جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر


 
  • پیام به یادوارۀ شهدای گمنام جامعۀ اطلاعاتی استان اصفهان
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)

  • -->

    عنوان درس: خلوص
    موضوع درس:
    شماره درس: 389
    تاريخ درس: ۱۳۸۷/۱۱/۹

    متن درس:

    اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی

     

    بحث درباره‌ این کلمه مقدس خلوص است استاد بزرگوار ما حضرت امام مقید بودند در سال چندین مرتبه یک فرصتی بدست بیاورند و این خلوص را برای ما تأکید کنند معمولاً هم کم می‌شد که این آیه مبارک را نخوانند (قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی ثم تتفکروا) که معلوم می‌شود این را من گفتم ایشان نگفتند معلوم می‌شود ما طلبه‌ها کار ما متوقف برای خلوص است و الا انحراف زیاد پیدا می‌شود لذا این کلمه مقدس به هر که بخورد به هرچه بخورد فوق‌العاده ارزش پیدا می‌کند البته مشکل است در امتحان‌ها انسان قبول نمی‌شود.

    اما بالاخره اگر نتواند ولا به بعضی از اعمالش این رنگ را بدهد از نظر اینکه آن کارش پر برکت شود اشکالی نیست یک دفعه کار به اندازه‌ای پر برکت می‌شود که کتاب این 300 -200 سال چکش در حوزه‌ها می‌شود به قول حضرت امام این صاحب جواهر کرامت کرده است من عقیده دارم اگر آن خلوص نبود نمی‌توانست آن کار را تمام بکند تنهایی یک دوره فقه جواهری که حوزه‌ها روی این جواهر می‌گردد در حالی که ویرایش نکرده است عبارت مشکل است تند تند نوشتند تا این کار زود تمام شود اما آن رنگ این کتاب را جواهر کرده است چکشی برای مراجع تقلید کرده است به قول حضرت امام بار‌ها حتی به آنجا رسید که در این منشور سیاسی الهی وصیت نامه هم نوشتند که من صلاح نمی‌دانم که حوزه‌ها از فقه جواهری تجاوز بکنند و چنین است تا خلوص نباشد تا ایثار و گذشت و فداکاری و تلاش و کوشش نباشد نمی‌شود بعضی اوقات مثل فرائد شیخ انصاری یک دوره اصول نوشته شده است اسم آن هم فرائد گذاشته شده است اما شاید هم عبارت بهتر باشد از شیخ هم استفاده کرده است اما بالاخره این فرائد که دائره‌المعارف در اصول است آن خلوص مرحوم شیخ نمی‌گذارد عوض شود ما تصدیق هم می‌کنیم برنامه‌ها ناقص است این برنامه‌ها را باید درست کرد اما آدم می‌بیند آن خلوص مرحوم انصاری نمی‌گذارد نمی‌شود ریاست و پول و چیز دیگری نمی‌خواسته است تا این کتاب را بنویسد فقط برای خدمت به فقه، شیخ بوده است.

    استاد بزرگوار ما آقای بروجردی این شیخ طوسی اگر بخواهند عمر خود را تقسیم کند به هر مسئله‌ای یک دقیقه هم نمی‌رسد در مورد همه چیز کتاب نوشته است تفسیر، دعا، فقه و اصول و رجال و بالاخره در احکام اسلام همه چیز آن هم پایه‌دار دارد اما به آنجا می‌رسد که اصول اربعه پیدا می‌کنیم 2 تای آن از ایشان است تهذیب، استبصار و این‌ها معلوم است که در خفقان عجیبی بوده است کتابخانه او را آتش زدند و محله را قتل عام کردند ایشان فرار کردند ولی به نجف رسید حوزه نجف را در همان خفقان تأسیس کرد معلوم است (و کان حقاً علینا نصر المؤمنین) خدا باید این را کمک بکند و کمک به این می‌رسد که عمر پر برکت شود هزار سال حوزه نجف، آن همه افتخار برای تشیع بشود یک نفر، یک مشهدی اما یک مخلص به مقام مخلص رسیده است کار او حوزه باشد نجف می‌شود اگر هم کار او کتاب، روایات باشد تهذیب و استبصار می‌شود اگر فقه باشد مبسوط می‌شود اگر اصول باشد عده می‌شود اگر رجال باشد فهرست می‌شود عجیب است یک نفر 63 سال هم عمر کرده است و این 63 سال عمر اما این همه برکت است برای چه چیز است؟ خلوص قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی این‌ها هستند که کار آنها، عمر آنها، زندگی آنها مبارک و پر برکت می‌شود زندگی این‌ها خیلی ساده اما خیلی با نشاط بوده است زن و بچه هم توقع نداشتند البته این‌ها کارهای خدا است خودش هم به آنجا رسیده بود که ساده زیستی برای او یک امتیاز بود این از نظر زندگی او، (ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا) این همه محبت از کجا پیدا شده است؟

    لذا ما محبت اجتماعی بخواهیم اگر بخواهیم کار ما پر برکت باشد همه‌ این‌ها خلوص می‌خواهد سیر و سلوکی‌ها هم به این خیلی اهمیت می‌دهند معمولاً سیر و سلوکی‌ها دستورها می‌دهند به ظواهر شرع، اهمیت به واجبت و مستحبات و اجتناب از گناه این‌ها را دستور می‌دهند اما آنکه خیلی به آن اهمیت می‌دهند خلوص است که این‌ها مدعی هستند انسان بعضی اوقات انسان می‌تواند راه صد ساله را بپیماید.

