جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر


 
  • پیام به یادوارۀ شهدای گمنام جامعۀ اطلاعاتی استان اصفهان
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)

  • -->

    عنوان درس: عداوت و اختلاف
    موضوع درس:
    شماره درس: 231
    تاريخ درس: ۱۳۸۲/۱۱/۸

    متن درس:

    اعوذ بااللّه‏ من الشيطان الرجيم بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم رب اشرح لى صدرى و يسر لى امرى واحلل عقدة من لسانى يفقهوا قولى

    دوازدهم از گناهان كبيره كه بسيار آثار سوء دارد بايد چند جلسه‏اى درباره‏اش صحبت بكنم عداوت و اختلاف است، بين دو نفر عداوت باشد اختلاف باشد در يك جامعه‏اى جناح بندى باشد او، او را رد كند يك جاى موجب اختلاف باشد يك شخصى موجب عداوت واختلاف باشد گناه خيلى بزرگ است و يك جمله‏اى است نمى‏دانم روايت است يا بعضى از بزرگان گفته‏اند از قرآن از روايات اهل بيت گرفته است «بنى الاسلام على كلمتين كلمة توحيد و التوحيد الكلمه» اسلام دو پايه دارد يكى وحدت «كل يدٌ على ما سوهم» همه با هم برادر همه اعضاى يك بدن همه خير خواه يكديگر و بالاخره اصلاً ابدا كدورتى د رملت اسلامى در جامعه اسلامى در خانواده اسلامى بين دو نفر نباشد اسلام به اندازه‏اى به اين اهميت داده است كه در روايات مستفيضه مرحوم كلينى (رضوان‏اللّه‏ تعالى عليه) بابى منعقد مى‏كند و در آن باب چند روايت هست اينكه اگر يك كدورتى آمد قهر و تهر ممنوع حالا اگر با هم قهر كردند رفع اختلاف نكردند بد است اما تا سه روز طورى نيست، طورى نيست به اين معنا كه بعدش تكان دهنده است اما اگر روز چهارم اين اختلاف باقى ماند اين قهر و تهر باقى ماند هر دو شان از ربقه اسلام بيرون رفتند اينها ديگر هيچكدام مسلمان واقعى نيستند واگر هم بدى بكند بداخلاقى بكند تا سه روز بعداز سه روز ديگر نمى‏شود فتوا هم رويش است روايت هم رويش است اينكه باد و بق قهر و تهر بقول روايت هجرت مسلمانى از مسلمان اين ممنوع است بايد رفع اختلاف بشود خودشان بنشينند رفع اختلاف بكنند اگر مراجعه به بزرگترها بكنند بزرگترها بنشينند رفع اختلاف بكنند همين جور استخوان در زخم حال سه روز استخوان در زخم است بد است اما از روز سوم به بعد ديگر خرج من ربقه اسلام و اين با اين وضعى كه ما داريم من سراغ دارم دو تا برادر تا آخر عمر با هم قهر هستند براى هيچ ديگر حالا ديگر توى زنها كه بين خارسو و مادر شوهر وامصيبتها من سراغ دارم كه توى اهل علم دو نفر با هيچ چيز يك عمر با هم قهر هستند رفت و آمد ندارند مقدس هم هستند غيبت نمى‏كنند اما اين از غيبت بدتر است همه‏اش غيبت نيست كه ما بگوييم غيبت حرام است نه سراغ داريم توى اهل علم بعضى‏ها غيبت نمى‏كنند تهمت نمى‏زنند و راستى مقيد به ظواهر شرع هستند اما با رفيقش يك كدورت بيخودى تا آخر عمر قهر است هرچه هم التماس مى‏كنند فايده‏اى ندارد معلوم است اين از ربقه اسلام بيرون است تفاوت نمى‏كند من يك وقت بررسى مى‏كردم اين بررسى را