اعوذ بالله من
الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقده
من لسانی یفقهوا قولی.
مرحوم آخوند
رضوان تعالی ا... تعالی علیه در این جا اقرار به اشکال کرده اند. فرمودند: بله
ممکن نیست غسل های شب بعد صحت روزۀ قبل را درست کند. اگر غسل
کرد روزۀ قبل درست است اگر غسل نکرد روزۀ قبل باطل است، تأثیر کند غسل در صحت صوم
روز قبل کیف یمکن.
حالا که ممکن
نیست پس چه بکنیم ایشان خلافاً للمشهور فرموده اند، روزه صحیح است، و این که گفتهاند
روزه باطل است، نه روزه صحیح است و اصلاً غسل ها شرطیت نداد مشهور در میان فقهاء
هم است، اما مرحوم آخوند پذیرفتهاند روزه باطل است. اشکال را هم پذیرفتهاند
ممکن نیست شرط متأخر تأثیر کند در مشروط متقدم، حالا میخواهند مرحوم آخوند جواب
بدهند میفرمایند: غسل ها شرط نیست، پس چه چیزی شرط است، میفرمایند، آن اضافهای
که بین صوم و بین غسل است، اضافۀ بین شرط و مشروط و آن اضافه یک عنوان برای صوم
است، و آن عنوان تأثیر میگذارد در مشروط یعنی در صوم اگر آن عنوان باشد صوم درست
است، اگر آن عنوان میشود در وقتی که زن مستحاضه غسل ها را شب به جا بیاورد، لذا
اگر غسل ها را شب به جا آورد این عنوان صوم، که مشروط به غسل است، میفهمیم این
عنوان روی صوم بوده است، و اگر غسل ها را به جا نیاورد این عنوان نبوده برای این
که طرف اضافه نبوده است، پس میفهمیم صوم معنون به عنوان غسل های بعد، این نبوده
است، و اذا انتفی الشرط انتفی المشروط که همین را استاد بزرگوار ما حضرت امام
رضوان الله علیه قبول میکنند، الا این که در حالی که قبول میکردند، میگفتند
بگوییم صوم به عنوان تقدم، این صوم به عنوان تقدم چه وقت موجود میشود، در آن وقتی
که غسلهای به عنوان تأخر بیاید وقتی غسل ها را کرد، یک عنوان تقدم، یک عنوان تأخر
پیدا نمیشود و اگر غسل ها را نکرد عنوان تقدم، و عنوان تأخر پیدا نمیشود، و شرط
در واقع آن عنوان تقدم است، و آن عنوان تأخر است، که مرحوم آخوند اسم آن را گذاشتهاند
اضافه. حضرت امام گفته اند، عنوان تقدم، این خلاصه حرف مرحوم آخوند است. به آن هم
خیبی مینازند به طوری که میگویند این چیزی است که احدی نگفته است و مربوط به من
است، و رفع اشکال شد که در حقیقت مرحوم آخوند رضوان الله تعالی علیه همچنین حضرت
امام ره اقرار به اشکال میکنند و از اشکال فرار میکنند به این که آن غسل ها شرط
نیست اینها طرف اضافه است.
برای این که
شرط متأخر نمیتواند تأثیر در مشروط متقدم بکند، پس آن شرط نیست، صورتاً شرط است،
پس شرط واقعی برای صحت صوم چیست؟
آن عنوان تقدم
به قول حضرت امام رضوان الله تعالی علیه، یا عنوان اضافه، اضافۀ بین شرط و مشروط
آن شرط اگر باشد اضافه پیدا میشود. آن شرط اگر نباشد اضافه پیدا نمیشود و آنکه
تأثیر دارد در صحت صوم اضافه است، آن عنوان مشروطیت او است، نه اینکه آن غسل های
آینده باشد.
