اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.
بسم الله الرحمن الرحیم.
رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا
قولی.
آیا کفاره که برای زن حائض لازم است
برای زن نفساء هم لازم است یا نه؟
مرحوم علامه در تذکره ادعای اجماع
کردهاند که لازم است، یک قاعدهای هم درست کردهاند که بعد هم در باب نفاس روی آن
صحبت میکنیم و آن قاعده این است که هرچه بر زن حائض هست بر زن نفساء هم هست آن
باید نماز نخواند آن هم باید نماز نخواند، آن باید روزههایش را قضا کند اما بخورد
آن هم باید روزههایش را قضا کند اما روزه بخورد، نزدیکی با آن حرام است، نزدیکی
با آن هم حرام است و منجمله اگر نزدیکی شد در زن حائض کفاره دارد در زن نفساء هم
همینطور، مرحوم علامه حالا از روایات، دیگر اصطیاد کردهاند یعنی یک قاعده از
روایات درست کردهاند اینکه هر حکمی که حائض دارد نفساء هم دارد.
مرحوم سید هم در عروه نه این جا این
جا میفرماید که کفاره دارد اما درباب نفساء این قاعده کلی از علامه را آوردهاند وفرمودهاند
ما دیگر احکام نفساء را نمیگوییم برای اینکه احکام نفساء در احکام حیض گفته شد و
هر حکمی حائض دارد نفساء دارد مرحوم علامه در تذکره سه چهارتاروایت آوردهاند برای
این مسئله، اگر این روایتها را نیاورده بودند و ادعای اجماع کرده بودند و اینکه
یک قاعده کلی یا اصطیادی یا اجماعی خب مطلب آن جا باید صحبت بشود اما این
روایاتی که ایشان به آن
تمسک کردهاند باید ببینیم این روایتها تمام است یا نه؟
روایت 13 از باب 30 از ابواب حیض
صحیحه مقرن عن ابی عبدالله علیه السلام عن رزق الولد فی بطی امه فقال ان الله
تبارک و تعالی حبس علیه الحیضه فجعلها رزقها فی بطن امه خدا روزی بچه را از خون
حیض که حبس کرده یعنی نمیگذارد این زن عادت بشود پروردگار عالم نمیگذارد این زن
عادت بشود این برای این است که آن خون حیض را جعلها رزقه فی بطن امه، این روایت
چندین جا هم تکرار شده و نمیدانیم هم معنایش چیست؟ معمولاً بچه در شکم مادر یک
جزئی از اجزای این زن است و همینطور که خون جریان دارد در دستش این هم خون جریان
دارد در بدن این بچه از راه ناف، نه از راه دهان، حالا مثلا معنا بکنیم این حائض
نمیشود برای اینکه اگر حائض میشد کم خونی پیدا میکرد این کم خونی پیدا نمیکند
برای اینکه حائض نمیشود، حالا این از نظر نمیدانیمها یعنی حالا آن یک امر
تکوینی و خیلی مربوط به بحث ما نیست، اما آنکه مربوط به بحث ماست این است ان الله
تبارک و تعالی حبس علیه الحیضه فجعلها رزقه فی بطن امه حالا استدلال چه جور میخواهیم
بکنیم؟ بگوییم که این زن نفساءحائض است، حائض هر حکمی دارد نفسائ دارد باید این
صغری و کبری را درست بکنیم و این هم صغری ناتمام است هم کبری ناتمام است بخواهیم
بگوییم که این زن نفساء حائض است خب این را عرف نمیپسندد، نمیشود گفت بعد هم
بگوییم که هرحکمی حائض دارد پس نفساء دارد اینها هر دو یک قیاسی است یک استحسانی
است ریشه فقهی برایش نمیتوانیم درست بکنیم اما مرحوم علامه در تذکره بعد از علامه
هم دیگران یعنی گفتم مرحوم سید این قاعده را پذیرفتهاند و مثل صاحب جواهر یا مثل
مرحوم حاج آقا رضا همدانی بعد از او مثل آقای حکیم و مرحوم آقای خویی اینها را
پذیرفتهاند و استناد به همین روایتها کردهاند یعنی مثلا مثل آقای حکیم میفرماید
همین صغری کبرائی که من میگویم از این روایت در میآورند زن نفساء را هذه حائض،
برای اینکه خونی که از او بیرون آمده همان خون حیض است و هر زنی که حائض باشد
احکام حیض بر او بار است پس این زن نفساء خون حیض است پس همه احکام حیض را دارد هم
صغری ناتمام است هم کبری ناتمام است و بالاخره یک قیاس یک استحسان راجع به پیدا
شدن صغری و راجع به پیدا شدن کبری، این دلیل اول،
روایت دوم روایت 14 از همین باب 30،
آن روایتی که خواندیم روایت 13 بود این روایت 14 از باب 30 اینها همه در کتابها