شما بكنيد ببينيد هست يا نه شايد بررسى من ناقص باشد اما آنوقت‏ها كه قم بودم و مى‏توانستم يك بررسى كردم توى قرآن و روايات اهل بيت مى‏بينم هرچه گناهش خيلى بزرگ است بر مى‏گردد اينكه موجب اختلاف است مثل غيبت گناهش خيلى بزرگ است «الغيبة ادام كلاب اهل النار» آنهايكه عادت به غيبت كرده‏اند اين روايت هم از امام حسين  عليه‏السلام هم از امام سجاد عليه‏السلام است آنهاى كه عادت به غيبت دارند به صورت سگ وارد جهنم مى‏شوند نان خورش آنها آن غيبتهاى است كه توى دنيا كردند تجسم عمل «الغيبة ادام كلاب اهل النار» نمام و سخن چين «اشدّ من القتل» قرآن است ديگر «الفتنة اشدّ من القتل» خيلى گناه بزرگ است و همين جا يادم آمد ببينيد چقدر عالى در مى‏آيد اگر عمل بكنيم يك كسى آمد پيش مرحوم حاج شيخ مؤسس حوزه علميه قم يك نمام و سخن چينى كرد اين نمام و سخن چينها مى‏خواهند معمولاً خودشان را خوب كنند پيش آن كسانيكه با او صحبت مى‏كنند لذا مرحوم حاج شيخ وقتيكه ديد نمامى كرد پشت سر يك كسى فرمودند نمى‏دانم او گفته است يا اصالة الصحه مى‏گويد نگفته است اما تو نمام و سخن چينى فاسق هستى «ان جائكم فاسق بنباء فتبينوا» حرف تو را حتما قبول نمى‏كنم براى اينكه فاسق هستى آنهم نمى‏دانم گفته است يا نه اصالة الصحه مى‏گويد كه نگفته است چقدر شيرين است چقدر عالى است چه نهى از منكر خوبى معمولاً ماها اگر يك كسى يك بد جنسى بيايد بگويد فلانى پشت سر تو اين جور گفته است پاداش هم به او مى‏دهيم خيره مى‏شويم توجه پيدا مى‏كنيم بقول عوام دو چشم داريم دو چشم هم قرض مى‏كنيم دو گوش داريم دو گوش هم قرض مى‏كنيم كه باقى اش را بگو همين حرام است گناهش خيلى بزرگ است غيبت كردن غيبت شنيدن هر دو مثل هم حرام است اتفق عليه الاصحاب مرحوم شيخ انصارى در مكاسب ادعاى اجماع مى‏كنند روايت هم داريم نمامى كردن و نمامى شنيدن هر دو اشد من القتل است اتفق عليه الاصحاب همه اصحاب فرمودند فقط نمام و سخن چين كه گناهش بزرگ نيست آنهم كه مى‏شنود ترتيب اثر مى‏دهد آنهم همين طور گناهش بزرگ است «ويلٌ لكل همزة لمزه» و گناهش از غيبت بالاتر است براى اينكه آن پشت سر است آزرده خاطر نمى‏كند صاحب را اما لمزه صاحب را آزرده خاطر مى‏كند زبان انسان نيش داشته باشد و همچنين تمام اين گناهانى كه اينقدر گناه بارش است وقتى ريشه يابى بكنيم مى‏بينيم اين گناه براى اين است كه نفاق بين مسلمانها مى‏اندازد دو مسلمان را با يكديگر بد مى‏كند به عكسش من بررسى كردم هر چيزى كه خيلى ثواب دارد ثواب محير العقول است وقتيكه ريشه يابى بكنبم مى‏بينيم براى اين است كه الفت بين مسلمانها ايجاد مى‏كند مثلاً پانصد روايت به بالا مرحوم كلينى در جلد دوم اصول كافى براى انفاقات دارد دل يك مسلمان را خوش كند حاجتى از يك مسلمان بر آورد يك بى زنى را زن بدهد يك بى خانه‏اى را خانه دار كند پانصد روايت كه اسمش را مى‏گذاريم قانون مواسات ثواب به اندازه‏اى است كه انسان راستى نمى‏تواند عرض بكند مثلاً ابان ابن تغلب كه يكى