اعوذ بالله من
الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا
قولی.
بحث قبلی ما بالاخره
رسید به اینجا که غسل روز جمعه اداست من الطلوع الی الغروب یوم الجمعه، ما میگفتیم
که کلمه یوم هم قبل از ظهر را میگیرد هم بعد از ظهر را و یک دلیلی باید
بیایدتقیید بکند قبل از ظهر نه بعد از ظهر، روایتی نداشتیم جز همان موثقه سماعه که
لفظ قضا در آن آمده بود و آن را هم میگفتیم که معنای قضا به معنای اتیان است نه
به معنای قضای اصطلاحی و بخواهیم معنای قضای اصطلاحی را بکنیم وجه میخواهد و این
چنین اصطلاحی و این چنین ظهوری در وقت صدور روایات نداریم.
اما مهمتر از این میگفتیم
که قید باشد اما در باب مستحبات تعدد مطلوب است نه حمل مطلق بر مقید و این یک امر
مسلم در اصول ماست که حمل ظاهر بر مقید مختص به واجبات و محرمات است و اما راجع به
مستحبات بنابراین است که تعدد مطلوب باشد بنابراین این دلیل هم بر فرض هم که
بگوییم قضا بر همان معنای اصطلاحیاش است برمیگردد به اینکه قبل از ظهر افضل بعد
از ظهر فالافضل این هم دلیل دوم ما بود.
دلیل سوم که مهمتر
از دلیل اول و دوم، استصحاب، نمیدانیم آیا عصر میشود غسل جمعه را اداءً بهجا
بیاوریم یا نه؟ خب استصحاب میگوید که یوم الجمعه من الطلوع الی الغروب و نمیدانم
هم چه شده که قوم اصحاب روی این استصحاب خیلی پافشاری ندارند؟
دلیل چهارم ما هم
تسامح در ادله سنن، نمیدانیم آیا آن ادلهای که ما آوردیم برای اینکه عصر جمعه
میخواهد غسل بکند میشود یا نه؟ یعنی اداءً میشود یا نه؟ خب تسامح در ادله سنن
میگوید میشود.
تسامح در ادله سنن
یک اختلافی هست که مرحوم سید این جاها جاری میکنند اما میگویند به نحو رجاء نه
به نحو ورود ولی همین مرحوم سید جاهای دیگر قانون تسامح در ادله سنن را میگویند
استحباب درست میکند و احتیاج به رجاء ندارد و ما در اصول اثبات کردیم که قانون
تسامح در ادله سنن برای ما استحباب درست میکند بنابراین عصر جمعه نمیداند میتواند
غسل کند یا نه؟ قانون تسامح در ادله سنن میگوید میتواند به عنوان ورود یعنی
مستحب است، همین جور که قبل از ظهر مستحب است الا اینکه افضل و فاضل است چون که
غسل جمعه حکمتش این است که انسان تر و تمیز برود در نماز جمعه اما علت باشد که نه،
حکمت آری، معنایش این است که اگر غسل بکند نماز جمعه برود خیلی خوب، اگر نه غسل
جمعهاش را عصر بکند اشکال ندارد، این خلاصه حرف مسئله قبل بود.
مسئله بعد که عنوان
کردم دیروز و ناقص ماند اینکه مشهور در میان فقهاء گفتهاند که این غسل روز جمعه
را اگر روز جمعه بهجا نیاورد روز شنبه بهجا بیاورد قضاءً، میتوانیم هم
بگوییم هم اجماع در مسئله هست روایت هم در
مسئله فروان است اینکه اگر غسل را بهجا نیاورد تا روز جمعه تمام شد روز شنبه بهجا
بیاورد اما قضاءً خب هفت هشت ده تا روایت هم در مسئله هست هیچ اشکالی هم در مسئله
نیست.
اما مشکلی که جلو
آمده این است که شب شنبه چه؟ مرحوم سید در عروه میفرماید نه، شب شنبه غسل جمعه را
ولو قضاءً نمیتواند به جا بیاورد روز شنبه میتواند، شب شنبه نمیتواند چرا؟ میفرمایند
دلیل نداریم.