دو، سه تا
ایراد این جا است اگر بتوانید این دو، سه تا ایراد را رفع بکنید، آنوقت این حرفها
جان میگیرد، الا این که ایرادها نمیگذارد این حرفها درست بشود، ایراد اول این
است که حالا اضافه بگویید، یا تقدم، این عنوان تقدم، و عنوان شرط و مشروط این ها
وقتی است که طرفین موجود باشند اگر در منطق یادتان باشد، میگویند که المتضایفان
متکافئان قوه و فعلاً یعنی: به چه کسی میشود گفت، پسر و به چه کسی میشود گفت
پدر، در وقتی که پسر و پدری باشند، و الا حالا پسر نیست، بخواهند به این بگویند
پدر نمیشود، اینها تضایف هستند، یعنی کل واحد متوقف بر یکدیگر هستند، وقتی کل
واحد متوقف بر یکدیگر شد وجوداً و عدماً متوقف بر یکدیگر هستند، اگر پسر باشد پدر
است، اگر پسر نباشد پدر نیست، اصلاً اضافه نیست.
لایصدق انه اب
و نمیشود بگوییم اب، به اعتبار این که بعد پسردار میشود نمیشود المتضایفان متکافئان
قوه و فعلاً، حالا مرحوم آخوند الان میخواهند صوم به عنوان تقدم درست بکنند یا
صوم به عنوان مشروط درست بکنند، شرط چه وقت پیدا میشود، آن وقتی که غسل ها را
انجام بدهد، تا غسل ها را نکرده باشد اضافهای در کار نیست تا بخواهد تأثیر بکند،
وقتی اضافهای نباشد کیف یمکن تأثیر بکند به عنوان شرطیت پس نمیتواند شرط قرار
بدهد یعنی چیز نبود را بخواهد شرط قرار بدهد به عنوان تأثیر و تأثر نمیشود.
مرحوم آخوند
لازمۀ حرفشان این است که میفرمایند صبر بکند این صحتاش مرایی است، صبر بکند تا
آن غسل ها بیاید. وقتی آن غسل ها آمد آنوقت میفهمیم مشروط بوده است، آن عنوان
مشروط اثر گذاشته است برای این که شرط باید مقدم باشد، مؤخر که نمیتواند باشد، و
اگر مرحوم آخوند بگویند صبر بکن، تا غسل ها بیاید آنوقت عنوان پیدا میشود، تأثیر
میکند این برمی گردد به همان اشکال، اشکال این است که کیف یمکن شرط متأخر اثر
بگذارد در مشروط متقدم. تکرار بکنم: مرحوم آخوند رضوان الله تعالی علیه میفرمایند:
که شرط نمیتواند متأخر باشد، برای این که لازم میآید که معلول مقدم بر علت باشد،
پس شرط متأخر غلط است، حالا که شرط متأخر غلط است، پس ما روزه را یعنی روزه زن
مستحاضه با غسل هایی که بعد انجام میدهد و میگویند که آن غسل ها موجب صحت است
چکار بکنیم، این شرط متأخر است، تأثیر کرده است یک چیز متأخر در یک چیز متقدم میفرمایند
غسل ها شرط نیست، چه چیزی شرط است عنوان اضافه بین مشروط و شرط، برای این که تضایف
است، آنجا مشروط است که شرط باشد آنجا شرط است که مشروط باشد مثل ابوت و بنوت است
یک امر اضافی است، آن اضافه یک عنوان تقارن است، یعنی و الصوم المشروط غسل های
متأخر، این عنوان صوم من حیث هوهو واجب نیست، صوم به عنوان این که غسل ها را بعد
بکند، میگوید این عنوان با معنون مقارن است. و این عنوان است که تاثیر کرده است،
پس شرط متقدم نشد، مقارن شد که گفتم حضرت امام رضوان الله تعالی علیه به جای اضافه
میفرمایند تقدم، صوم به عنوان الواقع التقدم با این عنوان این شرط است و این
عنوان واقع التقدم، همین الان است، وقتی همین الان باشد. پس شرط تاثیر کرده در صحت
روزه، مقارن هم است، مؤخر نیست، مقدم هم نیست.