از مراجع بزرگ است كه امام صاق  عليه‏السلام ميگويند دوست ميدارم مثل تو فتوا بدهى از مراجع است خيلى بالا است امام صادق  عليه‏السلام هم خيلى دوستش دارد ميگويد من خدمت امام  عليه‏السلامصادق طواف مى‏كرديم دور اول را كه زديم يك كسى من را صدا زد اعتنا نكردم دور دوم صدا كرد دور سوم صدا كرد امام صادق عليه‏السلام روكردند به من گفتند اين با تو است گفتم بله گفتند اين شيعه است گفتم بله گفتندچرانمى روى ببينى چخ كار دارد گفتم آقا طواف اينهم در خدمت شما فرمودند نه طواف را رها كن روى اين خصوصيات بايد فكر كرد راستى طواف را رها كن مى‏گويد طواف را رها كردم رفتم حاجتى داشت و دنبالش راه افتادم حاجتش را بر آوردم و خودم آمدم طواف كردم رفتم خدمت امام صادق  عليه‏السلام فرمودند كه طواف را كردى گفتم بله گفتند كه او چه كار داشت گفتم كه حاجتى داشت و حاجتى داشت و حاجت او را بر آوردم حضرت فرمودند كه اگر حاجتى از مسلمانى بر آورى نه تنها افضل از طواف است نه تنها افضل از حج است افضل از عمره است افضل از بيست حج و عمره مقبول و مبرور است روايت صحيح سند هم هست يكى دو تا هم نيست بيش از چهل پنجاه تا روايت است براى چى اينها ثواب دارد ثواب استحقاقى نيست به قول استاد بزرگوار ما حضرت امام (رضوان‏اللّه‏ تعالى عليه) اينها ثواب براى اين است دانه بريزند كبوتر بگيرند براى اينكه مردم ترغيب بشوند به خدمت به خلق خدا ثواب‏ها مال اين است و الا يك حاجت بر آوردن كه اينقدر استحقاق ندارد تفضل بر اين معنا براى ترغيب براى تحريص حالا ترغيب كنيم تحريص كنيم خدمت به خلق خدا براى چه براى وحدت با هم باشيم با هم دلخورى نداشته باشيم سوء نيت نداشته باشيم بدى من بدى شما و بدى شما بدى من باشد و نگذريد از اين نكته‏ها بدانيد كه اين خدمت به خلق خدا براى خاطر وحدت اين وحدت خيلى اهميت دارد از همين جهت هم روايت داريم كه اگر كسى بين دو نفر را آشتى بدهد به جاى نمام و سخن چينى دلخورى رفع بكند با هم بشوند رفيق نه تنها ثواب حج عمره رضايت امام زمان (عج) ائمه طاهرين رضايت پيغمبر اكرم رضايت خدا در آن است خدا از انسان راضى مى‏شود و اين بالاتر از بيست حج و عمره مقبول است خدا از يك كسى راضى باشد پيغمبر اكرم ائمه طاهرين از يك كسى راضى باشند اهميت به اين بدهيد نگذاريد بين دو نفر قهر و تهر باشد نگذاريد بين دو برادر كدورت باشد و عمر هم خيلى كم مى‏كند چنانچه خدمت به خلق خدا ايجاد وحدت در ميان مردم عمر را پر بركت مى‏كند عمر را مبارك مى‏كند عاقبت به خيرى مى‏آورد موجب مى‏شود از آن عمرش خيلى استفاده بشود نمى‏دانم شما در قضيه مسجد ضرار فكرش را كرديد كه قرآن چى مى‏گويد منافقين به عنوان اينكه پيرمردها از آن سر محله بيايند توى مسجد رسول‏اللّه‏نماز بخوانند برايشان مشكل است يك مسجد مى‏سازيم اما آنها تقابلى مسجد در مقابل مسجد ايجاد اختلاف مسجدمان حسنيه‏مان اين بازى‏هاى حيدرى و نعمتى كه الان همه جا هست من جمله در اصفهان بدتر از همه جا است اين حيدرى نعمتى