آمده یعنی مرحوم علامه در تذکره این روایتها را آوردهاند بعد هم دیگران منجمله
شیخ المشایخ ما مرحوم صاحب جواهر آورده آن سندش خوب بود صحیحه بود اما این سندش
بهتر است این هم صحیحه است صحیحه سلیمان بن خالد عن ابی عبدالله علیه السلام
الحبلی ربما طمثت زن آبستن گاهی حائض میشود این سؤال کرد الحبلی ربما طمثت؟ حضرت
فرمودند نعم بعد حضرت فرمودند و ذلک ان الولد فی بطن امه غذائه الدم و ربما کثر
ففضل عنه فاذا فضل دفقته فاذا دفقته حرم علیها الصلاه این مضمون همان مضمون اول است
شاید آن موجزتر باشد اما بالاخره این روایت هم سنداً دلالتاً خوب است سؤال کرد آیا
زن آبستن حائض هم میشود؟ سابقا در بارهاش مفصل صحبت کردیم حضرت فرمودند نعم خب
تا اینجا بس بود برای اینکه بنا نیست ائمه طاهرین علیهم السلام دلیل برای حرف
خودشان بیاورند حرف خودشان حجت است برای ما به قاعده روایت ثقلین یا امثال روایت
ثقلین، اما حالا این علت را آوردن برای چیست؟ نمیدانیم شاید در مقابل سنیها آنها
هستند که با یک استحسانها با یک قیاسها دلیل برای حرفشان میآورند شاید در مقابل
سنیها حضرت دلیل آوردهاند و الا ما دلیل احتیاج نداشتیم، حضرت فرمودند ان الولد
فی بطن امه غذائه الدم این دیگر ندارد دم الحیض، آن روایت اول داشت دم الحیض این
میگوید دم خب این دم آیا همان خون در جریان بدن این زن است که راستی هم همینجور
است دیگر، یا اینکه جداست؟ آن وقت حضرت میفرمایند فر بما کثر آن خون زیاد میشود
ففضل عنه برای آن بچه زیاد میآید فاذا ففضل دفقته یک جهشی در این زن پیدا میشود
خون که در روایات هم داشتیم خون حیض آن است که با جوشش بیرون میاید با فشار بیرون
میآید فاذا دفقته حرم علیها الصلاه، بر روی هم اینکه این همان خون حیض است حالا
که خون حیض شد دیگر حرم علیها الصلاه، اما حالا بعد آبستنی این خونی که بیرون میآید
این همان خون حیض است؟ روایت دیگر دلالت ندارد باز همان صغری و کبری را باید درست
بکنید بگویید هذه حیضه و کل ما له من الاحکام للنفساء و آن زن حائض اگر مقاربت با
آن بشود کفاره میخواهد این هم کفاره باید بدهد، هم صغرایش مشکل است استفاده کردن
از روایت هم کبرایش، ربما طمثت قال نعم وذلک ان الولد فی بطن امه غذائه الدم
بگویید غذائه دم الحیض، ندارد، بگویید و ربما کثر این خونش زیاد میشود یعنی حیض
ففضل عنه از بچه زیاد میاید بچه احتیاج ندارد وقتی چنین شد خون جمع شده دفقته
فاذا دفقته حرم علیها الصلاه، یک دفقی در رحم پیدا میشود یعنی خون حیض، این جوری
باید هی معنا کنید، حالا اینکه بیرون آمده خون حیض است به قرینه آنکه گفت حبلی
ربما طمثت قال نعم، خب حالا این خون حیض است حالا که خون حیض شد احکام حیض دارد منجمله
اینکه کفاره دارد اینها همه خوب حالا نفساء چه؟ بگوییم هرچه برای حائض هست برای
نفساء هم هست حالا آن روایت اول یک مقدار بیشتر میشود از آن استفاده بکنیم اما
این روایت دوم دیگر همه مربوط به خون حیض است باید شما یک چیز روی آن بگذارید و
بگویید که هر احکامی حائض دارد نفساء دارد، بالاخره این زن حامله عادت میشود یا
نه؟ بله، خب حالا عادت شد آیا خونی که بعد از زاییدن میآید آن مثل همین است که هر
حکمی این دارد آن هم دارد، هر حکمی آن دارد این هم دارد دیگر از کجا استفاده کنم؟
ظاهراً مرحوم حاج آقا رضا یا صاحب جواهر میفرماید که روایت دیگری که اجود دلالتاً
و سنداً روایت سلیمان بن خالد است در حالی که باید بگوید که آن روایت اول اجود
دلالتاً اما سنداً هر دو صحیحه است، ظاهراً این روایت من حیث هی هی هیچ ربطی به
بحث ما ندارد الا با آن قیاس و استحسانها بگوییم زن وقتی که بچه به دنیا آمد دیگر
خون میآید بیرون چون آن بچه احتیاج ندارد دفقته این خون نفاس همان خون حیض است هر
حکمی آن خون حیض دارد این خون نفاس هم دارد، صغری را خودتان باید درست کنید کبری
را هم خودتان باید درست بکنید، این هم روایت دوم.
