پیدا کند بالاخره از نظر قرآن هم به دست همین ایرانی به رهبری مهدی روحی فداه پرچم اسلام روی کره زمین افراشته خواهد شد.

    حالا بحث ما این است چه جوری شد همه رفتند؟ این یک بحث.

    یک بحث هم چه جوری است که این‌ها همه توی کتاب‌ها می‌نویسند اما باز هم سنی هستند خب این‌ها علماء هستند نمی‌شود بگوییم عالم نیستند این‌ها فهمیده هستند نمی‌شود بگوییم همه این‌ها از فسقه فجره، این‌ها را که نمی‌شود انسان بگوید، چه جور می‌شود این همه کتاب علیه شیعه این سنی‌ها نوشته‌اند؟ همیشه هم با شیعه این دشمنی را دارند الان هم مکه مدینه ببینید چه اوضاعی است علیه این شیعه مظلوم، این شیعه اگر بگوید یا رسول الله توی سرش می‌زنند می‌گیرند زندان شکنجه چه اوضاع، یا فاطمه الزهرا، ببوسد در خانه فاطمه زهرا را اگر بتوانند می‌کشند اما خودشان چه جور است این حدیث غدیر خم را این‌ها چه می‌گویند؟ این ضرورت را این‌ها چه می‌گویند؟

    خب دو سه تا مطلب گفته شده هم از سقیفه بنی ساعده گفته شده مخصوصاً عمر خیلی اصرار روی این حرف دارد، دو سه تا حرف دارند این‌ها.

    یک می‌گویند پیامبر اشتباه کرد و اسمش را می‌گذارند مصالح مرسله، این مصالح مرسله یعنی ابن عباس می‌گوید رفتم پیش عمر دیدم خرما می‌خورد به من گفت بیا خرما بخور این را سنی‌ها نقل می‌کنند و بالاخره خرمایش را خورد و آبش را خورد و می‌خواست با من مزاح بکند گفت این پسر برادر تو هنوز ادعای خلافت هم دارد؟ گفتم خب بله، شما می‌دانید حقش است، گفت بله درست است حقش است اما ما مصلحت دیدیم که چنین نباشد لذا چون مصلحت چنین دیدیم دیگر آن مصلحت ما مقدم بر حرف پیامبر اکرم حالا بعضی‌هایشان می‌گویند پیامبر اشتباه کرد بعضی‌ها این جرأت را ندارند نمی‌گوید اشتباه کرد می‌گوید مصلحت جلو آمد اسمش را می‌گذارند مصالح مرسله، انسان عقل را بکار بیندازد می‌تواند این جور بگوید؟ یعنی خدا، پیامبر، کتاب همه همه اشتباه کردند، کی درست گفت؟ آن سقیفه بنی ساعده 5 نفرند، اصلاً 5 تا رأی، این‌ها اجماع که می‌گویند این دروغ است، 5 تا رأی بوده، 5 تا رأی اما به زور تحمیل بر مردم، با 5 تا رأی سقیفه بنی ساعده درست بشود امیرالمؤمنین عقب برود حالا مصلحت تامه ملزمه اقتضا کند امیرالمؤمنین خانه نشین باشد این یک حرف این‌هاست حرف عمده این‌ها هم همین است که پیامبر اشتباه کرد یا این که نگویند هم پیامبر اشتباه کرد می‌گویند که مصالح مرسله.

    بعضی‌ها مثل غزالی‌ها و خیلی گفته‌اند که بله اما اجماع توی مسئله هست، اجماع دیگر مقدم بر همه چیز، اجماع چیست؟ سقیفه بنی ساعده، سقیفه بنی ساعده چند نفر بودند؟ 10، 20 نفر، این 10، 20 نفر همه آنها رأی دادند؟ نه، اختلاف در میان آنها افتاد 5 تا رأی دادند بالاخره آن 5 تا رأی توانست ببرد می‌گوییم پس کدام اجماع؟ می‌گوید که اجماع را برای ما نقل کردند دیگر اجماع منقول است حجت است این حرف‌ها را دیگر نزن، این‌ هم حرف دومشان.