در عبادت هم هست اين كسوت بازى‏ها توى عبادات هم هست توى سينه زدن هم هست اينها براى اختلاف انداختن بين مسلمانها البته معلوم هم مى‏شود هم از قرآن معلوم مى‏شود كه اين روم، ايران يعنى استكبار جهانى آنوقت پياده نظام داشت در مدينه پياده نظام‏ها اين كا رها را مى‏كردند كه اين‏ها خنجراز پشت مى‏زنند بدتر از استكبار جهانى هستند هميشه، اينها مسجد را ساختند بدون اينكه به پيغمبر بگويند مسجد تميزى هم ساختند براى اينكه دل ربا باشد آمدند پيش پيغمبر اكرم كه آقا ما اين مسجد را ساختيم براى پير مردها براى پيره زنها براى اينكه اينها صبح‏ها نمى‏توانند بيايند نماز شما، شما بايد افتتاح كنيد تا بركت داشته باشد پيغمبر اكرم مى‏دانستند چى به كجا است لذا گفتند حالا كه موقع جنگ است مى‏روم جنگ و مى‏آيم افتتاح مى‏كنم نگفتند افتتاح مى‏كنم گفتند مى‏روم جنگ و مى‏آيم جنگ تبوك بود رفتند جنگ و برگشتند اينها آمدند استقبال حال يا توى جبهه هم بودند آنجا آمدند گفتند يا رسول‏اللّه‏ قبل از آنكه بروى مسجد بيا اين مسجد را افتتاح كن جبرئيل آمد با هفت هشت آيه خيلى داغ «والذّين اتخذوا مسجدا ضرارا و كفرا و تفريقا بين المومنين و ارصادا لمن حارب‏اللّه‏ لاتقم فيه ابدا لمسجد اسس على تقوا حق ان تقوم فيه» چهار تا صفت براى اين مسجد موجب اختلاف آورده است يكى ضرار، ضربه به وحدت مى‏زند كفر گناه در سر حد كفر است اختلاف است كه همه چيز را به هم مى‏زند تفريق بين مسلمانها تفرقه بين مسلمانها كمين گاه دشمن جاى كه موجب اختلاف است بعد لا تقم فيه اين ديگر در قرآن نيامده است مرحوم طبرسى ديگران هم نقل كردند از سنى‏ها مرحوم طبرسى در مجمع مى‏فرمايد كه پيغمبر اكرم مأمور شدند بروند اين مسجد را خراب كنند جايش هم مزبله كنند و پيغمبر اكرم رفتند مسجد را خراب كردند خيلى داغ است خيلى بايد مواظب باشيم كه هر چه به سر ما آمد از تفرقه است اگر راستى اگر مسلمانها الان همه باهم يك باشند مكه براى همين است قرآن شريف اصرار روى اين دارد كه اين مكه قيام الناس است همه بايد در مكه در منى بعد از اعمال بنشينند با هم وحدتشان را درست كنند با هم بنشينند سيايتشان را بگويند سياستشان را درست كنند راستى اگر همه مسلمان‏ها اگر همه با هم يكى بودند يك ماهه آمريكا را فلج مى‏كردند يعنى همه شان شيرهاى نفت را ببندند دنيا فلج خواهد شد اما وقتى كه اين جور است كه مى‏بينيد راستى اگر اين جمهورى اسلامى اختلاف در او نبود اين جناح بندى‏ها نبود جناح بندى‏ها در او است و اينقدر از اش مى‏ترسند ديگر خوشا وقتيكه جناح بندى نباشدهمه با هم يكى باشند ببينيد چى ازش در مى‏آيد هر ضربه‏اى اين بيست و پنج ساله خورديم دراثر اين اختلاف بود هر ضربه‏اى كه طلبه‏ها خوردند در اثر اختلاف بود روحانيت اگر وحدت داشت خيلى كار مى‏كرد با يك امرش دنيا را تكان مى‏داد در جمهورى اسلامى يك وحدتى پيدا شد و استكبار جهانى را دماغش را به خاك ماليد ما آخوندها اگر باهم وحدت داشتيم دنيا را تكان مى‏داديم همه مى‏شدند