    یک آقا سید سعید بود که از علماء بزرگ در تهران بود این از شاگردهای مرحوم آخوند بوده است حاج ملا حسین علی حاج ملاحسین قلی و رسم این‌ها بود شب‌های جمعه اگر همیشه نمی‌توانستند در ماه یک مرتبه دو ماه یک مرتبه پیاده از نجف به کربلا می‌رفتند طول هم نمی‌کشید همان شب جمعه کربلا بودند و صبح جمعه کربلا بودند دوباره پیاده از کربلا به نجف می‌آمدند.

    این آقا سعید می‌گفت من عقب ماندم غافله رفت یعنی مرحوم آخوند با شاگردها رفتند من عقب ماندم دیدم باید خودم را برسانم، لذا در قایق در دجله نشستم در وسط دیدم عده‌ای از عرب‌ها با قایق آمدند یک عرب آمد کنار من نشست عرق او خیلی بو می‌داد خوابش هم گرفته بود تن خود را به من چسباند سرش را روی شانه من گذاشته بود خوابید دیدم برای من خیلی سخت است آمدم او را بیدار کنم وجدان اخلاقی به من گفت این زائر حسین است دارد به کربلا می‌رود حالا تو یک مقدار سختی بکش بگذار تو پشتی این باشی یک مقدار رفتیم دوباره عقل می‌گفت او را بیدار کن عشق می‌گفت بگذار بخوابد و در این گریزها و جزر و مدها او صبر کرد برای خدا، این جا غیر از خدا نمی‌شود حساب کنیم برای خدا، برای اینکه زائر حسین است او را بیدار نکند حالا عرق او بو می‌دهد بدهد این شانه پشتی من شده است نمی‌گذارد استراحت کند نگذارد برای خدا اینجا مراد من است می‌گفت که صبحی رفتم آن منزلی که مرحوم آخوند بود در زدم خود مرحوم آخوند سراپا برهنه آمد در را باز کرد گفت آقا سید سعید آفرین دیشب خیلی راه را پیمودی.

    بعضی اوقات انسان با این خلوص با این رنگ خدا می‌خورد به یک عمل ناگهان انسان را به مقام‌های بالا بالا می‌رساند لذا سیر و سلوکی‌ها به این کلمه خلوص خیلی اهمیت می‌دهند و این روایت را هم بعضی اوقات برای شاگردها می‌خواند (الا ان فی ایام دهرکم نفحات الا فتعرضوا لها) همیشه که نیست گاهی پیدا می‌شود رحمت الهی گاهی می‌وزد شما باید خود را در معرض این نسیم قرار بدهید که قضیه آقا سید سعید پیش نمی‌آید اما اگر ما در راه باشیم البته خدا برای ما درست می‌شود بعضی اوقات این حرف‌ها، این افعال و کردار، این قضایا واقع می‌شود باید مواظب باشیم در امتحان قبول شویم همین آقا سید سعید همان دفعه اول گفته بود آقا کنار بروید تمام می‌شود قبول نمی‌شد گناه هم نمی‌کرد حساب گناه نیست به قول یکی از بزرگان می‌گفت جهنم نرفتند زرنگی نیست دیوانه‌ها جهنم نمی‌روند بهشت رفتند هم زرنگی نیست بچه‌ها بهشت می‌روند دایه‌های آنها، حوری‌ها، درخت طوبا، رئیس آنها حضرت فاطمه زهرا است این‌ها زرنگی نیست پس زرنگی چه چیز است؟ اینکه انسان‌ها در امتحان‌ها نمره بیاورند نمره 20 آورند مشکل است ولی لااقل نمره بیاوریم لذا زرنگی آن است که خدا به انسان آفرین بگوید معمولاً عبادات آنها صحیح است شکی نیست اما قبول است یا قبول نیست؟ 1 در 100 هم پیدا نمی‌شود خدا بپذیرد این خلوص می‌خواهد این رنگ را می‌خواهد و این رنگ بعضی اوقات این‌طور می‌شود علاوه بر قبول مبرور واقع می‌شود یعنی خدا به او آفرین می‌گوید.

    لذا حج مقبول خیلی کم است دیگر هیچ مبرور دیگر شاذ است دو میلیون حاجی حج مقبول چقدر است؟ انگشت شمار است حج مبرور چقدر است؟ خیلی کمتر است این را زرنگی می‌گویند آن وقت به آنجا می‌رسد که بهشت برای او کوچک باشد به آنجا برسد که جهنم آنچنانی تابع او باشد بتواند امر و نهی روی جهنم خود بکند و دیگر کجا (یا این‌ها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک) بیا پیش خود ما پیش امام حسین بیا امام حسین چه چیز بود؟ برای خدا برای اسلام نه فقط خود (ان الله شاء ان یراک قتیلا) همه و همه (ان الله شاء ان یراه نفس سراپا) مشکل است البته برای آن کسانی که در راه هستند و به یک مقام‌هایی رسیدند دیگر برای آنها مشکل نیست.