مرحوم صاحب جواهر
اصرار دارند اصرار خوب که آقا چه فرقی میکند بین شب شنبه و روز شنبه؟ اگر روز
شنبه را با روایت گفتید شب شنبه را هم دیگر با الغاء خصوصیت باید بگوییم و عرف
استنکار دارد که ما بگوییم روز شنبه غسل جمعه میشود کرد اما شب شنبه نمیشود کرد
حالا ولو قضاءً این استنکار عرفی دارد و آن روایاتی که به ما میگوید روز شنبه آری
همان روایات میگوید که شب شنبه هم آری، آن روایات میگوید روز شنبه، شب شنبه را
هم عرف با همان روایات با الغاء خصوصیت استفاده میکند آری مرحوم صاحب جواهر (تا
این جا خیلی عالی است) در ضمن کلامشان دوتا مطلب هم دارند یکی ادعای شهرت میکنند که
دیگران را ندیدهام اما مرحوم آقای خویی این ادعای شهرت صاحب جواهر را هم ایشان میفرمایند
که شهرت هست همینطور که روز شنبه میشود قضاءً شب شنبه هم میشود قضاءً، اما ما
هر چه گشتیم این شهرت را نتوانسیم پیدا بکنیم که کی گفته؟ معمولا مسئله را متعرض
نیستند و این شهرتی که مرحوم صاحب جواهر البته پافشاری روی آن ندارند میگویند از
کجا. یک روایت هم مرحوم صاحب جواهر میآورند این روایت را ببینیم دلالت دارد یا
نه؟
روایت 4 از باب 10
از ابواب صلاه الجمعه موثقه ابن بکیر عن ابی عبدالله علیه السلام قال سئلته عن
الرجل فاته الغسل یوم الجمعه قال یغتسل ما بینه و بین اللیل فان فاته اغتسل یوم
السبت این روایت برای حرف ما خیلی دلالتش خوب است و حالا چرا صاحب جواهر و دیگران
تمسک به آن نکردهاند؟ نمیدانم یعنی روایت به خوبی دلالت دارد همینطور که قبل از
ظهر میشود بعد از ظهر هم میشود خب تا این جا دلالتش خوب است صاحب جواهر در آن
مسئله تمسک به آن نکردهاند معمولا تمسک به این روایت نشده نمیدانم چرا؟
حالا صاحب جواهر چه
میخواهد بکند؟ این مابین اللیل را میخواهند بگویند که روز و شب هر دو، بنابراین
همین جور که روز جمعه میشود شب شنبه هم میشود برای این روایت ما بینه و بین
اللیل میگویند که دلیلش هم اینکه فان فاته اغتسل یوم السبت نظیر غایت داخل در
مغیا گفتهاند که این ما بینه و بین اللیل لیل را هم داخل در روز کردهاند، مشکل
است انصافا اگر ما بگوییم بین ایشان و ایشان خب یعنی آن نه آن هم نه یک کسی بین،
این ما بینه و بین اللیل یعنی عصر جمعه، اولش قبل از ظهر آن که روایت داریم و اصلا
غسل برای آن وضع شده آن معلوم، و شبش هم شب شنبه است یوم نیست، عصر چه؟ اگر عصر
بخواهد بهجا بیاورد طوری نیست اما صاحب جواهر نمیدانم چرا این را نفرمودهاند؟
اما لیل را یعنی شب شنبه را آوردهاند داخل کردهاند در روز جمعه در حالی که شب
شنبه شب جمعه هم که نیست اما ایشان میگویند ما بینه و بین اللیل یعنی روز جمعه و
شب جمعه ادا، اما روز شنبه قضا ما بینه و بین اللیل یعنی بهجا بیاور اما اگر بهجا
نیاوردی روز شنبه قضا بکن، با این تمحل علمی میخواهند بگویند که شب شنبه هم اگر
غسل روز جمعه نکرده شب شنبه میتواند بکند البته آن الغای خصوصیت را هم ایشان میفرمایند
ولی ظاهراً این فرمایش ایشان درست نیست دیگر، نمیدانم چه در نظر مبارکشان بوده
برای اینکه ظهور روایت مابینه و بین اللیل برای آن بحث قبلی ما خیلی خوب است که
ما بینه و بین الللیل یعنی عصر که ما بینه یعنی قبل از ظهر، بین اللیل یعنی شب اما
ما بینه یعنی عصر اگر بخواهد بهجا بیاورد فرمودهاند درست است. حالا علی کل حال
این روایت دلالت دارد؟ بنابراین اگر کسی آن الغای خصوصیت را بگوید که باید هم
بگوید که آقا روایت میگوید روز شنبه بهجا بیاور همان روایت هم میگوید شب شنبه
بهجا بیاور چرا؟ برای اینکه بگوید روز شنبه بهجا بیاور شب شنبه نه این استنکار
عرفی دارد عرف نمیپسندید بنابراین با الغاء خصوصیت قطعیه میگوییم همینجور که
روز شنبه آری شب شنبه هم آری، عجب این جاست مسئله بعدی مرحوم سید توی عروه همین را
راجع به شب جمعه میفرمایند یعنی حالا مسئله بعد ما این است که اگر کسی نمیتواند