تابع ما وقتى يك بازو داشتيم خيلى كار مى‏شد بكنيم واختلاف، اختلاف، اختلاف، واى به اين اختلاف كه چه مصائبى را جلو مى‏آورد و متأسفانه اين رفاقت توى خانه‏ها كم پيدا مى‏شود توى روحانيت ومدارس كم پيدا مى‏شود توى اجتماع كم پيدا مى‏شود و وقتى هم توى تاريخ برويم اگر اميرالمومنين خانه نشين شد اختلاف خانه نشين كرد اگر هم آن جنگ پنج ساله كه كمر اميرالمومنين را شكست در خطبه مى‏خوانيم در نهج البلاغه كه اميرالمومنين بلند بلند گريه مى‏كرد در اثر اختلاف، عداوت گناهش خيلى بزرگ است بزرگ و قرآن هم مى‏فرمايد اگر دشمن بر سر شما مسلط شد در اثر اختلاف است قرآن مى‏فرمايد كه اين فرعون سياست مدار بود اول اختلاف انداخت بعد از آنكه اختلاف انداخت مسلط شد «ان فرعون علا فى الارض» چرا «وجعل اهلها شيعا» حالا كه «جعل اهلها شيعا»چه شد «يذبح ابنائهم و يستحى نسائهم ان فى ذلك لبلاءٌ مبين»اين «يذبح ابنائهم و يستحى نسائهم» معمولاً معنا كردند بچه سر مى‏بريدند دخترها را مى‏گذاشتند براى كلفتى اما مرحوم طبرسى (گويا روايت را هم نقل ميكند) اما مرحوم طبرسى مى‏گويد «يذبح ابنائهم و يستحى نسائهم»كه يك معناى ديگر هم دارد اينكه غيرت را از مردها مى‏گرفت حيا را از زنها مى‏گرفت معلوم است وقتيكه مردها شدند بى‏غيرت زنها شدند بى عفت اين مفاسد اخلاقى فعلاً پيدا مى‏شود حالا قآن مى‏فرمايد اين «ان فى ذلك لبلاء مبين» اين بلاى خيلى آشكار خيلى بزرگ كه «يذبح ابنائهم و يستحى نسائهم» مى‏فرمايد اين در اثر اين است كه توانست تفرقه بيندازد «جعل اهلها شيعا»اگر آن تفرقه را نينداخته بود اصلاًنمى توانست ادعاى خداى بكند اختلاف انداخت ديگر تا اختلاف انداخت همه كار مى‏شود كرد و قرآن با اين نكته مى‏فرمايد اگر استكبار جهانى اگر ظلم بر سر شما مسلط شد در اثر اختلاف خودتان است وقتى اختلاف انداختى دشمن بر سر شما مسلط مى‏شود استكبار جهانى ظالم مسلط بر سر انسان ميشود به هر اندازه مى‏شود از شما تقاضا دارم چيزهاى كه موجب اختلاف مى‏شود نداشته باشيد مثل غيبت، نمام و سخن چينى، تهمت، شايعه پراكنى حالا شماها الحمدلله منزه هستيد غيبت نمى‏كنيد، تهمت نمى‏زنيد اما شايعه پراكنى زياد مى‏كنيد يعنى چيزى كه نمى‏دانيد براى ديگران نقل مى‏كنيد چيزى كه نمى‏دانيد هم مى‏شنويد هم قبول مى‏كنيد و بعد هم براى ديگران نقل مى‏كنيد اينها گناهش خيلى بزرگ است «قتل الخراصون الذين فى غمرتهم ساهون» مرگ بر شايعه پخش كن نه شايعه اختراع كن دشمن شايعه را اختراع مى‏كند به زبان دوست پخش مى‏كند قرآن مى‏فرمايد مرگ بر اينكه گلوى او بلندگو براى دشمن باشد من تقاضا دارم به هر اندازه مى‏شود وحدت بين مسلمانها ايجاد كنيد وحدت در روحانيت ايجاد بكنيد منبر هايتان موجب اختلاف نشود و منبرهاى شما موجب اتحاد بشود و اصلاً در صدد اين باشيد در شبانه روز براى وحدت ولو كوچك يك كارى بكنيد.

     

    و صلّى اللّه‏ على محمد و آل محمد.

     

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365