    حرف سومشان این که گفته‌اند اصلاً پیامبر اکرم علی را منصوب به خلافت نکرد گفت (من کنت مولاه فهذا علی مولاه) یعنی‌ای مردم علی را دوست داشته باشید، حالا می‌شود یک عاقلی در حالی که (ما اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی) توی قرآن است یک عاقلی همه مردم را جمع کند اول بگوید ای مردم، به خواص بگوید حج آخر است به عوام بگوید باید بیایید همه باید بیایید مکه، همه را کشاند مکه، بعد هم همه را کشاند توی آن بیابان بی آب و علف دو سه روز هم معطل کرد بیعت هم گرفت، گفت ای مردم علی را دوست داشته باشید، آن عقل کل این جور می‌کند؟ اصلاً یک آدم که ادبیت داشته باشد می‌تواند این من کنت مولاه فهذا علی مولاه را این جور معنا کند بگوید علی را دوست داشته باشید؟

    ما بیش از این سه تا دلیل پیدا نکردیم برای این‌ها که غدیر خم را منکرند و علی را خانه نشین کردند.

     حالا یک چیز اخلاقی بالاتر از این و آن این است که اگر انسان عقلش راهنمایش نباشد احساسات او را می‌برد، می‌برد، یعنی دو ماه از قضیه گذشته چون صرفیین چنین کردند ما هم می‌کنیم (انا وجدنا آبائنا علی امه و انا علی آثار هم لمقتدون)، پیامبر اکرم، همه انبیاء می‌گفتند بت نپرستید گفتند دیگران کردند ما هم می‌کنیم اباء و اجداد ما کردند تقلید کورکورانه و انسان تقلید کورکورانه نداشته باشد خیلی مرد است یک کسی بتواند تقلید کورکورانه نداشته باشد، یک مثال برایتان بزنم ببینید چه جور نمی‌شود، یک حوض آب این خیلی کثیف است یک استکان آب زلال تا این استکان را بریزید توی این حوض رنگ حوض را به خود می‌گیرد حالا یک استکان پیدا بشود بگوید من رنگ حوض را که نمی‌گیرم نمی‌گیرم حوض را به رنگ خودم در می‌آورم خب یک معجزه می‌خواهد دیگر، یک عقل حسابی می‌خواهد یک درایت می‌خواهد یک مبارزه می‌خواهد والا تقلید کورکورانه انسان را می‌برد، می‌برد.

      مر مرا تقلیدشان بر باد داد 

                                               ای دو صد لعنت بر این تقلید باد

    و این طلبه و غیر طلبه، دهاتی و شهری این‌ها ندارد، دلیلش هم این حدیث غدیر خم و سقیفه بنی ساعده 114 نفر به قول کاشف الغطاء پیدا می‌شود از عقلاء و الا وقتی احساساتی شد دیگر احساسات او را می‌برد، به آن می‌گویند تقلید کورکورانه به آن می‌گویند تعصب، به آن می‌گویند لجاجت به آن می‌گویند عناد و از چیزهایی که قرآن روی آن خیلی پافشاری دارد همین است تقلید نه، لذا بزرگان منقسم می‌کنند پیروی کردن از دیگران را می‌گویند منقسم می‌شود به چند قسم.

    یک قسمت تقلید فهمیده مثل مراجعه کردن مردم به مرجع تقلید، مراجعه کردن مردم به دکتر متخصص در مرضشان، مراجعه کردن مردم به کارشناس در چیزی که شک دارند خب می‌گویند این تقلید است چاره‌ای نیست جز تقلید این را می‌گویند تقلید عاقلانه.