یک روایت هم به آن تمسک کردهاند
روایت 5 از باب 1 از ابواب استحاضه ان الحائض مثل النفساء تصنع مثل النفساء، حائض
مثل نفساست هر کاری که نفساء میکند این هم بکند خب این عکس است ما میخواهیم
بگوییم که النفساء همینطور که مرحوم علامه یک قاعده درست کردهاند و فرمودهاند
که النفساء مثل الحائض فجمیع الاحکام یترتب علیه این باید این جور باشد اما این
عکس است میفرماید که ان الحائض مثل النفساء تصنع مثل النفساء حالا احکام نفساء
چیست؟ خب نمیدانیم بعد باید بیاییم در احکام نفساء صحبت بکنیم آن جا اثبات بکنیم
از جمله احکامش اینکه اگر مرد با این زن نزدیکی کرد باید کفاره بدهد آن حائض را
قیاس به این بکنیم بگوییم حائض ایضا کذلک، لذا این استدلال به این روایت سوم از آن
روایت اول و دوم خیلی ضعیفتر است برای اینکه ما میخواهیم بگوییم که النفساء مثل
الحائض اما روایت میگوید ان الحائض مثل النفساء تصنع مثل النفساء، این روایت در
ذیل آن روایتهاست که این حائض بعد از آن که عادتش تمام شد آیا خونی که میبیند تا
10 روز آیا این خون وضعش چیست،
مشهور در میان فقهاء سابقا خواندیم
اینکه باید استظهار بکند تا روز دهم، مرحوم سید هم در عروه گفتم چندین جا میفرمایند
که استظهار اما مرحوم سید میفرمایند که این بین عادتش و آن 10 روز دیگر استظهار
معنایش تروک حائض افعال مستحاضه، اما ما آن جا گفتیم اگر یادتان باشد از روایتها استفاده
کردیم اینکه عادتش که تمام شد دیگر هر خونی میبیند استحاضه است میخواهد از 10
روز بگذرد میخواهد از 10 روز نگذرد ما میگفتیم از روایات فهمیده میشود این دو
تا علامت است یکی خون حیض از 10 روز بیشتر نمیشود باشد یکی هم روایتها که میگفت
خون حیض از عادت بیشتر نمیشود باشد ما میگفتیم عادتش که تمام شد مثلا عادت 7
روزه تمام شد اگر این خون میبیند حالا صفره او غیر صفره، بی رنگ باشد یا با رنگ
باشد ما میگفتیم عادت این تمام است باید برود غسل بکند و این خون خون استحاضه است
باید عمل به خون استحاضه بکند و علی کل حال این روایت سوم را که استدلال به آن شده
این نمیدانیم معنایش چیست.
روایت چهارم که این را مرحوم علامه در
تذکره مرسله آوردهاند وقتی که این سه چهار تا روایت را آوردهاند یک روایت دیگر
هم آوردهاند فرمودهاند ان دم الولاده حیض محتبس، این چنین روایتی پیدا نکردیم،
نیست، و ظاهراً این ان دم الولاده حیض محتبس دلیل اصطیادی است یعنی مرحوم علامه از
روایتها یک قاعده کلی بیرون آوردهاند و آن قاعده کلی را به عنوان روایت جا زدهاند
و از این کارها مرحوم علامه در تذکره زیاد میکنند که از روایتها استفاده کردهاند
خون نفاس همان خون استحاضه است هرچه بار بر حیض است بار بر نفاس است که من عبارتی
از مرحوم سید آوردهام که مرحوم سید هم با همین دلیل اصطیادی در باب حیض همین را
میفرمایند، دلیل برایش نداریم، مرحوم سید در عروه در باب نفاس میفرماید النفساء
کالحایض فی جمیع الاحکام التی للحائض کترک الصلاه و حرمه المواقعه لها و وجوب قضاء
الصوم دون الصلوه و عدم جواز طلاقها و مس کتابه القرآن و وجوب الغسل بعد انقضاء
الدم و نحوها بعد میفرمایند احکام مستحبات هم همین است آنکه مستحب است بر زن یا
مکروه است بر زن، براین زن هم هست و ما نتوانستیم یک قاعده کلی که مرحوم سید در
عروه و مرحوم علامه در تذکره یک شهرتی هم پیدا کرده این قاعده کلی را نتوانستیم
درست بکنیم اگر شما عزیزان بتوانید درست بکنید چنانچه مرحوم سید فرمودهاند،
بحث ما این است که آیا زن نفساء اگر
شوهرش با او نزدیکی کرد آیا باید کفاره بدهد یا نه؟ ما میگوییم نه برای اینکه
دلیل ندارد اما آقایان میگویند آری برای اینکه دلیل دارد دلیلش چیست؟ یک دلیل
اصطیادی یعنی از روایات اهل بیت علیهم السلام یک قاعده بیرون آوردهاند اگر شما
بتوانید این قاعده را بیرون بیاورید مطلب تمام است اگر نتوانید دیگر خواه ناخواه
این جور میشود هر حکمی برای نفساء است که روایت داشته باشیم میگیریم اما آن
احکامی که دلیل ندارد دیگر باید بگوییم که
اصل اقتضا میکند عدم وجوب را یا عدم حرمت را، این هم تمام شد.