روز جمعه غسل بکند روز پنج شنبه غسل بکند روایت هم داریم روایت هم میگوید روز پنج
شنبه اما برای شب جمعه روایت نداریم مرحوم سید میفرمایند که روز پنج شنبه بلکه شب
جمعه در حالی که آن جا شب جمعه دلیل نداریم مثل این جا که شب شنبه دلیل نداریم
مرحوم سید آن جا الغای خصوصیت کرده این جا نکرده یک تهافت حسابی در کلام مرحوم سید
دیده میشود و حق هم همین است که آن روایاتی که حالا میخوانیم میگوید روز پنج
شنبه تهیوء میشود غسل کرد همان روایتها میگوید شب جمعه هم میشود آن روایتهایی
که میگوید روز شنبه قضاءً میشود همان روایتها هم میگوید شب شنبه میشود الا
اینکه روایتها دلالت دارد برای روز پنج شنبه، شب پنج شنبه را عرف داخل میکند
روز شنبه را هم روایات میگوید شب شنبه را هم عرف میگوید که مثل روز شنبه است
همینطور که روز پنج شنبه روایت داریم شب جمعه مشهور، آن مشهور هم هست اتفاقا از
همین جهت هم محشین بر عروه من به ذهنم نیست که کسی مخالفت کرده باشد همینطور که
روز پنج شنبه را میگویند شب جمعه را هم میگویند راجع به شب شنبه هم همین را
بگوییم روز شنبه روایت داریم شب شنبه دیگر با الغای خصوصیت، اما این حرف مرحوم
صاحب جواهر که میفرماید که فاته یوم الجمعه یعنی قبل از ظهر قال یغتسل ما بینه و
بین اللیل یعنی اداءً حسابی روایت دلالت دارد بر این که عصر جمعه اگر بهجا بیاورد
عصر جمعه اداست مثل اینکه قبل از ظهر بهجا بیاورد، آن وقت فان فاته اغتسل یوم
السبت لذا بین اللیل یعنی شب شنبه، روایت شب شنبه را اگر ظهور نداشته باشد در این
که نه، دلالت ندارد بر اینکه فاته بینه و بین اللیل بگوییم یعنی شب شنبه مثل روز
جمعه، نمیدانم نظر مبارک مرحوم صاحب جواهر چه بوده؟ خب این هم مسئله بعد ما،
بنابراین مسئله بعد ما هم این شد که اگر کسی غسل جمعه را بهجا نیاورده تا روز
جمعه تمام شده دیگر شب جمعه و روز شنبه دیگر باید بهجا بیاورد قضاءً.
یک حرف دیگر در
مسئله بعضی از بزرگان فرمودهاند که مرحوم سید هم بعد نقل میکنند آیا استصحاب میشود
این جا کرد یا نه؟ عصر ما استصحاب کردیم استصحابش خیلی خوب بود اما بگوییم که غسل
نکرده تا شب شنبه حالا نمیدانم ایا میتواند غسل بکند یا نه؟ استصحاب بگوید آری،
اگر کسی تعدد نداند یوم ولیل را دو چیز نداند استصحابش خوب است دیگر بگوید زمان از
حالات است و در جاهای دیگر زمان را از حالات میگیریم میگوییم که استصحاب جاری
است این هم زمان از حالات است دیگر آنکه مطلوب است غسل است نمیدانیم شب شنبه میشود
کرد یا نه؟ روز جمعه که میشود شب شنبه ایضا کذلک مشکل است انسان بگوید اما آن
تسامح در ادله سنن آن دیگر حسابی میاید برای اینکه مرحوم سید میفرمایند لا فی
لیلته در حالی که خودشان این جاها دو سه جا تمسک میکنند به قاعده تسامح در ادله
سنن نمیدانم چرا؟ این جا تسامح در ادله سنن فراموش شده خب شب شنبه اگر آن الغاء
خصوصیت را نگفتیم نمیدانیم آیا میتواند بهجا بیاورد یا نه؟ قانون تسامح در ادله
سنن میگوید که میتواند برای اینکه این سر و صداها لااقل برای ما شک پیدا میشود
وقتی شک پیدا شد قانون تسامح در ادله سنن معنایش این است اگر شک در مستحبی داری میتوانی
آن مستحب را بهجا بیاوری و خدا ثواب همان مستحب را به تو میدهد حالا اگر شما
اثبات کردید و روداً میگویید مستحب است مثل قدماء همه همه قانون تسامح در ادله
سنن را گفتهاند که از آن ورود میفهمیم استحباب میفهمیم اگر هم مثل مشهور مثل
مرحوم آخوند و مثل مرحوم شیخ و امثال اینها گفتید که روایتها به ما میگوید رجاء
لذلک الثواب به عنوان رجاء اما خب باز هم برمیگردد به اینکه میتواند بیاورد لا
فی لیلته مرحوم سید درست نیست، میتواند بیاورد اما به عنوان رجاء به قانون تسامح
در ادله سنن اما دیگر نوبت به این حرفها هم نمیرسدبا این جور که من عرض کردم که
ما الغای خصوصیت میکنیم چنانچه خود مرحوم سید راجع به روز پنجشنبه و شب جمعه
الغاء خصوصیت کردهاند.