    اینکه آمد خدمت امام صادق گفت یابن رسول الله این پل صراط چه چیز است فرمودند که از مو باریک‌تر از آتش سوزاننده‌تر از شمشیر برنده‌تر است این وحشت کرد شخصی گفته بود آقا راه نیست و راحتم کنید تعجب کرد تا تعجب کرد امام صادق فرمودند اما برای مؤمن از مشرق تا مغرب این قدر وسیع است و این‌ها دیگر دنیای آن همین است اول مشکل است اینکه خدا غافل شدنی نیست ما یک دفعه گنجشک را رنگ می‌کنیم 10- 8 روز رنگ دارد بعد برمی‌گردد یک دفعه یک بلبل را رنگ می‌کند یک کلاغ را رنگ می‌کند این رنگ شدنی نیست رنگ خدا دیگر زایل شدنی نیست آن وقت عمر پر برکت می‌شود کفایت‌ها پر برکت می‌شود زندگی مبارک می‌شود در در مضیقه هم هست استاد بزرگوار ما علامه طباطبایی می‌فرمودند که ما هر وقت درس مرحوم قاضی می‌رفتیم هر وقتی که خیلی شاد بود می‌فهمیدیم که امروز خیلی گرفتار است.

    این‌ها را از الطاف خفیه خدا می‌داند خیلی شاد است برای اینکه گرفتار است آسان می‌شود رنگ خدا دیگر از مو باریک‌تر نه پهناور می‌شود از شمشیر برنده‌تر نه لذت‌بخش می‌شود از آتش سوزنده‌تر اصلاً آتشی نیست آتش خاموش است از این قضایا زیاد است که انسان این رنگ را به کارها ندهد ممکن است یک دفعه اما به قول مرحوم محقق همدانی راه صد ساله را بپیماید. یکی از بزرگان به من می‌گفت که در کربلا خدمت امام حسین مقام شهود داشتم زیارت می‌کردم مکالمه و معاشقه بود یک دفعه دیدم یک جوانی وارد شد این سلام کرد السلام علیک یا اباعبدالله می‌خواست داخل شود آقا امام حسین جواب ایشان را دادند برای او هم تعظیم کردند خیلی تعجب کردم این چه کسی است که هم جواب سلام ایشان را دادند؟ حالا این جوان نمی‌دانست او مقام شهود نداشت می‌گوید من زیارت خواندم او هم زیارت خود را خواند با هم بیرون رفتیم در صحن رفتیم از او پرسیدم جوان چه کار کردی؟ امام حسین هم جواب او را داد و هم برای تو تعظیم کرد بالاخره فهمیدم گفت که پدرم مجبورم کرد دختر عمویم را بگیرم به خاطر پدرم قبول کردم این ازدواج را نمی‌خواستم اما به خاطر پدرم قبول کردم شب عروسی آنکه دختر باید داشته باشد نداشت برای اینکه پدرم ناراحت نشود گفتم چشم به هیچ کس نمی‌گویم به هیچ کس نگفتم بعد پدرم گفت می‌خواهم کربلا بروم او را روی پشتم گذاشتم از بادیه رد می شود بادیه نشین بوده است او را به کربلا آوردم او را زیارت دادم می‌خواستیم برگردیم مرد او را دفن کردم حالا آمده‌ام یا اباعبدالله خداحافظی کنم آقا اباعبدالله حسین هم جواب او را می‌دهد هم تعظیم او می‌کند برای خدا هم سخت است اما جوان هم در ازدواج سخت است هم عروس خانم آنچه باید نداشت سخت است اما برای حفظ آبروی یک دختر انسان صبر کند استقامت کند برای خدا اگر دیگری آمد نمی‌شود برای خدا (سلام قولاً من رب الرحیم) اگر گوش داشته باشد در همین دنیا می‌شود خدا به او سلام می‌کند.

    در وقتی که او گذشت و ایثار و فداکاری و خلوص آمد خدا به او می‌گوید سلام قولاً من رب الرحیم اگر هم گوش نداشته باشد خدا به او سلام می‌کند سلام این و در روز قیامت هم با سلام قولاً من رب الرحیم زندگی میکن خوشا به حال این‌هایی که این کلمه خلوص به گفتار آنها اگر شود به خود آنها، اگر شود به دل آنها خیلی بالا است خیلی لذت دارد لذت آن از بهشت خیلی بالاتر است خوشا به حال آنها که خلوص برای آنها از بهشت بالاتر است.

    خدایا این کلمه مقدس را تو از ما خواسته‌ای در قرآن زیاد از ما خواسته‌ای خدایا توفیق آن را هم به ما بفرما خدایا توفیق پیدا کردن خلوص ولو کم رنگ اما به همه مخصوصاً ما طلبه‌ها عنایت بفرما.

                                                                                                                                    وصلی الله علی محمد و آل محمد

     


    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365