حالا امر نهم، در این احکام حیض بودیم
دیگر، امر نهم فرمودهاند که طلاق این زن در ایام عادتش باطل است، دیگر خواه
ناخواه که این بحث ما الان نیست باز هم همین بحث میآید طلاق در حال نفاس آیا باطل
است یا نه؟ آن دلیل اصطیادی مرحوم سید را اگر پذیرفتید باید بفرمایید که النفساء
کالحائض فی جمیع الاحکام پس همینطور که طلاق زن در حال حیض باطل است طلاق زن در
حال نفاس هم باطل است روایاتش را، روایات نه در باب نفساء، در باب نفساء دلیل
نداریم روایات اینکه طلاق زن حائض باطل است روایات باب 9 از ابواب شرایط طلاق جلد
15 وسائل، روایات را آن جا نقل میکنند موثقه یسع عن ابی جعفر علیه السلام لا طلاق
الا فی طهر طلاق نیست مگر اینکه زن پاک شد خب لا طلاق الا فی طهر یعنی اگر طلاق
داد طلاقش باطل است اما روایت بهتر از این
که خیلی چیز هم از آن استفاده میشود.
باب 25 از آن ابواب، صحیحه جعفی عن
ابی جعفر علیه السلام خمس یطلقن علی کل حال این مورد فتوی هم هست تقریباً اجماع هم
هست المستبین حملها و التی لم یدخل بها زوجها و الغایب عنها زوجها و التی لم تحض و
التی قد جلست من الحیض، خمس یطلقن علی کل حال یعنی مما نعتی در کار نیست، میشود
طلاقش داد المستبین حملها وقتی که بچه بهدنیا آمد این عدهاش تمام است عده تمام
است میتواند طلاق بدهد اما حالا باز این حرف هست که این المستبین یعنی به مجردی
که بچه بهدنیا آمد عدهاش تمام است اما حالا میتواند طلاق بدهد یا نه و باید صبر
نکند تا خون حیضش تمام بشود؟ همان مسئله قبل است، اما ظاهر این روایت این است که
دیگر لازم نیست، به مجردی که بچه بهدنیا آمد عده این تمام است میتواند طلاق بدهد
اما همان شهرتی که گفتم هست که باید صبر کند و التی لم یدخل بها زوجها که این زیاد
هم پیدا میشود این دخترها امروز اگر این عشقها و اینها باشد 80 درصد تجارت بازی
میکنند عقد میشود بعد هنوز مدخول بها نیست با عدم توافق اخلاقی این طلاق میگیرد
حالا اگر این در حال حیض باشد طوری نیست، در حال حیض آن جاست که مدخول بها باشد
والتی لم یدخل بها زوجها، والغایب عنها زوجها اگر شوهر نیست میتواند شوهر طلاق
زنش را بدهد ولو در حال عادت هم باشد یعنی اگر طلاق داد بعد فهمیده باشد در حال
عادت است این طلاق درست است والتی لم تحض دختر مثلا 9 ساله 10 ساله هنوز حیض نشده
ازدواج کرده طلاقش دادهاند این طلاق درست است والتی قد جلست من الحیض، یائسه باشد
اگر یائسه باشد باز هم لازم نیست عده نگه بدارد و میتوانند طلاقش بدهند در حال
پاکی باشد حیض هم که نمیبیند این 5 دسته خمس یطلقن علی کل حال خب برای بحث ما
خیلی خوب است و علی کل حال در اینکه طلاق باید در حال عادت نباشد الا ما اخرجه
الدلیل که این 5 طائفه خارج شد یک امر مسلم است به قول آقای بروجردی بعضی اوقات
رضوان الله تعالی علیه میفرمودند اطبق علیه النص و الفتوی.
مسئله فردا اینکه بعد از انقطاع دم و
هنوز غسل نکرده آیا میشود با این نزدیکی کرد یانه؟ همچنین میتواند در خانه خدا
برود یا نه؟ ان شاءالله مطالعه کنید برای فردا.
وصلی الله علی محمد و
آل محمد