حالا مسئله بعدی را
بخوانیم مسئله 2 مرحوم سید این جور فرمودهاند یجوز تقدیم غسل الجمعه یوم الخمیس
بل لیلته الجمعه همین مرحوم سید که آن جا فرمودند لا فی لیلته در این جا میفرمایند
بل لیلته الجمعه اذا خاف اعواز الماء یومها اگر بترسد اینکه در روز جمعه آب
ندارد، این آب نداشتن هم ولو در روایات همین اعواز ماء آمده اما مناط این نیست که
آب نباشد، یعنی آب نیست یا آب برایش ضرر دارد، آب هست نمیتواند غسل بکند بالاخره
روز جمعه آب ندارد غسل بکند حالا یا اصلا آب ندارد یا آب برایش ضرر دارد، یا اصلا
آب ندارد اما جایی ندارد که غسل بکند اذا خاف اعواز الماء یومها، اما تقدیمه لیلته
الخمیس فمشکل شب جمعهاش را مرحوم سید گفتند اما شب پنج شنبهاش را میفرماید مشکل
است نعم لابأس به مع عدم قصد الورود یعنی قانون تسامح در ادله سنن ایشان قانون
تسامح در ادله سنن را میگویند مستحب درست نمیکند بلکه به عنوان رجاء باید بیاورد
این جا هم میفرمایند شب پنج شنبه میتواند به عنوان رجاء یعنی قانون تسامح در
ادله سنن، به مرحوم سید عرض میکنیم آقای عزیز شما اگر قانون تسامح در ادله سنن را
شب پنج شنبه بیاورید شب جمعه هم بیاورید آن وقت شب شنبه را نیاورید یک تهافت حسابی
است در کلام دیگر، نمیدانم در نظر مبارک مرحوم سید چه بوده؟ شب جمعه قانون تسامح
در ادله سنن، شب پنج شنبه قانون تسامح در ادله سنن، شب شنبه نه، نمیتواند غسل را
بهجا بیاورد لا به عنوان استحباب لا به عنوان رجاء و اینها یک چیزهایی است که از
شماها باید استفاده کنیم متأسفانه استفاده نمیکنیم.
نعم لابأس به عدم
قصد الورود لکن احتمل بعضهم جواز تقدیمه حتی من اول الاسبوع ایضا گفته آقا اصلاً
یک قاعده کلی دستت بدهم و آن این است که در هفته غسل جمعه را میشود کرد روز
دوشنبه میخواهد برود مسافرت میداند آب نیست تا این غسل جمعه بکند روز جمعه، روز
دوشنبه میتواند غسل بکند به عنوان تهیوء، غسل را نکرد جمعه آمد نشد غسل بکند روز
دو شنبه سه شنبه هفته بعد یا مثلا حالش را ندارد حمام برود برای غسل جمعه، جنب که
نیست برای غسل جمعه هم حالش را ندارد روز دوشنبه رفت حمام گفته روز دو شنبه غسل
بکن اما قضاءً آن را گفته تهیوء آن را هم گفته قضا، لذا بعضی از بزرگان از قدماء
هم هستند گفتهاند که غسل روز جمعه را به عنوان تهیوء از شنبه تا پنج شنبه میشود
کرد تا شب جمعه و غسل جمعه را از شب شنبه تا روز جمعه هر وقتی بکند اشکال ندارد
حالا آن کسانی که قاعده تسامح در ادله سنن را میگویند مستحب میگوید به عنوان
ورود آن کسانی که میگویند نه میگوید به عنوان رجاء،
مرحوم سید در این جا
میفرماید که نعم لابأس به مع عدم قصد الورود لکن احتمل بعضهم جواز تقدیمه حتی من
اول الاسبوع ایضا و لا دلیل له خب این ولا دلیل له الان خود مرحوم سید قبلش گفت
دلیل دارد یعنی قانون تسامح در ادله سنن، شب جمعه روایت نداشتیم قول داشتیم ایشان
گفتند شب جمعه به قانون تسامح در ادله سنن میتواند بیاورد حالا روز دوشنبه میگویند
دلیل نداریم بنابراین نمیتواند به جا بیاورد مرحوم سید برای شب شنبه میگوید
روایت نداریم بنابراین نمیتوانی غسل بکنی برای شب جمعه میگویند تسامح در ادله
سنن میگوید که میتوانی و این تقاضا دارم یک فکری بکنید روی این تهافتها چه جوری
حرف مرحوم سید را درست بکنیم؟ اگر قانون تسامح در ادله سنن را داریم خب از شنبه تا
پنج شنبه به عنوان تهیوء از شنبه تا پنجشنبه باز هم به عنوان قضا اگر غسل را بهجا
نیاورده باشد، همه چرا؟ برای اینکه همین جمله مرحوم سید که ذکر بعضهم یعنی فقهاء
گفتهاند، روایتها به قانون تسامح در ادله سنن به ما میگوید که این را میتوانی
این غسل جمعه مطلوب است برای اینکه زمان ممکن است اصلا دخالت نداشته باشد مطلوب
است بنابراین به عنوان تهیوء آن روایتها را داریم که حالا میخوانیم به عنوان
قضاء هم آن روایتها را داریم که روز شنبه را میگوید میشود خواند.