     اما گاهی تقلید کورکورانه است یعنی حرف دیگران را قبول می‌کند تابع دیگران می‌شود بدون دلیل، فکر دلیلش را نمی‌کند همیشه اجتماع چنین بوده است دیگر فرق بین حدیث غدیر خم و امثال این‌ها هم ندارد اگر تقلید کورکورانه شد انسان را به این جاها می‌رساند و این بوده، و ما باید مواظب باشیم توی زندگی تقلید کورکورانه نداشته باشیم در آداب و رسوم اجتماعی، اما روانشناس‌ها می‌گویند که بعضی اوقات تقلید نیست منابحه و معاکات است و می‌گویند عموم مردم این جوری هستند تقلید با توجه است تقلید می‌کند با توجه یعنی قول اکثریت را می‌گیرد با توجه، اما منابحه و محاکات این است، نوی آوردن است مثال می‌زنند توی حیوان‌ها می‌گویند که یک گله گوسفند دارد می‌رود خب این‌ها یک تیری در وسط این کوچه این گوسفندهای اول می‌جهند آن طرف آهسته آهسته این تیر را بردار دیگر گوسفندهای بعدی در حالی که تیر در وسط نیست همان جا که می‌رسند می‌جهند آن صرفیین چنین کردند ما هم می‌کنیم، می‌گویند بعضی اوقات منابحه و محاکات است و در میان مردم این منابحه و محاکات زیاد است، معلوم است جهنم است همان آن اولی و هم آن دومی، پس چه باید باشد تنبه، عقل، در درون ما سه تا پیامبر است فطرت ما، عقل ما، وجدان اخلاقی ما مؤید 124 هزار پیامبر است آن 124 هزار پیامبر با اوصیایشان رفتند، مهدی روحی فداه مانده آن هم پشت پرده غیبت اما این سه تا پیامبر در درون ما از اول تمیز ما تا بمیریم هستند اگر ما متابعت از عقل و وجدان اخلاقی و فطرت بکنیم حتماً رستگاریم اگر نه دچار می‌شویم یا به منابحه و محاکات یا به تقلید و هر دو به قول قرآن معلوم است جهنم است و انسان وقتی که برود توی کتاب‌های سنی‌ها وقتی مباحثه کند با این‌ها می‌بیند که همین جمله، آقا اجماع هست، می‌گفت با یکی از علمای سنی صحبت می‌کردم گیر افتاد گفت آقا این‌ها چیست می‌گویی؟ اجماع هست توی مسئله و اجماع هم خطا ندارد پس سنی‌گری درست است در حالی که نمی‌گوید غدیر خم نیست اما بدتر از آن، ای کاش می‌گفتند اصلاً غدیر خمی نیست، بهتر بود تا این که بگویند پیامبر اکرم، یک دیوانه این کار را نمی‌کند، مردم را جمع کند سر دست امیرالمؤمنین را بلند کند بگوید ای مردم این را دوستش داشته باشید، این‌ها همه برمی‌گردد به بی‌فکری به لجاجت به تقلید کورکورانه و الحمدلله باید خیلی دعا کنیم به آباء و اجدادمان آنها زحمتش را کشیدند شیعه گریش مال ما شد والا اگر زحمتش را نکشیده بودند معلوم نبود ما چکاره بودیم لذا این درّ گران بهای تشیع که از آباء و اجداد ما به ما رسیده با آن زحمت‌ها باید خیلی به آنها دعا بکنیم خیلی شکر بکنیم، الحمدلله نمی‌شود یک ایراد کوچولوی ریشه‌ای به شیعه گرفت، محکم مستحکم، فولا دین، هر چه می‌گوید فولا دین است حتی در فقهمان درجاتش عالی عالی‌تر استاد بزرگوار ما آقای بروجردی بعضی اوقات یک آهی هم می‌کشید می‌فرمودند خب مثل شیعه 30 هزار روایت دارد و این روایت‌ها را هم ائمه طاهرین می‌گویند از خودمان نه، از خدا، می‌گوید پدرم گفته، پدرم پدرش گفته، امیرالمؤمنین گفته، پیامبر گفته، جبرئیل گفته، خدا گفته ما 30 هزار روایت این جوری داریم اما سنی چه؟ 600 تا روایت توی فقه، صحاح سته دارد سنن سته دارد اما 90 درصد این روایت اصلاً به پیامبر نمی‌خورد به امام نمی‌رسد ابوهریره گفته، کعب الاحبار گفته و می‌گویند این روایت کعب الاحبار مثل این است که خدا گفته باشد، 600 تا روایت در فقه دارند 600 تا روایت این جوری که گفتم به قول آقای بروجردی یک ثلثش از کعب الاحبارها و ابی هریره ها و یک ثلثش از عایشه خانم‌ها و دیگر یک ثلثش متفرق از دیگران.

    لذا این راجع به فقهمان، راجع به اعتقاداتمان هم ما عید اکبر داریم خم غدیر داریم این اوضاع پیامبر اکرم راجع به علی علیه السلام داریم، نه، خود این سنی‌ها هم اقلاً خیلی‌ها که می‌گویند دو ثلث، همین سنی‌ها ندیدم کسی منکر بشود 300 آیه در قرآن راجع به امیرالمؤمنین علی علیه السلام است حالا یکی را برای عمر درست بکنند خب نمی‌شود دیگر، نه گفته‌اند و نه شده است، اما امام ما اقلاً 300 آیه در قرآن راجع به این است حالا یکی آیه (الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا) خدایا شکر می‌کنیم ترا تشکر می‌کنیم از آن کسانی که زحمت کشیدند این درّ گران بها را از زیر لای، از یر گل‌ها لجن‌های ظلم بنی‌امیه و بنی العباس این درّ را پیدا کردند و به ما دادند.

    خدایا شکر می‌کنیم ترا، خدایا تشکر می‌کنیم آن افراد آباء و اجداد خودمان را خدایا توفیق امام شناسی که هر چه کار کنیم جا دارد به همه مخصوصاً به ما طلبه‌ها عنایت بفرما.

                                                                                                                                   و صلی الله علی محمد و آل محمد

     

     

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365