ایرادی که به
مرحوم آخوند داریم 1- آقا اضافه متوقف بر مضاعف، و مضاف الیه است، نمیشود مضاف
الیه نباشد اضافه باشد، و شما الان میخواهید بگویید که این عنوان تقدم، یا عنوان
اضافه الان موجود است تاثیر و تاثر میکند.
چه وقت میتواند،
وجود پیدا کند، وقتی که غسل ها وجود پیدا بکند وقتی غسل ها وجود پیدا کرد، اضافه
وجود پیدا میکند، آنوقت اضافه را میخواهد تاثیر بکند. شرط متأخر پیدا میشود، و
اگر بخواهید همین الان قبل از غسل ها، همین الان که روزه است، صحت را برای آن
بیاورید و شرط مقارن بکنید، میگوییم معقول نیست در باب اضافه منطق المتضائفان
متکافئان قوه و فعلاً بنابراین ایراد اول من، که شماها باید جواب بدهید، تا حرف
مرحوم آخوند درست بشود، این است که به مرحوم آخوند میگوییم، آقا شما آمدید، شرط
متأخر را برگردانید به شرط متقدم، و بگویید غسل ها شرط نیست پس چه چیزی شرط است
اضافۀ صوم به غسل ها آن عنوان اضافه برای این که بین شرط و مشروط متضائفین است نمیشود
مشروط باشد شرط نباشد نمیشود شرط باشد مشروط نباشد. شرط و مشروط وقتی موجود شدند،
نمیشود اضافه نباشد مثل ابوت و بنوت پس بنابراین آن اضافه دارد کار میکند و آن
اضافه یک عنوان است، عنوان بر صوم بار است، این حرف مرحوم آخوند است.
ایراد ما این
است که خوب است، اگر شما بتوانید درست بکنید یک عنوان که با معنون باشد، مقارن
باشد و بگوید این شرط تاثیر کرده است، حرف خوبی است، اما چه طور میشود عنوان
اضافه باشد اما مضاف الیه نباشد، این نباشد اما عنوان آب بر کسی صادق باشد، و ما
نحن فیه این طور است، هنوز غسل ها نیامده شما میگویید این معنئن شد آنوقت بگویید
این تاثیر میکند چه وقت تاثیر میکند وقتی که غسل را کرد آنوقت عنوان بار میشود
بر صوم. پس بنابراین همان شرط متاخر شد بگو خود غسل ها، چه داعی دارید بگویید آن
عنوان میشود شرط متأخر شد بگو خود غسل ها، چه داعی دارید بگویید آن عنوان میشود،
شرط متاخر تاثیر کرده، شرط متاخر تاثیر کند کیف یمکن معلول مقدم بر علت مشروط مقدم
بر شرط باشد این اشکال اولی که داریم که ظاهراً اشکال واردی است.