و اذا قدمه یوم
الخمسین ثم تمکن به یوم الجمعه یستحب اعادته چرا؟ آب نبود روز پنجشنبه غسل کرد
حالا دیگر غسل روز جمعه را کرد حالا روز
جمعه قبل از آنکه نماز جمعه برود آب پیدا کرد ایشان میفرماید مستحب است دو دفعه
غسل بکند، از کجا؟ اگر بدل اضطراری کافی از بدل اختیاری است که هست خب در این جا
غسل این روز پنج شنبه درست است روایت داریم دیگر، غسل روز پنج شنبه درست است حالا
اتفاقا روز جمعه آب پیدا کرد دیگر بخواهد غسل جمعه بکند دیگر هیچ دلیل نداریم بله
باز بیاوریم توی تسامح در ادله سنن ما میگوییم مستحب اما مرحوم سید که همین الان
گفتند مستحب نه به عنوان رجاء این جا هم باید همین را بفرمایند دیگر، باید
بفرمایند که غسل را میتواند بکند به عنوان رجاء یعنی به عنوان اینکه بدل اضطراری
کافی از بدل اختیاری نباشد روز جمعه آب دارد پس غسل بکند یا مثلا غسل برای نظافت
رفتن نماز جمعه است برای خاطر آن نظافت غسل بکند همه اینها خوب است اما این جمله
که میفرماید یستجب اینکه غسل بکند نمیدانیم مرادشان چیست؟، چرا؟ الا اینکه حرف
ما باشد قاعده تسامح در ادله سنن استحباب درست بکند گفتم مرحوم سید قانون تسامح در
ادله سنن را گاهی میفرماید استحباب درست میکند شاید این جا مرادشان همین است
گاهی هم میفرماید ادله تسامح در ادله سنن برای ما استحباب درست نمیکند ورود درست
نمیکند اما میتواند بیاورد به عنوان رجاءً برای اینکه روایت دارد رجاء لذلک
الثواب، استاد بزرگوار ما آقای بروجردی استاد بزرگوار ما حضرت امام اینها یک
تفصیلی قائلند میفرمایند که قبل از ظهر این مستحب است غسل بکند اما دیگر بعد از
ظهر بخواهد غسل بکند جایز نیست، این را هم نمیدانم مرادشان چیست؟ اگر مرادشان این
است که قبل از ظهر میتواند غسل بکند نه برای خاطر اینکه غسل نکرده برای اینکه
میخواهد برود نماز جمعه تمیز باشد یک چنین چیزی، بعد از ظهر چون که نمیخواهد
برود نماز جمعه دیگر غسلش را کرده کفایت میکند اما علی کل حال این تفصیل هم مرحوم
آقای بروجردی در حاشیه بر عروه دارند اینکه این حرف مرحوم سید را مطلقا قبول
ندارند میفرمایند قبل از ظهر آری، بعد از ظهر نه، اما اگر ما باشیم و قاعده اصول قاعده
بدل اضطراری کافی از بدل اختیاری این غسل را روز پنج شنبه کرده دیگرتمام شد دیگر
وجهی برای غسل کردن ندارد یک فکری بکنید ببینید یک دلیل میتوانید پیدا بکنید که
غسل روز جمعه ولو بدل اضطراری است این بار هم دلالت بر استحباب بکند.
وصلی الله علی محمد و آل محمد