ایراد دوم ما
آقا عنوان چه طور میتواند در معنون تاثیر بگذارد عنوان یک امر اعتباری و یک امر
مفهومی است، صوم یک امر خارجی است، و امر مفهومی تاثیر بگذارد در امر خارجی، کیف
یمکن که اگر یادتان باشد این اشکال را راجع به شرط تکلیف هم داشتیم، میگفتیم کیف
یمکن لحاظ تاثیر بگذارد در تکلیف، حالا اینجا اشکال آن مهم تر هم است، شما میخواهید
بگویید که این روزه من حیث هو صوم صحیح نیست چه وقت صحیح است. وقتی شرط این بیاید،
شرط آن چیست؟ این عنوان، عنوان یک امر اعتباری است، اضافه امر اعتباری است امر
واقعی مشت پر کن که نیست، مثلاً در باب صوم چه چیزی میتواند تاثیر بگذارد، این
خودداری کردن از غذا از آن مفطرات، صوموا الی اللیل صبر کردن تا شب، اینها تاثیر
میگذارد روزه درست میکند، حالا شما میخواهید، بگویید که عنوان اضافه مثل نخوردن
است، عنوان اضافه مثل روزه است، مثل شب است، همینطور که آنها تاثیر میگذارند در
صحت این هم تاثیر میگذارد، در صحت بر میگردد، به این که امر اعتباری شرط باشد،
علت باشد، برای یک امر خارجی کیف یمکن و بحث ما هم در روزه، در مکلف به، به حمل
شایع صناعی است، نه حمل مفهومی، بله مکلف به، به عنوان اعتبار به عنوان حمل هوهو
الصلاه من حیث هوهو این یک شرایط اعتباری دارد، خود صلاه اعتباری است، یعنی مولی
لحاظ میکند، صلاه را میبیند، این صلاه آیا واجب است یا نه؟ میبیند، مثلاً وضو
میخواهد، وضو را لحاظ میکند، میبیند موانعی باید نباشد آنها را هم لحاظ میکند
باید در وقت باشد، همۀ اینها را از لحاظ میکند آنوقت میشود صلاه تصوری امر را میآورد،
روی صلاه تصوری، روی عنوان حالا من که میخواهم به جا بیاورم.
باید مصداق به
جا بیاورم، باید نماز بخوانم قبل از وضو بگیرم نه وضوی مفهومی، موانع را به جا
نیاورم و بالاخره اوله التکبیر آخره التسلیم وقتی گفتم السلام علیکم رحمه الله و
برکاته مصداق صلوا میشود آن امر ساقط میشود به این میگوییم صلاه به حمل شایع
صناعی صلاه خارجی. صلاه مصداقی و بحث در شرط متأخر، شرط متقدم راجع به خارج است،
راجع به حمل شایع صناعی است، نه راجع به مفهوم و شما مفهوم را دخالت دادید در
مصداق، و لحاظ اضافه یک امر مفهومی است، چه چیزی شرط است، اضافۀ خارجی یعنی اضافهای
که بین صوم و بین غسل ها است، در خارج یعنی صلاه واقع بشود، آن صوم ها واقع بشود،
اضافه درست میشود، اضافۀ خارجی به حمل شایع صناعی آن میشود شرط، اگر هم شما
بخواهید آن عنوان را، اضافه را بخواهید شرط قرار بدهید باز باید بروید در خارج، نه
در مفهوم و ایراد دوم ما به مرحوم آخوند این استکه آقا عنوان به حمل هوهو نمیتواند
شرط باشد برای عنوان به حمل شایع صناعی و این ایراد از اول تا آخر به فرمایش مرحوم
آخوند است، اگر یادتان باشد، در آن اشکالی لحاظی هم عرض میکردم که مرحوم آخوند
اشتباه مفهوم به مصداق کرده یعنی لحاظ را در این جا عنوان را، که یک امر اعتباری
است، یک امر ذهنی است آن را با امر خارجی، با اضافۀ در خارج با لحاظ در خارج، یعنی
حمل شایع ثناعی، و بحث ما مصداق است نه مفهومی.
تأثیر و تأثر
مربوط به وجود است نه ماهیت عناوین از باب ماهیت است البته ماهیت نما، یعنی ماهیت
آن امور اعتباری اگر در اصول و فقه بگوییم میگوییم عناوین، اگر در فلسفه و منطق
باشد میگوییم ماهیات، مقام ماهیات غیر از وجود است، آن چه تأثیر و تأثر است،
مربوط به وجود است، ماهیات که نمیتوانند تأثیر و تأثر داشته باشند آنکه مربوط به
اعتبار است ماهیات است، عناوین است اعتبارات است، و مرحوم آخوند این جا مقام
اعتبار و ماهیتها را آوردند در وجود و موجود را یعنی صوم خارجی را متأثر دانستهاند
از اضافه یعنی از امر اعتباری، میگوییم کیف یمکن.
و صلی علی الله محمد و آل محمد.